eitaa logo
مجتبی خرسندی
2هزار دنبال‌کننده
838 عکس
329 ویدیو
38 فایل
اشعار، نوشته‌ها #مجتبی_خرسندی _شعر _سرود _داستان _افتخارات _مرور خاطرات _معرفی کتاب‌ها _مصاحبه‌ها _نقدها تحلیل‌‌ها _وقایع روزمرّه _توییت‌ها _درددل‌ها _هنر گفت‌وگو
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله النور ماجرا - قسمت ششم اینجا حرم امامزاده سید محمد است. ابن‌الهادی... مردی که نوه‌ی امام، فرزند امام، برادر امام و عموی امام است. همان که تعداد نوشته‌های اطراف حرمش را نمی‌توان شمرد. نوشته‌هایی که مردم بعد از گرفتن حاجت‌شان از این مضجع شریف می‌آورند و اینجا به یادگار می‌گذارند. چه آرزوهای محال و دردهای لاعلاجی که در این بارگاه مقدس تغییر قضا داده‌اند و ناامید برنگشته‌اند... اگر حاجتی دارید بسم‌الله؛ من راوی این ماجرا هستم... هیچ‌کس از این حرم با دست خالی برنگشت... @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عکسم افتاد در آیینه‌ی صحن و دیدم شیشه اینجاست که با سنگ تفاهم دارد @Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
همیشه سهم آب و نان ما چندین برابر بود چرا که رزق ما از سفره‌ی موسی‌بن‌جعفر بود اگر باب‌الحوائج خوانده می‌شد علتش این است؛ که با قلب شکسته مرهم دل‌های مضطر بود زن بدکار و بُشر حافی و مردان زندان‌بان به لطف او برای هرکسی ایمان میّسر بود عذاب شیعیان یا قعر زندان؟ انتخاب از او به دوشش بار جرم دوستان تا روز محشر بود* اسیری که تمام مدت آزادی‌اش تنها زمان رفتن از زندان به یک‌زندان دیگر بود امام مهربانِ مسلمین افطار هر روزش به دست سندی‌بن‌شاهک ملعون کافَر بود اگرچه عاقبت آزاد شد، اما همه دیدند که بر یک تخته‌پاره در غل و زنجیر، پیکر بود به یاد مادرش افتاد هرکس دید جسمش را به او گفتند؛ "صارت کالخیال" از بس که لاغر بود شاعر: * امام کاظم علیه السلام فرمودند: «إنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ غَضِبَ عَلَى الشِّيعَةِ فَخَيَّرَنِي نَفْسِي أَوْ هُمْ فَوَقَيْتُهُمْ وَ اللَّهِ بِنَفْسِي» ترجمه: «خداوند متعال بر شیعه غضب کرد و مرا بین جان خودم و آنان مخیّر فرمود؛ پس به خدا قسم من با جان خودم شیعیان را حفظ کردم» 📚کافی، ج ۱، ص ۲۶۰ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجتبی خرسندی
بسم الله النور ماجرا - قسمت ششم اینجا حرم امامزاده سید محمد است. ابن‌الهادی... مردی که نوه‌ی امام،
بسم رب المهدی‌‌‌... ماجرا - قسمت هفتم اینجا سرداب مقدس سامراست... جایی که صدای نفس‌های مبارک قطب عالم امکان را در آن با تمام وجود می‌شنوی. کافی‌ست کمی آرام باشی و خلوت کنی... اینجا احساس نزدیک‌شدن‌ها بیشتر و بیشتر است. یعنی از همه‌چیز به امام نزدیک‌تری... و من در تمام لحظه‌به‌لحظه‌ی این سفر، همچنان با خودم فکر می‌کنم که؛ من اینجا چه می‌کنم؟ درود بر آن شاعر عربی که حرف دلم را راحت بر زبان جاری کرده است؛ "أنت سَبب کُل فرحهٔ تسکن قَلبی..." تو دلیلِ هر خوشحالی هستی که در قلبم جا می‌گیرد... @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب العشق... ماجرا - قسمت هشتم* این بخش ماجرای ما ستاره‌دار شد... به حضور زنی که تماما حسین است... حسین است و دیگر هیچ. داستانش را بارها گریسته بودم. بی‌نظیر است. باورم نمی‌شد از نزدیک دیدمش. حالا اوست و چای تازه‌دم همیشگی‌اش دم ورودی حرم سامرا. سماوری که به‌بزم حسین می‌جوشد غبار رحمت آن جرم خلق می‌پوشد @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجتبی خرسندی
بسم رب العشق... ماجرا - قسمت هشتم* این بخش ماجرای ما ستاره‌دار شد... به حضور زنی که تماما حسین است
بسم الله القریب ماجرا - قسمت نهم تا قبل از این سفر خیلی چیزها را نمی‌دانستم. خیلی چیزها را هم می‌دانستم و نمی‌فهمیدم. خیلی چیزها را هم می‌فهمیدم و باور نداشتم. اما این سفر با دل‌وجانم کاری کرد کارستان. مثلا تا قبل از این سفر نمی‌دانستم که سامرا با همه‌ی زیبایی‌هایش، موقعیت‌هایی از غم و غربت دارد که باید ساعت ها بنشینی فکر کنی. یکی از آن‌ها همین «سجن الهادی علیه‌السلام» است. زندانی که در آن بخشی از غربت خاندان عصمت و طهارت را با تمام وجود درک خواهی کرد. هرگوشه‌ی آن روایت‌گر تاریخ درد است. برای من اما، جایی که زمین‌گیرم کرد همان قسمت «برکةالاسود» بود. جایی که شیرهای وحشی سر به پای امام گذاشتند، گریه کردند، گله کردند و حاجت گرفتند... من از آیینه‌ی «بل هم اضل»‌ها خوب دانستم از انسان برتر آن حیوان که از شان تو آگاه است @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۶ بهمن ۱۴۰۲ ۲۴ رجب المرجب سالروز فتح خیبر َ وَ رَوَى بِإِسْنَادِهِ فِي حَدِيثٍ طَوِيلٍ قَالَ: لَمَّا قَدِمَ‏ ‏ ع‏☘ عَلَى‏ ‏ ص‏🌹👈 بِفَتْحِ‏ خَيْبَرَ قَالَ ص ... 🌱🌹 زمانی که علی علیه السلام برای فتح خیبر می رفت، ـبه على عليه السلام ـ فرمود: اگر نمى ترسيدم كه گروههايى از امّت من درباره تو همان بگويند كه مسيحيان درباره عيسى بن مريم گفتند، امروز درباره تو سخنى مى گفتم كه بر هيچ جماعتى از مردم نگذرى، مگر اين كه از زير پاى تو براى تبرّك خاك بردارند. و اضافه آب وضوی تو را برای طلب شفاعت، بر می داشتند؛ اما همین برای تو بس که تو از من هستی و من از تو هستم؛ از من ارث می بری و من از تو ارث می برم. و تو برای من، به منزله هارون برای موسی هستی؛ الا اینکه بعد از من، پیامبری نخواهد آمد. و تو ذمّه من را پرداخت می کنی و بر اساس سنت من مقاتله می کنی و تو در فردای قیامت، نزدیکترین شخص به من هستی و تو قطعا اولین کسی هستی که بر من در کنار حوض وارد می شوی. و اول کسی که هستی که به همراه من، لباس بهشتی بر او پوشیده می شود و اول کسی از امت من هستی که وارد بهشت می شود و شیعه تو بر منابری از نور هستند؛ و قطعا حقّ بر زبان تو و بر قلب تو و بر چشمان تو جاری است. مناقب خوارزمی ص 158 🌱🌹 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @naserolhagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجتبی خرسندی
هیچ دیواری نمی‌شد مانع راه علی... از شکاف کعبه و دروازه‌ی خیبر بپرس. @Mojtaba_khorsandi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از خلوتکده مستان
شکرخدا که زندگی ما هدر نشد پای کسی به غیر علی عمر سر نشد مجتبی خرسندی @Newlinecalligraphy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجتبی خرسندی
بسم الله ماجرا - قسمت دهم نه تنها امروز و دیروز، که ما سال‌هاست نمک‌گیر سفره‌ی این خانواده هستیم. به قولی آن‌قدر که سر سفره‌ی اهل‌بیت نشسته‌ایم، سر سفره‌ی پدر و مادر خودمان نبوده‌ایم. محسن صرامی چه زیبا گفته؛ بابا خودش هم نان‌خور این آستان است با ما غلط گفتند بابا آب و نان داد... اینجا مضیف (مهمان‌خانه‌) سامراست. جایی که هر روز، سه وعده بی‌منت از تمام زائران پذیرایی می‌کند. اگر هزاربار هم بروی و طلب غذا کنی بازهم با چیزی جز روی خوش خادمان مواجه نخواهی شد. باشد که روزی‌تان شود. @Mojtaba_khorsandi