به نظرم بهترین تصویر از افسردگی رو تولستوی تو کتاب «اعتراف من» داده:
«حتی اگر غول چراغ جادو هم می آمد و از من می خواست هر آرزویی دارم بکنم تا برآورده سازد، باز هم نمی دانستم چه چیزی از او بخواهم.»
|بهناز|
میخندد
و من متقاعد میشوم
جهان در فنجانی قهوه
کنار کسی که دوستش داری، خلاصه میشود.
نیکیفیروزکوهی
کاش میشد چراغ ها را خاموش کرد و بساط این زندگی را ریخت دور؛ بعد مینوشتی که این بدن با تمام متعلقات پلمپ شد!
خوشم میاد از این محبت های کوچیک، نوازش کردن پوست دست، گرفتن بازو تو شلوغی، نگاه های اطمینان بخش، یه نوشته کوتاه روی میز، بازی با انگشت ها. دلیلهای کوچیکی برای زنده موندن.
| یاسی |
جناب بوکوفسکی کل زندگی من رو در یک خط خلاصه کرده : «من از مردم متنفر نیستم ، فقط حس بهتری دارم وقتی دور و برم نیستند» .