11.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تجربه دیروز برنامه زندگی پس از زندگی درباره شخصی بود که ابتدای ورودش به عالم برزخ خوشایند بود ولی در ادامه، جهنم را به چشم خویش مشاهده کرد.
گویا این شخص به دلیل سقط فرزند خود با چنین عذابی روبرو شده بود.
در حالی که ورودش به دوزخ تقریبا قطعی بود ندائی به او میگوید بگو یا حسین!
بعد از بار سوم که یا حسین میگوید به برکت همین نام آسمانی نجات پیدا میکند.
شاید بتوان گفت آیه شریفه وَمَن يَعمل مِثقَالَ ذَرَّةٍ شَرّا يَرَهُۥ بر این دلالت دارد که حتی اگر شخص (به دلیل شفاعت یا مغفرت) عذاب گناهان خویش را تحمل نکند اما باید ببیند که نتیجه کار او چیست و سپس نجات پیدا کند.
چنین است که فرق "شخص توبه کرده" و کسی که اصلا مرتکب چنین عملی نشده در همین است که باید نتیجه عمل را ببیند ولو این که گرفتار نشود.
▫️ مجلسِ پایداری!
اعضای مجلس دوازدهم هر چند غالبشان اعضای جبهه پایداری نیستند اما تاثیر گذاری این جبهه در مجلس به لحاظ وجود نیروهای کیفی و چهرههای شاخص سیاسی قطعا بیشتر خواهد بود.
اینها آزمون بزرگی دارند.
سالهاست اصلاح طلبان، آیت الله مصباح را "مسلمان پرخاشگر" و "فیلسوف آزادی هراس" خطاب میکنند.
اینها تعابیر آدمهای مودبشان است!
سروش و ملکیان ممکن نیست درباره این حکیم الهی صحبت کنند و خاطرهای ساختگی از پرخاشگری ایشان تعریف نکنند.
دروغ هر قدر بزرگتر باورش سادهتر!
آقایان پایداری اما وضعیتی متفاوت دارند. چند نفری که میشناسیم و جزء سرشناسان هستند متاسفانه در طرح مباحث حاشیهای و ایجاد تنش سابقه طولانی دارند.
این که رهبر حکیم و عزیز ما در مجلسی که مربوط به نمایندگان هم نیست تذکر میدهند از تنش و دعوا پرهیز کنید بسیار معنادار و تاسف برانگیز است.
ای کاش آبروی آیت الله مصباح و اسلام مقاومت را در نظر بگیرند و با احتیاط تمام صحبت کنند.
از حاشیهها بپرهیزند.
هر اظهار نظر گزندهای را پاسخ ندهند.
فلان شخص نشسته جایی و فایل صوتیاش منتشر شده و حرف نامربوط زده است به این آقایان.
حال کار اشتباه این است که بیایند و مدام جواب دهند و کشور را مشغول دعواهای کودکانه کنند.
آقایان! آبروی آیت الله مصباح باشید!
7.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تجربه بدتر بودن عذاب "شرم" نسبت به سایر عذابها جزء مشترکات تجربههای نزدیک به مرگ است.
موارد بسیار زیادی این طور گزارش کردند که ای کاش گرفتار عذاب دوزخ میشدیم اما شرمندگی از خودمان یا اولیاء خدا یا خداوند متعال را نمیداشتیم!!
دلیلش به نظر میآید چنین باشد که انسان در عالم دیگر، سراسر آگاهی محض است، هیچ نوع غفلت و جهلی نسبت به ادراکاتی که میتواند درک کند ندارد.
اگر کسی در همین عالم غفلتها را کنار بزند همان اندازه شرم را تجربه خواهد کرد.
اما در این دنیا از کار بد خود شرمگین نمیشویم چون:
کار بد خود را با دیگران مقایسه کرده و وقتی میبینیم ما بالاخره بهتر از خیلی ها هستیم با خود میگوییم خدا باید خودش را شکر کند که بندهای مثل من دارد!
یا این که عذاب وجدان داریم ولی گرفتاریهای دنیا و قرض و قوله و مشکلات اجتماعی و اقتصادی مانع از درک عمیق آن شرم میشود (به اصطلاح شاغل نفسانی مانع از تمرکز میشود)
اگر ما یکپارچه آگاهی شویم در همین دنیا از شرم برخی کارهایمان جان میدهیم.
#زندگی_پس_از_زندگی
این پیام رو یکی از دوستان فاضل و عزیز بنده ارسال فرمودند:
امروز [یعنی دیروز] در حرم یک دانشجوی پاکستانی سنی اومد و سوالاتی داشت.
بعد از اینکه با هم صحبت کردیم گفت دانشجوی سطح دکتری دانشگاه بین المللی اصفهان در رشته پزشکی است.
پرسیدم چرا پاکستان درس نخوندید؟
گفت چون اینجا ارزانتر است! در پاکستان هر سال ده هزار دلار باید بدم ولی در اینجا شش هزار دلار!
بعد گفتم وضع اقتصادی مردم اینجا و آنجا چطور است؟
گفت غالب مردم پاکستان فقیرند، برخی به حدی که در روز فقط یک وعده نان خالی میتونن بخورند.
👈 اما من در ایران تابحال فقیر ندیدم اینجا همه وضعشون خوبه😅
در نهایت گفت پاکستان همان انگلستان است از قوانینش تا زبانش و ... حتی گفت ملکه انگلیس که مُرد قانونا ملکه کشور ما هم بود!😂(یاد کندوی عسل افتادم) روش نشد بگه مستعمره انگلیس هستیم.
بعد با خودم گفتم همه چیزشون در اختیار انگلیسه اینم وضعیت زندگیشونه خدا رو شکر که اینجاییم.
▫️ رنج منطقی یا رنج روانشناختی؟!
۱. نقل است که شخصی به نام مِنون برای سقراط استدلال آورد که استدلال آوردن ممکن نیست!
سقراط نیز به جای حل شبهه او از او پرسید آیا نسبت به فلان مساله هندسی علم داری یا نه؟
منون جواب داد خیر، آن را بلد نیستم.
سپس سقراط آن مساله را حل کرد و گفت آیا اکنون به این مساله عالم شدی؟
پاسخ منون مثبت بود.
بعد از سقراط، ارسطو درصدد حل منطقی آن شبهه بر آمد و نشان داد شبهه منون یک توهم و مغالطه ذوحدین است.
۲. روش سقراطی در اغلب شرایط رجحان دارد هر چند نباید از روش ارسطویی غافل بود.
سقراط به جای حل مسائل پیچیده منطقی و معرفت شناسی شخص را به درون خودش ارجاع میدهد: با خودت نجنگ! با وجدانت مبارزه نکن!
هر قدر هم گرفتار مفاهیم پیچیده فلسفی بشوی نمیتوانی مقابل ادراکات درونی خودت و وجدان آگاه و بیدارت بایستی!
۳. خوبی این روش این است که در اغلب موارد نباید مواجهه مستقیم با مشکل، شبهه یا فریب داشته باشیم. بایست از جلوی آن فرار کنیم!
شبهه و فریب در اغلب موارد میخواهد ذهن ما را از حقیقت مشغول کند تا دست و دل ما بلرزد.
۴. تصور من این است که ما اکنون در مواجهه با عملیات روانی دشمن با نسبت یک به ده بایست از روش سقراطی و ارسطویی استفاده کنیم.
حتما به حل منطقی شبهه و فریب بپردازیم اما واقعا شخصی که فریب خورده با این پاسخ ما (بر فرض قانع کننده باشد) مشکلش حل میشود؟!
بعید است!
۵. الحذر از این که منظور من چنین برداشت شود که اشخاص را با نصیحت و پند و اندرز و بدتر از آن با برچسب زدن بخواهیم متوجه حقیقت کنیم!
خیر!
آنچه میتواند راهگشا باشد به عنوان مثال این موارد است:
👈این که معلوم کنیم بسیاری از این اتفاقات در اغلب کشورهای دنیا میافتد و دولتها صدایش را در نمیآورند تا روح و روان مردم در آسایش باشد.
👈 یا اگر صحبتی هم میکنند جزئیاتش را مردم نمیدانند، اصلا مردم را مشغول مسائل جنسی و شراب و قمار میکنند که کمتر بدانند.
👈 یا این که چنین موضوعاتی احتیاج
به تسلط حقوقی و اقتصادی دارد، اجازه دهیم قوه قضائیه کارش را بکند سپس مرگ بر... یا درود بر... بگوییم.
👈و یا این که نفع چنین نزاع و دعواهایی مثل جریان درمانگاه قم به چه کسی میرسد؟
۶. حل "مساله روانی" اولویت بر حل "مساله منطقی" دارد. رویکرد رسانهای را باید تغییر داد.
هدایت شده از حوزه توییت (توییتر طلاب)🇵🇸
👓 فرق دین و ملیت برام اینجاست که شب قدر کلی بیدار میمونم ولی الان برای بیدار موندن تا لحظه تحویل سال هیچ انگیزهای ندارم!
❗️ شب بخیر😂🌹
@HozeTwit
▫️خدیجه و این مثل خدیجه!
🔺گفتاری بسیار دلنشین از حضرت آیت الله جوادی آملی درباره حضرت خدیجه سلام الله علیها 🔻
🔹حقوق متقابل مادر و فرزند، ایجاب میکند که فرزند مادرش را بشناسد و بشناساند و حضرت خدیجه(س) به فرموده قرآن کریم مادر مومنان هستند.
🔸حضرت خدیجه(س) فضای تقلید کورکورانه و عصبیت جاهلی را پشت سر گذاشت و قبل از بعثت، موحدانه خدا را عبادت کرده است و به نبوت انبیاء ابراهیمی معتقد بود. آیا این ارزش ندارد که ما چنین مادری را بشناسیم؟ در چنان عصری حضرت خدیجه کبری(س) عالمه، عابده، زاهده و موحده بود. ما به چنین مادری فخر میکنیم.
وجود مبارک مادرمان خدیجه کبری(س) آمد و فرهنگ عقلانیت را در فضای جاهلی اجرا کرد.
🔹 اقتصاد جاهلی در محدوده ربا دور میزند و حضرت خدیجه(س) بر آن خط بطان کشید و فرهنگ و اقتصاد جاهلی را عوض کرد.
عرض ادب خاصی که ائمه(ع) نسبت به حضرت خدیجه(س) دارند، ما را به کرنش در مقابل این بانو موظف می کند.
اگر بخواهیم این مادر از ما راضی باشد، باید به لطف الهی راهی را که مادرمان رفته اند، ادامه دهیم تا عاق آنها نشویم.
🔸 خدیجه کبری(س) طرف مشورت پیامبر(ص) بودند.
حضرت خدیجه(س) برای ما مریم ثانی است.
حضرت خدیجه(س) ولی الله است، پس چرا به او اقتدا نکنیم و او را اسوه قرار ندهیم؟ او برای ما نه تنها مادر بلکه الگوست.
🔹 حضرت خدیجه(س) در برابر امواج سهمگین شرک و کفر و بت پرستی و فساد و فحشا و آلودگی ها ایستاد؛ زیرا دارای لایه های عمیق معرفتی و فکری بود. آن بانو در میان حنفای عصر جاهلیت، مانند خورشید می تابید و معرفت او در حدی بود که بوی رسالت را استشمام می کرد.
👈 استشمام بوی رسالت کار هر کسی نبود. این استشمام، معرفت عمیق و تحلیل ناب میخواست؛
دستمایه ای از عالم ملکوت که باید در این وجود تجلی بکند تا بوی رسالت را استشمام نماید و وزش یک باد جدید از عالم ملکوت و عالم ملک را احساس کند.
🔸 حضرت خدیجه(س) نقطه گذر از این جاهلیت به عصر نور و تمدن جدید و نقش آفرین این گذار است.
🔹 آن بانو عنصر منفعل در این گذار نبود، بلکه عنصر فعال بود؛ یعنی علاوه بر داشتن شم معرفت و عمق نگاه و تحلیل عمیق خود، عنصری فعال در گذر از جاهلیت به دنیای جدید و جهان بعثت به شمار می آمد. او پرچم دار دوره گذار و انتقال از تاریکی ها به روشنایی ها بود. انتقال تاریخ بشر از یک مرحله پست به یک مرحله بسیار باشکوه و پایه ریزی یک تمدن نو آن هم از بدترین نقطه عالم و منحط ترین جامعه.
🔸 حضرت خدیجه کبری(س) قهرمان این میدان نیز بود. کدهایی وجود دارد که به ما می گوید حضرت خدیجه(س) خود را آماده این انتقال می کرد. انتخاب ازدواج آن بانو با حضرت رسول(ص) خیلی هوشمندانه و آگاهانه بود. این ازدواج برای آماده سازی جامعه برای یک تحول بزرگ به شمار می آمد. ایشان نگاه عمیق ملکوتی و راهبردی داشت، در عصری که کسی هیچ نشانی حس نمی کرد.
حضرت خدیجه(س) الگوی جدیدی از زن و خانواده بود. من این نوع خانواده ها را آرمانی می نامم.
🔹 تجمع ثروت و مال و همراه شدنشان با دانش و معرفت و مقاومت و جهاد، مصادیق کمی دارد. جمع این ارزشها دشوار است؛ زیرا طبیعت ثروت، معمولاً تن آسایی و گریز از معرکه هاست. طبیعت تعلق به تمتعات مادی دور شدن از معرفت های آسمانی است. ولی خدیجه کبری(س) در سخت ترین دوران، الگوی بی مثالی در جمع بین ثروت و معرفت و حکمت و جهاد و مقاومت به شمار می رفت و این تضادها در این بانوی بزرگوار جمع شده بود.
🔸 حضرت خدیجه(س) جلوه گاه انوار امامت بود و میراث همه انبیا و اولیای الهی، از این زن پاک به عالم منتقل شده است. این یک طهارت ذاتی و طهارت اکتسابی می خواهد که هر دو در آن بانو جمع بود. ایشان در کنار رسالت قرار گرفت و پایگاه امامت و مادر مؤمنان شد.
@TheFirstLady
سریالهای نمایش خانگی رو به جذابتر شدن و مسمومتر شدن...
سریال های تلویزیون رو به انحطاط هنری و بیمایگی
دو کارگردان معروف برای صدا و سیما در ماه مبارک رمضان سریالهایی ساختند که اعوذ بالله العلی العظیم من الشیطان اللعین الرجیم
آخه چرااااا؟!!
این جناب معاون فعلی صدا و سیما جزء منتقدان درجه یک رئیس پیشین صدا و سیما بود در حد فحش دادن!
میخوام عرض کنم بیش از ۹۰ درصد منتقدین چه انقلابی چه ضد انقلاب کار دستشان نیامده که نطقهای آتشین میکنند.
با حرفهای جذاب و به ظاهر منطقیِ راه حل ارائه کن، فریب نخوریم!
مخصوصا آنهایی که راه حل خیلی ساده نشان میدهند...
از میان عذابهای خداوند فقط مشتاق دیدن عذاب آن آخوند و غیر آخوندهایی هستم که به خاطر آن که جمهوری اسلامی شاد نشود اسرائیل را محکوم نکردند.
جمهوری اسلامی هم بایست در اغتشاشِ آشوبگرها ۳۲ هزار نفر از خودشان و خانوادهشان را میکشت و تعداد زیادی را آواره میکرد و از هیچ جنایتی فروگذار نمیکرد تا اکنون مثل قصه پر محنت فلسطین که برخی میگویند:
"تقصیر حماس است، او که زورش نمیرسید چرا حمله کرد؟"
بگویند:
"تقصیر خود شما آشوبیهاست! شما که زورتان به جمهوری اسلامی نمیرسید ..."
وقتی در تاریخ میخواندم که بعد از شهادت عمار در صفین، معاویه نعره زد:
قاتل عمار، علی است! او عمار را به جنگ آورد!
و عدهای باورشان شد،
برایم قبول کردن حماقت و سفاهت و بلادت این عده سخت مینمود.
اما اکنون به عیان میبینم به جای آن که قاتل را تقبیح کنند مقاومت و آزادگی را پنجه میکشند!
لعنتیهای بی شرافت!
مگر نه شما بودید که از اوکراین در مقابل روسیه تمجید میکردید و مقاومتش را میستودید؟!
چه مرگتان شده؟!
جناب زیبا کلام!
فردا بیا پیام بده:
"آقای نتانیاهو! لطفا بس کنید!"
و خوشحال باش که با آقای نتانیاهو و آقای بایدن و آقای مکرون در یک جبهه هستی!
خوشحال باش و وقتی اسم دموکراسی و حقوق بشر را میآوری دهانت را پر کن و با غلظت هر چه تمامتر ادا کن!
تو و نتانیاهو در یک تیم
ما و پابرهنههای یمنی هم در یک تیم!
من البته بسیار خرسندم که دشمن جمهوری اسلامی و مقاومت مشتی حیواناند که از انسانیت هیچ بهرهای ندارند.
خوشحال میشوم دستان من مجرای انتقام خداوند از ایشان باشد.
▫️عربده کشهای علم!!
۱. علم زدگی بیماری قرن ۱۹ اروپا بود. قاطعانه و دیکتاتور مآبانه فکر میکردند هر چیزی را علم ثابت نکند خرافات است.
جنبش پوزیتویسم که نوعی حس گرایی افراطی بود اوج این علم زدگی به حساب میآمد. مشتی فیلسوف و روان شناس و فیزیکدان و ... دور هم جمع شدند که کتب علمی را از هر چه غیر علم است خالی کنند!
اسمشان شد حلقه وین..
خب! شکست مفتضحانهای خوردند.
"اِیِر" یکی از همین ها در گفتگو با برایان مگی گفت:
کتاب من که کتاب محوری این حلقه بود یک ایراد داشت و آن این که تهی از حقیقت بود.
علم زدگی یعنی هر چیزی را علم ثابت نکند خرافه است.
این اوج تکبر انسان است.
فیلسوفانی مثل آرتور برت و کارل پوپر پاسخ این تکبر را دادند.
۲. آن بخش از ایرانیها که غربزدگی و غرب باوری هویت اصلیشان را تشکیل میدهد بیش از یک قرن از اروپا عقب اند.
شور علم زدگی را اینها درآورند. جوری به علم معتقدند که هیچ یک از خود دانشمندان کاشف و مخترع معتقد نیستند.
۳. دیشب میدیدم یک عربده کشِ علم در اینستاگرام فریاد میکرد:
"آقای موزون! چند بار شما را به مناظره دعوت کردم! چرا حرفهای غیر علمی به خورد مردم میدهید؟! چرا هزینههای سنگین از جیب این مردم برای تولید برنامه خرافی میکنید؟
و از این تُرَّهات..
در حالی که:
"علم ثابت نکرده"
با
"علم ثابت کرده خرافی است" فرق دارد.
👈اگر علم ثابت نکرده باشد یعنی هنوز دستش نرسیده
👈 ولی اگر ثابت کرده خرافی است مطلب دیگری است.
اساسا علم نمیتواند بگوید چیزی خرافات است، نهایتا میتواند بگوید من نتوانستم ثابت کنم!
خود همین عربدهکش ها مدام میگویند:
چیزهای که بشر امروز (مثل امکان سفر به کرات دیگر و ...) به آن رسیده روزی خرافات به حساب میآمد!!
۴. ممکن است بگویید چیزی را که علم ثابت نکرده به چه کار میآید؟
اولا به این کار که ممکن است روزی راه اثباتش را بفهمد،
ثانیا احتمالات نقش زیادی در زندگی ما دارد. تجربههای نزدیک مرگ از لحاظ فلسفی هم حجت تام و برهانی به حساب نمیآیند ولی احتمال وجود عالم دیگر را تایید و تقویت میکنند.
شبیه مکاشفات عرفانی و خوابها و رویاهای صادقه
🔹🔹
ضمنا این جور برنامهها پول خودشان را در میآورند، شما غصه نخورید.
6.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گلایه آقای موزون از عربدهکشهای علم!
داستان دانشمندی که منکر تجربههای نزدیک به مرگ بود...