بسم الله الرحمن الرحیم
رزق، روزی
یکنفس خواندمش و تحویل دادم. تقریبا سهساعتی طول کشید. با لبخند گفتم؛ «داداش دمت گرم، خیلی خوب بود.» با تعجب پرسید؛ «واقعا تموم شد؟» به نشانهی تایید سری تکان دادم.
ادامه داد؛ «دوسهسال پیش توی یه همایشی این کتاب رو بهم هدیه دادند. امروز برای اولینبار از کتابخونهم برداشتمش. اونم برای این که نامه تقسیم سربازیم تا نخورده بمونه و گم نشه.»
#مجتبی_خرسندی
#کتاب
#داستان
@Mojtaba_khorsandi
مجتبی خرسندی - شرح فعالیت ادبی.pdf
478.4K
✔️بخشی از فعالیت های ادبی سالهای اخیر #مجتبی_خرسندی
@Mojtaba_khorsandi
مجتبی خرسندی
✔️بخشی از فعالیت های ادبی سالهای اخیر #مجتبی_خرسندی @Mojtaba_khorsandi
بسماللهالرحمنالرحیم
✔️هردم ازین باغ...
🔹از روز اولی که وارد دنیای شعر شدم میدانستم که در این مسیر سختیهای بسیاری را پیش رو خواهم داشت. اما همیشه با توکل بهخدا سعی کردم رو به جلو حرکتم را ادامه بدهم و سختیها را به امید خوشیهای آینده تحمل کنم. مانند همهی جوانهایی که میخواهند بهجایی برسند و برای خود، خانواده و جامعهشان مفید باشند. هرچند که در بسیاری از موارد دردها فراتر از حد توان و تحمل بود. ازجمله این که تقریباً از یکماهونیم پیش ۳درد بزرگ در وجودم رخنه کردند و علیرغم تحمل تمام سختیها ذرهذره آبم کردند. آنهایی که کوچکترین شناختی از من حقیر دارند میدانند به هیچ عنوان غروری نداشته و نخواهم داشت انشاءالله.
🔹اولین مورد این بود که قرار شد بهعنوان جوان برتر استان لرستان انتخاب شوم. مدارکم را هم برای انتخاب و راه یافتن بهمرحله کشوری ارسال کردم. اما در کمال ناباوری از ناداوری دوستانم! بهرهمند شدم و کنار رفتم. درِ خانهی دوستودشمن را کوفتم تا صدایم به جایی برسد و نرسید. شروع کردم به پیگیری و به مطالبهگری، اما متأسفانه بازهم حرف مارا هیچکس نمیخرید. چون هیچ #مرجع_قانونی برای رسیدگی به این امور تعریف نشده و سیستم طوریست که شما دقیقا بهکسی اعتراض میکنی که قرار است به دادت برسد. اما من ناامید نشدم، خسته نشدم و تا آخر کار هم رفتم.
🔹بعد از آن رسیدیم به شب شعر سالانه دیدار با رهبری و پروسهی پیچیده انتخاب شاعران برای حضور یا شعرخوانی در آن جلسه. فهمیدم که تمام دردها، رنجها و غصههایی که برای این انتخاب میکشیم بیهوده است و انتخابها به شکلهای دیگری اتفاق میافتد. بازهم من بودم و دستوپای بسته...
🔹قوزبالاقوز این ماجرا اما زمانی اتفاق افتاد که فهمیدم در حاشیهی #جشنواره_شعر_فجر! رقابت شاعرانهای بهنام سرزمین شعر درحال برگزاریست به این عنوان که هر شاعری فعالیتهایی در طول سالیان اخیر داشته برای این رقابت دعوت شده است. هرچند بازهم آش همان بود و کاسه همان.
شکرخدا فعالیتهای ادبی مرا _که در فایل بالا بخشی از آنها را مکتوب کردهام_ در این سالها همه شاهد بودند، اما نمیدانم دوباره چه شد که نشد...
درد اما زمانی فراتر میرود که تو میبینم تمامی این رخدادهای ادبی ملاکهایی برای انتخاب داشتهاند، ولی همه آن ملاکها توسط دوستانم! زیرپا گذاشته شدند تا در هیچکدام نباشم.
ملاکهایی که گویا همیشه فقط روی کاغذ بودند تا رفع تکلیف برگزارکنندگان در پیشگاه دیگران باشند.
🔺اما؛
پیگیریهایی که داشتم شاید علیالظاهر به هیچکجا نرسید. اما مهمترین دستآوردش این بود که حداقل دوستانم را آگاه کردم.
و از این بابت بسیار خوشحالم که به واسطه همین پیگیریها بیشاز دویست نفر در سراسر کشور با سیستم انتخاب جوان برتر استان و کشور آشنا شدند و برخی هم از همین الان شروع کردند به انجام دادن کارهایی برای انتخاب شدن در سالهای بعد.
شاید بههمین تعداد یا حتی بیشتر از این فهمیدهاند که برای دعوت شدن، حضور و شعرخوانی در شبشعرها و مراسمات باید از چه طریق اقدام کرد.
✔️حالا من ماندهام و کولهباری از تجربههای جدید که حاصل همین خستگیها، اشکها، ناامیدیها و امیدواریهاست. بله دقیقاً همین جمع اضداد؛ یعنی در اوج ناامیدی امروز برای خودم، به آینده بسیار امیدوارم. برای همه کسانی که در راه هدف مورد علاقهشان تلاش میکنند، کما اینکه بارها و بارها از تلاشهایی که کردم سالها بعد به نتیجه رسیدم. این نتیجهها آنقدر درست و پاک بود که خوشحالیاش با تمام ناراحتیها و سختیهای چندسال برابری داشت. بازهم منتظر میمانم...
به امید موفقیت، یا علی مدد
ارادتمند شما #مجتبی_خرسندی
@Mojtaba_khorsandi
بسمالله الرحمن الرحیم
دعای اول #ماه_مبارک_رمضان؛
خدا ظهور #امام_زمان ما برسان
#مجتبی_خرسندی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از التجا (دوستداران امام زمان)
🔸پویش همگانی «دعای مستجاب»
📿 ختم روزانه ۳۱۳ صلوات به نیت تعجیل فرج
هدیه به پیشگاه حضرت نرجس سلام الله علیها
🔸شروع : آغاز ماه مبارک رمضان
🔸پایان: عید فطر
🔹شرایط:
👈در این پویش قراره هر روز ۳۱۳ صلوات با عجل فرجهم بفرستیم.
به نیت تعجیل در فرج مولا
هدیه به حضرت نرجس خاتون سلام الله علیها
👈فرقی نداره چه ساعتی، هر ساعتی از شبانهروز میشه خوند.
👈 ۳۱۳ صلوات باید یکجا باشه
👈بعد از فرج آقا، حاجات شخصی خودمون رو هم میتونیم درنظر بگیریم.
👈نیاز به ثبتنام و اعلام نیس!
👈اگه یه روزی نشد صلواتها را بفرستید، میشه قضاش رو توی روزهای بعد خوند.
👈 بامداد هرروز ( حدود ساعت ۱۲ شب) با یک استوری روزشمار، قرارمون یادآوری میشه.
میپرسی کجا؟ توی پیج اینستاگرم التجا و کانالهای تلگرام، بله و ایتای التجا
#صلوات
#دعای_مستجاب
📌سوالی داری از اینجا بپرس:
@Thdjvd
@Elteja
بسم الله الرحمن الرحیم
#مجتبی
#یادداشت_ادبی
🔹توی اینروزا که سخت مشغول جمعآوری منابع و خاطرات ۱۵ سال شاعرانگی خودم برای نوشتن «مجتبی» هستم، دارم تجربیات بسیار ارزندهای رو هم به صورت نامحسوس کسب میکنم. نمیدونم، اما شاید واقعا خدا میخواد بهم کامل نشون بده که زیست شاعرانه چقدر دردکشیدن داره، تا بتونم مجتبی رو خیلی محکمتر و جا افتادهتر روایت کنم. روایتی که با هرچیزی که تا امروز خوندم و شنیدم و حتی دیدم فرق داره. حتی شاید با خود منم تفاوتهایی داشته باشه، هرچند که مجتبی خود منم.
🔹۱۵ سالی که پر از تلخیهای شیرین و سختیهای ساده بود و روزبهروز منُ به خودم نزدیکتر کرد تا بهتر بشناسمش و بیشتر قدرش رو بدونم. باید بتونم با تحمل تمام دردها، به تلاش برای بهتر شدن اوضاع بپردازم و در اوج ضدحالهایی که زمانه با تمام قوا سعی میکنه به جسم و روحم وارد کنه، شکستش بدم و بهش نشون بدم که «انَّ مَعَ العُسرِ یُسرا» یعنی چی. باید بدونه من نه تنها کم نمیارم، بلکه با اختلاف بیشتر از یکگل هم برنده میشم و تازه وقت اضافی هم میارم.
🔹خیلی از دوستان گلایههایی داشتند که چرا کمکار شدم و مثل قبل شعرهای جدید زیاد نمیگم و منتشر نمیکنم. با احترام به نظر لطف همهشون، ولی خودم اینطور فکر نمیکنم. بهنظرم مجتبی اتفاقا پرکارتر از قبل شده؛ فقط با این تفاوت که دیگه به راحتی انتشار نمیده نوشتههاش رو. شاید اثرات پختگی باشه، شایدم وسواس. ولی بههرحال خوبه، چون الان حسم دقیقا همینه. گواه این مطلب هم میتونه همین باشه که توی ۲۵ روزی که از خدمت سربازی گذشته، ۶تا کتاب بیش از ۲۰۰صفحهای رو خوندم. یعنی تقریبا ۴ روزی ۱ کتاب، یا به عبارتی حداقل روزی ۵۰ صفحه.
🔹میخوام خودم دست مجتبی رو بگیرم و قدمبهقدم جلو ببرمش تا هرجا زمین خورد، خدارو به یادش بیارم و دستاشو بگیرم و بهش یادآوری کنم دست رو زانوهاش بذاره و یه «یاعلیمدد» محکم بگه. بعدشم بلند شه و روز از نو، روزی از نو. حس میکنم مقاله ۱۵ صفحهای شاعرانگیهام، نیاز به یه نتیجهگیری داره تا هرچه زودتر تمومش کنم و برم برای رقم زدن یه فصل تازه. امیدوارم سرلوحهی تمام صفحات این فصل جدید هم مثل سابق یه تیتر مشترک باشه؛
«بسم الله الرحمن الرحیم.»
التماس دعا
#مجتبی_خرسندی
@Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از مجتبی خرسندی
مجتبی خرسندی - ماه رمضان در ادب فارسی.pdf
544.3K
✔️جلوهای از #ماه_مبارک_رمضان
در احادیث اسلامی و ادبیات فارسی
به سعی و قلم؛ #مجتبی_خرسندی
#برگزیده پویش ادبی متون علمی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@Mojtaba_Khorsandi