👨👩👧👦آدمیزاد موجود عجیبی است.!
✍برای هدایتش یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر کفایت نکرد😳
👈 اما...
🍂برای گمراه کردنش فقط 😈یک شیطان کافی است.
🌸أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ
🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
🌸خدا جونم سلام ؛ منو امروز هم از آغوش گرمت بهرمند فرما و آنی به خودم وامگذار الهی آمین یا رب العالمین 😍✋
🌸والعاقبه للمتقین
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸
🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت
🌸خاطرات جست و پا گریخته
✍یادم افتاد، خیلی از ما انسانها ، آدمهای معمولی هستیم ، که شاید بتونیم گلیم خودمون رو از آب بکشیمبیرون ، تازه اونوقت هست که ما رو بهم دیگه نشون میدن و میگن ،این شخص رو میبینی خیلی موفق هستش؛! یعنی چی 🤔 یعنی اینکه تو مقداری از زندگیمون مدیریت هم رخ داده...
🍃شاید باورتون نشه ، گاهی اوقات تو زندگی افراد نا خواسته با افرادی آشنا میشی که می تونن کمک بزرگی بشن برات ، یادتونه وقتی تو چالوس بودم ، رفته بودم نزد دادستان انقلاب و حاکم شرع و قول داده بودم چند تا خاطره براتون بنویسم... این یکی از اون خاطرات هست که جاش همین جا هست و در اسلام آباد غرب رخ داده.
🍃راننده بسیار خوب و متینی داشتم که کار پیک و امر بر فرماندهی رو با یک دستگاه وانت تویوتا قدیمی انجام میداد اهل خراسان رضوی امروزی بود و بسیار قابل اطمینان... از کرمانشاه همدان، لرستان و ایلام بگیرید تا خوزستان رو مدام در حال تردد بود .
🍃گاهی اوقات هم که در حال ماموریت نبود رزمنده هایی که کنار خیابان می ایستاد را تا مسیری که راهش بود میرساند. البته این نوع کمک رسانی در هشت سال دفاع مقدس امری بسیار متداول بود . و صد البته تا وقتی که پای قانون پیش نمی آمد و دچار اُفت و خیز های قانونی نمی شدی...
🍃روزی که پیک ما عده ای از رزمنده ها رو عقب خودرو سوار کرده بود و به نقطه ای دیگر می رساند در حین رانندگی خودرو بر روی سرعت گیری در جاده می رود و با سرعتی کم از آن عبور می کند اما رزمنده های در عقب ماشین به همدیگر میخورند و یکی از آنها که بر روی لبه ی وانت نشسته بود می افتد و در همین حین سرش ابتدا به سپر عقب و سپس جاده می خورد و...تمام 👈فوت میکند.
🍃به همین سادگی اتفاق رخ داد و با حضور پلیس و کروکی و ... روانه بازداشتگاه و سپس ندامتگاه در کرمانشاه... ما هم بی خبر از این رخ داد و...
🍃با گذر زمان و با دیر کردن وی شروع به پرس و جو نمودیم و چهار روز بعد موفق به تجزیه و تحلیل حادثه شدیم و دریافتیم که وی در زندان است. دیگریک هفته شده بود.
🍃رفتم شهربانی اما فایده ای نداشت آنها می گفتند این حادثه در منطقه جنگی رخ نداده بلکه در جاده و خارج از منطقه جنگی هست...
🍃خلاصه آن روزها اسماً شهرهای کرمانشاه منطقه جنگی محسوب می شد. اما رسما به عنوان منطقه ی جنگی تا همین اواخر هم به حساب نمی آمد.
🍃با این حال توفیق حاصل شد تا دادستان نظامی کرمانشاه را ملاقات نمایم... همان حاکم شرع خودمان بود و رئیس دفترش هم همان دوست عزیزمان بود ...
🍃با آشنایی و قاطعیتی که از دادستان سراغ داشتم ، سختی کار را دریافتم... با کمک دادیار و رئیس دفتر و مساعدت خود دادستان نظامی و با رأفت اسلامی و پرداخت دیه توانستیم پیک فرماندهی را با اخذ تعهد آزاد نماییم.
🍃البته با صدور حکم تا دوسال نیز از رانندگی محروم و گواهینامه وی ضبط گردید و حکمهایی دیگر که الان دقیقا" به خاطر ندارم... فرد فوت شده هم به دلیل رزمنده بودن بعنوان حوادث مرتبط با جنگ... شهید شناخته شد... و ...
🍃عملی که رزمندگان در تمامی خطوط جبهه به آن مبادرت میکردند از لحاظ قانون جرم محسوب می شد و دردسر ساز بود...
🍃و صد البته که بعدها با دستورالعمل های نظامی و انتظامی از چنین کاری در محدوده ی شهر ها جلوگیری می شد. هر چند باز هم رزمنده ها سوار می شدند. اما
🍃با تشکیل دژبان های نظامی انتظامی ارتش و سپاه و همکاری آنان از این روش جلوگیری بعمل می آمد و خاطی هم به دفتر قضائی معرفی و با آن برخورد می شد..
🍃رانندگان می آمدند ثواب کنند به دام دژبان می افتادند و کباب می شدند... هر چند که حادثه ای هم رخ نداده بود. اما منع قانونی داشت...💖✋
🌸والعاقبه للمتقین
🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خداوند متعال فرصتی عنایت فرماید.
🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍نبی زاده
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌸 فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوءُوا وُجُوهَكُمْ وَلِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِيُتَبِّرُوا مَا عَلَوْا تَتْبِيرًا
🌸پس آنگاه که وقت (انتقام ظلم) دیگر شما (که کشتن یحیی و زکریاست یا عزم قتل عیسی) فرا رسید (باز بندگانی قوی و جنگ آور را بر شما مسلط میکنیم) تا اثر بیچارگی و خوف و اندوه بر رخسار شما نشانند
🌸و به مسجد بیت المقدس (معبد بزرگ شما) مانند بار اول درآیند و به هر چه رسند نابود سازند.
✍وعده الهی نزدیک است.😊💖✋
🌸 #سوره_مبارک_اسراء_آیه_شریف ۷
🌸 #خوبان_عالم_دعا_بفرمایید✍ نبی زاده
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸
🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت
🌸سه شنبه های مهدوی
🌸السَّلامُ عَلیڪَ ایُّهَا المُقَدَّمُ المَامول
🌸السَّلامُ عَلَیڪَ بِجَوامِعِ السَّلام
🌸سلام بر تو ای کسی که اوّلین آرزوی همه هستی
🌸همه ی سلام ها و درودها نثار شما باد.
🌸آقای مهربانی هایم سلام💖✋
✍مدتی ست که بهانههای مختلفی، پنجره ی روشنی را بر منِ بنده ی سراپا تقصیر بسته است.مثلِ همه ی اهل زمانهام در زمینی خاکی و آبی! آخرمیدانی چه شده است!؟ مردمان زمانه ی ما ، به بهانه ی زندگی پر از نور، در تاریکی به سر می برند و خود یکی از آنانم ؛!
🌸همین آدم ها به بهانه ی چیدن گُلی، به بوستان نقاشی شده ی تابلوی کاغذی ؛ چشم میدوزند و مات و مبهوت می نگرند آنچه نیست و خیالی بیش نیست... و در عجبم که گامی برای بهبودی حالشان بر نمی دارند.
🌸به بهانه ی سیراب نمودن زمین خشکیده ی خود که دست بر قضا، بیشتر ، تقصیرش متوجه خود آنهاست ، سرابهایی را از پس هم میگذرانند که سودی را به همراه نداشته و نخواهد داشت.
🌸سه شنبه ها پشت سر هم فرا می رسند و به بهانه ی انتظار ، بر پشت دیوار غیبت تکیه میزنند و ندای حق طلبان سر می دهند.واینگونه می شود تا بهانه پشت بهانه قرار گیرد و مأیوس نماید ازآنچه که انتظارش را می کشند. برای ظهور ، برای آمدن، برای...
🌸اصلا میدانید !؟ انگار کسی نیست تا به پا خیزد و بیبهانه ، سنگی از این دیوار بلندِ غیبت که خودمان دور و برمان کشیده ایم؛ برچیند.! ای کاش می شد دائما" با شما بودن و دل ربودن را تجربه نمود؛ ای کاش...
🌸ایهاالعزیز ؛ تو را امروز هم در کنارم نمی بینم؛ و تا وضعیت چنین است نخواهم دید. اشکال نه از چشمان است و نه کم سویی آن ؛ خود دچار منیت هایی هستم که مدتهاست گریبانگیرم شده است.تاآن را ازخود پاک نکنم؛ هر چه بگویم یاوه و گزافه ای بیش نیست.
🌸 آقاجانم؛ شما را در کنارم ندارم؛! حتی حسش هم نمی کنم ، اما ،دلتنگم و دلم نیز قرص است.چرا که با همه ی وجودم دریافته ام که انتهای صبر و انتظار شمایی و بس... و حقیر بر درِ بسته میکوبم و بی فایده...
🌸یابن الحسن بین ما و شما فاصله ها ، فاصله انداخته ، و ای کاش ، ای کاش این فاصله با آمدنت، به سر میرسید.
🌸یابنالزهرا، روزگاری ،رفته بودی تا بیایی ، پس چه شد که اینقدر دیر شده است!؟ سحر طولانی گشته است ، تو را به آنچه دوستش می داری بیا؛! آب حیاتم ، بیا و از این وضعِ نا بسامان که خودمان برایمان ساخته ایم نجاتم ده...
🌸خدایا یقین داریم امروز نیز آنچه برایمان رقم خواهی زد در دستان پُر قدرت توست؛ پس این سه شنبه را برایمان غنیمت شمار و آنچه را که خیر و صلاح و موجب خشنودی توست و همانا ظهور حضرت حجت است برایمان رقم و اجابت نما...
🌸خدایا به لطف خود از سر تقصیراتمان و کوتاهی هایی که برای ظهور مهدی فاطمه انجام داده ایم در گذر و وجودمان را سراپا مهدوی فرما...
🌸خدایا خود فرموده ای«أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ»
🌸هر روز آرامش را طالبیم و آرامش یعنی قایق زندگی ام را،دست کسی بسپارم که، واسطِ صاحب ساحل آرامش است...
🌸مهربانا ؛! در این صبح زیبای بهاری قشنگترین، آرامشبخشترین، و بهترین روز را برایم رقم زن با خبر ظهور حضرت حجة ابن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف ... و در پایان سلامی دوباره داریم به آقای خوبی ها💖
💖 اْلْسْلْاْمْْعْلْیْکْْیْاْْاْبْاْْصْاْلْحْْاْلْمْهْدْےْ(ْاْرْوْاْحْنْاْفْدْاْهْ)ْ
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
✍صبح شد ،باز هم آهنگ خدا می آید.
🌸به به چه نسیم ِخنکی! دل به صفا میآید.
🌸به نخستین نفسِ ، بانگِ خروس سحری!
🌸زنگِ دروازه ی ؛ دنیا به صدا میآید.
🌺🌺صبحتون بخیر و با کرامت بادا 🌺
🌹اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌹
🌷 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 🌷
🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸
🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت
🌸 پایگاه شهید بهشتی ۱
✍باید ایمان داشت که زیباترین عاشقانه ها را خداوند مهربان به بندگانش هدیه میدهد.اما چه شده که بنده ی سراپا پا تقصیر زندگی خود را به او نمی سپارد. تا پشتوانه ی گرمی را برای همیشه بهمراه خود داشته باشد.
🍃هراسهای دنیا گاهی اوقات بسیار ترسناک و خنده دار هم میشود. هرچند آدمها خود در آن مسیر گام نهاده باشد.
🍃پس از فراز و نشیب های فراوان اندک اندک به پایگاه شهید بهشتی در نزدیکی های سومار منتقل شدیم. محلی از سوله های سازه فلزی و مستحکم شده با تراورز و در میان کوه و البته با کمی فاصله از جاده اصلی .
🍃محیطی سر سبز با آب و هوای بهاری در فصل پاییز در سینه کش کوههای سر به فلک کشیده ی زاگرس. هنوز برو بچه های مخابرات به طور کامل مستقر نشده اند و بی سیم و ارتباطات بسیار ضعیف است. خب دیگه روزهای اول هست دیگه...
🍃یک سوله در میان سایر سوله ها در بخش بالایی و مرکزی کوه به ستاد اختصاص یافته بود و دفتر و دبیرخانه نیز به همین شکل در همان سوله و در بخشی از آن مستقر شدیم.بچه های حفاظت به کارها خوب نظارت داشتند. تا مطلبی آشکار نشود.
🍃نماز جماعت و غذا به دلیل جلسات متعدد ستادی وعملیاتی مقدماتی تا آنجایی که اجازه میداد در همین سوله انجاممی پذیرفت. سوله عملیات و اطلاعات و سوله ای دیگر در پایین تپه ی پایگاه و در دل کوه احداث شده بود.
🍃محلی امن و گرم برای استراحت و جلسات محرمانه فرماندهی و ستاد بانضمام جلسات ستادی ،یادش به خیر صیاد قلبها امیر صیاد شیرازی درهمین سوله ی عملیات بارها و بارها به همراه فرماندهان نظامی ارتش برای جلسه، استراحت و صرف غذا حضور می یافت.
🍃قبلا خاطره ی پوتین های امیر شهید صیاد شیرازی را در سالروز شهادت ایشان نقل نموده ام،جای آن خاطره و چند خاطره ی دیگراز ایشان در همین جاهاست پایگاه شهید بهشتی!
🍃آرام آرام محل یگانهای رزم را یاد می گرفتم محل قرارگاههای خط مقدم تیپ ها ولشگرها،مقر های اصلی و فرعی ارتش جمهوری اسلامی و سایر مراکز مثل جهاد و قرارگاه مهندسی و...
🍃موتور و جیپ های هندی ارتشی خیلی بدرد این منطقه میخورد و جلب توجه نمی کرد. تا آنجایی که امکانات اجازه می داد. به شکل تردد محدود و با لباس خاکی و جیب های ارتشی تردد می کردیم. حتی موتور های تریل ۲۵۰ را هم در بین کوه ها پنهان نموده بودیم.
🍃هنوز هم چند ساختمان در پادگان الله اکبر اسلام آباد داشتیم هرچند کسی در آنها نبود ، اما وسایل و امکانات کاملی در اطراف آن مستقر نموده بودیم. هنوز تویوتاهای جدید وانت ، کاسته ای و استیشن فرماندهی را به پایگاه شهید بهشتی منتقل نکرده ام...
🍃هنوز هم بخشی از آن از دید ستاد و سایر بخش های ستادی پنهان است. وگر نه به باد فنا رفته بود. هنوز هم با بچه های عملیات و اطلاعات بهتر کار می کنم تا ستاد. دلیلش برایم زیاد روشن نبود. اما انگار باید به آنها تمایل داشته باشم تا به بخش ستادی کارها هرچند کار دبیرخانه و دفتر فرماندهی بیشترستادی بود تا عملیاتی.
🍃مهم در این بخش خواستگاه فرماندهی و عملیات بود و البته راضی نگه داشتن ستاد و برو بچه های ستادی که دل خوشی از حقیر نداشتند و همچنین هنوز هم اطمینان کافی در کار نبود، بسیار سخت بود.
🍃با بچه های عملیات و اطلاعات مقر هایی را یاد گرفته بودم که هنوز ستاد هم از آن خبر نداشت. و به آنجا نرفته بودند. بشدت فعالیت میکردیم تا ستاد و فرماندهی قرارگاه پاگرفته و روال جاری مناسبی در منطقه عملیاتی به خود گیرد.
🍃جادههای مواصلاتی فرعی و اصلی منطقه از خرم آباد، ایلام ،کرمانشاه ، گیلانغرب و ... را یاد گرفتم و به مرور با آشنا شدن به ماموریت اصلی قرارگاه برای اجرای عملیات در صدد برآمدم تا نیروی امربر یا پیک از پرسنلی دریافت و در پایین مقر قرارگاه در چادرهای جمعی مستقر نمایم.
🍃مخابراتی ها با تلفن باسیم نظامی هندلی آغاز کردند و بی سیم و ارتباطات رادیویی اولیه را فعال نمودند. سیمبانهای مخابرات شب و روز نداشتند برخی از مقرهای اطراف را با سه تا چهار کیلومتر فاصله به هم مرتبط کرده بودند.
🍃با توجه به بارشهای شدید در منطقه و رانش زمین و کوه ها هر،از گاهی سیمهای تلفن پاره و پیدا کردن آن در شب بارانی و زیر نور طبیعی بدون هیچ روشنایی کار بسیار سخت و طاقت فرسا بود... تا بعد💖✋
🌸والعاقبه للمتقین
🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خداوند متعال فرصتی عنایت فرماید.
🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍نبی زاده
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌸هوالبصیر
🌸امام خامنه ای مدظلهالعالی 💖
🌸 اگر ازفضای مجازی غافل شویم ،!
🌸 اگر نیروهای مؤمن و انقلابی ،!
🌸این میدان را خالی کنند،!
🌸 مطمئناً ضربه خواهیم خورد .
🌸هرکس بهاندازه وسع و توان و هنر خود باید در این میدان حضور یابد.
🌸 گاهی انسان حرف حق را می تواند با استدلال قوی و با زبان شیوا و هنرمندانه بیان کند که این حرف به گوش و چشم هزاران و شاید میلیونها مخاطب برسد.
🌸 گاهی شاید ما حرفی برای گفتن نداشته باشیم ، اما می توانیم انعکاس کارهای خوب و هنری دیگران در فضای مجازی بشویم.
🌸 گاهی با یک کلام، یک جمله میتوانیم باعث تقویت روحیه جناح مؤمن انقلابی فعال در فضای مجازی بشویم .
🌸 به اعتقاد من، امروزه ذکر مستحبی بعد از نماز ما ، کار فرهنگی و جهادی در فضای مجازی است.
🌸 فاعتبروا یا اولی الابصار
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
✍#جهاد_تبیین
💠 وَ أَصلَحُ النّاس أَصلَحُهُم لِلنّاس
🌸صالحترین مردم آن کسی است که بیش از دیگران به صلاح مردم کار کند.
🌸 همه میخواهیم از عباد الله الصّالحین باشیم انشاءالله.
🌸اگر میخواهید از بندگان صالح باشید تا آن جایی که از دستتان برمیآید به صلاح مردم عمل کنید، کار کنید، اقدام کنید.
🌸وَ خَیرُ النّاس مَن إِنتَفَعَ بِهِ النّاس
🌸این «خیر» هم برای تفضیل است؛ یعنی بهترین مردم کسی است که دیگران از وجود او منتفع بشوند؛ برای رفع گرفتاریهای دنیوی و اخرویشان به او مراجعه کنند و او نفع ببخشد به مردم.
🌸 این [شخص] را میگویند بهترین مردم است.
🌸امام خامنه ای مدظلهالعالی ۱۳۹۲/۱۰/۱۸
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸
🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت
🌸ایستگاه پنج شنبه ها
✍کاروان زندگی لحظه به لحظه بسوی انتهای مسیر و به آرامی در حرکت است.
🍃باور دارم که ، اندک اندک به مقصد نزدیک و نزدیکترمی شود. این امر تا زمانی میسر است که در راهی و همراه ؛ و تا زمانی که متوقف نشده باشی، فرصت ها یکی پس از دیگری برایت ردیف و به خط خواهند شد، تا بهره مند گردی از لطف و صنع خدای مهربان و الطاف الهی آن...
🍃در این میان اگر کاروان خود و اطرافیان را ساربانی؛ کمی بیاندیش تا فرصت باقیست. این فرصت اندک زمانی بیش برایت فراهم نخواهد بود ، و در چشم بر هم زدنی محو خواهد شد و اگرچنین پندار داری که این مهلت چندین دهه به طول خواهد انجامید و شاید به صد، همان قرن را می گویم؛ باید بگويم، کاملا در اشتباهی... سری به قبرستان شهر بزن درخواهی یافت.! و
🍃اگر ساربانی؛! بدان که باید قافله را در کجا به ایمن بخوابانی و اگر قصد تجارت نمودی، بدان چه خواهی خرید و چه خواهی فروخت و دقت داشته باش و مراقب کن که به چند خواهی فروخت...
🍃گاهی ما آدما در این روزگار پر تلاطم و پر جنب و جوش دقایقی را سپری می نماییم که از یک حرکت و موقعیت بدست آمده ،سودی دنیوی و مادی و چند برابری می نماییم، غافل از آنکه سود واقعی همان سودی هست که خدا برایمان رقم زده و یقینا" رخ خواهد داد.
چه بخواهیم و چه نخواهیم ،
🍃 با این حال اراده داریم تا مسیری درست، شرعی و قانونی را یافته و به آن عمل نماییم. و خوشا به سعادتِ سعادتمندان ، چه معامله ی پر سودی دارند و با خود هدیه میبرند، شهدا را میگویم، شهداااا و چه خریداری بهتر از خدای متعال ...
🍃بد نیست ، گاهی اوقات به گورستان شهر خود سری بزنیم. هم به آنچه از دارایی هایی که داشته ایم و از دست داده ایم سری زده ایم و هم اشاراتی به من و شما خواهد شد تا مسیر تصمیم گیری و تصمیم سازی را دچار تغییر و تحول اساسی نماییم. البته اگر پند پذیر باشیم و توجه کافی داشته باشیم.ان شاءالله ؛ به تعالی هم خواهیم رسید.
🍃در کاروان جهان هستی و دنیای پر آشوب و پر زرق و برق ما آدما که فکر می کنیم زنده هستیم ؛! تمام ِتلاش خود را می نماییم تا پشت سر سایر زندگان حرکت نماییم ، و چه بسا خود سر کاروانی باشیم برای سایرین.اما در واقع چنین نبوده و نیست ...
🍃انتخاب اینکه این سر رشته ی هدایت را در این دنیا به چه شخصی بسپاری و پشت سرش راه بیافتی که نه سیخ بسوزد و نه کباب باز از شرایطی است که خداوند برایمان فراهم میسازد و خودت با اراده ای که داری در آن راه گام خواهی نهاد. اما اگر:
🍃در کاروان آخرت کمی سیر نمایی ، در خواهی یافت که زندگان امروزی باید پشت سر مردگان قدم بر میداشتند! تا به نتیجه ای بهتر و سودمند تر دست می یافتند.
🍃 حتما" اگر کمی به آنان و اعمالشان بنگری، در بین آنان آشنا بسیار خواهی یافت که در این روزگارِ نیستی ، چه متاعی را خرید و فروش نموده اند و تا چه میزانی موفق بوده اند.
🍃یقینا" در جایگاهی که اکنون در آن قرار گرفته اند را نیز ،بهتر قضاوت خواهیم نمود،که آیا سود نموده و یا از خاسران هستند. و بدا به حال آنانی که فرصت سوزی و فرصت طلبی نموده و انتخابی بد نموده اند .
🍃بدتر از این افراد ،اشخاصی هستند که خود ،سرکاروان و ساربان گروهی بوده اند که به کژی ،دیگران را راهنمایی و هدایت نموده اند.کاروان و ساربانانی که اکنون در سرای آخرت هستند، همان اهل قبور را می گویم،که دیگر به منزل دنیوی خود چشم داشتی ندارند و شاید هرگز دست رسی به بازگشتی دوباره نیز نداشته باشند.
🍃و در کلام آخر ،ایستگاه پنج شنبه ها سعی و تلاش خود را بر آن نهاده تا در زندگانی دنیوی ، افراد طمع کار و غافل و...را با تلنگری به خود آورد.
🍃و اگر احیانا" به من و شما اطمینان نمودند و کاروانی را به ساربانی مان سپردند، درست و صحیح و دقیق کاروان را در منزلگاهی امن و ایمن فرود آوریم و شاید، آنان را رستگار سازیم...
🍃و در این لحظات از باب تذکر و یاد آوری به یاد اسیران سردِ خاک نیز باشیم که منتظر رسیدن هدیه ای از جنس دعا، صلوات و خیرات هستند تا نوری گردد برایشان در سرای باقی...
🌸اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَالمُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🌸
🌸 #خوبان_عالم_دعا_بفرمایید✍نبی زاده
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸
🌸 #کرامت
✍نصراله سیچونی نیکوکار و مغازه دار در کاروانسرای کلگه مسجد سلیمان ۴۰ شبانه روز چله گرفت تا خدا را دیدار نماید.
🌸تمام روزها روزه دارودرحال اعتکاف،از مردم نیز بریده بود.صبح به شب و شب به قیام، زاری و گریه به درگاه حضرت دوست...
🌸شب سی و شش ام ندایی درخود شنید که میگفت: ساعت ۶ بعد از ظهر، بازار شوشتری ها #مسگران، دکان رضا زاده مسگر برو خدا را خواهی دید.
🌸نصراله سیچونی ساعت ۵ در بازار مسگران حاضر شد و در کوچه های بازار از پی دکان می گشت.
🌸میگوید: پیرزنی را دیدم دیگ مسی بدست داشت و به مسگران نشان میداد .قصد فروش آنرا داشت.به هر مسگری نشان میداد، وزن میکرد و میگفت۴ ریال و ۲۰ شاهی و پیرزن می گفت نمیشه ۶ ریال بخرید؟
🌸مسگران می گفتندخیر مادر، برای ما بیش از این مبلغ نمی صرفد. پیرزن دیگ را روی سر نهاده و در بازار می چرخید و همه همین قیمت را می دادند.
🌸بالاخره به مسگری رسید که دکان مورد نظر من بود. مسگر به کار خود مشغول بود که پیرزن گفت: این دیگ را برای فروش آوردم به ۶ ریال می فروشم ، خرید دارید؟
🌸مسگر پرسید: چرا به ۶ ریال؟!پیر زن سفره دل خود را باز کرد و گفت: پسری مریض دارم، دکتر نسخه ای برای او نوشته است که پول آن ۶ ریال می شود!
🌸مسگر دیگ را گرفت و گفت: این دیگ سالم و بسیار قیمتی است. حیف است بفروشی، امّا اگر مُصر هستی من آنرا به ۲۵ ریال میخرم!!
🌸پیر زن گفت مرا مسخره می کنی؟!مسگر گفت ابدا" دیگ را گرفت و ۲۵ ریال در دست پیرزن گذاشت!!
🌸پیرزن که شدیدا" شگفت زده شده بوددعا کنان ، دکان مسگر را ترک و دوان دوان راهی خانه خود شد.
🌸نصراله سیچونی گفت : من که ناظر ماجرا بودم و وقت ملاقات فراموشم شده بود، در دکان مسگر خزیدم و گفتم :
🌸عمو انگار تو کاسبی بلد نیستی؟!اکثر مسگران بازار این دیگ را وزن کردند و بیش از ۴ ریال و ۲۰ شاهی ندادند ؛آنگاه تو به ۲۵ ریال میخری؟!مسگر پیر گفت من دیگ نخریدم!
🌸من پول دادم نسخه فرزندش را بخرد،!
🌸پول دادم یک هفته از فرزندش نگهداری کند،!
🌸 پول دادم بقیه وسایل خانه اش را نفروشد،!
🌸 من دیگ نخریدم ...!!
🌸از حرفی که زدم بسیار شرمسار شدم در فکر فرو رفته بودم که ندایی با صدای بلند گفت :
🌸با چله گرفتن و عبادت کردن کسی به دیدارما نخواهد آمد!
🌸دست افتاده ای را بگیر و بلند کن، ما خود به دیدار تو خواهیم آمد.
🍃گربرسرنفس خودامیری مردی
🍃گربردگران خرده نگیری مردی
🍃مردی نبود فتاده را پای زدن
🍃گر دست فتاده ای بگیری مردی
🌸فاعتبروا یا اولی الابصار
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌸 #دهه_کرامت
🌸يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ
#سوره_مبارک_مائده_آیه_شریف ۱۰۵
🌅 اى كسانى كه ايمان آوردهايد بر شما باد كه خودتان را نگهدار باشيد، كه اگر ديگران گمراه باشند هرگاه شما هدايت شده باشيد به شما زيانى ندارد.
✍ وقتی این آیه نزد ابن مسعود خوانده شد.ابن مسعودگفت:
🌸 #اين_در_آخر_الزمان_خواهد_بود.
🌸قرآن کریم
📚مکیال المکارم - جلد۲، صفحه۳۳۷
🌸 #خوبان_عالم_دعا_بفرمایید✍ نبی زاده
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌹🕊🌹🕊
🕊🌹🕊
🌹🕊
🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸
🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت
🌸جمعه های مهدوی
🌸سلام امام مهربان زمانم💖✋
✍یادم افتاد کوچک تر که بودم پدر و مادرجونم ، صبحها وقتی منو از خونه روانه مدرسه میکردند.برای سلامتیم صدقه کنار میگذاشتن.!
🌸چقدر زیبا! چقدر محبت و مهربانی پشت این عملشون برق میزد.
🌸نمودِ عشق هر چه هم که باشه زیباست، تازه یادم افتاد که یک دستور دینی هم هست.
🌸یادم افتاد چه اشکالی می تونه داشته باشه تا فرزندان هم برای سلامتی مادر و پدر شون صدقه کنار بگذارند.
🌸دوست داشتن پدر و آرزوی سلامتی و رفع غم و غصه از دلش، یه دنیایی براشون می ارزه... مگه نه!؟
🌸این روزها وقتی می شینم و در باره چنین اعمالی فکرمیکنم ، می بينم ،خودم و خانواده ام رو به دستان گرم و پر مهر پدر می سپردم.
🌸یا ایهاالعزیز، امروز نیز برای جلب رضایت و ابراز مهر و محبت به محبوب #خدا، از هیچ تلاشی برایت دریغ نخواهم کرد.و برات پیش پیش؛صدقه کنار گذاشتم.
🌸یابن الزهرا روزی که خدای مهربون امر به ظهورت کنه؛ صدها گره از کار دلِ ما خواهد گشود.
🌸یابنالحسن نمی دونم مکه ای یا مدینه،بین الحرمین یا بقیع ، اما میدونم بقیع قرارِ عزیزترین بندگان خداست.
🌸وقتی که خودم رو پشت میله های دور بر بقیع می بینم که ایستادم و دارم به خاکِ پاکِ بقیع نگاه می کنم، به نوبه ی خودم؛ رازهای پنهانی انو بیشتر درک میکنم و اشک بی هیچ منتی خود به خود سرازیر میشه؛ حسِ غریبی هست که هر بار اونجا رفتم تجربش کردم؛!اونم بیشتر به خاطر این همه مظلومیت نهفته شده در خاک بقیع😔
🌸یادم افتاد این روزها بازم حجاج عازم سفر معنوی حج میشن و میرن بقیع و تماشای خاکِ پاکش؛!اونجایی که دل صفا وجلا پیدا میکنه؛!
🌸یادم افتاد روزگاری بارگاه پاکترین انسانها بوده ؛ هرچند کوچک و محقر بود اما تا به ارش و ملکوت بلندی هایش ادامه داشت.
🌸یادم افتاد، یه عده با دستان نااااپاکشون با خاک یکسان کردن ، کوچکترین نشانه ی اون همه مظلومیت اهل بیت رو...
🌸شاید هم ، یکی از دلایل پاکی خاک بقیع همون خاک شدن بقعه هایی باشه که با خاک اونجا قاطی و یکسان شده...!
🌸مهدی جان، روزهای جمعه که میشه ؛ دل آشوب ترم، یه حس غریبی دارم از غربت ، این روزها دیگه دسترسی به بقیع و خاکش هم کمتر شده و برا خودم هم دست نیافتنی تر...
🌸آقا جانم نمی دونم چه پیوندی خورده میون آدینه های مهدوی تو این روزها با بقیع که وقتی فکرشون رو میکنم ، تمام وجودم میشه پُرِ از ماتم و غم و قصه ...
🌸ایهاالعزیز نکه این روزها صبح و عصر از بابِ صاحب الزمان مشرف میشی کنار بقیع و به یاد مظلومیت اهل بیت و مادرت فاطمه زهرا سلام الله علیها روضه می خونی !؟
🌸اشک میریزی ؛ و با قلبی گرفته و چشمی تَر ؛ در کنار مزار بی نشان مادر می شینی و اونو بغل می کنی!! دیگه طاقت ندارم... صبرم تموم شده یار مهربانی هایم نمی آیی!!
🌸اَللَّهُمَّ اكْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّهَ عَنْ هَذِهِ الأُْمَّهِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ
🌸خدايا اين اندوه را از اين امت باحضور آن حضرت برطرف كن، و در ظهورش برای ما شتاب فرما، الهی آمین یا رب العالمین 💖✋
🌺الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِب وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ
🌺اللّهُمَّ صَلِّ عَلي فاطِمَة وَ اَبيها وَ بَعْلِها وَ بَنيها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فيها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلی مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد🌷
🌷 اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدالله 🌷
🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷