کانال شعرمحمدکارگذار: میرحسینی کرده سقایی به جبهه ازوفا کاش گیرد دست او را ساقی دشت بلا گفته راه کربلا را می گشائیم تا شما بوسه زن گردید بر قبر شهید کربلا🌹 به روحش سلام وصلوات الهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم عصرپنجشنبه به یاد رفتگان فاتحه خوانی کنیم برهمگان ماندیدیم آنچه آنان دیده اند واقعیت دیده اند بادیده گان به ارواحشان سلام وصلوات کمیل را درشب جمعه بخوانید سفارش ازامام است این بدانید زیارت کن حسین ابن علی را ع و شیطان درون را هم برانید 🌹 شهیدان قهرمانان در قرونند به جنت فی نعیمُ خالدونند درودمان به روح پاکشان باد همیشه ضدظلم وکافرونند 🌹🌹🌹 یادونامشان تا ابد باقیست سلیمی ها شهید راه دینند پسر عمو دو یار هم قرینند غلامعلی ومهدی ی سلیمی کنار سفره ی مولا نشینند🌹

شاعر گرامی استاد کارگزار 👆👆👆

رزمندگان پشت خاک ریزمنتظردستورعملیات بودند(خیبر)متوجه شدند یک رزمنده پلاک شو داخل نیزارپرتاب کردعلت راپرسیدند جواب داد پدرم پول داره اگر من شهیدبشم تشیع جنازم گل باران می‌شود دوست دارم گمنام باشم بدن عزیز زهرا(س)زیرصم اسبان بدن من زیرگل خجالت میکشم(یاد تمام شهداگرامی )

راوی برادر بزرگوار حاج سید عباس خوشرو 👆

🌹شهیدحسین_لشگری 📃خاطره ای از ۱۸ سال اسارت سیدالاسراء، شهید سرلشگر خلبان حسین لشگری، اولین اسیر ایرانی در جنگ تحمیلی و آخرین اسیری که آزاد شد. 💢وقتی بازگشت از او پرسیدند: این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی؟ ◽️و او گفت: برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از خاطرات گذشته ام را‌ مرور می کردم. ◽️سالها در سلول های انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت، 🔻قرآن را کامل حفظ کرده بود، 😍 🔻زبان انگلیسی می دانست😍 🔻و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود.😍 حسین می گفت: از هیجده سال اسارتم ده سالی که تو انفرادی بودم سالها با یک "مارمولک" هم صحبت میشدم! بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد می خواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعت ها از این مسئله خوشحال بودم، این را بگویم که من مدت ۱۲ سال ( نه ۱۲روز یا ۱۲ ماه)در حسرت دیدن یک برگ سبز و یک منظره بودم، حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم... #سلام_ودرود_برشهدای_قرآنی مدیون شهداییم شادی روحش صلوات

ارسال از یکی از خواهران عضو کانال 👆👆

عکس از شهید حسین لشگری

شهید مرحمت والازاده ۱۴ساله ازاردبیل برای اعزام به جبهه مراجعه می‌کند می‌گویند سنت کم است بیایدتهران جلوی ساختمان رئیس جمهوری(مقام معظم رهبری رئیس جمهوربوده)می‌نشیند تااقامیایدمیرود جلو محافظ ها جلوگیری می‌کنند آقا می‌فرماید چی میخواد میخوام برم جبهه می‌گویند کوچک هستی اشاره به آقا میگه دستوربده منو ببرندجبهه یابه روضه خوانها بگویید دیگر روضه حضرت قاسم نخوانند حضرت آقا دست خطی به ایشان می‌دهد می‌رود جبهه(سنددربسیج اردبیل موجوداست)درشب زیارتی آقا امام حسین علیه السلام روحشان شادوخرم

راوی برادر بزرگوار حاج سید عباس خوشرو 👆

درسال روزعملیات مرصاد مطالبی به اطلاع خواننده گان عزیزمیرساند ۱بعدازاعلام آتش بس منافقین کوردل باحمایت رژیم بعث درمنطقه غرب کشور(استان کرمانشاه )عملیاتی شروع کردندتحت عنوان فروغ جاویدان تا۳۰کیلومتری شهرکرمانشاه پیش اومدند درمنطقه ای بنام چهار زبر، رزمندگان هوانیروز ازبالا رزمندگان ارتش ،سپاه و بسیج ازپایین وارد عمل شدند گردان ماجنوب بودطبق دستورفرماندهی خودمون رورساندیم منطقه نبرد بحمدالله دراین عملیات که مرصاد نام گرفت منافقینی که حضور داشتند یاکشته یاتسلیم رزمندگان شدند

راوی سید عباس خوشرو سال 👆👆