eitaa logo
کانال "منتظران ظهور"
184 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
4هزار ویدیو
95 فایل
🔴کانال منتظران ظهوردر حوزه مهدویت ،سیاسی و اقتصادی فعالیت دارد.🇮🇷 https://eitaa.com/Montazernezohoor_1313 🔴جهت ارتباط با ادمینها⌨️ @musvij @mozammelll @hijabactor  کاربر یا مهدی✨ 🔴لینک گروه منتظران ظهور http://eitaa.com/joinchat/354091038Cac6587cda4
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم ممنونم استاد جامع وکامل بود خداخیرتون بده حلال کنید زحمت زیادی دادم البته میشد سرچ کنم اما گفتم در گروه مطرح بشه که بقیه هم استفاده کنن خیر ببینید بحق مولایم علی عاقبت بخیرشین و هرچه از خدا میخواین بهتون عنایت کنه باتشکر فراااااوااان🙏🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مهدی کرار
🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿 و پاسخ های مهدوی🌱 ساعت اجرا: حدود ۱۷/۳۰ سلام مهربان پدر، مهدی جان!✋🏻🌹 محتاج گرمی دستان توام، طنین دلنشین صدایت، عطر ملایم و بهشتی گریبانت، تشعشع نافذ نگاهت، و طنین پدرانه ی گام هایت ... محتاج توام پدر ... در این گفتگو سعی خواهیم کرد به پرسش های مهدوی شما پاسخی درخور تقدیم نماییم✔️ شما هم اگر سوالی دارید، مطرح کنید .. با ذکر شریف یا ابا صالح المهدی ادرکنی 🤲🏻 گفتگو را آغاز می کنیم⤵️
هدایت شده از مهدی کرار
سوال: 👇👇 در تاريخ خوانده ايم كه هر حكومت و تمدني روزي سقوط مي كند، آيا امكان ندارد كه حكومت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) هم روزي سقوط كند؟ يعني مردم به آن عادت كنند و از آن دلزده شوند؟
هدایت شده از مهدی کرار
پاسخ:⤵️⤵️ با سلام و عرض ادب چنين چيزي در زمان حكومت جهاني امام عصر "عجل الله تعالي فرجه الشريف " متصور نيست. زيرا حكومت ها يا به دليل ظلم و ستم و انحراف از اصول عدالت سقوط مي كنند و يا به دليل فريب مردم و دلزدگي آنها از حكومت. و اين عوامل در زمان حكومت جهاني حضرت مهدی "سلام الله عليه" محال است.
هدایت شده از مهدی کرار
افول و سقوط يك حكومت از دو ناحيه امكان دارد: الف: زوال اركان حكومت به دليل ظلم و ستم و دور شدن از طريقه ي صواب و عدالت، كه نتيجه ي آن طغيان و قيام مردم عليه حكومت و يا هجوم بيگانگان و در نهايت سرنگوني حكومت است. بسياري از حكومتها كه در طول تاريخ سرنگون شده اند به همين دليل بوده است. مثلا در دوره ي اسلامي حكومت بني اميه به دليل بي عدالتي، توسط عباسيون سقوط كرد و يا حكومت عباسيون كه با هجوم مغول ها نابود شد و يا حكومت ساسانيان در ايران كه با هجوم مسلمانان كاملا تسليم شد، زيرا ظلم و ستم به حدي بود كه مردم هيچ علاقه اي براي دفاع از اين حكومت ها نداشتند، بلكه به دنبال منجي يي مي گشتند. انقلاب اسلامي و سرنگوني حكومت شاهنشاهي نيز قيام مردم ايران عليه ظلم و ستم بود. تمام حكومت هاي ظالمانه با چنين وضعي مواجه شدند كه يا از درون پاشيدند و يا با هجوم بيگانگان به دليل پاشيدگي دروني و دلزدگي مردم، تسليم و نابود شدند.
هدایت شده از مهدی کرار
ب: فريب مردم از راه تبليغات و دلزده كردن آنها از حكومت، چنانكه در زمان حكومت اميرالمؤمنين "سلام الله عليه" واقع شد. تبليغات سنگين مخالفين و جنگهايي كه بر امام (عليه السلام) تحميل شد اجازه ي فكر كردن را به مردم آن زمان نداد، گذشته از اينكه به دليل انحرافاتي كه در جامعه ي آن روز پيدا شده بود امام (عليه السلام) راضي به قبول حكومت نبودند زيرا مي دانستند كه خواص جامعه دچار انحرافات بسياري شده اند و اجراي عدالت درباره ي آنها باعث دردسرهاي فراوان براي حكومت مي شود و مردم هم به دليل دور. افتادن از حقيقت اسلام ناب، توان مقاومت در برابر هجوم انحرافات و تبليغات منفي را ندارند،(4) كه در مجموع، نتيجه اي جز شهادت حضرت و پايان حكومت ايشان نبود.
هدایت شده از مهدی کرار
اما در حكومت جهاني حضرت ولي الله الاعظم "ارواح العاملين لتراب مقدمه الفدا"، مورد اول متصور نيست و به دليل اينكه مردم آگاه و عاقل شده اند و سطح عقل و علم مردم پيشرفت كرده است و حكومت واحد جهاني، اركان اصلي تبليغاتي و رسانه اي را در دست دارد و تمامي احكام اسلام و از جمله امر به معروف و نهي از منكر اجرا مي شود و چنين دلزدگي يي متصور نيست، مورد دوم نيز منتفي خواهد بود. البته درست است كه شيطان در آن زمان(تا قبل از نابودی) هم فعال بوده و برخي را نيز فريب مي دهد اما اكثريت مردم به دلايلي كه بيان شد راه حق را شناخته و فريب نمي خورند و دلزده هم نمي شوند.
هدایت شده از مهدی کرار
سوال: 👇👇 حضرت حجّت(عج) چه سودي براي جهان هستي دارند؟ ايشان كه غايبند و حكومتي هم كه تشكيل نداده‏اند؛ درست است كه در آينده حكومت تشكيل مي‏دهند. پس فعلاً نقش آن حضرت در جهان هستي چيست، آيا وجودشان فايده‏اي دارد؟
هدایت شده از مهدی کرار
براي پاسخ به اين پرسش ذكر مطالبي چند ضرورت دارد: . انسان، طبق فرموده قرآن كريم، به سوي خداي سبحان در حركت است و پايان سفرش ملاقات با خداست؛ «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلي رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ.»(1)
هدایت شده از مهدی کرار
بشر، براي رسيدن به اين هدف، به دو محور اصلي (مُلكي )ظاهري( و ملكوتي )باطني نياز دارد. انسان در محور مُلكي و ظاهري به رهبري نيازمند است كه همان مسأله امامت، اداره جامعه و كشورداري و رهبري نظام است. محور دوم كه بسيار مهم‏تر از اولي است و تكيه گاه آن به شمار مي‏رود، رهبري باطني و ملكوتي است. اين سير، سيري عمودي و طولي است كه «صيرورت» نيز خوانده مي‏شود؛
هدایت شده از مهدی کرار
يعني انسان در درون خود سفري با مراتب و منازل متعدد دارد و براي پيمودن اين منازل نياز به رهبر انكارناپذير است. «سير» يعني حركتي (ظاهري) كه در همه اجرام زميني و آسماني وجود دارد؛ امّا «صيرورت» يعني تحول و شدن و از نوعي به نوعي ديگر و از منزلتي به منزلت ديگر تكامل يافتن. يك خودرو كه شتابان در بزرگراه پيش مي‏رود و ميوه‏اي كه مرحله‏هاي گوناگون را پشت سر مي‏گذارد، هر دو حركت دارند؛ امّا اولي به نحو «سير» و دومي به نحو «صيرورت»؛ يعني ميوه از خاك حركت كرده و به مرحله شكوفه رسيده و پس از آن به ميوه خام و پخته تبديل شده است. اين «شدن» را كه حركتي دروني است، «صيرورت» مي‏خوانند. انسان‏ها نيز بدون استثنا، در تحول دروني و صيرورتي به سر مي‏برند كه نهايت آن «لقای حق» تبارك و تعالی است.