eitaa logo
محتوای تربیت دینی 🇵🇸 کودک و نوجوان
2.4هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
2.9هزار ویدیو
1.2هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔵 من از اون استقلالی‌ هام! 🦸‍♂️: رابطه فرزندتون با شما چطوره؟ 🧕🏻: مگه چطور باید باشه؟ مثل همه ها! 🦸‍♂️: یعنی هیچ مشکلی ندارید؟ توی باهاشون مشکلی ندارید؟ 🧕🏻: مشکل که هست اما شما چه کمکی میتونید به حلش بکنید؟ 🦸‍♂️: ما یه ویدیو نیم ساعته آماده کردیم که میتونه خیلی بهتون کمک کنه! 🧕🏻: چی هست این ویدیو؟ 🦸‍♂️: ببینید! ما اومدیم با محوریت موضوع با چندتا و یکی از پدر و مادرهاشون گفتگو کردیم و مشکلات مطرح شده رو با یه استاد با تجربه درمیون گذاشتیم و از ایشون راهکار خواستیم. 🧕🏻: محتوای جالبی به نظر میاد! از کجا میتونم ببینمش؟ 🦸‍♂️: از اینجا 👈 https://B2n.ir/manmanam 🔶 لینک کانال رسمی مرکز آینده‌سازان: @mftas_ir 🔴 مرکز فرهنگی تبلیغی آینده سازان
هدایت شده از موسسه کلاسداری
🔺️پاورپوینت کلاسداری حجاب منتشر شد. . 🔸️زمان برای تولید این دانشنما ۱۲ ماه . نسخه ۰۱ در ۲۵۰ اسلاید منتشر شده است نسخه ۰۲ در ۵۵۰ اسلاید منتشر خواهد شد. . 👇دانلود رایگان https://B2n.ir/b94920 . @tabliq_anvartaha @kelasdari_ir .
🔺الإمام عليّ عليه السلام : لا تَرغَب فيمَن زَهَدَ فيكَ امام على عليه السلام : به آن كه به تو رغبتى ندارد ، رغبت مكن
✅ نشست علمی با عنوان نقد کتاب تربیت دینی در مدارس اروپا با رویکرد تطبیقی سخنران ▫️حجت‌الاسلام دکتر سید احمد رهنمایی ناقد اول ▫️حجت‌الاسلام دکتر محمد داوری ناقد دوم ▫️دکتر حسن نجفی دبیر نشست ▫️حجت‌الاسلام ابوالفضل نیکونظر 🗓 پنجشنبه ۸ آذرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۰ الی ۱۲ سالن شهید ردانی‌پور، طبقه دوم موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره لینک حضور مجازی در جلسه http://iki.ac.ir/live @Enoensani
هدایت شده از هادیانه ها
یکی از بهترین شعرهایی که در مدح حضرت زهرا سلام الله علیها شنیدم👌 🔹پر از لطافت 🔹پر از اشاره به روایات و کرامات حضرت 🔹 🔹🔹 🔹🔹🔹 قال الصادقُ علیه السلام: لیلة القدر یعنی فاطمة و ما أدراک... لِماذا سُمّیَت زهراءُ بِاالزّهرا، نمی‌دانم شب قدر است او یا لیلةُ الاسری نمی‌دانم من از سُبّوح و از قدّوس گفتن‌های یک انسان به ساق عرش، قبل از خلقت دنیا نمی‌دانم رموز کاف و ها و یا و عین و صاد را حتی اگر دانسته باشم، راز أعطینا نمی‌دانم من از إنسیّه و حوریّه می‌فهمم عباراتی ولی معنایی از إنسیّةُ الحَورا نمی‌دانم امامان «حجّةُ اللهِ علَی خلقند»، سلّمنا «وَ زهرا حجّة اللهِ علینا» را نمی‌دانم نمی‌بود آفرینش هم علی را، هم محمّد را حدیث قدسی لولاک را اصلا نمی‌دانم «به بوی نافه‌ای کآخر صبا زان طرّه بگشاید» چه خون افتاد در دل‌ها و محمل‌ها، نمی‌دانم بجز این است که عکس کسی در آب افتاده ‌است؟ وگرنه تشنه ماندن بر لب دریا... نمی‌دانم کنار خانه‌ «لا تَرفعوا اصواتَکم» یارب دلیل این همه بلوا و غوغا را نمی‌دانم دلیل خلقت است او، معنی «عجّل وَفاتی» را به هر تعبیر و هر تفسیر و هر معنا نمی‌دانم شبانه دفن کردن را علی دانست، سلمان هم شبانه غسل دادن را علی حتی... نمی‌دانم چرا باید گلی مانند زهرا پشت در باشد خداوندا، خداوندا، خداوندا نمی‌دانم ندانم‌های بسیار است در صدّیقه‌ کبری نمی‌دانم نمی‌باید بدانم یا نمی‌دانم! مهدی جهاندار @hadianeha
هدایت شده از هادیانه ها
اثر جدید به نام «خیال» که ماجرای ویژه‌ای دارد… جگر سوخته! هوار بکش داد از دست روزگار بکش آه! روح الأمین! اگر جاداشت خانه را دور از شرار بکش روضه، سر بسته است؛ ناموسی‌ست آه سرد کنایه‌دار بکش پشت در، گیرکرده مادر ما سپری دور آن وقار بکش پهلوی آفتاب در خطر است لااقل میخ را کنار بکش به در سوخته، نهیب بزن دست از چادر نگار بکش پابرهنه، علی بی‌کس را دست‌بسته، بدون یار بکش جای دوش علی، عبایش را روی خانوم باردار بکش روی دیوار خانه‌ی مولا لاله‌کاری‌ست؛ لاله‌زار بکش فضّه را در کنار مادرمان دست‌پاچه در اضطرار بکش بین دهلیز خانه‌اش بهر محسن‌بن‌علی، مزار بکش روضه وقتی میان کوچه رسید آه حسرت، چو ذوالفقار بکش @hadianeha
🏷 سلسله جلسات تخصصی در حوزه (نشست دوم) 🔹با موضوع: ▫️بررسی جایگاه اصول فقه مرسوم در فقه معارف 🔸با حضور: ▫️استاد معظم حجت‌الاسلام والمسلمین محمد تقی هادی زاده 📆 پنجشنبه ۸ آذر ماه | بعد از نماز ظهر ✅ حضور فضلای مدارس دیگر موجب افتخار ماست. "موسسه فقه تربیت مصباح الهدی" 🆔 @feghhe_tarbiat_mesbah
اُحِبُّ الصالِحینَ وَ لَسْتُ مِنْهُمْ لَعَلَ الله یَرْزُقُنیِ الصَّلاٰحٰا 📗پاورقی سرالصلاه امام ره 🌷🍃🇵🇸❤🇮🇷❤️🇱🇧🍃🌷
🌷🌷🌷 👌۳۰ نکته در یک داستان تکراری از سيره بزرگترین شخصیت عالم هستی چقدر و است. ✨مى‏گويند: ۱- يكى از به بزرگ ۱۲ هديه كرد كه بگيرند. ۲- حضرت نمود و را مأمور خريدارى پيراهن كرد و او پيراهنى به ۱۲ درهم تهيّه كرد و آورد. ۳- حضرت هنگامى كه ديد پول‏ها براى خريد يك پيراهن‏ مصرف شده، به على فرمود: آيا مى‏شود اين معامله را اقاله كنى؟ (رضايت به فسخ معامله از دو طرف را« اقاله» گويند) من پيراهن ‏تر مى‏خواهم. ۴- على باز مى‏گردد و مسأله را با فروشنده در ميان مى‏گذارد و ۵- او معامله را مى‏كند و على پول‏ها را به نزد پيامبر برمى‏گرداند. پيامبر بزرگ مى‏خواهد ‏هايى بدهد؛ درس‏هايى براى آنها كه در آن زمان با او بودند و همراهش آمدند و براى ما كه امروز مى‏شنويم و به گوش مى‏گيريم. ۶- پيامبر در راه به كنيزى برمى‏خورند كه در گوشه‏اى نشسته و غمگين و متحير در خود فرو رفته و ناله مى‏كند. درس اول، و بازجويى و اوست، توجه به و و ‏شكسته است. بيچاره مأمور خريد چيزى بوده و ۴ درهم پولش را گم كرده و اكنون مى‏ترسد كه به خانه برگردد و مورد شكنجه قرار بگيرد. ۷- رسول بزرگ از همان دوازده درهم، چهار درهم بيرون مى‏آورد و گرفتارى را از و بيرون مى‏كشد و ۸- به راه خود را بازار ادامه مى‏دهد و لباسى به چهار درهم مى‏خرد و در همان‏جا به بَر مى‏كند و به‏ راه مى‏افتد و چه درس‏هايى كه با خود مى‏گذارد! ۹- در برگشت، برهنه‏اى فرياد مى‏زند: آيا كسى مرا مى‏پوشاند تا او را خداوند در روزى كه پوشش‏ها فرو مى‏ريزند، بپوشاند؟ رسول بزرگ را كه خريدارى كرده بود، در ‏جا بر او مى‏پوشاند و خود باز مى‏گردد، نه اينكه او را به زحمت بيندازد. نه، خود باز مى‏گردد و لباس خود را به او مى‏دهد تا اينكه براى هم، او برهنه نماند. و در اين صحنه هم درس‏هاى ديگرى است! ۱۰- با ۴ درهم باقى مانده، براى حضرت لباسى فراهم مى‏شود. ۱۱- در آخر راه به همان كنيز درمانده برخورد مى‏كند كه هنوز حيرت‏زده ايستاده و مى‏گويد: مى‏ترسم به خاطر تأخير و دير كردن آزارم دهند. باز رسول بزرگ، با او به راه مى‏افتد و درِ خانه‌ی مولاى او مى‏ايستد و مى‏گويد: «السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا اهْلَ الدَّارِ». و چنين بود رسول بزرگ؛ كه تا ۳ مرتبه با صداى بلند براى صاحب خانه دعا مى‏كرد و درود مى‏فرستاد و اگر جوابى نمى‏شنيد، باز مى‏گشت. در آخرين مرتبه، جواب سلام از داخل بلند شد و صاحب خانه بيرون آمد و توضيح داد كه ما مى‏خواستيم دعاى شما در حق ما تكرار شود، لذا آخرين دفعه به جوابگويى صدا بلند كرديم. حضرت داستان را خلاصه كرد و جهت تأخير را شرح داد و كرد. ۱۲- مولاى كنيز در جواب عرضه داشت: من به خاطر و شما او را آزاد كردم و در راه خدا رها نمودم. و ۱۳- پيامبر شكر مى‏كند كه عجب بود؛ دو برهنه پوشيده شدند و يك كنيز گرفتار آزاد گرديد! 📗 امالى صدوق، ص ۲۳۸. ۱۴- ✅ در همين و داستان درس‏هايى هست براى من، كه حتى با پول يك پيراهن و يك قبا مى‏توان دو برهنه را پوشاند و يك گرفتار را آزاد كرد. و ۱۵- رسول بزرگ عملًا نشان مى‏دهد كه ✨ چگونه مى‏توان با پول كم، كارهاى زياد انجام داد و از هر پيش‏آمد بيشترين نتيجه را گرفت ۱۶- اما من براى اين درس‏ها ندارم. ۱۷- در حالى كه در وسيله تأمين يك خانواده هست و ۱۸- در جهاز يك دختر هست و ۱۹- بر پوشاك ده نفر هست و ۲۰- در ذخيره يك ماه هست و ۲۱- در ‏ام خوراك يك كاروان هست، ۲۲- باز مى‏گويم: "بيش از خودم ندارم و چه كنم؟ خدا برساند!!" ۲۴-🔺اگر روح و و و يا لااقل و ‏دارى و در حوايج و به امور مسلمين در ما زنده مى‏شد، بسيارى از مسائل تأمينى در همين مى‏شد و به كمك فلان كس هم احتياج نمى‏افتاد! ۲۵- درست است كه آنها و مى‏توانند رسيدگى كنند، اما هنگامى كه به آنها نيست و گرفتارى آنها است، نمى‏توان همين‏طور و تراشيد. ۲۶- هر كس به‏اندازه ‏ خود بايد بردارد و به ‏كامان برساند، ۲۷- گرچه آنكه و و دارد، زيادترى دارد. ۲۸- هنگامى كه مسلمين درصدر اسلام نداشتند و آه در بساطشان نبود، با همين و و ‏دارى و و يكديگر را داشتند ۲۹- و لااقل و ‏خوار يكديگر بودند و و براى هم! ۳۰- در نتيجه از ، به رسيدند. 📗روحانيت و حوزه: مشكلات و راهكارها، ص: ۱۸۷. حراج حراج حراج 🌷🇮🇷🌷