eitaa logo
محتوای تربیت دینی 🇵🇸 کودک و نوجوان
2.2هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
2.7هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
◀️ اداره کل امور تربیتی برگزار میکند؛ 🔸 جلسه آموزشی ضمن خدمت اساتید همیار تربیتی چهارمین جلسه استاد غنوی 🗓زمان؛ سه شنبه، ۲۸ آذر ماه ⏱ ساعت ۱۲ الی ۱۴ 🏫مکان؛ سالن شهید بهشتی (رحمة الله علیه)، طبقه زیر زمین، سالن بانو همایونی (رحمة علیها) ‌┄┅═✧❁••❁✧═┅┄ @jz_news | کانال رسمی جامعة الزهرا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴 🔺رهبر انقلاب: جنایتکاران سنگدل بدانند که سربازانِ راه روشن سلیمانی رذالت و جنایت آنان را تحمل نخواهند کرد/ این جنایتکاران بدانند که از هم اکنون آماج قطعی سرکوب و مجازات عادلانه خواهند بود/ این فاجعه آفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت باذن الله 🔺حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درپی شهادت جمعی از زائران مزار شهید سلیمانی در حادثه تروریستی در مسیر گلزار شهدای کرمان پیامی صادر کردند. 🔺متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است: بسم الله الرّحمن الرّحیم 🔺دشمنان شرور و جنایتکار ملت ایران،‌ بار دیگر فاجعه آفریدند و جمع زیادی از مردم عزیز را در کرمان و در فضای معطّر مزار شهیدان، به شهادت رساندند. 🔺ملت ایران عزادار شد و خانواده‌های زیادی در سوگ جگر گوشگان و عزیزان خود غرق ماتم شدند. جنایتکاران سنگدل نتوانستند عشق و شوق مردم به زیارت مرقد سردار بزرگشان شهید قاسم سلیمانی را تحمل کنند. بدانند که سربازانِ راه روشن سلیمانی هم رذالت و جنایت آنان را تحمل نخواهند کرد. چه دستهای آلوده به خون بیگناهان و چه مغزهای مفسد و شرارت‌زا که آنان را به این گمراهی کشانده‌اند، از هم اکنون آماج قطعی سرکوب و مجازات عادلانه خواهند بود. بدانند که این فاجعه آفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت باذن الله. 🔺اینجانب در عزای خانواده‌های مصیبت دیده با آنان همدل وهمراهم و صبر و تسلّای آنان را از خداوند متعال مسألت میکنم. روح مطهر شهیدان انشاءالله میهمان بانوی دو عالم و مادر شهیدان حضرت صدیقه‌ی طاهره سلام الله علیها است. با مجروحان حادثه همدردی میکنم و شفای آنان را از درگاه الهی خواستارم. سیّدعلی خامنه‌ای 💕 🌷🏴🌷
هدایت شده از مراقبت معنوی اسلامی 🇵🇸
4_5814469877137674214.mp3
5.57M
خبر چه سنگینه خبر پر از درده 😭 🌷🏴🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇵🇸 نوجوانان مسجد سجاد (ع) مشهد، پای کار غزه 🇮🇷 🎥 انتقال تجربهٔ گروه‌های فعال مردمی مشهد در 🎤 حسین صادقی، بسیج مسجد امام سجاد (ع) 🌐 کارگاه یکروزهٔ «فلسطین و نقش من»، مشهد مقدس، پاییز ۱۴۰۲ 🆔 @Hablollahir
هدایت شده از فارس پلاس
📸 فرزندِ ایران @Farsna
هدایت شده از ندای تهذیب
🔻مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه اعلام کرد: 🏴 اعلام عزای عمومی در حوزه‌های علمیه سراسر کشور / جنایتکاران منتظر پاسخ قاطع و کوبنده باشند 🔹 مرکز مدیریت حوزه‌­های علمیه در محکومیت جنایت تروریستی و خونین کرمان بیانیه ای صادر کرد. ◼️ صهیونیسم جهانی بدانند جریان مقاومت که به برکت مجاهدت‌های شهید حاج قاسم عزیز، قویتر از گذشته بلای جان و روان دشمنان اسلام شده است، تا نابودی و محو رژیم غاصب اسراییل از صحنه زمین و خواری کامل آمریکای جنایتکار با قدرت هر چه بیشتر ظاهر خواهد شد و به توفیق الهی منتظر پاسخ قاطع و کوبنده‌ی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در پی این جنایت مذبوحانه خود باشند. ◼️ مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه همگام با بیانیه دولت فردا را برای حوزه های علمیه سراسر کشور عزای عمومی اعلام کرده و از درگاه حضرت احدیّت برای آن شهیدان مظلوم رضوان و غفران الهی و همنشینی با سالار شهیدان و برای مجروحان شفای عاجل و برای خانواده معظم و بازماندگان شهدا صبر جمیل و پاداش وافر و ثبات قدم در تداوم راه شهیدان مسئلت می‌نماید. ✍ متن کامل بیانیه 📱به بپیوندید: @nedaye_tahzib
هدایت شده از کانال حسین دارابی
می‌گفت:«با مامان و بابا تو مسیر برگشتن بودیم؛ مامان خسته شد و نشست روی جدول خیابون.» علیرضا که به اینجای حرف‌هاش رسید، مادر گریه‌اش گرفت و رفت بیرون. طاقت نیاورد... پسرک چشم‌ش راه گرفته به جایی نامعلوم و دارد توی ذهن‌ش بازسازی می‌کند. -‌ «مسابقه گذاشتیم با بابام، دویدیم که برویم موکب برای مامان شربت بیاریم...» مکث می‌کند. چشم‌ش دارد همین چند ساعت پیش را می‌بیند! - «... صدای انفجار اومد، موج زد، چشم‌هام بد جور سوخت، افتادم زمین...» پاچه‌ی شلوارش را آرام زد کنار. سوختگی و خراشیدگی خودش را نشان داد. همراه مادرش آمده بود بیمارستان. از پدرش اما حرفی نزد. رفتم بیرون تا حالی از پدر علیرضا بپرسم؛ اشک روی صورت زن می‌ریخت پایین: -‌ «بابای علیرضا رو گم کردیم... علیرضا خبر نداره، بهش گفتم بابا جایی دیگه بستری هست!» از پیش آن‌ها می‌روم. بیرون از بیمارستان مسئول بخش را می‌بینم. علیرضا را به‌ش می‌شناسانم تا از پدرش خبری بگیرم؛ -‌ بهشون گفتیم گم شده! چون الان موقعیتِ دادن خبر شهادت باباش نبود...!»😭 ✍️ محمدحیدری @hosein_darabi
هدایت شده از کانال حمید کثیری
روایت از کرمان؛ روایت از یک شهر مقاوم؛ دکتر می‌گفت یک ترکش توی زانو داشت، یکی توی گردن. ازش پرسیدم درد داری؟ گفت الان نه! با خانواده آمده بود‌ برای مراسم سالگرد سردار. با همسر، پدر، مادر و عمه‌اش. خودش اینجا بود و مادرش در بیمارستانی دیگر. یک ترکش هم در زانوی مادر جا خوش کرده بود. می‌گفت این جانبازی نشانه‌ی قبولی زیارتش است‌. محکم حرف می‌زد مرضیه‌خانم؛ زنِ ۲۴ ساله‌ی ایرانی ... https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
🌹زائرین حاج قاسم دیگه به جای مزارش خودش رو زیارت میکنند💔 🇮🇷 @Sh_Aviny
🔴 دفتر مطالعات آموزش و فرهنگ مرکز پژوهش‌های مجلس برگزار می‌کند: 📚 فراخوان ارائه ایده‌ها با موضوع ◀️ با محورهای: 1️⃣ تقویت مدارس دولتی از مسیر تحول و چابک‌سازی ساختاری و اصلاح نظام مدیریت آموزش‌وپرورش با تأکید بر: - تشکیل سازمان‌های استانی آموزش و پرورش و اعطای اختیارات مالی و اداری به استان‌ها - تمرکززدایی و افزایش چند وجهی مشارکت‌های مردمی و نهادی 2️⃣ تقویت مدارس دولتی از مسیر به‌روزرسانی و متناسب‌سازی برنامه‌های درسی 3️⃣ تقویت مدارس دولتی از مسیر ارتقاء شیوه‌های تربیت‌، جذب و آموزش ضمن خدمت معلمان، مربیان و کارمندان 4️⃣ تقویت مدارس دولتی از مسیر تنوع‌بخشی به روش‌های تأمین مالی آموزش و پرورش 5️⃣ تقویت مدارس دولتی از مسیر توسعه، بهسازی و نوسازی فضا و تجهیزات آموزشی و بهره‌وری از فناوری‌های نوین ✳️ برای کسب اطلاعات بیشتر و دریافت فرم شیوه نگارش ایده‌ها به لینک زیر مراجعه نمایید: 🌐 rc.majlis.ir/fa/news/show/1792293 ــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 کانال «گروه آموزش و پرورش مرکز پژوهش‌های مجلس» در ایتا و بله 🆔 @ap_rcmajlis
هدایت شده از راه مربی
پیشنهاد می دهم این طرح را پروفایل خود قرار دهید. 📌روی این کلید واژه که مقام معظم رهبری امام خامنه ای فرمودند،کار کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام خدا قوت نامه کودک کرمانی به کودک غزه
هدایت شده از نوجهان
📌پویش نوجوانانه‌ی «زخمی بر لاشه‌ی نیمه‌جان اسرائیل» 💢می‌دونم از این جنایت تروریستی کرمان که منجر به شهادت و مجروح شدن تعداد زیادی از هموطنان‌مان شده خیلی خشمگینید😡 ♨️آمریکا و اسرائیل از طوفان‌الاقصی که ثمره‌ی کارهای جهادی حاج‌قاسم‌است، ضربه‌ی بدی خوردن و برای همین این جنایت‌رو مرتکب شدن😤 🔥این غده‌ی سرطانی بزودی از بین میره، ولی واقعا حیف نیست شما نوجوونا زخمی به جنازه‌ی نیمه جونش نزده باشید؟! ⁉️میپرسید چکار می‌تونیم بکنیم؟!چندتا از‌ کارا ایناست: 🔹معرفی نشان‌های تجاری مرتبط با صهیونیسم به همه‌ی مردم 🔸مبارزه با نشان‌های تجاری صهیونیسم و پاکسازی اونا از سطح جامعه 🔹اعتراض به‌کشورها و دولت‌های حامی صهیونیسم و رسوا کردن اونا 🔸حمایت مادی و معنوی از رزمندگان جبهه‌ی مقاومت ✔️گزارش‌هاتون رو در قالب‌های فیلم، عکس، پادکست و... فقط به یکی از آیدی‌های زیر ارسال کنید: @Nojahan_puyesh :ایتا @nojahan_puyesh1 :بله @Nojahan_puyesh :شاد ⬅️ لینک ورود به نوجهان ➡️
| زائرین پرپر ◽داغدار زائرین خویش شد سردار ما. ▫️طراح گرافیک: مهدی احمدی ⬇️دریافت نسخه‌ی باکیفیت | 🔹️خانه‌ی طراحان انقلاب اسلامی @KHATTMEDIA
هدایت شده از دیده بان مردم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتقام میگیریم مداحی حاج مهدی رسولی در مراسم سالگرد حاج قاسم سلیمانی و یادبود شهدای حادثه‌ی تروریستی کرمان مصلی امام خمینی تهران 🌐 به دیـــــــده بــــــان بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/691208313C75e590aa75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 صدای «ریحانه» در حال خواندن وصیت‌نامه حاج قاسم 🔹«ریحانه سلطانی‌نژاد» کوچکترین شهید حادثه تروریستی کرمان است که عکسش با کاپشن صورتی و گوشواره قلبی در فضای مجازی منتشر شده است. 🌐اخبار فوری ومهم 👇 https://eitaa.com/joinchat/1958215808C9352291667
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با سلام این اقدام وزارت ارتباطات و فراجا بسیار عالی و قابل تقدیر و نشر *456# 🌷🇮🇷🌷
شبیه یک توپ بود. توپی که زیر لباس گل گلی مامان روز به روز بزرگتر می‌شد. مامان هروقت می خواست از جا بلند شود، دو دستش را می‌گذاشت روی زمین. وقتی راه می رفت، دستش را می‌زد به کمر. بابا می‌گفت، می‌شود همبازی‌ات. مامان می‌گفت، می‌شود پشت و پناه‌ات. باورش برایم سخت بود، یک توپ قلقلی‌و این همه توانایی؟! من فقط دلم می‌خواست بیاید دنیا، تا مامان دوباره بغلم‌کند و هی نگوید خودت را به من نچسبان، بچه را کشتی. مامان می گفت:« اسمش را می‌گذاریم طاها» بابا می‌گفت:« محمد.» به هر دویشان گفتم:« اگه اسمش پیتر نباشه، همون بهتر که دنیا نیاد همبازی هم نخواستم» قهر می کردم و می‌رفتم توی اتاق. مادر بزرگ می آمد سراغم و نازم را می‌کشید. می گفت:« هر بچه‌ای اسم خودشو از آسمون میاره، اِسما رو فرشته ها انتخاب می‌کنن. پیتر هم که به دنیا بیاد، هر اسمی قسمتش باشه همون می‌شه» ....... یک‌روز صبح که بیدارشدم. توی تلویزیون یک نوار سیاه بود. مامان صورتش قرمز‌و چشمهاش خیس بود. بابا چسبیده بود به تلویزیون‌و حرف نمی‌زد. فهمیدم آن آقای مهربان شهید شده است. همان که هر وقت تلویزیون عکسش را نشان می داد،خیالم راحت می شد. شبها که می ترسیدم، مامان می‌بوسیدم ومی گفت:«راحت بخواب. از هیچی نترس‌تا حاجی هست، دیوا هیچ غلطی نمی تونن بکنن» شب می خواستیم شام بخوریم، صدای شکستن بشقاب آمدو داد مامان بلند شد. بابا بردش بیمارستان. فردایش پیتر به دنیا آمد. خاله و عمه آمدند. مادر بزرگ توی خانه بوی اسپند راه انداخت. مامان به خاله گفت از نوشیدنی خودش برای من هم بیاورد. نوشیدنی تلخ و بدمزه ای بود.‌ پیتر همیشه بوی همان را می‌‌داد. بوی زیره و رازیانه. از مامان پرسیدم:« توپ قلقلی چه طوری به دنیا اومد؟» مامان به جای پیتر با زبان بچگانه خواند: «...به خود دادم یک تکان، مثل رستم پهلوان، تخم خود را شکستم، یکباره بیرون جستم.» یک روز ‌وقتی بابا از بیرون آمد، شناسنامه‌ی سبزی توی دستش بود، خندید و گفت:«اینم شناسنامه‌. اسمش‌و گذاشتم، قاسم» قاسم کوچولو تند شیر می‌خوردو بزرگ می‌شد. اما من دوستش نداشتم. چهار دست و پا می رفت‌و کتاب و دفترهایم را پاره می کرد. هر وقت دلم می گرفت و می‌گفتم مامان بغلم بخواب، جواب می‌داد:«قاسم گرمائیه، پتو رو از روخودش کنار می‌زنه، سرما می خوره، باید بغلش باشم‌و حواسم جمع باشه» وقتی بزرگتر شد. ماشین و لباس‌هایش را چپاند توی اتاق من. داد می کشیدم:«مامان کاش اینو نمی آوردی. کاش تک فرزند مونده بودم. مثل فاطیما» حسرتم شده بود تک فرزندی.‌ .... قاسم آمد توی اتاقم. سرش داد کشیدم :«وقتی میای تو، درو پشت سرت ببند» دررا بست. نشست کنارم. کمی مربا دور دهانش ماسیده بود:« شبکه پویا‌ می‌گه امروز روز مادره. » خودکار را گذاشتم وسط کتابم. بی حوصله گفتم:«خب؟» گفت:« یه نقاشی کشیدم» دست دراز کردم طرفش:«ببینم» کاغذی که پشتش پنهان کرده بود، را آورد جلو:«برام می نویسی مامان روزت مبارک؟» خواستم بنویسم. مداد را از دستم گرفت:«نه یادم بده خودم بنویسم» برگه را گرفتم طرفش:«برو بینم. سه سال دیگه صبر کن. میری مدرسه خودت یاد می گیری» پوزخند زدم:«در ضمن این گلی که کشیدی چرا قرمز زدی؟ مامان از گل صورتی خوشش میاد» صورتش سفید شد. با بغض گفت:«آجی مداد صورتی ندارم. می‌دی بهم؟» کاغذ را پرت کردم روی زمین:«برو ببینم. می خوای باز مثل اون یکیا ببری اینقدر بتراشی که تموم شه؟ نخیر صورتی ندارمممم.» صدای بابا از توی هال آمد:«بچه ها امروزسالگرد حاج قاسمه، میاید بریم مزار؟» صدایم را بلند کردم:«من که باید ریاضی کار کنم» قاسم بپر بپر کرد:«آخ جون من میام» دوید طرف در. صدا زدم؟« پیتر» رو برگرداند‌و نگاهم کرد:«من قاسمم» ‌ چشمکی زدم:«قاسم، تا بیای نقاشیت رو رنگ می زنم » خندید،آمد طرفم. دست کرد توی جیبش، شکلاتی با زرورق نارنجی گرفت طرفم: «آجی الان دیرم شده. وقتی بیام برا خودت گل صورتی می کشم» لپش را کشیدم:«باشه» ....... همه جمع شده اند توی خانه‌ی ما. چند شب است خودم را مچاله می‌کنم زیر پتو. اینقدر می لرزم‌و گریه می‌کنم تا خوابم می برد. نقاشی و شکلات قاسم را‌گذاشته ام کنار رختخوابم. با دنیا عوضشان نمی‌کنم. حالادیگر اتاقم مال خودم شده. اما چه فایده! از همان روزی که مزار حاج قاسم را انتحاری زدند، تک فرزند شده ام، مثل فاطیما. مامان همیشه می گفت:«قاسم گرمائیه» طفلک داداشم، چقدر از گرما بدش می آمد. بمیرم داداشی که حتما توی آن حادثه خیلی گرمت شد! چه می گویم؟...گرم؟!. قاسم سوخت. نویسنده: تارا طاهری ۱۲ ساله
این نقشه میانگین معدل امتحانات نهایی خرداد ۱۴۰۲ را نشان می‌دهد. اینکه میانگین معدل برای علوم ریاضی و تجربی ۱۱.۵-۱۲.۵ و برای علوم انسانی کمی پایین‌تر تخمین زده شده است. اما این میانگین را به تفکیک استان‌ها ببینیم و فاجعه آموزش در کشور را رصد کنیم. وضعیت معدل استان ها هم منطبق با نقشه فقر کشور است.