eitaa logo
خاطراتی از دفاع مقدس
45 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
238 ویدیو
28 فایل
برای حفظ و نشر آثار دفاع مقدس و معارف دینی و اسلامی باز نشر با ذکر صلوات آزاد است. سپاسگزارم از همراهی شما
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 🌸خاطرات بیادماندنی✨این قسمت : 🌸عملیات بدر بخش هیجدهم هنوز که خوابی😳 ✍وقتی برگشتم قرارگاه پشت در سوله فرماندهی نشسته خوابم برد ، هنوز چشمام گرم خواب نشده بود که بیدارم کرد و گفت ؛ فعلاکاری نیست! دو ساعت بخواب ؛ بعد بیدارت میکنم. 🍃همون جا ؛ فقط با سر تایید کردم و افتادم چشمم رو بستم تا اینکه یهویی ؛ متوجه شدم باز هم کسی صدام میکنه!گفتم دیگه چی شده ،گفت: پاشو بریم ؛ گفتم : بابا اجازه گرفتم دو ساعت بخوابم؛گفت ؛ سه ساعت و نیم هست خوابی پاشو بریم خیلی کار داریم. 🍃رفتیم اتاق نقشه تا توجیه شویم این بار حاملِ پیامی بودیم که یگانها تا جایی که رو نقشه مشخص شده برگردند عقب و همانجا پا فشاری وپدافند کنند. 🍃دقیقا" نفهمیدم ونمیدونم چه اتفاقی افتاده بود که چنین دستوری مجددا برای نقطه ای دیگر صادر شده؟ فقط حدس میزدم باز هم خط شکسته ؛!خودم میدونستم که در خط مقدم ؛ اجرایی کردنِ دستوری که ما حاملش بودیم ؛ چقدر سخت هست. 🍃به همرزم خوبم گفتم مصطفی انگار تانکها ی دشمن کار خودشون رو کردن ، فکر کنم اوضاع خیلی سخت تر شده ، وصیت خودتو کردی ، چون بریم فکر کنم دیگه بر نگردیما! گفت؛ این حرفها چیه میزنی ، میخوام بر گردم و کلی کاردارم انجام بدم.😊✋ 🍃مصطفی وقتی رفت ، دیگه رفت ؛هنوز هم برنگشته یادش بخیر بچه خوزستان بود و کلی کار بلد و معنوی؛! به وقت نماز وقتی برادر مجید نبود، همه به او اقتدا میکردن؛! نماز شبش هم ترک نمیشد. 🍃رسیدیم پای قایق ؛ سکانی حاضر نبود بره تو آبراهی که ما میگفتیم. اصلا" برای همین کار سکانی کرده بودیمش ؛ پیاده اش کردم و خودمون رفتیم تو قایق و سکان رو دست گرفتم. اما: 🍃 مثلِ اغلب اوقات می بایستی بدجوری سکانی رو توجیه اش میکردم وگرنه باز هم از همون ابتدا کارهای بعدی خودمون گره میخورد. اولین قایقی که رسید فرستادمش بره خط تا کمی با دشمن بعثی دست و پنجه نرم کنه؛ آخه زیاد جای امن توقف کرده بود. نبی خدا از سر تقصیراتت بگذره 😊✋ 🍃البته در شرایط عادی حق داشت تو اون ساعت روز حرکت نکنه ؛! چون دیدِ دیدبان عراقی روی آبراهی که ما تردد میکردیم، کامل بود و فقط با زمان بندی میشد ازش عبور کنی . اگه وضعیت و شرایط منطقه عملیاتی عادی بود که اصلا رفتن تو اون ساعت روز ممنوع هم بود. اما حالا... 🍃رفتیم و با سرعت بالایی که برای عبور از تیر توپخانه ی دشمن با زمان بندی داشتیم و با یکی دو بار برخورد با دیواره ها ی آبراه و فرو رفتن تو نیزارها و یکبار هم پرت شدن تو آب هور ، خودمون رو رسوندیم به بچه های خودی و پیاده شدیم. 🍃مقداری که با مصطفی رفتم گفت: نبی نمیشه من با قایق میرم تو هم از خشکی ، جدا شدیم و هر کدوم مسیری رو در پیش گرفتیم تا خودمون رو زودتر برسونیم به فرمانده یگان و محل های تعیین شده توسط قرارگاه رو با پیام دست نوشته شده رو نشون بدیم ... 🍃وقتی رسیدم تک اولِ دشمن با تانک های تی ۷۲ تازه تمام شده بود. چند دستگاه تانک داشتن می سوختن و چند تا از اونا هم تو گل فرو نشسته بودن و خدمه ی تانک هم فرار کرده بودند. 🍃اما شهدا و مجروحین همین طور روی زمین و کنار سیل بند و کنار هور و هر کجا رو که فکرش رو میکردی و نگاه میکردی بودند. شهدا ، جانباز شده ها ، و مجروحین ، عمیق و سطحی همه جا به چشم می خورد. کار انتقال و امداد رسانی هم به کندی انجام می شد. 🍃یکی دو نفرزخمی رو از مهلکه ی تیر های مستقیم کشیدم جان پناه؛ اما فایده نداشت. همون جا هم گلوله خورد و شهید شدند. تصمیم گرفتم دست به کاری که بهم مربوط نیست نزنم و به کار خودم ادامه بدم. اما آخه نمی شد.😔✋ 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خداوند متعال فرصتی عنایت فرماید. 🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ ۗوَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ 23شوری 🌸بگو: «من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‌کنم جز دوست‌داشتن نزدیکانم [= اهل بیتم‌]؛ و هر کس کار نیکی انجام دهد، بر نیکی‌اش می‌افزاییم؛ چرا که خداوند آمرزنده و سپاسگزار است.» 🌸 🏴اللّهُمَّ صَلِّ عَلي فاطِمَة وَ اَبيها وَ بَعْلِها وَ بَنيها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فيها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 🏴سالروزِ غمبار شهادتِ پاره تن رسول الله ص، تنها پس از ۷۵ روز، تسلیت باد. 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸ایستگاه پنج شنبه ها ✍خداجونم یه طورهایی هر وقت نفس میکشم ، میدونم که باید شکرگزار و عبد باشم اما میخوام عاشقت هم باشم ؛ اما گاهی اوقات غافلم و یادم میره که کجای کارم و کجا ایستادم و تو کجایی ؛! منو می بخشی!؟ 🍃خدا جونم سپاس بابت امیدی که بهم دادی تا بهت امیدوارتر باشم. میدونم امید به خودم فقط غروره و راه به جایی نداره! میدونم امید به غیر تو حماقته ؛! خدایا هر وقت به غیر تو امید بستم خودت راهنما باش و منبع تمام آرامشهایی که میتونم ازش برخوردار باشم. 🍃خداجونم باز هم شکر‌ت که فهمیدم هر چی قید و بند دنیا هست رو باید از خودم باز کنم اصلا" هرچی دیوار و زندان دور برم ساختم رو باید بزنم خرابش کنم و آزاد اندیش و... باشم. 🍃خدا جونم میدونم این روزها دعا کم می کنم ؛ و کمتر یادت هستم. اما بهم یاد بده بهتر و بیشتر دعا کنم و وقتی در مسیر خودت قرار گرفتم شجاعانه عمل کنم که خشنود بشی. 🍃خداجونم ؛ بهم یاد بده در دشواریها صبور باشم و شکیبایی بخرج بدم. آخه میخوام فقط در نوربیکرانت محو شم و فقط و فقط خودت باشی و بس ؛ همین. 🍃خداجونم‌ ؛ بشری که آفریدی رویاهاش پاورچین ؛ پاورچین زیاد میشه و امید و آرزو داره که همشون برآورده بشه؛ اما باید اعترافی کنم که تو کهکشانی ترین رویای وجودم هستی و آرزوم اینه که روز به روز بهت نزدیک و نزدیکتر بشم. تا جایی که بگی خب حالا دیگه وقتشه بیا بنده ی خوبم💖✋ 🍃خدا جونم یه دعایی هم برای همه ی اونایی که این متن رو میخونن یا میشناسم ؛ یا می شناسند و... لطفا" اینو هم مستجاب کن. يهدئ الله قلبه ؛ لأنه هو وقلبه ؛ هم فی قلبی 🍃گفتم :خدایا قلبش را آرام کن ؛ چرا که هم او و هم قلبش ؛ درون قلبم هستند.💖😊✋ 🍃خدا جونم اگه میخوای از مهربانی های بی کرانت باز هم سیرابم کنی به جلال و عظمتت قسمت میدم در این روز همه ی دوستان و آشنایان و خوبان عالم و در گذشتگان رو به لطف و کرمت مورد لطف و شفاعت خودت قرار بده و براشون نور و امیدی در آن سرای باقی فراهم کن تا در آرامش قرار گیرند و شرم ساردخت پیامبر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در کنار حوض کوثر نباشند. 🌺الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِب وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَم 🌺اللّهُمَّ صَلِّ عَلي فاطِمَة وَ اَبيها وَ بَعْلِها وَ بَنيها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فيها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ 🌺اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَالمُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🌸 🌸 ✍نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
javad miri-abasaleh.mp3
4.38M
💖دلبرانه شب جمعه 🌸یا ابا صالح ... با نوای جواد میری 🌷شهدا را میزبان باشیم حتی باذکرصلواتی 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌸هوالشافی 🏴حضرت فاطمه سلام الله علیها میفرمایند: 🌸شیعَتُنا مِنْ خِیارِ اءهْلِ الْجَنَّةِ وَكُلُّ مُحِبّینا وَ مَوالى اَوْلیائِنا وَ مُعادى اعْدائِنا وَ الْمُسْلِمُ بِقَلْبِهِ وَ لِسانِهِ لَنا. 🌸شیعیان و پیروان ما، و همچنین دوستداران اولیاء ما و آنان كه دشمن دشمنان ما باشند، نیز آنهایى كه با قلب و زبان تسلیم ما هستند بهترین افراد بهشتیان خواهند بود.   📚بحارالا نوار: ج ۶۸، ص ۱۵۵، س ۲۰، ضمن ح ۱۱ 🌺اللّهُمَّ صَلِّ عَلي فاطِمَة وَ اَبيها وَ بَعْلِها وَ بَنيها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فيها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ🌺 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
‍ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸جمعه های مهدوی 🌸 💖✋ 🌸السَّلامُ عَلیکَ یا خَلیفةَ اللّه وَ ناصِرحقّه ✍سلام بر شما ای نماینده پروردگار بر روی زمین که آینه وجودت نمایانگر اوست. 🌸سلام بر شما مولایی که حق خدا به دست تو احیا خواهد شد و همه خلایق را زیر پرچم توحید جمع خواهی کرد. 🌸 یابن الزهرا ؛ در آدينه ای دگر بسر می بریم و عاشقانت در فراق دوری شما بی قرارند. 🌸 یابن فاطمه ؛ اگر چه که ما ، از شما بسیار دوریم. اما حسمان این است که ان شاءالله ظهور نزدیک است. 🌸 یابن‌الحسن؛ در گیر و دار زندگی و در فراقت کعبه نیز دلِ تنگ اذانت شده ، همانطور که بزرگ‌ مردان جهاد در انتظارند. 🌸آقا بیا و با دَمِ مسیحایت موجودیت ببخش دوستدارانت را و نابود نما حسدِ حسادت ورزانِ به ظهورت را ای عزیز فاطمه 🌸ایهاالعزیز ؛ دل شکسته ایم و بی قرار ؛ همه در انتظاریم و برای دیدار شما لحظه شماری می نماییم. نمی آیی!؟ 🌸﷽اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً🌸 🌺الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِب وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ 🌺اللّهُمَّ صَلِّ عَلي فاطِمَة وَ اَبيها وَ بَعْلِها وَ بَنيها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فيها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ🌺 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
خاطراتی از دفاع مقدس
‍ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸جمعه های مهدوی
🌸هوالشاهد 🌷شهید لیسانس ریاضی داشت که در عملیات، دیده‌بان «شیاکوه» غرب کشور بود؛ او باید طی مأموریت خود به توپخانه گرا میداد، عبدالحمید این غیور مرد ارتشی اهل فسا طی حملات دشمن به شدت مجروح شد،تیر و ترکش بر تمام بدنش نشسته بود. اما باید می‌ایستاد و مقاومت می‌کرد.همرزم او می‌گوید: «فهمیدم که گرایی که میدهدهمان‌جایی است که خودش ایستاده پرسیدم، این محل دیدبانی خودت است،پاسخ داد دیگر نیست دشمن به آن رسیده، بزنید». 🌸در لحظات آخر ناگهان بی‌سیم به صدا در می‌آمد، بله صدای عبدالحمید بود؛ بیسیم‌چی صدا زد حمید جان به گوشم. صدای غرش توپ و سوت خمپاره‌ها با صدای عبدالحمید در آمیخته بود: «از قول من به امام و مادرم بگوئید شیاکوه لرزید ولی انشایی نلرزید». 🌸گفته بود به امام برسانند که شیاکوه لرزید ولی انشایی نلرزید. 🌸امام خمینی رحمت الله علیه؛ پس از دریافت پیام شهید که گفته بود به امام برسانند که شیاکوه لرزید ولی انشایی نلرزید در توصیف این شهید بزرگوار چنین فرمودند: 🌸«در صدر اسلام هم از این افسرها بوده است. مثل انشایی‌ها». 🌸 در احوال مؤمنان آخرالزمان آمده است که کوه‌ها می‌لرزند اما دل آنان نمی‌لرزد، 🌸 آنان از پولاد نیز سخت‌ترند چرا که پولاد را با آتش می‌توان شکل داد ولی دل مؤمنان آخرالزمان تاثیر پذیر نیست. 🌸آنان بر عهد و پیمان خود تا آخر وفا دارند و در ایمانشان خللی ایجاد نمی‌شود. 🌷امروز سالروز شهادتش است. صلواتی هدیه نمایید به این افتخار غرورآفرینانِ ولایت مدار ایران اسلامی 🌸 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌸وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ ۚ  🌸چون تو دارم، همه دارم، دگرم هیچ نباید... 🌸 ✍بِسْمِ خدای رحمان و رحیم به نام او که... رحماڹ و رحیم است به احساڹ عادت و خُلقِ کریم است. 🌸امام زمانم روزی که با نگاه تو آغاز شود بی نظیر ترین روز زندگیم خواهد بود. برایمان دعا کن مادرت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از دست ما راضی باشد✋ 🌸اولین روز هفته را با صلوات زیبای زیر آغاز نمایم. 🌺اللّهُمَّ صَلِّ عَلي فاطِمَة وَ اَبيها وَ بَعْلِها وَ بَنيها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فيها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ🌺 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸عملیات بدر بخش نوزدهم فراز و نشیب برگشتن ✍وقتی به روزهای عملیات بدر نگاه می کنم و یادم میاد چگونه گذشته ؛ تازه یادم میاد چند دهه ازش گذشته و حالا من از خیلی از همرزمایی که به يادشون میارن مسن ترم😔 🍃خوب تانک ها ی عراقی کارشون تمام شده بود. اما امان از دست این هواپیماهای قار قارکی همون pc7 وهواپیمای شهرداری بغداد (بمب افکن های توپولوف) رو میگم! واقعا هرچی داشت رو روی یک خط از پیش تعیین شده میریخت پایین و می رفت پی کارش. 🍃وضعیت خوبی هم نبود. کاتیوشا ی دشمن بعثی به شکل یک خط راست روی سیل بند رو وجب به وجب میزد. بیست دقیقه شاید کمتر یا بیشتر راه رفتن رو از همه سلب میکرد فقط می تونستی جابجا بشی.مدام در حال حرکت و جابجایی بودیم! ذره ای کم تحرکی و دیر جنبیدن مساوی بود با رفتن به آسمان هفتم؛!! 🍃بالاخره رسیدم و گزارش دادم و نقشه و کالک و دست خط رو تحویل فرمانده یگان دادم. پنج دقیقه بیشتر طول نکشید. در همین حین که من اینا رو داشتم به فرمانده یگان میگفتم که یگان چقدر باید بیاد عقب ، تازه از اون طرف پشت بی سیم،! داشتن هماهنگ می کردن که وقتی برگشتن عقب ، شب با بقیه ی بچه های باقی مونده و تقویت شده و داوطلب ،بزنن به خطِ غرب دجله دشمن ؛! همین قدر تغییر و تحول و همین قدر سیالیت وجود داشت. 🍃 فکر نکنید برو بچه ها نرفتن ؛! تا روی پلی هم که بود رفتن و پل رو منفجر کردن اما اونقدر فشار پیاده و زرهی و هوایی بعثی ها زیاد بود که جاهای تصرف شده رو رها کردن و برگشتن عقب به سیل بند غربی . 🍃 یگانهای رزم شاید چهار پنج روزی هست که به شدت و نهایت رزمی می جنگند! اما باز هم دشمن دست برتر رو داشت. با داشتن تعداد توپخانه و حجم آتش توپخانه ای و هوایی در کناره ی شرقی دجله ابتکار عمل رو به دست گرفت و بچه های یگانها مجبور شدن خطوطی که توسط دشمن در آنجا رخنه ای ایجاد شده بود رو ترک کنن؛! 🍃ماهنوز داشتیم خبر میرساندیم که با خبر شدیم دشمن مجددا موفق شده رخنه ای جدید در خطوط ایجادکنه و البته که دیگه کاری از دست بقیه جناح ها هم بر نمی آمد . 🍃دستور عقب نشینی صادر شده بود و چهار پنج ساعت هم این عقب کشیدنِ یگانها ادامه داشت. مجبور شدند.پُل پد چهارم رو از چند جا منهدم کنند تا دسترسی دشمن قطع بشه تا یه جایی متوقف بشه؛! 🍃اصلا نمی تونم بگم کجا بودم و چه کردم فقط یادم هست به همراه نیروهایی که چندین روز در خط بسر برده بودن و کلی مقاومت و رشادت از خودشون به خرج داده بودن ،داشتم با قایق هایی که همزمان رسیده بودند ،بر می گشتم پشت جبهه ،من هم سوار شده بودم . 🍃اما این حکایت تمامی نداره نه برای من و نه برای برو بچه هایی که دارن بر میگردن عقب پشت جبهه! خسته ،فرتوت ، دل شکسته و البته امیدوار،! تبسم روی لب داشتند. اما خیلی سنگین بود. این کلمات شما رو هم شکسته و ناامید نکنه؛! چون بازارحکایت های عجیب و غریب خط و پشتِ خط تازه داشت شروع می شد. 🍃رسیدیم به جایی که دیگه تویوتا لندکروزها منتظر بودن همه سوار می شدند. اونهایی که بالا بودن دست بقیه رو می گرفتن و می کشیدن بالا و... وقتی رسیدن نزدیکی چادرهای یکی از یگانها؛ اونهایی که تو چادر ها بودن اومدن استقبال همرزما شون! 🍃روایتی سخت داشت رقم میخورد، تازه همرزما می فهمیدن، چند نفر ، چطوری شهید شدن کجا جا موندن، و چه کسایی جاویدان شدند، کیا اسیر شدن و....تو این نقطه و برای این رزمنده ها دیگه بعد از ده پانزده روز حضور در نبرد سخت و طاقت فرسا،جنگ و نبرد بدر به پایان رسیده بود. 🍃بودند افرادی که درخواست برگشتن با نیروهای تازه نفس روداشتند. نبرد با شدت و صلابت هر چه بیشتر ادامه داشت. 🍃رفتم مقر خودمون و موتور ۲۵۰ خودم رو که به بچه های مخابرات سپرده بودم برداشتم و برگشتم قرارگاه، بچه های مخابرات می گفتن؛! ای بابا باز هم که سالمی ، من هم گفتم؛! کا، مو جاسمم ؛! سالم هنوز بر نگشته؛! و همه می خندیدیم، چون می دونستم اگه بر نمی گشتم یه موتور مفتی به دست مخابراتی ها می افتاد😂 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خداوند متعال فرصتی عنایت فرماید. 🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷