قیصر امینپور :
از من عبور میکنی و دم نمیزنی
تنها دلم خوش است که شاید ندیدهای .
من درک میکنم تو غمگین باشی و نتوانی و نخواهی با کسی حرف بزنی و حوصلهی هیچ چیز و هیچکس را نداشته باشی. من درک میکنم نخواهی توضیح بدهی و نخواهی به رنجهای جهانت اعتراف کنی و نخواهی از دردهای عمیق روانت چیزی بگویی.
من درک میکنم غمگین باشی و حس کنی نیروی معاشرتت به کلی تحلیل رفته و دلت تنهایی و سکوت بخواهد. من درک میکنم فاصله بگیری و دور بایستی و هیچ واکنش احساسی کاملی به ابراز احساسات آدمها ، حتی عزیزترینهای جهانت نداشته باشی . من درک میکنم اندوه، تمام این سالها، از تو، آدمِ دیگری ساخته باشد.
میگفت از قشنگترین قسمت های رابطه ما اینه که توش قهر قدغنه. هرکی ناراحته، همون لحظه یا نهایت تا یک ساعت بعدش بگه من از دستت ناراحتم، و حداکثر دیگه تا قبل از خواب درموردش حرف بزنند. و درستش کنند. کلید دوام و آرامش رابطه، حرف زدنه.
جمله ″خودش باید بفهمه″ و ″ همه چی رو که نباید بگم″ و...چرته.
|دیالوگ شیفت شب|
قول بده نمیره از یادت قولات که هیچوقت بحث رفتن نشه ؛
با این که مغرم میگه نمونم به حرف دلم گوش میدم . . .