بسم الله
همه را حلال کردیم
از همه طلب حلالیت داریم
ولْیَعفُوا و لْیَصفَحُوا أَلا تُحِبُّونَ أَن یَغْفرَ اللهُ لَکُم
▫️ کربلای غزه
بعضی حادثهها خودشان حجتاند،
آن قدر روشن و بدیهی و بَیّن که اگر کسی سر آنها بحث و گفتگو کرد یعنی در حال لگد کردن حقیقت است.
یا منافعش اجازه نمیدهد آن را قبول کند،
یا چرب و شیرین دنیا،
یا اخلاقیات پلید دیگری که هر یک هزار بار از شرب خمر و فحشا بدترند.
مثل حادثه کربلا؛
اگر جمل و صفین و نهروان امر را بر اصحاب و تابعین مشتبه کرده بود،
ولی کربلا چهره واضح و شفاف بنی امیه در مقابل خاندان نبوت شد.
اگر تا دیروز تزویر و ریا میداشتند در کربلا و پس از آن توحش و بی دینی و بی اخلاقیشان دیگر استدلال و بحث نمیخواست
کافی بود انسان باشی!
اکنونِ غزه شبیه کربلای ۶۱ هجری است،
در این حکم که اگر کسی بیدار نشده و وحشی بودن غرب و اروپا را نفهمیده یعنی نمیخواهد بفهمد
یعنی نه انسانیت
نه شرف
نه اخلاق
نه حقوق بشر
نه تکلیف بشر
نه هیچ امر مقدس دیگر را
نمیخواهد بفهمد.
غزه امروز کربلاست و در این کربلا حد وسط وجود ندارد.
اگر طرف مظلوم نیستی خود خود ظالمی!
غزه کربلاست گرچه در عمق مظلومیت و غربت لا یوم کیومک یا اباعبدالله!
5.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا کنون شده چند احساس متضاد را از دیدن یا شنیدن یک صحنه داشته باشید؟!
مثلا شگفتی و غرور و غم و امید؟!
▫️ چرایی سرکشی
۱) دیشب در مراسم جزء خوانی این سوال را مطرح کردم که چرا فرزندان و شاگردان نسبت به والدین و معلمین حرف شنوی سابق را ندارند؟
و با توجه به آیات ۵۱ تا ۵۳ سوره زخرف این پاسخ را عرض کردم که هر گاه احساس عظمت نسبت به کسی وجود داشته باشد اطاعت هم وجود خواهد داشت.
اینجا و اینجا هم توضیح دادم که درک عظمت چقدر در تربیت و بی تربیتی موثر است.
۲) سخنران پیش از خطبه های امروز اهواز یکی از مسئولین محترم دولتی است.
دریغ از یک محتوای فوق العاده یا حتی قابل توجه و نیز قالب و فرم جذاب در این سخنرانی!!🤦
شخصی میگفت در دهه ۶۰ مسئولان ما خود نخبههای کشور و اهل معلومات و مطالعات عمیق بودند.
مردم از حضور پای سخنرانی ایشان احساس رشد در معلومات و تحلیلها میکردند.
اما اکنون اگر رهبر معظم انقلاب را استثنا کنیم اغلب مسئولان ما نه اهل مطالعهاند و نه سخنران خوبی هستند.
عجیب است! در حالی که دسترسیها به منابع اکنون دهها برابر بیشتر از پیش شده است سخنرانیها بیمایهتر و ضعیفتر شده است.
طبیعی است که "حرف شنوی" و "اطاعت" مردم نسبت به این مسئولان محترم کاهش پیدا کند.
چه عظمت و بزرگی از علم و عمل شما درک کردهاند که بخواهند مطیع و قانونپذیر باشند؟
بگذریم که دشمن هم این نقیصه را ده برابر میکند و با دروغ و فریب به خورد مصرف کنندگان مجازی میدهد.
نقل است امام سجاد علیه السلام شب بیست هفتم ماه رمضان تا آخر شب مکرر میخواند:
"اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی التَّجَافِیَ عَنْ دَارِ الْغُرُورِ وَ الْإِنَابَةَ إِلَی دَارِ الْخُلُودِ وَ الاسْتِعْدَادَ لِلْمَوْتِ قَبْلَ حُلُولِ الْفَوْتِ"
خدایا دوری از خانه فریب، و بازگشت به خانه جاویدان، و آمادگی برای مرگ پیش از رسیدن آن را روزیام گردان.»
▫️ بلا کشان اسلام ناب!
بعضی از دوستان و عزیزان انقلابی، اظهار کینهها و عقدهها علیه استاد پناهیان را به یک کار غیر اخلاقی تقلیل میدهند.
من تصور میکنم این یک خطای راهبردی است.
سران اصلاح طلبی یک ماموریت عمده برای خود قائلاند و آن سکولاریزه کردن ایران است.
در اینجا توضیح دادم که سکولاریزه کردن چیست، چه ارکانی دارد و چگونه توسط ایشان دنبال میشود.
اکنون اضافه میکنم حمله به استاد پناهیان و آیت الله صدیقی یک نقطه مشترک دارد و آن تخریب نمادهای "اسلامِ حداکثری" است.
اسلامی که دقیقا نقطه مقابل اسلام سکولار است.
اسلامی که روزی شهیدان بهشتی و مطهری، روز دیگر آیت الله مصباح و امروز این اساتید نماد و علمدار آن هستند.
این که پناهیان خطا کرده یا نکرده یا بهتر بود تعبیر دیگری میکرد برای این عده مهم نیست، مهم این است که موقعیتی برای تخریب اسلام حداکثری پیش آمده است.
▫️ راهبرد تبلیغی در محیطهایی که داوطلبانه استقبال نمیکنند!
🔰 روزهای پایانی ماه مبارک رمضان را جلساتی با موضوع معنای زندگی و الحاد مدرن با بانوان مبلغ در مدارس اهواز داشتم.
پیش از شروع جلسه نخست الحاد مدرن یکی از خانم ها سوال کرد چگونه با الحاد و بی دینی برخی دانش آموزان برخورد کنیم؟
👈 گفتم قدم نخست این است که لزوما الحاد و بیدینی را ناشی از مسائل فکری و فلسفی ندانید!
قدری عجیب به نظر میآید🤨
👈عرض کردم شما راهبرد تبلیغی خود را بر چهار مسأله قرار دهید ان شاء الله تا حد زیادی نتیجه خواهد داد:
۱) قرآن کریم "کفر" را نتیجه بحث های فلسفی نمیداند یعنی جایی نفرموده که چون در استدلالهای فکری نتوانستند از عهده شبهات برآیند کافر شدند بلکه «حالِ بد» را موجب کفر می داند.
و حال بد یعنی شاکر نبودن و مأیوس بودن:
إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُون (سوره یوسف، آیه ۸۷)
إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً (سوره انسان، آیه ۳)
نا امیدی و ناشکری زمینه مهم کفر است بلکه خداوند کفر را نبود روحیه شاکرانه می داند.
همین طور مأیوس بودن حالت بد و سیاهی است که منجر به کفر می گردد.
البته معنای این سخن کنار گذاشتن مباحث فکری و اعتقادی نیست، ضرورت این مباحث طرد شیاطین است نه دعوت ملائکه!!
پس در مرحله نخست بایست فکری برای امید و شکر کرد.
۲) حتی المقدور لازم است شما را در حال رشد علمی و اهل مطالعه و تعمق در مباحث خودتان ببینند.
اگر بدانند شما سخنان مستند و عالمانه نقل می کنید حتی اگر شما را نپذیرند باز می دانند که این سخنان این شخص مستند و قابل توجه است.
اصطلاحا دانش آموزان باید از شما "درک عظمت" کنند. یعنی بدانند با کوهی از اطلاعات و معلومات منظم و فکر شده روبرو هستند.
👈 نباید تصور کنند بدون مطالعه یا با مطالعات سطحی در کلاس حاضر می شوید.
👈 لازمه چنین امری «رشد مستمر» علمی است. نه فقط مطالعات منسجم بلکه مقاطع تحصیلی و دوره های آموزشی را حتی المقدور بایست گذراند.
۳) مسأله دیگر وجود روحیه انصاف و دوری از تعصب در مباحث علمی و سیاسی و اجتماعی است. انصاف باعث می شود لجاجت طرف مقابل خنثی گردد.
مثلا این که گفته شود پیش از انقلاب هیچ اتفاقی در توسعه اقتصادی کشور نیفتاده است یک بی انصافی بزرگ است.
بله! بگویید توسعه ایران کلید خورده بود ولی یک توسعهی وابسته بود و مثلا فلان مشکلات و تبعات سوء را به دنبال دارد.
اما این که پیش از ایران سیاهی مطلق تصویر و بازنمایی شود یک بی انصافی بزرگ است و به دنبال آن لجاجت در پذیرش توفیقات جمهوری اسلامی رقم خواهد خورد.
یا بگویید توسعه نامتوازن و غیر عادلانه بوده است و هر جا نفعی برای حکومت نداشته عقب مانده و مفلوک باقی مانده بود.
۴) نکته مهمتر دیگر یکی بودن حرف و عمل ماست.
اگر روحانیت به گفتمان زهد و تقوا و اخلاق الهی دعوت میکند باید خود عامل به این دعوتها باشد.
نمیشود به زهد دعوت کنیم و گوشی ۵۰ میلیونی دست بگیریم!
نمیشود از اخلاق حسنه پیامبر و امام مجتبی در مقابل جاهلان تعریف کنیم ولی خود از آن بویی نبریم!
نمیشود علم و فکر را ارزش دینی معرفی کنیم ولی در عمل نه اهل فکر باشیم نه اهل علم!
▫️بخشهایی از خطبه ۲۷ امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه:
🔰برکات فوقالعاده جهاد
و
آثار و نتایج ترک جنگ و جهاد:
👈جهاد، درى است از درهاى بهشت كه خداوند آن را بر وى خواصّ دوستان خود گشوده،
و لباس تقوى و پرهيزكارى است،
و زره محكم حقّ تعالى و سپر قوىّ اوست.
پس هر كه از آن دورى كرده و آن را ترك كند
1⃣ خداوند جامه ذلّت و خوارى و رداى بلاء و گرفتارى به او مىپوشاند،
2⃣ و بر اثر اين حقارت و پستى زبون و بيچاره میشود،
3⃣ و چون خداوند رحمت خود را از دل او برداشته به بى خردى مبتلى گردد،
4⃣ و به سبب نرفتن جهاد و اهميّت ندادن به اين امر مهمّ از راه حقّ دور شده در راه باطل قدم مى گذارد،
5⃣ و به نكبت و بيچارگى گرفتار گرديده، از عدل و انصاف محروم میشود.
▫️جنگ خوب است!
(بیانات رهبر معظم انقلاب در مراسم صبحگاه لشکر سیدالشهدا علیه السلام)
🔰 عزیزان من! بعضی کسان، از اسم جهاد میرمند!
👈 خیال میکنند که تأسیس یک کشور، ایجاد یک تمدّن، نظم در زندگی، پیشرفت در زندگی مادّی و معنوی و رفاه مشروع برای انسانها، با جهاد نمیسازد و جهاد ضدّ اینهاست!
👈 چه خطایی! چه غلطی! بدون جهاد، هیچ چیز به دست انسان نمیآید؛ نه دنیا و نه آخرت!
👈 بدون جهاد، در مقابل گرگِ بی دست و پای بیابان هم نمیشود ایستاد؛ چه رسد به گرگهای بسیار بسیار خطرناک دنیای سیاست و دنیای اقتصاد و سرپنجههای خونینی که میلیونها انسان را دریدند و نابود کردند و خوردند و بردند!
👈مگر یک ملت بدون جهاد میتواند سرش را بالا بگیرد؟
مگر یک ملت بدون جهاد میتواند طعم عزّت را بچشد؟
مگر یک ملت بدون جهاد میتواند در میان ملتهای دنیا شأن و موقعیتی پیدا کند؟
۱۳۷۷/۰۷/۲۶