eitaa logo
مستندعشق 🌷
355 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
3هزار ویدیو
26 فایل
﷽ بترسید از آنان که دعای بعدِ نمازشان شهادت است...💔 . . ویژه یاد و خاطره شهداء . . محفل شهداء را ترک نکنید🌷 کپی مطالب آزاد🥀 خادم‌الشهداء: @MoghuofehMahdavi9401
مشاهده در ایتا
دانلود
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می‌فرمایند : هر شخص بر دین رفیق خود است ؛ پس خوب دقت ڪن با چه ڪسی رفیق میشوی. 🌹
4_5803047192570629050.mp3
10.35M
بی غسل و کفن، مظلومِ من...
اگر بناسٺ ڪه لطف ڪسی بہ ما برسد؛ خدا ڪند فقط از جانب شما برسد... نخواه منٺ بیگانه بر سر باشد خوش اسٺ خیر همیشہ از آشنا برسد..
امام صادق (علیه‌السلام) به جناب زراره بن اعین فرمودند که اگر به هر دلیلی نتوانستی زائر باشی، قبله را مقابل خودت قرار بده، دست بر سینه بگذار و سه مرتبه با این کیفیت سلام بده، خدا اسمت را جزء زوار اباعبدالله (علیه‌السلام) ثبت می‌کند: صلی الله علیک یا سیّدی و مولای یا اباعبدالله صلی الله علیک یا سیّدی و مولای یا اباعبدالله صلی الله علیک یا سیّدی و مولای یا اباعبدالله السلام علیک و رحمت الله و برکاته
مستندعشق 🌷
سینه زنی های جبهه خیلی باصفا بود... نیاز به صدای خیلی بم نبود... کسی همراه با صوت مداح سین سین نمی‌کرد.. اصلا مداح ها عموما آماتور بودند و دلی می خوندند، اما می چسبید! اسم امام حسین که میومد، دل ها پر می کشید و اشک جولان می داد.. اکو و این داستان ها هم نبود. خیلی که می خواستی صدات برسه یه بلندگو دستی که گاهی بوق می‌ کشید اما می‌چسبید... آخرش دم می دادن حسین حسین می گفتند... قانون خاصی نداشت دم خودش می اومد، اباالفضل دخیلم.. حسین جان یا... یا هر شب جمعه فاطمه با اضطراب و واهمه آید به دشت کربلا گوید حسین من چه شد... دست آخر دعا که می کردند، مثلا تموم شده بود.. اما نه..! هنوز بچه ها گریه می کردند، طول می کشید تا هق هق ها تموم بشه نهایت، دست می دادند و مصافحه اصلا انگار عزاداری بهونه بود برای جمع شدن یکی شدن؛ و دوست داشتن؛ ساده بودند حتی توی عزاداری برای حسین جان... -یاسیدالعطشان-🖤.°
14.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خداحافظ ای جوانیِ زینب، سلام ای قدِ کمانیِ زینب.. خدارا از این غم چه چاره کنم... ...
nariman-panahi-pirahane-to-beboyam(320).mp3
7.13M
مهلت ڪہ پیراهنِ تو ببویم...
حکایتی از آیت‌الله بهجت در مورد توجه اهل‌بیت علیه‌السلام به گریه‌کن‌های امام حسین علیه‌السلام؛ آیت‌الله بهجت (ره): در نزدیكی نجف اشرف، در محل تلاقی دو رودخانۀ فرات و دجله، آبادی‌ای است به نام «مصیب»، كه مردی شیعه برای زیارت مولای متقیان امیرالمؤمنین علیه‌السلام از آنجا عبور می‌كرد... مردی كه در سر راه مرد شیعه خانه داشت، چون می‌دانست او همواره به زیارت حضرت علی علیه‌السلام می‌رود، او را مسخره می‌كرد. حتی یک‌بار به امیرالمؤمنین علیه‌السلام جسارت كرد و همچنین گفت: به او (امام علی علیه‌السلام) بگو من را از بین ببرد، وگرنه در بازگشت، تو را خواهم کشت! مرد شیعه خیلی ناراحت شد.. چون به زیارت مشرف شد، بسیار بی‌تابی كرد و عرض کرد: شما که می‌دانی این مخالف چه می‌كند؛ چرا پاسخش را نمی‌دهید؟! آن شب آن حضرت را در خواب دید و به ایشان شكایت كرد. حضرت امیر علیه‌السلام فرمودند:«او بر ما حقی دارد كه نمی‌توانیم در دنیا او را كیفر دهیم.» مرد شیعه می‌گوید:«آری، لابد به‌خاطر آن جسارت‌هایی كه او می‌كند، بر شما حق پیدا كرده است؟!» حضرت فرمودند:«روزی او در محل تلاقی آب فرات و دجله نشسته بود و به فرات نگاه می‌كرد، ناگهان ماجرای كربلا و منع سیدالشهدا علیه‌السلام از نوشیدن آب، به خاطرش آمد و پیش خود گفت: عمربن‌سعد كار خوبی نكرد كه این‌ها را تشنه كشت، و ناراحت شد و یک قطره اشک از چشم او ریخت؛ از این جهت بر ما حقی پیدا كرد كه نمی‌توانیم او را در این دنیا مجازات کنیم.» آن مرد شیعه می‌گوید: از خواب بیدار شدم و به سمت منزل خود رفتم. در سر راه با آن سنی ملاقات کردم. با تمسخر گفت: امامت را دیدی و از طرف ما پیام رساندی؟! مرد شیعه گفت: آری، پیام تو را رساندم و پیامی دارم. او خندید و گفت: بگو چیست؟ مرد شیعه جریان را تا آخر تعریف كرد. مرد سنی با شنیدن این ماجرا سر به زیر افكند و كمی به فكر فرو رفت و گفت: خدایا، در آن زمان هیچ‌كس در آنجا نبود و من این را به كسی نگفته بودم، علی علیه‌السلام از كجا فهمید؟! بلافاصله شیعه شد...
٠ تو محرم که جای خود ولی تو کل سال باید هی تکرار کنیم: [اَللَّهُمَّ‌اغْفِرْلی‌الذُّنُوبَ‌الَّتی‌تُحْرِمُنی‌الْحُسَیْن..] خدایا‌ گناهانی‌ که مرا از حسین‌ علیه‌السلام محروم‌ میکند‌..ببخش..ببخش...