eitaa logo
مسجد صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🇮🇷
440 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
79 فایل
کانال رسمی مسجد صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف شهر سرآسیاب خیابان امام خمینی ره
مشاهده در ایتا
دانلود
『بِـسّم‌اللّٰـه‌ِالْـرَحمـٰن‌ِالـرَحیْم🌸💕』
⊰༻☫انقلاب ما انفجار نور بود☫༺⊱ ⁃⁃•برگزاری مسابقات ورزشی دهه ی فجر•⁃⁃ ❖ویژه ی برادران❖ ●پینگ پنگ ●فوتبال دستی ●تیراندازی ●طناب کشی ●دارت ا┄┄┅┅┅❅❁.☫.❁❅┅┅┅┄┄ا ❖مهلت ثبت نام تا مورخ۱۷ بهمن ماه ۱۴۰۱❖ ❖زمان:همه روزه از ساعت ۱۷ الی ۱۹❖ ❖مکان:سرآسیاب_خیابان امام خمینی(ره)_چهاراه آزادگان ❖ ❖شماره تماس ۰۹۳۷۷۷۱۳۶۰۴❖ ❖مسجدصاحب الزمان عجل‌الله تعالی ❖ @Msahebzaman230
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 امام جواد عليه السلام: 🔸 أفْضَلُ أَعْمَالِ شِيعَتِنَا اِنْتِظَارُ الفَرَجِ 🔹برترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج است. 📗كمال الدين ج۲ ص۳۷۷ 🎊امشب رضویون شادند همه 🌸دل در حرم رضا نهادند همه 🎊عیدى ولادت از رضا می گیرند 🌸خشنود ز مقدم جوادند همه 🎊 میـلاد امـام 💐جواد علیه السلام مبارک💐 @Msahebzaman230
مراسم ولادت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام سخنران : حجةالاسلام شیخ سجاد سوری مدیحه سرا : کربلایی کسری رسولی زمان : جمعه ۱۴ بهمن بعد از فریضه عشاء مکان : پایگاه شهید ابوالفضل رستمی @Msahebzaman230
🇮🇷 مسابقات فوتسال فجرآفرینان ۱۳ لغایت ۱۹ بهمن ماه @Msahebzaman230
قهرمانی تیم فوتسال پایگاه بسیج شهید رستمی از مجموعه ی فرهنگی مسجد صاحب الزمان(عج) در مسابقات پایگاه‌های بسیج شهرستان ملارد را تبریک عرض مینماییم و از خداوند منان توفیقات روزافزون را برای این بزرگواران مسئلت میجوییم @Msahebzaman230
『بِـسّم‌اللّٰـه‌ِالْـرَحمـٰن‌ِالـرَحیْم🌸💕』
4_5803094200987683594.mp3
10.93M
۲۸ ❣یه قلبِ سالم، گرسنه میشه! هوس می‌کنه! از گرسنگی، ضعف می‌کنه! و .... 🔸گرسنه‌ی ذکر میشه! هوسِ قرآن می‌کنه ، اگر نماز بهش نرسه ، از گرسنگی به ضعف میفته! -اگر گرسنه مون نمیشه! -اگر هوس نمی‌کنیم! -اگر به ضعف نمی‌افتیم؛ یعنی یه جای کار ایراد داره ❗️ @Msahebzaman230
مراسم شهادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها سخنران : حجةالاسلام شیخ سجاد سوری مدیحه سرا : کربلایی کسری رسولی زمان : یکشنبه بعد از فریضه عشاء مکان : مسجد حضرت صاحـب الزمـــــان عجل الله تعالی فرجه الشریف @Msahebzaman230
خاطرات‌شهیدحججی رفتم روی تخته سنگ ایستادم. نگاه کردم به دریا و شروع کردم باهات حرف زدن. باور می کنی؟" سرم را تکان دادم. دوباره گفت:" یه بار هم از تانک بیرون اومدم نشستم رو برجک تانک. اونقدر دلم برات تنگ شده بود که همین جور شروع کردم به گریه."بعد نگاهی بهم کردوگفت:"زهرا، یه چیزی را میدونستی؟ "گفتم: "چی؟" گفت: "اینکه تو از همه کس برام عزیزتری."آرام شدم. خیلی آرام... چند ماهی گذشت. فروردین ۹۵ بود. بچه مان به دنیا آمد. علی کوچولومان.پدر و مادرم گفتند: "خوب خداروشکر. دیگه محسن حواسش میره طرف بچه و از فکر و خیال سوریه بیرون میاد."همان روز بچه را برداشت و برد اصفهان پیش آیت‌الله‌ناصری که توی گوشش اذان و اقامه بگوید.ما را هم با خودش برد. آقای ناصری که اذان و اقامه در گوش علی گفت محسن رو کرد بهشان و گفت: "حاج آقا، شما پیش خدا روسفیدید. دعا کنید من شهید بشم.حاج آقا نگاهی به محسن کرد و گفت:" ان شاءالله عاقبت بخیر بشی پسرم."تا این را شنیدم با خودم گفتم: "نخیر این کله اش داغه. حسابی هوایی یه." فهمیدم نه زخمی شدن سال پیشش،او را از سوریه سرد کرده نه بچه دار شدن الانش.حتی یک درصد هم فکر اعزام مجدد از سرش نیافتاده بود. ادامه دارد...! @Msahebzaman230