eitaa logo
مستندعشق 🌷
355 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
3هزار ویدیو
26 فایل
﷽ بترسید از آنان که دعای بعدِ نمازشان شهادت است...💔 . . ویژه یاد و خاطره شهداء . . محفل شهداء را ترک نکنید🌷 کپی مطالب آزاد🥀 خادم‌الشهداء: @MoghuofehMahdavi9401
مشاهده در ایتا
دانلود
چاے سر صبــح را باید با نگاه تــو طعم دار کرد... چه چیزے تلخ تر از قند، در حضور چشم هاے تـــو ...
✨🌹✨ 🌹همین الان ڪسانے در دنیا هستند ڪه با بیشترے دارند در زندگے به شهدا مےشوند و شهدا مے‌دهند... ✨اُنس با شهدا را امروز تجربه ڪن با شهدا ڪه انس داشته‌باشے یڪ قدم به خدا نزدیک‌ترے...👌🏻
『🌹🕊』 : کہ‌وفابڪنم توهمون‌عراق‌دستمو‌جدابڪنن تن‌‌زخمیمونگاه‌بڪنن ... تابوتم‌روراهیےکربُبلابڪنن 🌹
✨🍃✨ ✨ اگر خداوند را نصیبم ڪرد بنده از شهدایےهستم ڪه یقه و مروجان بےحجابےرا در آن دنیا مےگیرم ✨چشم ، گوش ، دهان ،حرڪت و همه چیز ولاغیر ...
میگفت: واسه کی ڪار میکنی؟ میگـفتم: :)♥️🌱 میگفت: پس حرف هارو بیخـیال ڪار خودت رو بڪن جوابش با امام حـسین:)💔🖐🏻 🥀 یاعـلـے رفقـا✋🏻👀 هیئـت‌علـمـداربازم‌روے‌نوڪراحـساب‌بازڪرده :)
🔰 زیارت به نیابت | چون به پا رفتن مُیسر نیست ما را سوی دوست نامه می‌گَردیم و با بالِ کبوتر می‌رویم ▪️ویژه شب اول محرم ""مراسم تعویض پرچم گنبد حرم مطهر امام حسین علیه السلام "" 🔹 ستاد توسعه و بازسازی عتبات عالیات با همکاری کمیته فرهنگی و آموزشی اربعین حسینی در شب اول محرم به نیابت از شما زائر کربلای معلی خواهند شد. 🔹 ثبت نام از طریق ورود به لینک زیر: 👇🏻👇🏻👇🏻 ▶️ https://atabat.org/fa/forms/4 🔸 شرکت در این طرح بصورت رایگان است.
{🍃🌷} خوب که به چشمانش نگاه کنی میبینی خیلی حرف دارد.. حرف هایی از از جنس از جنس خوبتر که نگاه کنی شرمنده میشوی.. از اینکه همیشه نگاهش به تو بوده و تو از آن غافل بوده ای...
-مَراجزبی‌قراری‌درهوایِ‌توقراری‌نیست:)! به‌جزخاکِ‌توهرخاکی‌به‌سَرکردم‌ضررکردم💔 صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله
🌹 خیلی‌به ‌‌علاقه‌داشت. یڪےازرزمنده‌هاکه‌مدّاح‌بود،مےگفت درسوریه،وقتےحسینعلےمےآمد‌تا درهیئت‌،عزادارےوسینه‌زنےکند، هرروضه‌اےڪه‌مےخواندم،مےگفت بخوان!فقط‌دو‌ڪلمه‌ی‌آخررا ازمظلومیّت‌حضرت‌زینب‌بخوان! وقتےمصیبت‌حضرت‌زینب‌را برایش‌مےخواندم، آنقدربه‌سرو‌سینه‌اش‌مےزد ڪه‌مےگفتم‌حسینعلے!‌این‌همه به‌سروصورتت‌مےزنے،‌دردت‌نمےآید؟ 🌹مےگفت: نه‌به‌خدا!‌من‌متوجّه‌نمےشوم!
🌹با دست کاری شناسنامه اش رفت جبهه. دائم آنجا بود و بیشتر اوقات در واحد تخریب. آنجا مین خنثی می کرد. 🌹آمد مرخصی. رفتیم شمال. دریا و شنا را خیلی دوست داشت. در حال شنا جوانی را دید که در حال غرق شدن است. رفت برای نجات او. تعریف می کرد: 💔- یه‌هو پام گرفت و دیگه نتونستم شنا کنم. داشتم غرق می شدم. دیگه هیچ امیدی به نجات نداشتم. در دل نالیدم: «! یعنی من نداشتم؟!» ناگهان مرا از زیر آب بالا کشید. 🌹به طرف غریق رفتم و او را نجات دادم. مجید همان روز پیله کرد. - برگردیم مشهد. می خوام برم منطقه. "" : خواهر شهید