eitaa logo
"𝘔𝘺 𝘱𝘭𝘢𝘺 𝘭𝘪𝘴𝘵"
2.1هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
447 ویدیو
1 فایل
- پناهنده به دنیایِ خیالی . . . ! حوالی ساعت ¹⁹ ¹⁴⁰¹,¹⁰,²⁴ #تابع‌قوانین‌ایتا #تابع‌قوانین‌جمهوری‌اسلامی https://6w9.ir/Harf_9390107
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی کسی و دوست داری و از دستش میدی، شاید بتونی بعدش با کسی باشی ولی همیشه یه گوشه ی ذهنت کنارِ همه اتفاقای خوبِ زندگیت فقط اونو کنار خودت تجسم میکنی یا موقع اعصاب خوردیات وقتی به آرامش احتیاج داری کسی جز اون نمیاد تو ذهنت.
هرکی ازم میپرسه چرا همیشه انقدر ساکتی، کلامِ داستایوفسکی یادم میاد و تکرارش میکنم: من استادِ سخن ‌گفتن در سکوتم. در تمامِ زندگی‌ام با سکوت سخن گفتم و سر تا سرِ تراژدی‌های زندگی‌ام را ساکت زیسته‌ام !
دست ها حافظه دارند تمامِ لمس ها را یادشان می‌ماند،دلتنگ میشوند...
حس میکنم از یه سنی به بعد دیگه حوصله گرفتن وایب منفی از آدمای دورتو نداری، دیگه به این فک نمیکنی رفیقمه کلی خاطره داریم، یا حتی بهش احتیاج دارم فلان جا، انگاری ظرفیت ملاحظه کردنت پر شده، بدون توضیح کنار میذاری و عموما میشی آدم بده، ولی اوکیه .
حداقل یه نفر بوده که بخاطرت گریه کرده ، یه نفر هست که تکساتو میخونه و لبخند میزنه ، یکی هست که توی ذهنش یه داستانو با تو ساخته ، کلی متن نوشته باشه‌و هیچوقت برات نفرستاده باشه ، حداقل یکی از دور نگاهت کرده و لبخند زده ، حداقل یه نفر هست که دلش برات تنگ میشه و یکی هست که خیلی دوست داره .
هیچوقت ادمی که از زندگیتون رفتُ بنا به هر دلیلی،دلتنگی،دوست داشتن،برنگردونین تو زندگیتون؛چون اگه دوست داشت رابطه رو تموم نمیکرد که الان بخاد برگرده،ولش کن،برو دنبال هدفات،ادم درست زندگیت خودش پیدا میشه.
میدونی دقیقا کی واسم تموم شدی؟از وقتی که علاقه هامو یادت رفت، از وقتی که من تو اولویتت نبودم، از وقتی که هر موقع نیازت داشتم نبودی، از وقتی که آنلاین بودی ولی جواب منو ندادی، از وقتی که دیدی نیاز به بغلت دارم ولی نبودی کنارم، از وقتی که دیگه آهنگای مودتو نفرستادی تا گوش کنیم، دقیقا از وقتی که برام وقت نداشتی.
جوکر یه دیالوگی داشت که میگفت: من لبخند میزنم که دردامو پنهان کنم و آرزومه یه روز یکی بیاد نگام کنه و بفهمه همه چی دروغه؛ و چه روزایی که از درون ذره ذره نابود شدیم و لبخند زدیم ولی هیچکس نفهمید این لبخندا دروغه :)
انگار داخل هزارتویی هستی و کاملاً گم شدی و همش تقصیر خودته، چون خودت بودی که همه‌ی اون پیچ ها رو پشت سر گذاشتی و می‌دونی که مسیرهای زیادی برای بیرون اومدنت هست، چون صدای همه‌ی افرادی که از اون هزارتو بیرون اومدن می‌شنوی که می‌گن و می‌خندن و گاهی از لای حصار نگاهی به اون ها می‌اندازی که از لای برگ ها شکلی گذارا از اون هارو می‌بینی، و اون ها اونقدر شاد به نظر می‌رسن که از پسش براومدن و تو از دست اون ها دلخور نیستی بلکه از دست خودت دلخوری که توانایی اون ها رو برای حل این هزارتو نداشتی.
عاشق را همینُ بس که دلیلِ غم هایش لبخند بزند:)...
وقتی که غمگین شدی و کسی برای خندانت تلاشی نکرد؛«آن زمان حتماً مرا به یاد خواهی آورد»!