🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸
🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت
🌸جمعه های مهدوی
🌸 #امام_زمانم💖✋
🌸 السلام علیک یا تالی کتاب الله و ترجمانه...
✍سلام بر شما ای مولایی که آیه های نور از لسان شما تلاوت می شود و تفسیر حقیقی اش از قلب نازنین شما جاری می شود.
🌸یابنالزهرا ؛ سپیده دم آدینه ای دیگر آغاز شده ؛ صبحت به خیر ای همه ی عمرم ؛ لحظه ها در حال سپری شدن ست؛ امروز هم قلبم را به وقت یاد شما آماده ی پذیرش ظهور نموده ام. تا بهار یادتان تمامی وجودم را سبز و سیراب نماید.
🌸یابن فاطمه ؛ اگر چه بهارست و هوا نمناک و بارانی اما به هنگامه ی عرض ادب چشمانم نیز بارانیست و دستهایم به دسینه چسبانده شده تا به وقت نیایش و دعا، همراهیم نمایند و صدای قلبم را در تمام وجودم احساس شود.
🌸یابن الحسن ؛ نگذارید این فصل از بهار زندگیم ؛ که سر شار از عشق و محبت به ظهورت سبز شده ، به پریشانی و پژمردگی مبدل شود.
🌸ایهاالعزیز ؛ به همراه دعای مادرت زهرا باز آی تا زندگی بهاریم معنی یابد . بیا تا با ظهورت چشمانمان نیز بهره ای از تقوا یابد.
🌸آقا جانم ؛ جانم به فدایت ؛ اصلا" تا نیایی گره از کار بشر وا نخواهد شد. دردمان به ظهورت مداوا نخواهد شد.
🌸اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسکَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌸 ۗ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ۗ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ
🌸بگو: آیا آنان که اهل علم و دانشند با مردم جاهل نادان یکسانند؟ منحصرا خردمندان متذکر این مطلبند.
🌸 #سوره_مبارک_زمر_آیه_شریف۹
✍رزق و روزی به دست خداست ؛ بنابر این باید آن را درخواست نمود . فطرت و عقل انسان می گوید دانایی و نادانی با هم برابر نیستند و دانایی برتری دارد. خدایا خودت ما را بر سر سفره ی دانایی بنشان و بر سر عقل بیاور. الهی آمین😊✋
🌸والعاقبه للمتقین
🌷شهدا را میزبان باشیم حتی با ذکرصلواتی
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸
🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت
🌸عملیات والفجر ۸
✍ماجرای حقیر در این عملیات و در آن هوای بسیار سرد و بارانی به جایی رسید که برای اولین بار پس از چندین ماه از گذشت عملیات بدر ؛ مجددا در قرارگاه آفندی برای یاری رساندنِ هدایت عملیات مستقر شدیم.
🍃شاید چند روزی به عملیات مانده و ما در ابتدای خرمشهر مستقر شده ایم. زیاد از حفاظت عملیات خبری نیست اما گِل مالی و همان استتار خودروها در حد اجبار و رعایت اصول اولیه انجام می شد.
🍃خُب دیگه وقتی چند نفر مأمور هستند که همه رعایت کنند و باید همه چیز استتار می شد. دیگر حرفی باقی نمی ماند. مدیر داخلی با حال ما چند نفر را با سطل گِل شل آب دار آماده و به خط کرده بود.
🍃به محض ورود به اولین محوطه پارک خودرو درقرارگاه چندین سطل روی سر ماشین خواسته و یا ناخواسته خراب می شد. ماشین و موتور های تحت امر خودم همه استتار بودند.
🍃بدنه ی موتورها با گونی پوشانده شده بود . و در اولین ورود به قرارگاه شیطنت مدیر داخلی گُل کرد و به بهانه استتار موتور ۲۵۰ تا به خودم بجُنبم دو سه سطل آب گل از فرق سر تا نوک پاهایم ریخته شد. 😁 با همان شکل روانه ی حمام شدم .
🍃رفتم دم در ساختمان که بگویم لباس بدهید بروم حمام ، برادر شوشتری با نگاه به من گفت : رشتی هنوز عملیات شروع نشده خیز سه ثانیه رفتی ؛ فکر می کردم شجاع تر از این حرفها باشی... تا بیام بگم حاجی...
🍃فردی با داد و بی داد سر رسید که برادر این چه وضعی هست . تا آمدیم به خودمان بجنبیم تمام ماشین و خودمان را گِل مالی کردند. تازه به کارشان افتخار هم می کردند.
🍃گفتم حاجی اینا ماشین داشتن اما من با موتور بودم😁 گفت خب بابا حالا چیزی نشده امنیت منطقه مهم تر از این حرفهاست. میگم با دقت بیشتری این کار را انجام دهند.
🍃نبی؛ برو به برادر چرخله بگو با دقت بیشتری کار کنه ؛ اطاعت امر شد رفتمگفتم؛ اما نمی دونم چرا یه سطل دیگه سر خودم ریختند. گفتم بابا چکار می کنید آخه... چرخله گفت: با دقت بیشتری کار می کنیم از دفعه قبل چند قسمت از استتار ت مانده بود.
🍃وقتی برادر شوشتری منو با اون وضع دید گفت دیگه چی شده ؛ گفتم چیزی نشده با دقت بیشتری منو استتار کردن... آنقدر خندیدم که برای لحظاتی همه چیز یادمان رفت... گفتم حاجی ماشین شما اصلا استتار نیست مراقب باشید☺️
🍃خلاصه اول ماشین حاجی شوشتری را استتار کردند بعد گذاشتن از قرارگاه بیرون بره ؛ ابلاغیه از فرماندهی داشتن و جالب این بود که خودم همان ابلاغیه رو تایپ و شماره کرده بودم .اصلا" گوششان به اینکه فرد چه کاره هست واز کجا آمده و به کجا می خواهد برود و مهمان هست یا عضو خود قرارگاه و ... بدهکار نبود.
🍃بدون استثنا همه استتار می شدند. هر کسی هم دادش در می آمد دو نفر سطل و گونی به دست شیشه های جلو را طوری گل مالی می کردند که با برف پاک کن هم دیگر پاک نمی شد. طرف ماشین رو می گذاشت می رفت. پی کارش 😳😁
🍃خلاصه هر چی بگیم کم گفتیم...
🌸والعاقبه للمتقین
🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خداوند متعال فرصتی عنایت فرماید.
🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍نبی زاده
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷