eitaa logo
مخاطب خاص خداست❤
311 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
2.1هزار ویدیو
29 فایل
🌸آرامش‌نه‌عاشق‌بودن‌است نه‌گرفتن‌دستهایی‌ که‌رهاست‌میکند آرامش حضور خـُـ❤️ــداستـ‌ وقتی‌دراوج‌نبودن‌ها‌نابودت‌نمی‌کند.. ❄️أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج❄ 👤خادم ڪانال:اگربرای‌خداست‌بگذارگمنام‌بمانم
مشاهده در ایتا
دانلود
پشت کردمـ بہ گنـاه پـاکـ شومـ در رمضان همہ ترکمـ بکنند عیب ندارد ، تو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸پیامبر رحمت (صلی الله علیه و آله) : ماه رمضان، ماه خداست و آن ماهی است که خداوند در آن حسنات را می افزاید و گناهان را پاک میکند و آن ماه برکت است. بحار الانوار؛ جلد ۹۶ 🌟کلام شهید ابراهیم هادی: مشکل کارهای ما این است که برای رضای همه کار میکنیم جز خدا. 🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 🌷 وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 🌷 وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شادی روح مطهر امام راحل وشهدا🌷 صلوات 🕊🌷🕊🌷 🌷🕊🌷 🕊🌷 🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‍ 🌷 – قسمت 84 ✅ فصل هفدهم 💥 مادرشوهرم روبه‌روی صمد نشسته بود. سرش را روی پاهای او گذاشته بود. گریه می‌کرد و می‌پرسید: « صمد جان! مگر من داداشت را به تو نسپردم؟! » صمد همچنان سرش را پایین انداخته بود و گریه می‌کرد. مردها آمدند. زیر بازوی صمد را گرفتند و او را بردند توی اتاق مردانه. 💥 جلو رفتم و کمک کردم تا خواهرشوهر و مادرشوهرم و صدیقه را ببریم توی اتاق. از بین حرف‌هایی که این و آن می‌زدند، متوجه شدم جنازه‌ی ستار مانده توی خاک دشمن. صمد با این‌که می‌توانسته جسد را بیاورد، اما نیاورده بود. به همین خاطر مادرشوهرم ناراحت بود و یک‌ریز گریه می‌کرد و می‌گفت: « صمد! چرا بچه‌ام را نیاوردی؟! » 💥 آخر شب وقتی خانه خلوت شد؛ صمد آمد پیش ما توی اتاق زنانه. کنار مادرش نشست. دست او را گرفت و بوسید و گفت: « مادر جان! مرا ببخش. من می‌توانستم ستارت را بیاورم؛ اما نیاوردم. چون به جز ستار، جسد برادرهای دیگرم روی زمین افتاده بود. آن‌ها هم پسر مادرشان هستند. آن‌ها هم خواهر و برادر دارند. اگر ستار را می‌آوردم، فردای قیامت جواب مادرهای شهدا را چی می‌دادم. اگر ستار را می‌آوردم، فردای قیامت جواب برادرها و خواهرهای شهدا را چی می‌دادم. » می‌گفت و گریه می‌کرد. 💥 تازه آن وقت بود متوجه شدم پشت لباسش خونی است. به خواهرشوهرم با ایما و اشاره گفتم: « انگار صمد مجروح شده. » ادامه دارد...
‍ 🌷 – قسمت 85 ✅ فصل هفدهم 💥 صمد مجروح شده بود. اما نمی‌گذاشت کسی بفهمد. رفت و لباسش را عوض کرد. خواهرش می‌گفت: « کتفش پانسمان شده. انگار جراحتش عمیق است و خونریزی دارد. » با ابن حال یک جا بند نمی‌شد. هر چه توان داشت، گذاشت تا مراسم ستار آبرومندانه برگزار شود. 💥 روز سوم بود. در این چند روز حتی یک ‌بار هم نشده بود با صمد حرف بزنم. با هم روبه‌رو شده بودیم، اما من از صدیقه خجالت می‌کشیدم و سعی می‌کردم دور و بر صمد آفتابی نشوم تا یک بار دل صدیقه و بچه‌هایش نشکند. بچه‌ها را هم داده بودم خواهرهایم برده بودند. می‌ترسیدم یک بار صمد بچه‌ها را بغل بگیرد و به آن‌ها محبت کند. آن وقت بچه‌های صدیقه ببینند و غصه بخورند. 💥 عصر روز سوم، دختر خواهرشوهرم آمد و گفت: « دایی صمد باهات کار دارد. » انگار برای اولین بار بود می‌خواستم او را ببینم. نفسم بالا نمی‌آمد. قلبم تاپ‌تاپ می‌کرد؛ طوری که فکر می‌کردم الان است که از قفسه‌ی سینه‌ام بیرون بزند. ایستاده بود توی حیاط. سلام که داد، سرم را پایین انداختم. حالم را پرسید و گفت: « خوبی؟! بچه‌ها کجا هستند؟! » گفتم: « خوبم. بچه‌ها خانه‌ی خواهرم هستند. تو حالت خوب است؟! » سرش را بالا گرفت و گفت: « الهی شکر. » دیگر چیزی نگفتم. نمی‌دانستم چرا خجالت می‌کشم. احساس گناه می‌کردم. با خودم می‌گفتم: « حالا که ستار شهید شده و صدیقه عزادار است، من چه‌طور دلم بیاید کنار شوهرم بایستم و جلوی این همه چشم با او حرف بزنم. » 💥 صمد هم دیگر چیزی نگفت. داشت می‌رفت اتاق مردانه، برگشت و گفت: « بعد از شام با هم برویم بچه‌ها را ببینیم. دلم برایشان تنگ شده. » ادامه دارد...
🌙🕊🌙🕊🌙 🕊🌙🕊🌙 🌙🕊🌙 🕊🌙 🌙 ✍ إِلٰهِى لَاتُؤَدِّبْنِى بِعُقُوبَتِكَ ، وَلَا تَمْكُرْ بِى فِى حِيلَتِكَ ، مِنْ أَيْنَ لِىَ الْخَيْرُ يَا رَبِّ وَلَا يُوجَدُ إِلّا مِنْ عِنْدِكَ ؟ خدایا مرا به کیفرت ادب منما و با نقشه‌ای با من نیرنگ مکن، پروردگارا از کجا برایم خیری هست، درحالی‌که جز نزد تو یافت نمی‌شود؟ 💎وَمِنْ أَيْنَ لِىَ النَّجاةُ وَلا تُسْتَطاعُ إِلّا بِكَ ؟ لَا الَّذِى أَحْسَنَ اسْتَغْنىٰ عَنْ عَوْنِكَ وَرَحْمَتِكَ ، وَلَا الَّذِى أَساءَ وَاجْتَرَأَ عَلَيْكَ وَلَمْ يُرْضِكَ خَرَجَ عَنْ قُدْرَتِكَ ، يَا رَبِّ يَا رَبِّ يَا رَبِّ و از کجا برایم نجاتی است درحالی‌که جز به تو فراهم نمی‌گردد، نه آن‌که نیکی کرد از کمک و رحمتت بی‌نیاز شد و نه آن‌که بدی کرد و بر تو گستاخی روا داشت و تو را خشنود نساخت از عرصه قدرتت بیرون رفت؛ پروردگارا، پروردگارا، پروردگارا 🌟شبتون مهدوی🌟 🌙 🕊🌙 🌙🕊🌙 🕊🌙🕊🌙 🌙🕊🌙🕊🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱ آیه ای از قرآن کریم ۱۴۰۲ ❤️بسم الله الرحمن الرحیم❤️ از ویژگی های یک انسان انقلابی ؛ خستگی ناپدیری در مسیر حق است [سوره هود آيه 112] 👈فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (112) پس (اى پيامبر!) همان گونه كه مأمور شده‏اى، استوار باش و (نيز) هر كس كه با تو، به سوى خدا آمده است، و سركشى نكنيد كه او به آنچه مى‏كنيد بيناست. برداشتها: ۱. حال كه خداوند كيفر و پاداش همه را بدون كم و كاست مى‏دهد، پس استقامت كن. «كُلًّا لَمَّا لَيُوَفِّيَنَّهُمْ» ... «فَاسْتَقِمْ» ۲. در استقامت و پايدارى، رهبر بايد پيشگام همه باشد. «فَاسْتَقِمْ» ۳. پايدارى زمانى ارزش دارد كه در همه‏ى امور باشد. «فَاسْتَقِمْ» ۴. عمل بايد بر طبق نص و فرمان الهى باشد، نه بر اساس قياس و استحسان و خيال و امثال آن. «كَما أُمِرْتَ»✅ ۵. پايدارى رهبر بدون همراهى و پايدارى امّت بى‏نتيجه است. «وَ مَنْ تابَ مَعَكَ» ۶. رجوع و بازگشت به خدا، بهاى سنگينى را مى‏طلبد و آن، استقامت و پايدارى در راه مستقيم و عدم بازگشت به مسير قبل از توبه است. «وَ مَنْ تابَ مَعَكَ»💪 ۷. همه چيز بايد طبق فرمان باشد، نه زياده‏روى و طغيان. «كَما أُمِرْتَ» ... «وَ لا تَطْغَوْا» ۸. رهبر و امّت بايد در راه مستقيم حركت كنند و از افراط و تفريط بپرهيزند. «فَاسْتَقِمْ»، «وَ لا تَطْغَوْا» ۹. خستگی ناپذیری در راه انقلاب یک دستور دینی و یک تکلیف است
سلاممولای‌من 🏝سلام رمز بهار،مهدی جان اولین‌ جمعه‌ رمضان درآسمان بغض‌آلود انتظار طلوع کرد وقلب من همچنان، شعله ور از آتش فراق تو درحسرت زلال بارش ظهورت بی تابانه بال و پر می‌زند تنها نگاهی از تو تمام‌است تا نجات یابم بی‌ "تـــو" خورشید می‌تابد؛ امّا زمین سبز نمی‌شود! باران می‌بارد؛ امّا آسمان آبی نمی‌شود! سالهاست حیاتمان بی‌ "تـــو" رنگ ندارد! یا صاحب الزمان!🏝 ⚘السَّلامُ عَلَيْكَ فِي اللَّيْلِ إِذَا يَغْشَى وَ النَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى⚘
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و پانزدهم ┄═❁🍃❈🌹🍃❈🍃❁═┄ 📜 : در قدرت خداوند 🔹شگفتی آفرينش پديده ها 🔻از نشانه های توانایی و عظمت خدا و شگفتی ظرافتهای صنعت او آن است كه از آب دريای موج زننده و امواج فراوان شكننده، خشكی آفريد و به طبقاتی تقسيم كرد، سپس طبقه ها را از هم گشود و هفت آسمان را آفريد، كه به فرمان او برقرار ماندند و در اندازه های معين استوار شدند و زمين را آفريد كه دريایی سبز رنگ و روان آن را بر دوش می كشد، زمين در برابر فرمان خدا فروتن و در برابر شكوه پروردگاری تسليم است و آب روان از ترس او ايستاد و سپس صخره ها، تپه ها و كوههای بزرگ را آفريد. آنها را در جايگاه خود ثابت نگاه داشت و در قرارگاهشان استقرار بخشيد. پس كوهها در هوا و ريشه های آن در آب رسوخ كرد، كوهها از جاهای پست و هموار سر بيرون كشيده و كم كم ارتفاع يافتند و ريشه آن در دل زمين ريشه دوانيد، قلّه ها سر به سوی آسمان برافراشت و نوك آنها را طولانی ساخت، تا تكيه گاه زمين و ميخهای نگهدارنده آن باشد. سپس زمين با حركات شديدی كه داشت آرام گرفت، تا ساكنان خود را نلرزاند و آنچه بر پشت زمين است سقوط نكند يا از جای خويش منتقل نگردد. پس پاك و منزّه است خدایی كه زمين را در ميان آنهمه از امواج ناآرام، نگهداشت و پس از رطوبت آن را خشك ساخت و آن را جايگاه زندگی مخلوقات خود گردانيد و چون بستری برايشان بگستراند، بر روی دريایی عظيم و ايستاده ای كه روان نيست و تنها بادهای تند آن را بر هم می زند و ابرهای پرباران آن را می جنباند. (و توجه به اين شگفتی ها درس عبرتی است برای كسی كه بترسد.) ┄═❁🍃❈🌹🍃❈🍃❁═
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت الله مجتهدی ره شرح مختصر دعای روز دوم ماه مبارک رمضان.....
🌸پیامبر مهربانی‌ها: کسی که با زن نامحرم شوخی کند، در مقابل هرکلمه ای که در دنیا به او گفته است، هزار سال در دوزخ حبس می‌شود. میزان الحکمه، جلد۱۲ 🌟کلام شهید: دنبال ارتباط کلامی با جنس مخالف نروید، زیرا کم کم خود را به نابودی می‌کشید. 🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 🌷 وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 🌷 وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شادی روح مطهر امام راحل وشهدا🌷 صلوات 🕊🌷🕊🌷 🌷🕊🌷 🕊🌷 🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
در جستجوی یک گفتگوی خصوصی 💢در ماه مبارك رمضان كه بهار دعا و مناجات است، [معمولا] اگر دعاى افتتاحى، ابوحمزه‏اى مى‏خوانیم، براى خالى نبودن عریضه است [که مثلا] یك ثوابى ببریم. اما اینكه آدم علاقه داشته باشد، بنشیند با خدا درد دل كند، خصوصى صحبت كند، این حال همیشه پیدا نمى‏شود. 💢 اگر كسی طالب شيرينی مناجات با خداست، بايد سعی كند دلبستگی‌های به دنيا را كم کند. حتی از [برخی] چيزهايی كه حرام نيستند، صرف نظر کند، تا جای محبت خدا را نگيرند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷رمضان در نگاه شهدا🌷 اولين بار كه در جبهه رفتم، نزديك شب قدر بود📿 شب قدر كه رسيد، به اتفاق چندين تن از هم رزم هايم، به محل برگزاري مراسم احيا رفتم. از مجموع 350 نفر افراد گردان، فقط بيست نفر آمده بودند. تعجب كردم. شب دوم هم همين طور بود. برايم سؤال شده بود كه چرا بچه ها براي احيا نيامدند، نكند خبر نداشته باشند. از محل برگزاري احيا بيرون رفتم؛ پشت مقر ما صحرايي بود كه شيارها و تل زيادي داشت. به سمت صحرا حركت كردم، وقتي نزديك شيارها رسيدم، ديدم در بين هر شيار، رزمنده اي رو به قبله نشسته و قرآن را روي سرش گرفته و زمزمه مي كند. چون صداي مراسم احيا از بلند گو پخش مي شد، بچه ها صدا را مي شنيدند و در تنهايي و تاريكي حفره ها، با خداي خود راز و نياز مي كردند.... بعدها متوجه شدم آن بيست نفر هم كه براي مراسم عزاداري و احيا آمده بودند، مثل من تازه وارد بودند. ❣شهید رضا صادقی یونسی❣ 🌷اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ 🌷 وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ 🌷 وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ 🌷وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ شادی روح مطهر امام راحل وشهدا🌷 صلوات 🕊🌷🕊🌷 🌷🕊🌷 🕊🌷 🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‍ 🌷 – قسمت86 ✅ فصل هفدهم 💥 بعد از شام صدایم کرد. طوری که صدیقه متوجه نشود، آماده شدم و آمدم توی حیاط و دور از چشم همه دویدم بیرون. دنبالم آمد توی کوچه و گفت: « چرا می‌دوی؟! » گفتم: « نمی‌خواهم صدیقه مرا با تو ببیند. غصه می‌خورد. » آهی کشید و زیر لب گفت: « آی ستار، ستار! کمرمان را شکستی به خدا. » 💥 با آن‌که بغض گلویم را گرفته بود، گفتم: « مگر خودت نمی‌گویی شهادت لیاقت می‌خواهد. خوب ستار هم مزد اعمالش را گرفت. خوش به حالش. » صمد سری تکان داد و گفت: « راست می‌گویی. به ظاهر گریه می‌کنم؛ اما ته دلم آرام است. فکر می‌کنم ستار جایش خوب و راحت است. من باید غصه‌ی خودم را بخورم. » 💥 داشتم از درون می‌سوختم. برای بچه‌های صدیقه پرپر می‌زدم. اما دلم می‌خواست غصه‌ی صمد را کم کنم. گفتم: « خوش به حالش. کاشکی ما را هم شفاعت کند. » همین‌که به خانه‌ی خواهرم رسیدیم، بچه‌ها که صمد را دیدند، مثل همیشه دوره‌اش کردند. مهدی نشسته بود بغل صمد و پایین نمی‌آمد. سمیه هم خودش را برای صمد لوس می‌کرد. خدیجه و معصومه هم سر و دستش را می‌بوسیدند. 💥 به بچه‌ها و صمد نگاه می‌کردم و اشک می‌ریختم. صمد مرا که دید، انگار فکرم را خواند. گفت: « کاش سمیه‌ی ستار را هم می‌آوردیم. طفل معصوم خیلی غصه می‌خورد. » گفتم: « آره. ماشاءاللّه خوب همه چیز را می‌فهمد. دلم بیشتر برای او می‌سوزد تا لیلا. لیلا هنوز خیلی کوچک است. فکر نکنم درست و حسابی بابایش را بشناسد. » 💥 صمد بچه‌ها را یک‌دفعه رها کرد. بلند شد و ایستاد و گفت: « سمیه را یک چند وقتی با خودت ببر همدان. شاید این‌طوری کمتر غصه بخورد. » ادامه دارد...
‍ 🌷 – قسمت 87 ✅ فصل هفدهم 💥 فردای آن روز رفتیم همدان. صمد می‌گفت چند روزی سپاه کار دارم. من هم برای این‌که تنها نماند، بچه‌ها را آماده کردم. سمیه‌ی ستار را هم با خودمان بردیم. توی راه بچه‌ها ماشین را روی سرشان گذاشته بودند. بازی می‌کردند و می‌خندیدند. سمیه‌ی ستار هم با بچه‌ها بازی می‌کرد و سرگرم بود. گفتم: « چه خوب شد این بچه را آوردیم. » با دلسوزی به سمیه نگاه کرد و چیزی نگفت. گفتم: « تو دیدی چه‌طور شهید شد؟! » چشم‌هایش سرخ شد. همان‌طور که فرمان را گرفته بود و به جاده نگاه می‌کرد، گفت: « پیش خودم شهید شد. جلوی چشم‌های خودم. می‌توانستم بیاورمش عقب... » 💥 خواستم از ناراحتی درش بیاورم، دستی روی کتفش زدم و گفتم: « زخمت بهتر شده. » با بی‌تفاوتی گفت: « از اولش هم چیز قابلی نبود. » با دست محکم پانسمان را فشار دادم. ناله‌اش درآمد. به خنده گفتم: « این‌ که چیز قابلی نیست. » خودش هم خنده‌اش گرفت. گفت: « این هم یک یادگاری دیگر. آی کربلای چهار! » گفتم: « خواهرت می‌گفت یک هفته‌ای توی یک کشتی سوخته گیر افتاده بودی. » برگشت و با تعجب نگاهم کرد و گفت: « یک هفته! نه بابا. خیلی کمتر، دو شبانه‌روز. » گفتم: « برایم تعریف کن. » آهی کشید. گفت: « چی بگویم؟! » گفتم: « چه‌طور شد. چه‌طور توی کشتی گیر افتادی؟! » ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲ آیه ای از قرآن کریم ❤️بسم الله الرحمن الرحیم❤️ از ویژگی های یک مومن انقلابی ثبات قدم در را ه دفاع از مکتب است💪 👈"إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ" «15/حجرات» مؤمنان، تنها كسانى هستند كه به خدا ورسولش ايمان آورده و دچار ترديد نشدند و با اموال و جان هاى خود در راه خدا جهاد كردند. اينانند كه (در ادّعاى ايمان) راستگويانند. سيماى مؤمنان انقلابی واقعى‌: چهار آيه‌ى قرآن با جمله‌ «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ» شروع شده كه ترسيم سيماى مؤمن واقعى است: ١. " إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ زادَتْهُمْ إِيماناً وَ عَلى‌ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ» مؤمنان واقعى كسانى هستند كه هرگاه نام خداوند برده شود، دل هايشان مى‌لرزد و همين كه آيات الهى بر آنان تلاوت شود، ظرفيت آنان به ايمان افزوده مى‌گردد وتنها بر خدا تكيه مى‌كنند. ۲. " إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِذا كانُوا مَعَهُ عَلى‌ أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ‌ ...." مؤمنان واقعى كسانى هستند كه به خدا و رسولش ايمان دارند و هرگاه در يك كار دسته جمعى با پيامبر هستند، بدون اجازه‌ى حضرت از صحنه خارج نمى‌شوند. ۳و ۴. در همين سوره مطرح شده است؛ يك بار در آيه دهم، 👈 إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ ... و بار ديگر در همين سوره آيه 15. اگر اين چهار آيه را در كنار هم بگذاريم، سيماى مؤمنان مجاهدانقلابی را كشف مى‌كنيم.✅ مؤمنان واقعى كسانى هستند كه: اولا؛ دل هاى آنان به ياد خدا بتپد، نه با مال و مقام و .... «إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ»❤️ ثانیا؛دائماً در حال حركت و تكامل هستند و توقّفى در كارشان نيست و در برابر هر پيام الهى؛ متعهّد، عاشق و عامل هستند. «وَ إِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ زادَتْهُمْ إِيماناً»💪 ثالثا؛. تنها تكيه‌گاه آنان ايمان به خداست، نه قراردادها و وابستگى‌هاى به شرق و غرب و ....عَلى‌ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ»😍 رابعا؛ در نظام اجتماعى، پيرو رهبر الهى هستند و بدون دستور او حركتى نمى‌كنند و نسبت به او وفادارند. «إِذا كانُوا مَعَهُ عَلى‌ أَمْرٍ جامِعٍ لَمْ يَذْهَبُوا حَتَّى يَسْتَأْذِنُوهُ»👌 خامسا؛خود را برتر از ديگران ندانند و با همه به چشم برادرى نگاه كنند. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» سادسا؛ ايمان آنان پايدار است. ايمانشان بر اساس علم، عقل و فطرت است و به خاطر عمل به آنچه مى‌دانند، به درجه‌ى يقين رسيده‌اند و تبليغات و حوادث تلخ و شيرين آنان را دلسرد و دچار ترديد نمى‌كند. «ثُمَّ لَمْ يَرْتابُوا» سابعا؛هر كجا لازم باشد، با مال وجان از مكتب دفاع مى‌كنند. «وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ»💪
⁨🌸 "تو" هر زمان که بیایی بهار خواهد بود زمان شادیِ بی اختیار خواهد بود خوش آن زمان که برآید به یک کرشمه دو کار یکی ظهور امام و یکی حضور بهار سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ... پدرمهربانم، سلام ...
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و شانزدهم ┄═❁🍃❈🌹🍃❈🍃❁═┄ 📜 : شخصی از احادیث بدعت آور و گوناگونی که در میان مردم رواج داشت پرسید امام (علیه السلام) فرمود: 1⃣ اقسام احاديث رواج يافته 🔻احاديثی كه در دسترس مردم قرار دارد، هم حق است هم باطل، هم راست هم دروغ، هم ناسخ هم منسوخ، هم عام هم خاص، هم محكم هم متشابه، هم احاديثی كه به درستی ضبط گرديد و هم احاديثی كه با ظن و گمان روايت شد. در روزگار پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) آنقدر دروغ به آن حضرت نسبت داده شد كه ايستاد و خطابه ايراد كرد و فرمود: «هر كس از روی عمد به من دروغ نسبت دهد جايگاه او پر از آتش است.» 2⃣ اقسام راويان حديث 🔻افرادی كه حديث نقل می كنند چهار دسته اند، كه پنجمی ندارد. 🔹اول- منافقان نفودی : نخست منافقی كه تظاهر به ايمان می كند و نقاب اسلام بر چهره دارد، نه از گناه می ترسد و نه از آن دوری می جويد و از روی عمد دروغ به پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) نسبت می دهد. اگر مردم می دانستند كه او منافق دروغگو است، از او نمی پذيرفتند و گفتار دروغين او را تصديق نمی كردند، اما با ناآگاهی می گويند: او از اصحاب پيامبر است، رسول خدا را ديده و از او حديث شنيده و از او گرفته است، پس حديث دروغين او را قبول می كنند، در صورتيكه خدا تو را از منافقين آنگونه كه لازم بود آگاهاند و وصف آنان را برای تو بيان داشت، آنان پس از پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) باقی ماندند و به پيشوايان گمراهی و دعوت كنندگان به آتش با دروغ و تهمت نزديك شده پس به آنان ولايت و حكومت بخشيدند و بر گردن مردم سوار گرديدند و به وسيله آنان به دنيا رسيدند، همانا مردم هم با سلاطين و دنيا هستند، مگر آن كس كه خدا او را حفظ كند، اين يكی از آن چهار گروه است. 🔹 دوم- اشتباه كار : دوم كسی كه از پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) چيزی را به اشتباه شنيده و سخن آن حضرت را درست حفظ نكرده است و با توهّم چيزی را گرفته، اما از روی عمد دروغ نمی گويد، آنچه در اختيار دارد روايت كرده و به آن عمل می كند و می گويد من از پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) آن را شنيده ام، اگر مسلمانان بدانند كه او اشتباه كرده و غير واقعی پنداشته از او نمی پذيرفتند، خودش هم اگر آگاهی می يافت كه اشتباه كرده آن را رها می كرد. 🔹 سوم- ناآگاهانی كه حديث شناس نيستند: و سومی شخصی كه شنيده پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) به چيزی امر فرمود، سپس از آن نهی كرد و او نمی داند، يا شنيد كه چيزی را نهی كرد، سپس به آن امر فرمود و او آگاهی ندارد، پس نسخ شده را حفظ كرد ولی ناسخ را نمی داند، اگر بداند كه حديث او منسوخ است تركش می كند و اگر مسلمانان نيز می دانستند روايت او نسخ شده آن را ترك می كردند. 🔹 چهارم- حافظان راست گفتار: دسته چهارم، آنكه نه به خدا دروغ می بندد و نه به پيامبرش دروغ نسبت می دهد، دروغ را از ترس خدا و حرمت نگهداشتن از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) دشمن دارد، در آن چه از پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) شنيده اشتباه نكرده، بلكه آن را با تمام جوانبش حفظ كرده است. و آن چنانكه شنيده بدون كم و كاست نقل می كند، پس او ناسخ را حفظ و به آن عمل كرد و منسوخ را حفظ و از آن دوری جست، خاص و عام، محكم و متشابه را شناخته، هر كدام را در جای خويش قرار داده است. 3⃣ اقسام اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) : 🔻گاهی سخنی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) دارای دو معنا بود، سخنی عام و سخنی خاص، كسی آن را می شنيد كه مقصود خدا و پيامبرش را از كلام نمی فهميد، پس به معنای دلخواه خود تفسير می كرد و بدون آنكه معنای واقعی آن را بداند، كه برای چه هدفی صادر شد و چرا چنين گفته شد، حفظ و نقل می كرد. همه ياران پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) چنان نبودند كه از او چيزی بپرسند و معنای واقعی آن را درخواست كنند تا آنجا كه عده ای دوست داشتند، عربی بيابانی يا سوال كننده ای از آن حضرت چيزی بپرسد و آنها پاسخ آن را بشنوند، اما من هر چه از خاطرم می گذشت می پرسيدم و حفظ می كردم، پس اين است علل اختلاف رواياتی كه در ميان مردم وجود دارد و علل اختلاف روايات در نقل حدیث. ┄═❁🍃❈🌹🍃❈🍃❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیت الله مجتهدی ره شرح مختصر دعای روز سوم ماه مبارک رمضان.....
💠اگر بنا باشد که انسان به اسم روزه دهان را از مطعومات ببندد و به غیبت مردم باز کند و شب های ماه مبارک رمضان، که مجالس شب نشینی گرم و دایر بوده وقت و فرصت بیشتری است، با غیبت، تهمت و اهانت به مسلمانان به سحر انجامد، چیزی عاید او نمی‏ شود و اثری بر آن مترتب نمی‏ گردد. 📚جهاد اکبر، صفحه۴۴
🌙کدام بیماری‌ها با روزه گرفتن درمان می‌شوند؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا