eitaa logo
🕊شهیدعباس دانشگر۱۲🕊(یزد)
1هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
5.2هزار ویدیو
155 فایل
﷽ کانال۱۲ کانون شهیدعباس دانشگر مشخصات‌شهید: 🍃تولد:۱۸/ ۰۲ /۱۳۷٢ 🍂شهادت:۲٠/ ۰۳ /۱۳۹۵ 🌹محل تولد:سمنان 🥀محل شهادت:سوریه لقب: جوان مومن انقلابی نام جهادی:کمیل خادم کانال: @Aramesh_15 برای آشنایی بیشتردرکانال زیرعضوشوید: @kanoon_shahiddaneshgar
مشاهده در ایتا
دانلود
کار فرهنگی شهید عباس دانشگر این شهید بزرگوار تا قبل از اعزام اکثر کتاب های شهید مطهری را خوانده بود و از مرکز بینش مطهر گواهی سطح یک را گرفته بود. مطالعه زیاد در عمق دید و وسعت نظر عباس تأثیر بسیار مثبتی گذاشت و کم کم او را به مرحله شعور و خودشناسی رساند (وصیت نامه و دلنوشته هایش گویای این تاثیر است).
در دانشگاه با دو نفر از هم دوره ای هایش توانسته بود حلقه های معرفتی تشکیل دهد که بعدها پایه گذار یکی از کانون های فعال تربیتی و مذهبی دانشگاه شده بود تا جایی که حتی طرح مطالعاتی و تشکیل چنین کانونی را به مسئولین دانشگاه ارائه داده بودند و قرار بود آن طرح اجرایی شود. عباس گزینش سپاه استان سمنان بود وبعد از اتمام دوره آموزش افسری در تابستان ۹۲‌، باید به سمنان می آمد. اما به خاطر فعالیت های فرهنگی اش مورد توجه فرماندهی دانشگاه قرار گرفت و همان فعالیت ها در نهایت سبب شد تا عباس و دو دوستش با تأکید فرمانده دانشگاه به جای رفتن به رده معرفی کننده، در دانشگاه ماندنی شوند تا محیط دانشگاه و دانشجویان بیشتر از وجود آنان بهره ببرند. بعد از یک سال در دفتر جانشین فرماندهی دانشگاه مشغول به کار شد. او با استفاده از فضای معنوی دانشگاه و با مطالعه توانست بنیه ی اعتقادی و اخلاقی خود را روز به روز کامل تر کند. در این مسیر سردار اباذری معلمی دلسوز برای او بود. از دست نوشته های مناجات او با خداوند متعال برمی آید که در او تحول عظیمی رخ داده بود .
سفرهای زیارتی شهید عباس دانشگر عباس تا قبل از شهادت، سه بار در پیاده روی اربعین حسینی در کربلا شرکت کرد. در طول سه سال کارمندی در دانشگاه، بیش از ۱۵بار به مشهد مقدس رفته بود و بیش از این تعداد به قم. در طول سال ۹۴ بارها از فرمانده اش اجازه اعزام به سوریه را مطرح کرده بود اما رفتنش به سوریه تا نامزدی اش به تعویق افتاد.
ازدواج شهید عباس دانشگر شهید دانشگر در ۲۳ بهمن سال ۱۳۹۴ دختر عموی خود را به همسری برگزید و صیغه موقت خوانده شد. چند صباحی از دوران نامزدی نمی گذشت که مقدمات سفر به سوریه فراهم شد. در جواب فرمانده اش، سردار اباذری که به او گفته بود: " شما تازه صاحب همسر شدی، هنوز دو ماه از نامزدی ات هم نگذشته؛" گفته بود:« میترسم زمین گیر شوم و توفیق از من سلب شود». شهید دانشگر اعتقاد داشت حضور در جبهه مقاومت واجب عینی است و باید از حرمین شریفین با تمام توان دفاع کنیم. خانواده اش نیز مانع تصمیمش نشدند و حقیقت راهی که عباس انتخاب کرده بود ایمان داشتند. در نهایت او با اصرار زیاد به فرمانده اش، در اول۱ اردیبهشت سال۱۳۹۵ داوطلبانه عازم سوریه شد.
جریان خواستگاری شهید عباس دانشگر عباس روز خواستگاری دو برگه به همراه خود آورده بود که روی آن چیزهایی که در زندگی آینده برایش مهم بود را تیتروار نوشته بود. او به داشتن یک زندگی ساده و تهیه وسایل زندگی از کالاهای ایرانی تأکید بسیاری داشت. من خیلی مخالف رفته به سوریه عباس بودم و اجازه نمی‌دادم که برود، ولی او با حرف‌هایش مرا هم راضی کرد. 
صحبت های مادر شهید درباره ی فرزندش عباس من برای مردن حیف بود. او باید شهید می‌شد. این اواخر فوق‌العاده شده بود، نماز خواندنش را خیلی دوست داشتم، خیلی زیبا نماز می‌خواند. با نگاه کردن به او هنگام نماز آرامش می‌گرفتم. یقین داشتیم عباس شهید می‌شود. وقتی پسرم رفت از خدا خواستم اگر عاقبت به خیری بچه‌ام در شهادت است، شهید و اگر در ماندن و خدمت کردن است بماند. عباسم از من خواسته بود برای شهادتش دعا کنم. هنگام دفن کردن پیکرش، به او گفتم: «شیرم حلالت مادر! ازت راضیم. سربلندم کردی»
خواب دخترعموی شهید عباس دانشگر دختر عموی عباس چند روزی بعد از شهادت پسرم تعریف کرد که: خواب دیدم عباس لباس احرام پوشیده و در میان جمعیتی که همه لباس سفید به تن دارند ایستاده است. با خودم گفتم تا آنجا که می‌دانم ، عباس مکه نرفته. خانمی کنارم بود و به من گفت: عباس امشب مهمان شهدای مناست. عباس خیلی بعد از حادثه منا بی‌قرار شده بود و تا مدت‌ها آرامش نداشت. تا مدت‌ها عکس شهدای منا را در اتاقش نصب کرده بود.
خصوصیات اخلاقی شهید عباس دانشگر ۱- یکی از خصیصه های بارز شهید دانشگر ؛ شجاع و نترس بودن او در دوران کودکی و نوجوانی اش بوده است. ۲- او همیشه خنده ای بر لب خود داشت و در ارتباط با دیگران روابط عمومی بالایی داشت .او در اولین برخورد انقدر گرم و صمیمی می شد که رابطه ای صمیمی و عاطفی با اطرافیان برقرار می‌کرد. ۳-شهید عباس دانشگر هیچ‌وقت از کارها و کلاس‌هایش چیزی به خانواده اش نمی‌گفت. بعد از شهادتشان خانواده ی او گفتند:« که ایشان دوره‌های بینش مطهر را گذرانده و مدتی بود در دانشگاه، سطح ۱ بینش مطهر را تدریس می‌کرده است. یا اینکه مدرک کارشناسی ادوات نظامی را هم گرفته بود. از دوستانشان شنیدیم که مرتب در کلاس‌های استاد پناهیان و دکتر عباسی شرکت می‌کرده است.»
عباس در ۲۰ خرداد ۱۳۹۵ در منطقه خلصه در حومه جنوبی حلب سوریه با موشک تاو آمریکایی به شهادت رسید. فرمانده اش سردار اباذری به او لقب " جوان مومن انقلابی" داد و با دلی پر از اندوه این چنین گفت:«مجموعه سپاه یکی از فرماندهان شجاع و مدیر خود را از دست داد.»
نحوه ی شهادت شهید عباس دانشگر یکی از دوستان او میگوید:« اودر شب نیمه شعبان بود که مراسمی در مقری که مستقر بودیم گرفتیم و عباس از ساعت ۱۲ شب تا نزدیک اذان صبح در کنار پنجره مقر و زیر نور مهتاب احیا گرفت و دعا می‌خواند و گریه می‌کرد. این تنها جایی بود که دیدم عباس خلوت کرد , در صورتیکه او اصلا آدم گوشه گیر و ساکتی نبود. بعد از شهادتش که خاطرات را مرور می‌کردم, متوجه شدم که عباس آن شب برات شهادتش را گرفت.»
پیکر مطهر شهید عباس دانشگر پس از تشییع باشکوه در دانشگاه امام حسین(ع) به زادگاهش سمنان آورده شد و در شهرستان سمنان هم پس از تشییع مردم شهید پرور در امامزاده حضرت علی اشرف(ع) به خاک سپرده شد.
بسم الله الرحمن الرحیم دوست دارم ساکن شوم آخر من کجا و شهدا کجا، خجالت می‌کشم بخواهم مثل شهدا وصیت کنم، من ریزه‌خوار سفره‌ی آنان هم نیستم. شهید شهادت را به چنگ می‌آورد، راه درازی را طی می‌کند تا به آن مقام می رسد اما من چه؟! سیاهیِ گناه چهره‌ام را پوشانده و تنم را لخت و کسل کرده. حرکت جوهره‌ی اصلی انسان است و گناه زنجیر. من سکون را دوست ندارم، عادت به سک‍ـون بـلای بزرگ پیروان حق است. سکونم مرا بیچاره کرده، در این حرکت عـالم به‌سمت معبود حقیقی، دست و پـایم را اسـیر خود کرده. انسان کر می‌شود، کور می‌شود، نفـهم می‌شود، گنگ می‌شود و باز هم زندگـی می‌کند، بعد از مدتی مست می‌شود و عادت می‌کند به مستی، و وای به حالمان اگر در مستی خوش بگذرانیم و درد نداشته باشیم. بی هوشی انسان درد را انسان بی‌هوش نمی‌کشد، انسان خواب نمی‌فهمد، درد را، انسان باهوش و بیـدار می‌فهمد. راستی...! دردهایم کو؟ چرا من بیخیال شده‌ام؟ نکند بی‌هوشم؟ نکند خوابم؟ مثل آب خوردن چندین هزار مسلمان را کشتند و ما فقط آن را مخابره کردیم. قلب چند نفرمان به درد آمد؟ چند شب خواب از چشمانمان گریخت؟ آیا مست زندگی نیستیم؟ خدایا؛ تو هوشیارمان کن، تو مرا بیـدار کن، صدای العطش می‌شنوم، صدای حرم می‌آید، گوش عالم کر است. خیام می‌سوزد اما دلمان آتش نمی‌گیرد. بالاترین مرض مرضی بالاتر از این؟ چرا درمانی برایش جست‌وجو نمی‌کنیم؟
🕊شهیدعباس دانشگر۱۲🕊(یزد)
بسم الله الرحمن الرحیم دوست دارم ساکن شوم آخر من کجا و شهدا کجا، خجالت می‌کشم بخواهم مثل شهدا وصی
روحمان از بین رفته، سرگرم بازیچه دنیاییم، الَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ، ما هستیم. مرده‌ام، تو مرا دوباره حیات ببخش، خوابم، تو بیدارم کن خدایا! به‌حرمت پای خسته‌ی رقیه(س)، به‌حرمت نگاه خسته‌ی زینب(س)، به‌حرمت چشمان نگران حضرت ولی عصر(عج)؛ به ما حرکت بده.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ 💫 دقایقی با شهید والامقام کاظم نجفی رستگار فرماندهی تیپ سیدالشهدا (( خواب مادر شهید و معجزه بهشتی)) ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ 🔶 مادر در خواب پسر شهیدش را می‌بیند پسرش به او می‌گوید که «توی بهشت جام خیلی خوبه. چی می‌خوای برات بفرستم؟» 🔶 مادر شهید می‌گوید: «چیزی نمی‌خوام؛ فقط جلسه قرآن که می‌روم، همه قرآن می‌خوانند و من سواد خواندن ندارم و از این بابت خجالت می‌کشم. همه می‌دانند که من سواد ندارم، بهم می‌گویند همان سوره توحید را بخوان.». 🔶 این شهید والامقام پس از شنیدن حرف‌های مادر می‌گوید: «نماز صبح را که خواندید، قرآن رو بردارید و بخوانید!» بعد از نماز یاد حرف پسرش می‌افتد. قرآن را برمی‌دارد و به راحتی شروع به خواندن قرآن می‌کنند. 🔶 خبر در همه جا پیچید. پسر دیگرش این‌را به عنوان کرامت شهید، محضر آیت‌الله نوری همدانی مطرح می‌کند. حضرت آیت‌الله‌نوری همدانی نزد مادر شهید می‌روند. قرآنی را به او می‌دهند که بخواند. به راحتی همه جای قرآن را می‌خواند؛ اما بعضی جاها را قادر به خواندن نبودند. می‌فرمایند: «قرآن خودتان رو بردارید و بخوانید!».مادر شهید از روی قرآن خودشان بدون غلط شروع به خواندن می‌کند. آیت الله نوری گریه می‌کنند و چادر مادر شهید را می‌بوسند و می‌فرمایند: «جاهایی که نمی‌توانستند بخوانند متن غیر از قرآن قرار داده بودیم که امتحانشان کنیم.» ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄
‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ 💫 زندگی نامه شهید والامقام کاظم نجفی رستگار ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ 🔶 شهید کاظم نجفی رستگار در تاریخ سوم فروردین ماه سال 1339 در شهر ری دیده به جهان گشود. 🔶 پیش از انقلاب فعالیت‌هایی زیادی داشت چنان که حساسیت ساواک را برانگیخت و دردسرهایی برایش درست شد. با ورود امام خمینی (ره) به میهن، در کسوت انتظامات مراسم استقبال و پس از پیروزی انقلاب در کمیته انقلاب اسلامی کاخ سعدآباد به خدمت به انقلاب پرداخت. سپس به سپاه پاسداران پیوست و در پادگان توحید مشغول خدمت شد. 🔶 با دکتر مصطفی چمران در غائلۀ کردستان، در جنگ با اشرار شرکت کرد. با آغاز به‌سرعت به مرز رفت و در ارتفاعات بازی‌دراز مقابل عراقی‌ها ایستاد. 🔶 در عملیات بیت‌المقدس و جریان آزادسازی خرمشهر، کاظم در مرحلۀ دوم عملیات به عنوان فرمانده گردان میثم لشکر 27 محمد رسول‌الله (ص) خوش درخشید و توجه تمام فرماندهان را به خود جلب کرد. چند ماه مأموریت در سوریه و لبنان و پس از آن فرماندهی تیپ تازه تأسیس 10 سیدالشهدا (ع) بعد از علی موحد دانش و عملیات مسلم‌بن‌عقیل، نام کاظم رستگار را به نامی آشنا در میان رزمندگان تبدیل کرد. 🔶 سرانجام شهید رستگار هنگام اذان ظهر 25 اسفند سال 1363 در شرق رود دجله به شهادت رسید. پیکر وی در منطقۀ جُفیر ماند تا در تاریخ 28 مهر 1376 جزو شهدای تفحص شده تشیع و در بهشت زهرای تهران آرام بگیرد. ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄
ازمولاامیرالمومنین‌پرسیدن؛ فاطمه‌چگونه‌همسری‌است؟ مولاجانمان‌فرمایش‌کردند؛ ‹بهترین‌یاردرراه‌اطاعت‌ازخدا..› ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
📌مناجات زیبای خدایا از بد کردن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت اما شکایتم را پس میگیرم ... من نفهمیدم! فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی تا هر زمان که دلم گرفت از آدمهایت، نگاهم به تو باشد .. گاهی فراموش میکنم که وقتی کسی کنار من نیست، معنایش این نیست که تنهایم ... معنایش این است که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت ... با تو تنهایی معنا ندارد! مانده‌ام تو را نداشتم چه میکردم ...! دوستت دارم، خدای خوب من ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚16 روز مانده به عید بزرگ غدیر💚 ❤پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله وسلم) فرمودند: أَلَا وَ مَنْ أَحَبَّ عَلِيّاً أَثْبَتَ اللهُ الْحِكْمَةَ فِي قَلْبِهِ وَ أَجْرَى عَلَى لِسَانِهِ الصَّوَابَ وَ فَتَحَ اللهُ لَهُ أَبْوَابَ الرَّحْمَةِ 🔹️آگاه باشید که هرکس علی را دوست داشته باشد؛💚👋💚 خداوند، حکمت را در قبلش قرار می دهد؛💐 و سخن صحیح را بر زبانش جاری می سازد؛🌸 و درهای رحمت را برای او می گشاید.👋 ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
🌹رهبر معظم انقلاب : شهید چمران،هم علم است، هم ایمان؛هم سنت هست،هم تجدد؛هم نظر هست، هم عمل؛هم عشق هست،هم عقل. 🌹گرامیباد ۳۱ خرداد سالروزشهادت عارف زاهد دکتر چمران 🕊شادی روح بلندش صلوات 🇮🇷پایگاه مقاومت بسیج حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام🇮🇷 ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
‼️ توانایی برای ایستادن در نماز ‌ 🔷 کسی که قدرت بر ایستادن ندارد، اگر به اندازه گفتن تکبیرة الاحرام بتواند بایستد، باید تکبیرة الاحرام را در حال ایستاده بگوید و بقیه نماز را در حال نشسته ادامه دهد. همچنین اگر بتواند بعد از خواندن حمد و سوره بایستد، باید از حالت ایستاده به رکوع رود. 📕 منبع: رساله نماز و روزه، مسأله ۱۵۸ ⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar
یا امام ࢪضا من شنیدم هࢪ ڪس شما ࢪا بـہ جان دࢪدانـہ اٺ امام جواد (؏‌)قسم بدھد، حاجٺ اوࢪا بࢪاوࢪده خواھے کࢪد. پس بـہ جان جوادٺ... حاجت ھمـهے حاجت مندان ࢪا ࢪوا کن.. تذڪࢪهے کࢪبلاے ماࢪا امضا ڪن مࢪیضان ࢪا شفا دھ💔
ی جایی خوندم نوشته بود - مثلاآخرش‌شھیدشیم‌شانسَکی !! ببین مشتی شھادت‌شانسکی‌نیس‌ شھادت‌‌تلاش‌میخاد .. شھادت‌عشق‌میخاد .. شھادت‌کنترلِ‌نفس‌میخاد .. شھادت‌‌سختی‌ودر‌دورنج‌میخاد .. شھادت‌لیاقت‌میخاد💔
کفشاشو نمیبرد داخل حرم .. دلیلشو پرسیدم گفت : مھمون هیچ موقع کفششو داخل خونه میزبان نمیبره ..!(: ❤️شھید‌ محسن‌ حججۍ❤️
حسین جان ❤️