طلوع فکر و اندیشه
سلام علیکم ،
سوال شما درباره مفاهیم شریعت ، طریقت و حقیقت از موضوعات عمیق و پرمغز در حوزه عرفان اسلامی و معارف دینی است. این سه واژه در نگاه عرفانی بهعنوان سه مرحله از سلوک انسانی برای رسیدن به خداوند مطرح میشوند. در ادامه توضیح میدهم:
1. شریعت: مسیر ظاهری دین
شریعت به احکام و قوانین الهی گفته میشود که توسط پیامبران برای انسانها آورده شده است. این مرحله، شامل انجام واجبات، ترک محرمات و رعایت احکام فقهی و شرعی است. شریعت مانند پوست میوه است که انسان را به هسته اصلی (حقیقت) نزدیک میکند.
مثال: نماز، روزه، صدقه و دیگر اعمال عبادی که از سوی خداوند واجب شدهاند، در قلمرو شریعت قرار دارند.
2. طریقت: مسیر باطنی و عملی
طریقت، مرحلهای است که انسان از ظاهر اعمال عبادی فراتر میرود و به باطن آنها توجه میکند. در این مرحله، سالک با مجاهدت نفس، پاکسازی قلب از رذایل اخلاقی و تزکیه درونی، بهدنبال نزدیکی به خداوند است.
طریقت را میتوان راه درونی و معنوی دانست که شخص را از عبادات ظاهری به ارتباط قلبی و عاشقانه با خداوند میرساند.
مثال: در طریقت، نماز دیگر فقط یک عمل ظاهری نیست، بلکه فرصتی است برای گفتگوی عاشقانه با خدا.
3. حقیقت: مقصد نهایی
حقیقت، مرحله نهایی و غایت سلوک است که در آن انسان به شناخت عمیق و شهود واقعی از خداوند میرسد. در این مرحله، سالک به توحید کامل دست پیدا میکند و همهچیز را تجلی حق میبیند.
مثال : وقتی سالک در حقیقت قرار میگیرد، دیگر خود را از خدا جدا نمیبیند و اعمال او همگی در مسیر رضای الهی قرار میگیرد.
🔸 رابطه شریعت، طریقت و حقیقت
1. شریعت مقدمه است: شریعت آغاز راه است و بدون آن، طریقت و حقیقت معنایی ندارند. کسی که شریعت را ترک کند، به طریقت و حقیقت هم نمیرسد.
2. طریقت پل ارتباطی است: طریقت، همان مسیری است که با پایبندی به شریعت آغاز میشود و سالک را به حقیقت نزدیک میکند.
3. حقیقت هدف نهایی است: حقیقت همان غایت و هدف است که شریعت و طریقت انسان را به سوی آن هدایت میکنند.
🔸 تشبیه ساده
این سه مرحله را میتوان به سه بخش یک میوه تشبیه کرد:
شریعت : پوست میوه است که از هسته و گوهر درونی محافظت میکند.
طریقت : گوشت میوه است که سالک باید از آن عبور کند.
حقیقت : هسته میوه است که دربرگیرنده معنای اصلی و نهایی آن است.
لذا ، شریعت، طریقت و حقیقت، سه مرحله متصل و مکمل یکدیگر هستند که سالک را از ظاهر دین به عمق آن میرسانند.
گفتگوی تلگرامی
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
طلوع فکر و اندیشه
1. پیامبر اسلام (ص) در چه سالی به دنیا آمد؟ الف) 560 میلادی ب) 570 میلادی ج) 580 میلادی د) 590 م
آخرین مهلت ارسال پاسخ ها تا فردا ساعت 24 شب می باشد
پاسخ ها را به @musa1364 ارسال نمایید
طلوع فکر و اندیشه
🔵 استقلال و آرمانهای انقلاب اسلامی : رهبری امام خمینی و آیتالله خامنهای در برابر همه چالشها
ببینید بزرگوار
در واقع ، امام خمینی (ره) با جمله تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت دست لیبرالها بیفتد، به خطر سپردن کلیت نظام به دست جریانی اشاره داشتند که به ارزشهای غربگرایانه و ضداسلامی پایبند بود. اما در دوران پس از امام، نظام جمهوری اسلامی همچنان تحت هدایت ولی فقیه باقی مانده است. اگرچه برخی افراد یا جریانها در برخی مناصب ممکن است رویکردهایی نزدیک به لیبرالیسم داشته باشند، اما نمیتوان آن را به کل نظام تعمیم داد.
رهبری آیتالله العظمی خامنهای بر اصول و آرمانهای امام خمینی (ره) استوار است و هرگز اجازه ندادهاند کلیت نظام از مسیر اسلام و استقلال فاصله بگیرد. واقعیت این است که حکومت به دست لیبرالیستها نیفتاده است؛ بلکه ممکن است در برخی سیاستگذاریها، افراد با رویکردهای مختلف حضور داشته باشند. این تنوع، ناشی از وجود سازوکارهای انتخاباتی و فضای سیاسی متکثر در کشور است.
مشکلات موجود در جامعه، مانند مسائل اقتصادی یا فرهنگی، لزوماً نتیجه سلطه لیبرالیسم نیست؛ بلکه بخشی از آن ناشی از فشارهای خارجی، تحریمها، و چالشهای مدیریتی داخلی است. این موارد به معنای تغییر ماهیت نظام اسلامی نیست، بلکه نشانه ضرورت بازنگری در برخی سیاستها و عملکردهاست.
واقعیتهای سیاسی ایران نشان میدهد که گاهی در فرآیند انتخابات یا مدیریت اجرایی، افرادی با دیدگاههای متفاوت در مناصب قرار گرفتهاند. این نشانه پویایی سیاسی نظام است و نه افتادن حکومت به دست لیبرالیسم. مردم در انتخابات مختلف نشان دادهاند که به اصول انقلاب پایبندند و تغییراتی که گاهی در سیاستها دیده میشود، در چهارچوب کلی نظام قابل اصلاح است.
✅ نظام جمهوری اسلامی ایران همچنان در مسیر اسلام، استقلال و آرمانهای انقلاب است. رهبری آیتالله خامنهای بر مبنای همان اصول امام خمینی (ره) قرار دارد و مشکلات موجود نشاندهنده نفوذ کامل لیبرالیسم نیست، بلکه نتیجه چالشهای داخلی و خارجی است که باید با اصلاحگری و بصیرت حل شوند.
🔺 گفتگوی تلگرامی
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 انتقاد سازنده یا تخریب ارزشها؟ چگونه با احترام به حقیقت، مشکلات را بیان کنیم
انتقاد و بیان مشکلات در جامعه امری ضروری است، اما باید دقت کنیم که از هر ابزاری برای این کار استفاده نکنیم. چند روز پیش، شاهد یک صحنه تلخ و آزاردهنده در مزار شهدای گمنام بودیم. دو دختر جوان در حال رقاصی بودند، در حالی که این رفتار نه تنها از نظر اخلاقی و فرهنگی قابل قبول نبود، بلکه با جایگاه مقدس آن مکان در تضاد بود. مزار شهدای گمنام، جایی است که باید آغوشی برای یاد و احترام به کسانی باشد که جان خود را فدای میهن کردند، نه جایی برای نمایش رفتارهایی که هیچ سنخیتی با آن مقام ندارد.
مادرانی که سالهاست خبری از فرزندان مفقودالاثرشان ندارند، هنوز چشم انتظار بازگشت عزیزانشان هستند، و در چنین شرایطی، باید بیاندازه مراقب باشیم که بهعنوان منتقد، از هر ابزاری استفاده نکنیم. اگرچه این کلیپها ممکن است بهمنظور خوراک رسانه ای به شبکههای معاند و دشمنان انقلاب تهیه شده باشند، اما فارغ از این موضوع، باید بدانیم که واقعیتها و مشکلات را به روشی شایسته و با حفظ حرمتها باید بیان کنیم. انتقاد از اشتباهات و انحرافات باید در بستری محترمانه و سازنده صورت گیرد، نه بهگونهای که خود تبدیل به ابزاری برای تخریب و تضعیف ارزشهای اصیل و انسانی جامعه شود.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
طلوع فکر و اندیشه
🔵 سؤال شما کاملاً بجاست و دغدغهای است که بسیاری از مردم ایران دارند. ایران کشوری ثروتمند از نظر منابع طبیعی، تاریخی، مذهبی و انسانی است، اما مشکلات اقتصادی و اجتماعی زیادی دارد که زندگی مردم را دشوار کرده است.
✅ اما چرا این مشکلات وجود دارد؟
۱. نقش سیاستهای داخلی: بدون شک، سیاستگذاریهای اقتصادی، مدیریتی و تصمیمگیریهای داخلی تأثیر مستقیمی بر وضعیت معیشت مردم دارد. ضعف در مدیریت، فساد اقتصادی، سوءاستفاده از منابع، عدم برنامهریزی صحیح و اجرای نادرست قوانین باعث شده که ایران نتواند از ظرفیتهای عظیم خود بهره ببرد.
۲. تأثیر تحریمها و سیاستهای خارجی: از سوی دیگر، تحریمهای شدید اقتصادی آمریکا و غرب، فشارهای بینالمللی و محدودیتهای تجاری و مالی نقش مهمی در مشکلات اقتصادی ایران دارند. آمریکا با اعمال تحریمها، دسترسی ایران به بازارهای جهانی و تبادلات مالی را محدود کرده است.
۳. نظام سلطه و غارت منابع : نباید فراموش کرد که آمریکا و برخی کشورهای غربی همواره در تلاش برای سلطه بر کشورهای دیگر هستند. غارت منابع، حمایت از دولتهای فاسد، جنگهای نیابتی و مداخله در امور داخلی کشورها باعث شده که بسیاری از کشورها ، از جمله ایران، درگیر بحرانهای اقتصادی و اجتماعی شوند.
✅ اما نتیجه چیست؟
ایران هم باید به دنبال راهحلهای داخلی باشد، هم تأثیرات خارجی را در نظر بگیرد. راهحل این مشکلات، مطالبهگری از مسئولین، اصلاح ساختارهای اقتصادی، مقابله با فساد و تلاش برای استقلال اقتصادی واقعی است. در کنار آن، باید هوشیار بود که دشمنیهای خارجی همواره در کارند تا ایران را درگیر بحران نگه دارند.
✅ پس مقایسه با آمریکا و اروپا زمانی معنا دارد که اول سهم مدیریت داخلی را بپذیریم و اصلاح کنیم، بعد تأثیر تحریمها و سیاستهای خارجی را هم در نظر بگیریم. در نهایت، مسئله اصلی این است که ما در ایران زندگی میکنیم و حق داریم از وضعیت خودمان سؤال کنیم و برای بهبود آن تلاش کنیم.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 بزرگوار
اتفاقاً اینگونه نیست که فقط نوک پیکان حملات متوجه رسانههای معاند باشد. بارها درباره مشکلات داخلی، کمکاریها، سوءمدیریتها و سایر آسیبهای اجتماعی نیز صحبت کردهایم و همچنان هم خواهیم گفت. اما در کنار اینها، نباید از هجمههای رسانهای دشمنان غافل شد.
تا به حال دقت کردهاید که چرا شبانهروزی، بیش از ۲۰۰ شبکه ماهوارهای و صدها پیج اینستاگرامی و کانال تلگرامی با تولید محتوای زهرآلود، سعی در تخریب اعتقادات، فرهنگ و امنیت فکری جامعه ما دارند؟ این حجم از سرمایهگذاری برای حمله به هویت ایرانی-اسلامی ما، یک اتفاق تصادفی نیست؛ بلکه یک جنگ تمامعیار رسانهای است.
✅ حالا وظیفه ما به عنوان یک ایرانی مسلمان چیست؟
۱. آگاهیبخشی و روشنگری : نباید اجازه دهیم این جریانهای مسموم، افکار مردم را منحرف کنند.
۲. تقویت رسانههای سالم و مستقل : حمایت از رسانههای داخلی و ایجاد محتوای مفید و جذاب برای مقابله با این جریانها ضروری است.
۳. تحلیل و نقد منصفانه : در کنار مبارزه با رسانههای معاند، باید نقدهای سازنده به مشکلات داخلی هم داشته باشیم تا زمینه سوءاستفاده دشمنان فراهم نشود.
۴. تقویت ایمان و بصیرت : اگر مردم نسبت به حقیقت و ارزشهای خود آگاه باشند، فریب این جنگ تبلیغاتی را نخواهند خورد.
✅ پس ، مقابله با رسانههای معاند، نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت است، اما این هرگز به معنای چشمپوشی از نقدهای داخلی و اصلاح مشکلات خودمان نیست.
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea
🔵 شما ندیدی، دلیل بر نبودن نیست!!!
قرار نیست همه یک جور تحلیل کنند یا دقیقاً از یک زاویه به مسائل نگاه کنند. هر کسی بر اساس توانایی، دانش و تجربهاش موضوعات را بررسی میکند و نتیجه میگیرد. یکی از مشکلات این است که برخی دوست دارند همه را وادار کنند مثل خودشان فکر کنند، اما دنیا اینطور نمیچرخد!
بنده از رهبری جلو نمیافتم، چون اساساً اعتقادی به جلو زدن از عقل کل در جهان سیاست ندارم! وقتی ایشان بارها تأکید کردهاند که فساد در کشور موردی است، نه سیستمی، چطور میشود کسی برخلاف این نظر بگوید که فساد در کشور ما اتوماتیک و ساختاری شده؟! اگر اینطور بود، پس اینهمه نظارت، اصلاحات و برخوردها را چه کسی انجام داده؟
بله، فساد هست، هیچکس منکرش نیست، اما تعریف فساد سیستمی این است که سیستم خودش تولیدکننده فساد باشد، نه اینکه درون سیستم آدمهای فاسدی باشند که باید شناسایی و اصلاح شوند. این دو را نباید قاطی کرد.
حالا شما ممکن است رسانههای معاند را نادیده بگیرید، اما اینکه بیش از ۲۰۰ شبکه ماهوارهای و صدها صفحه و کانال مجازی شبانهروز علیه ایران محتوا تولید میکنند، یک توهم نیست!!! خب، به نظر شما چرا اینهمه سرمایه و انرژی برای تخریب ذهن مردم ما خرج میشود؟ آیا واقعاً برای دلسوزی است یا برای مهندسی افکار و تغییر باورها؟
پس مسئله روشن است:
هم نقد داخلی لازم است، هم مقابله با جنگ رسانهای دشمن. این دو نهتنها تناقضی ندارند، بلکه مکمل یکدیگرند. حالا اگر کسی نمیخواهد به این نکته دقت کند، بحث دیگری است!!!
✍ موسی آقایاری
🆔 @Myidea