طلوع فکر و اندیشه
🔴 برای تبیین بیشتر پاسخ آیت الله العظمی سیستانی دامت برکاته و جلوگیری از سوءبرداشتها، لازم است نکاتی بیان شود تا روشن گردد این توصیه مرجع عالیقدر نه برای تخریب جایگاه امامان جماعت است و نه قابل تعمیم به نظام جمهوری اسلامی ایران که ماهیت و فلسفهاش با دولتهای دیگر کشورها تفاوت جوهری دارد :
■ تفاوت دولتهای عادی با نظام اسلامی
در برخی کشورهای اسلامی، دولتها ماهیت سکولار، یا حداقل غیرولایی دارند؛ یعنی دین در ساختار حکومت جایگاه حقیقی ندارد و روحانی وابسته به دولت ممکن است در معرض تأثیرگذاری سیاسی یا امنیتی قرار گیرد. در چنین شرایطی، برای صیانت از استقلال مسجد و امام جماعت گفته شده پشت سر کسی که حقوق دولتی میگیرد نماز خوانده نشود؛ نه از باب بیعدالتی او، بلکه از باب سدّ باب نفوذ حکومت در مقدسات.
اما در ایران اسلامی، نظام بر پایه ولایت فقیه و اجرای احکام اسلام است و پرداختهای حوزههای دینی از باب حمایت از شعائر دینی و اقامه نماز است، نه دخالت در آن.
■ آیت الله سیستانی تقاضای حفظ استقلال کردند ، نه حکم به عدم صحت نماز
این توصیه نفی صحت یا عدالت امام جماعت نیست؛ بلکه :
توصیه احتیاطی برای اینکه مسجد از نفوذ احتمالی حکومتها در آینده مصون بماند.
در فقه، گاهی چیزی ثبوتا صحیح است ولی اثباتاً احتیاط میشود تا شأن دین آسیب نبیند. این مورد نیز چنین است. پس :
نه اهانت است، نه طعن؛ بلکه نوعی سیاست دفاعی است.
■ امام جماعت در نظام اسلامی؛ جزئی از ولایت نه وابسته به دولت
در فقه شیعه، اگر حکومت مشروع باشد ( ولایت فقیه)، تصدی امور دینی توسط حکومت نه تنها اشکال ندارد، بلکه مطلوب است.
اگر دولت غیر دینی باشد → وابستگی خطرناک است.
اگر دولت دینی و تحت ولایت باشد → حمایت، تقویت دین است.
■ سیره اهلبیت علیهمالسلام
امیرالمؤمنین علیهالسلام در دوران حکومت مشروع خود حقوقی برای قضات، سپاهیان و اهل عبادت تعیین کردند.
امام رضا علیهالسلام در دستگاه مأمون در شرایطی مأمور اقامه نماز شد و مردم پشت سر ایشان نماز خواندند.
پس ارتباط مالی با حکومت مشروع، نه تنها مذموم نیست بلکه از باب تقویت دین است.
■ امام جماعت امروز در ایران؛ حافظ سنگر نماز
ایاب و ذهابی که دریافت میشود برای معیشت و استمرار حضور امام در مسجد است.
این حقوق در حقیقت مزد اقامه شعائر الهی و ترویج فرهنگ دینی است.
اگر این حمایت نباشد، بسیاری مساجد بدون امام جماعت خواهند ماند.
■ پاسخ به کسانی که از این فرمایش آیتالله سیستانی سوءاستفاده میکنند
اگر کسی بخواهد به استناد نظر آیت الله سیستانی ، امامان جماعت ایران را بکوبد، باید پرسید :
آیا دولت ایران، دولت اسلامی تحت ولایت فقیه نیست؟
آیا حمایت مالی از نماز و فرهنگ دینی، دخالت سیاسی است یا تقویت ایمان مردم ؟
در واقع، فرمایش آیتالله العظمی سیستانی مربوط به کشورهایی است که حکومت آنها دینی نیست و برای حفظ استقلال دین از دولت مطرح شده است؛ نه درباره ایران اسلامی که دولت آن وظیفه دارد از دین حمایت و آن را اقامه کند. ضمن اینکه در ایران، هیچ امام جماعتی بهعنوان حقوق ثابت برای امامت مسجد حقوق دریافت نمیکند، بلکه تنها مبلغی بسیار اندک و در حد هزینه رفتوآمد توسط برخی ادارات پرداخت میشود.
✍ موسی آقایاری
🆔https://eitaa.com/Myidea/7159
طلوع فکر و اندیشه
🔴 کار فرهنگی کنید.
ما به کسانی که اهل کار فرهنگیاند، دائم میگوییم، به بعضی تکرار میکنیم، به بعضی التماس میکنیم، بعضی را در اینجا جمع میکنیم و به بعضی پیغام میدهیم که : آقا ، کار فرهنگی بکنید.
جواب کار فرهنگی باطل، کار فرهنگی حق است.
(امام خامنهای؛ ۱۳۷۳/۶/۲۱)
در عصر تهاجم نرم، تکانههای فکری، و شبیخون فرهنگی، هیچ سلاحی قدرتمندتر از عقل و فرهنگ نیست. این کلام رهبر انقلاب، نه یک توصیه ساده، بلکه فریاد حکیمانه یک استراتژی کلان تمدنی است.
اگر گلوله دشمن در جنگ سخت سرب و آتش است، گلوله او در جنگ امروز، واژه و تفکر و شبهه است، و پاسخ آن نه شعار، بلکه تولید هوشمندانه معنا و حقیقت است.
فرهنگ، میدان نبرد اندیشههاست.
کار فرهنگی، فعالیتی شعاری، سطحی یا هیجانی نیست؛
بلکه طراحی علمی، گفتوگوی متین، و ایفای نقش در مهندسی ذهن و قلب جامعه است.
التماس رهبر انقلاب برای کار فرهنگی یعنی :
بیدار شوید ، اگر شما حقیقت را روایت نکنید، دیگران تحریف را روایت خواهند کرد.
■ کار فرهنگی حق؛ نه واکنش، بلکه پیشدستی
کار فرهنگی حق یعنی تبیین، نه تخریب؛
مجادله احسن یعنی غلبه بر شبهه با استدلال، نه بر فرد با تحقیر؛
عقلانیت برتر یعنی استفاده از منطق، حکمت، هنر و عاطفه به صورت هوشمند؛
توپخانه فرهنگی یعنی جایی که قلمها شلیک میکنند، نه گلولهها.
به تعبیر شهید آوینی: ما برای فتح خاک نیامدهایم، برای فتح قلبها آمدهایم.
■ اگر امروز کار فرهنگی نکنیم :
فردا باید کار ترمیم فرهنگی کنیم؛
پسفردا کار سوگواری فرهنگی؛
و در نهایت، کار بازپسگیری هویت ازدسترفته.
آنچه امروز با یک مقاله، یک گفتوگو، یک کلاس، یک مناظره یا حتی یک نگاه مؤمنانه و با راهپیمایی هوشمندانه متحد الشکل ، قابل اصلاح است، فردا شاید تنها با بحران اجتماعی قابل جبران باشد.
✅ کار فرهنگی یعنی تبدیل حق به گفتمان غالب.
فرهنگ را نمیشود صرفاً آموزش داد؛ باید تزریق کرد.
فرهنگ را نمیشود فقط بیان کرد؛ باید استقرار داد.
فرهنگ را نمیشود دفاع کرد؛ باید حمله کرد.
اما نه با فریاد، بلکه با فهم.
پس ای فعال فرهنگی ،
اگر قرار است کاری کنی، قلم را همانقدر جدی بگیر که رزمنده دیروز تفنگ را؛
وگرنه فردا تفنگها برای جبران قلمها فعال خواهند شد.
به حکم این بیان رهبری :
کار فرهنگی باطل را تنها با کار فرهنگی حق باید جواب داد.
پس بجنگ، اما با فکر.
بتاز، اما با منطق.
و پیروز شو، اما با حق.
✍️ موسی آقایاری
🆔 https://eitaa.com/Myidea/7160
طلوع فکر و اندیشه
🔴 خانم سخنگوی دولت : ملت ، اقدام می خواهد نه تسکین کلامی
آنچه این روزها از زبان شما درباره پذیرش گرانی و عذرخواهی شنیده شد، نه تسلّی خاطر مردم بود، نه اقدام مسئولانه؛ بلکه اعترافی تلخ بود که در زیرِ پوست آن، بیعملی دولت ، غفلت مدیریتی و نوعی تحویلدادن بار سنگین مشکلات به یک جمله تسکینی پنهان شده است.
ملت ایران از مسئولان عذرخواهیِ بیعمل نخواسته و نمیخواهد؛
ملت، اقدام میخواهد.
ملت، راهحل میخواهد.
ملت، مدیریت واقعی میطلبد، نه مدیریت رسانهای.
🔸 و اما چند تحلیل :
■ تحلیل اول : تفاوت میان عذرخواهیِ مسئولانه و عذرخواهیِ فرار از پاسخ
عذرخواهی در منطق حکمرانی زمانی ارزش دارد که :
با پذیرش خطا همراه باشد؛
با برنامه مشخص اصلاحی پشتوانه پیدا کند؛
با زمانبندی و تعهد عملی تثبیت شود.
اما آنچه از سوی سرکار سخنگو مطرح شد، تنها یک لفافه کلامی بود که هیچ نقشهراهی ارائه نکرد و صرفاً بار روانی بحران را به دوش مردم انداخت. این نوع عذرخواهی، نه اخلاقی است، نه مدیریتی، نه عقلانی.
■ تحلیل دوم : گرانی، معلولِ ساختار دولت است نه محصولِ احساس
وقتی سخنگوی دولت میگوید میپذیریم گرانی هست ، در واقع چیزی را میپذیرد که مردم با تمام وجود آن را لمس میکنند:
سفرههایی که کوچک شدهاند؛
قیمتهایی که بیمهار بالا رفتهاند؛
فاصلههایی که میان طبقات جامعه روز به روز عمیقتر شده است.
اما پرسش اساسی این است :
قبول دارید، ولی برای آن چه کردهاید؟
اگر دولت اعتراف میکند که گرانی هست، باید بگوید :
گرانی محصول کدام تصمیم اقتصادی است؟
چند درصد آن ناشی از سیاستهای غلط دولت است؟
سهم مدیریت ناکارآمد دولتی چقدر است؟
برنامه فوری و کوتاهمدت شما چیست؟
برنامه میانمدت شما کجاست؟
برنامه بلندمدت شما چیست؟
سکوت در برابر این پرسشها، همان چیزی است که مردم را میخکوب و حیرتزده کرده است، نه صرف عذرخواهی.
■ تحلیل سوم : مردم انتظار دارند دولت کار کند، نه توضیح بدهد
در حکمرانی عقلانی، سخنگو فقط آینه واقعیت نیست، پل راهحلهاست.
سخنگویی که تنها شرح واقعه کند و نسخه ندهد، عملاً به راوی مشکلات تبدیل میشود نه نماینده دولت در مدیریت مشکلات.
دولتی که امروز با بحران معیشتی روبهروست، نباید به جای برنامهریزی، به جملات احساسی پناه ببرد.
مردم از ما رنج نمیخواهند؛ نتیجه میخواهند.
■ تحلیل چهارم : خانم سخنگو ، مسئولیت یعنی اقدام، نه اعلام
دولتی که به گرانی اعتراف میکند، باید :
گزارش مستند از علل گرانی ارائه دهد؛
سقف زمانی برای مهار قیمتها تعیین کند؛
سیاستهای غلط دولت را اصلاح کند؛
بازار را کنترل و نظارت را واقعی کند؛
راه فرار دلالان، سفتهبازان و رانتخواران را ببندد؛
به مردم امید حقیقی بدهد، نه امید کلامی.
بدون اینها، عذرخواهی چیزی جز بستهبندی اداریِ ناتوانی مدیریتی نیست.
✅ خانم سخنگو ،
ملت ایران در برابر مشکلات، صبورترین ملت جهان است؛
اما در برابر بیعملی و کلامدرمانی، کمترین مماشات را دارد.
این مردم نجیب، از شما حرکت میخواهند نه حرارت لفظی.
از دولت، اقدام میخواهند نه اعتراف.
از مسئول، پاسخگویی میخواهند نه پوزشِ بیپشتوانه.
سخن امروز مردم این است :
اگر گرانی را پذیرفتهاید،
اگر از آن عذر میخواهید،
پس برای ریشه آن کاری کنید.
وگرنه این نوع عذرخواهی، نه آرامبخش است، نه کارآمد؛
بلکه زخمی است که بر زخم جامعه گذاشته میشود.
✍ موسی آقایاری
🆔https://eitaa.com/Myidea/7163
4.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 آقای سلیمانی اردستانی ؛ اگر کسی مظلومیت اهلبیت(ع) را شنید و دلش لرزید و اشکش جاری شد، این نشانه انسانیت، وجدان و عمق فهم او از حقیقت است، نه آن تعبیر سخیف و توهینآمیزی که شما به کار بردید.
آنکس که گریه بر مظلوم را خر بودن میخوانَد، در واقع پرده از قساوت قلب و فقر شعور اخلاقی خویش برمیدارد. گریه بر اهلبیت، گریه بر عدالتِ ذبحشده، انسانیتِ لگدمالشده و حقیقتِ به خون نشسته است؛ و تمسخر این احساس، چیزی جز تهیبودن از معرفت و کرامت انسانی را فاش نمیکند.
آقای سلیمانی اردستانی ؛ اگر اندکی مطالعه و انصاف و وجدان در گفتار شما بود، میدانستید که گریه بر مصائب اهلبیت را عقلای جهان، فلاسفه اخلاق، عرفا، ادبا و حتی آزادگان غیرمسلمان ستودهاند. کسی که بر مظلوم نمیگرید، نهتنها از فرهنگ شیعه بیگانه است، بلکه در شمار صاحبان قلبهای مرده قرار میگیرد. این سخن شما نه جسارت به شیعه، بلکه روشنترین سند سقوط فکری گوینده آن است؛ زیرا تنها کسی که از منطق، معرفت و انسانیت تهی باشد، اشک بر مظلومیت آلالله را حماقت میپندارد.
شما نه در برابر مذهب حقه تشیع ، بلکه در برابر تاریخ ایستادهاید؛ و تاریخ، هرگز توهینکنندگان به مقدسات و شماتتکنندگان مظلومان را نخواهد بخشید.
✍ موسی آقایاری
🆔 https://eitaa.com/Myidea/7164
🔴 موجودی کارتت صفر است؟ نگران نباش، این شاهکار دولت پزشکیان و همراهی مغز متفکر #اصلاح_طلبان است؛
فقر را نهادینه و امید مردم را در صندوقچه خودشان پسانداز کردند.
🆔 https://eitaa.com/Myidea/7165
طلوع فکر و اندیشه
🔴 تعصبهای قومیتی و سیاسی؛ مانع اصلاح و تهدیدکننده فهم مشترک
یکی از چالشهای مهم در فضای سیاسی و اجتماعی امروز، شکلگیری نوعی جانبداری کور و غیرمنطقی نسبت به برخی مسئولان و جریانهای سیاسی است؛ جانبداریای که نه بر پایه بررسی عملکرد، بلکه بر اساس احساسات هویتی و تعصبات قومیتی از جمله آذری زبان بودن پزشکیان ، شکل میگیرد. در چنین شرایطی، حتی اگر دلایل روشن و مستند درباره ضعفها، سوءمدیریتها یا خطاهای یک دولت ارائه شود، عدهای با تکیه بر همین تعصبات آن را انکار میکنند و گویی نقد را حمله به هویت خود میدانند.
این رفتار، اگر ادامه یابد، نهتنها مانع اصلاح مسئولان میشود، بلکه به تدریج وحدت اقوام را نیز تضعیف میکند؛ چرا که هر گروه خود را موظف به دفاع از خودی میبیند، نه دفاع از حقیقت و منافع عمومی کشور.
در بسیاری از موارد، عامل اصلی حتی قومیت نیست؛ بلکه سازوکاری روانشناختی به نام ناهمخوانی شناختی موجب مقاومت فرد در برابر پذیرش حقیقت میشود. فردی که در گذشته از یک جریان یا مسئول حمایت کرده است، برای فرار از احساس شکست و خطای انتخاب، نقدها را انکار میکند و بر توجیه عملکرد ضعیف آنها اصرار میورزد. این دسته افراد حتی اگر فردا مسئول دیگری از قوم یا جریان متفاوت سر کار بیاید، همان دفاع را از او نخواهند کرد؛ زیرا ریشه تعصب آنها در هویت سیاسی است، نه در قومیت. به همین دلیل است که تنها با تکیه بر معیارهای ثابت ، عدالت، صداقت، کارآمدی و پایبندی به قانون میتوان نقد صحیح داشت و مانع ضایع شدن کارهای خوب دیگر مسئولان شد؛ مسئولانی که گاه در میان هیاهوی تعصبات، خدماتشان دیده نمیشود.
در مواجهه با چنین شرایطی، روش صحیح گفتوگو اهمیت ویژهای دارد. تجربه نشان داده که ورود به جدلهای احساسی نتیجهای جز افزایش تعصب ندارد. بهترین شیوه، استفاده از آمار، اسناد و مقایسههای منصفانه است؛ زیرا عدد و سند کمتر قابل انکار است و از تبدیل بحث به نزاع شخصی جلوگیری میکند.
همچنین باید فضایی ایجاد کرد که مخاطب احساس نکند نقد یک مسئول، نقد هویت یا قومیت اوست؛ بلکه نقد برای اصلاح و دفاع از آینده کشور است. درصورت مشاهده مغالطه، باید با آرامش ماهیت خطا را نشان داد و بحث را به اصل موضوع بازگرداند. اما اگر گفتوگو به مرحله انکار کامل واقعیت رسید، توقف بحث عاقلانهتر از ادامه جدل خواهد بود؛ چرا که گفتوگو تنها زمانی ثمربخش است که عقلانیت طرف مقابل فعال باشد.
✍ موسی آقایاری
🆔 https://eitaa.com/Myidea/7168