eitaa logo
خاطراتی از دفاع مقدس
45 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
238 ویدیو
28 فایل
برای حفظ و نشر آثار دفاع مقدس و معارف دینی و اسلامی باز نشر با ذکر صلوات آزاد است. سپاسگزارم از همراهی شما
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🍀عملیات والفجر۸ ✍ حالا که یاد آن ایام می افتم می بینیم که دنیا برای عراقی ها در عملیات فاو شده بود عینِ گردوی بدون مغز که بر سر آن با ما بدون هدفی خاص می‌جنگید. شاید باورتان نشود اما حقیقتی تلخ بود برای آنانی که فوج فوج می آمدند و نیست و نابود می شدند. 🍀آنقدر جنگیدن و جنگیدن تا اینکه خسته شدند و به نوعی خاص از رمق افتادند. این را می شد از مکالمات بیسمی انها نیز فهمید. اگر راستش را بخواهید تجهیزاتشان که بیشترشان هم نو بود نیز از کار افتاد. در اعترافات فرماندهان عراقی هست که به هر دری میزنند به بن بست می خورند. 🍀آن زمان بعد ازحدود ۱۵ یا بیست روز برای ارتش عراق طوری شده بود که دیگر دانسته و یا ندانسته به شکلی باور نکردنی به خودش آسیب های جدی وارد می‌ساخت . 🍀طوری شده بود که بر اثر مداومتِ درگیری های شبانه روزی نیروهای عمل کننده اش ، خسته و فرتوت شده بودند. و وقتی بافشار و پایداری در خط نیروهای خودی ما ، رو به رو می شدند. همه چیز را رها کرده و برای پیدا کردن جان پناه تلاش می کردند. تا از صفحه روزگار حذف نشوند. 🍀این مطالب شاید به حضورم در خط که می خواستم تعریف کنم ربطی نداشته باشد ، اما این تعریف چند کلمه ای مربوط به تمام نقاط هم نبود.اما شاید فضایی را در جای جای خطوط که از دید خودم بوده را بهتر به نمایش می گذارد. 🍀مثلا"جاده های اصلی بصره به سمت فاو که سه جاده اصلی را شامل می شد به صورت متناوب مورد استفاده ارتش عراق قرار می گرفت. اما جاده سوم بود که بیشتر و روان‌تر فعالیت می کردند. 🍀پس از چند روز از گذشت عملیات ، تردد همین جاده با حجم زیاد خودرو با آتش خمپاره و توپخانه مورد هدف قرار گرفت و عراقی ها رو آوردند به جاده اول و دوم ، اگر چه به مواضع ما و شهر آبادان نزدیک بود و در مسیر اروند رود ، اما چون ازبین نخلستانها و پوشش گیاهی می گذشت ، از آنجا استفاده می کردند. 🍀اما آن‌ هم به شکلی نامحسوس و از نقاط مختلف زیر دید ما بود و با خمپاره ۸۱ به برادران مزدوربعثی عراق خدمات رسانی با کیفیت بالا سرویس می داند.البته خودِ عراقی تا مدتها هم نمی دانستند از کجا میخورند. (از سمتِ پالایشگاه آبادان) 🍀با این حال در همین ۱۵ تا ۲۰ روز اول هر وقتی برای عراقی ها نیروی جدید به خط مقدم میرسید و یا نیروهایشان نفسی تازه می کردند. فوری دست به پاتک زرهی و پیاده می‌زدند. 🍀واقعا"عراقی ها چقدر نیرو و مهمات و ماشین آلات مهندسی ، هواپیما و هلی کوپتر ، تانک و نفربر و اسلحه از دست دادند خدا میداند و بس،! 🍀هر بار که با پاتک نیروهای عراقی برای گرفتن مواضع ما مواجه می شدیم ، تعداد زیادی در جای جای خطوط تماس با نیروهای خودی اسیر می‌شدند . 🍀چند نوبت گروهان گروهان تسلیم شدن ؛! بعضی ها در نمک زارهای کارخانه ی نمک تا کمر در لجن های اطراف آن با تانک های تی ۷۲ گیر افتادند. شاید منطقه ی درگیری به شکلی شده بود که خیلی از عراقیها منتظر فرصت بودند تا تسلیم شوند. و از دست صدام و نیروهای گارد ریاست جمهوری و بعثیان خونریز نجات پیدا کنن... 🍀با این حال پس از شهادت همرزم‌لحظه ایم که به محض رسیدن به خط ، در آنی بشهادت رسید.مجبورشدم به شکلی معنادار به خاکریزی که سمت چپ منطقه کشیده شده بود بچسبم. آنچنان آتش تهیه ای عراقی ها روی خطوط مادقیق و پُر حجم بود که زمین و زمان و آسمان را به هم دوخته بودند. 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگرخداوند متعال فرصتی عنایت فرماید. 🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
💚هوالمحبوب العزیز ✍آنها که به کربلا می‌روند چشم جدیدی برای دیدن عالم پیدا می‌کنند. 💚بزرگترین پاداش آنها امکان تماشای چیزهایی است که دیگران از تماشای آن محرومند و بزرگترین لذت آنها محو شدن در این تماشاست. 💚ما قرن‌هاست به این تماشا دعوت شده‌ایم. 💚اهل تماشا در لحظه‌ی باشکوه حضور خود نمی‌دانند که در چه خلسه‌ای فرو رفته‌اند. 💚 اما آنگاه که از ضیافت تماشای حسین و عباس و... بازمی‌گردند روزها و شبها به یاد آن خلسه‌ی بی‌تکرار آه تمنّا و حسرت از جان برمی‌آرند. 💚لحظه‌ی اشک ، همان لحظه‌ی کنار رفتن پرده و آغاز تماشاست. 💚 اصلا" اشک تمنای تماشاست. 💚گویی جان‌ها چون جام‌های پر از آب در لحظه‌ی قرار گرفتن در شعاع نور حرم ، به جوش می‌آیند و از چشمها سرریز می‌شوند. 💚تمام زندگی ما تمهید و مقدمه و تلاشی است برای عزیمت به این سفر تماشایی. و 💚 کربلا را تو مپندار که شهری است در میان شهرها... 💚والعاقبه للمتقین 🌸 . 💚 💚 💚
💚وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ 💚و تو را جز رحمتى براى جهانيان نفرستاديم 🍀 ✍خداوند ، «ربّ العالمین» و رسولش «رحمة للعالمین» است ، یعنى تربیت واقعى در سایه هدایت انبیا امكان پذیر است. 🍀همانگونه که دستورات اسلام جهان شمول است ؛ یك انسان با اراده ى الهى مىتواند در تمام هستى اثر بگذارد. رَ
💚هوالحکیم 💚 هر بار که نماز به‌جا می‌آوری ، ملتفت باش که چیزی به دست آوری و مطلبی بفهمی که قبلاً آن را نمی‌فهمیدی. 💚 تلاوت سوره‌ها و آیات قرآن هم همین‌گونه است ؛ یعنی در هر دفعه چیزی به دست بیاور ، غیر از آنچه قبلاً به دست آورده بودی. 🍀 مرحوم حضرت آیت‌الله العظمی محمد تقی بهجت رحمت الله علیه َ 📚 در محضر بهجت، ج٢، ص٢۶٩
دانی که کدامین شب و روز است که عاشق خشنود دلی دارد و خوش‌بوی مشامی شامی که شمال آورد از دوست نسیمی صبحی که صبا آورد از یار سلامی رَ حریف جندقی، مجمع‌الفصحاء ج۲ بخش اول
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🍀عملیات والفجر۸ ✍ گاهی اتفاق می‌افتد که در نماز حواست به گفته‌هایت نباشد. ناگهان به خود می‌آیی و نمازت را با خشوع می‌خوانی ؛ این تلنگرخدایی همان رزق است که در دامانت قرار داده شده چرا به چنین امری توجه نمی کنیم!؟ 🍀نزدیک ظهر بود از یک طرف پاتک عراقی ها منِ ناچیز و بی مقدار و ترسو را چسبانده به پشتِ خاکریز خودی حتی جرأت نمی کنم سرم را بیاورم بالا ببینم جلو چه خبر است. 🍀اینطرف نیروها مثل شیران غران با هرچه دم دستشان هست در حال پیکار بی امان با دشمنِ بعثی ! شُک پاتک و آنهم در زمانی که تازه وارد خط شده ای و همزمانی آتش تهیه دشمن ، پرواز هلی کوپتر دشمن در نزدیکی مواضع ما و بروی تانکهای عراقی و بمباران هوایی که شاید اصلا" به این تک مربوط نبود اما بشکلی جداگانه هر ساعت اجرا می شد. 🍀با این حال به شکلی ناباورانه و در کمال سعه صدر رزمنده بسیجی از جایش بلند شد و تمام قد ایستاد و در میان آتش‌ و خون شروع به اذان دادن کرد... ودقایقی بعد از سرجایش ناپدید شد. گلوله مستقیم تانکی خاکریز را شکافت و او را از جا کند و با خود بُرد. 🍀اطرافیانش ، حتی به یاد نداشتن چه شخصی بوده و نامش چه بوده... مانند هر رزمنده چسبیده به پشت خط پدافندی که هر لحظه میدود و به نقطه ای در آنسوی خاکریز با هرچه که دارد شلیک می کند. او نیز چنین رزمنده ای بود. گمنام بین همه ی رزمندگان ... بین همه ی شهدا و ... 🍀پشتِ خاکریز و آنجایی که نشسته بودم دیگر جایی برای ماندن نبود ایستادم و شروع به حرکت کردم پیدا کردن فرمانده لشگر در این بین عین گشتن سوزنی درکوهی از کاه بود. 🍀رزمنده ها که نمی شناختند ، شاید به چهره دیده بودند اما به نام نه!! فرمانده دسته ها با دست سمتی از خاکریز را نشان ميدادند که فرمانده گردان یا محور عملیاتی آنجا بود. 🍀در این صحنه ی پُر آشوب مسئول محور فقط گفت برگشته عقب... یعنی حالاباید چکار کنم.بیسیم چی پیداکردم و رفتم روی فرکانس قرارگاه و با قرارگاه تماس گرفتم. کسب تکلیف کردم . گفتن : برگرد زود زود هم برگرد . آن‌جا اصلا" نمان! 🍀پیاده و بدو رو به سمت قرارگاه حرکت کردم. یک دلم پشت خاک ریز بود و هوش و حواسم به دستوری که آنجا نباید بمانم. مدام میگفتم برو حالا یک تیری بیانداز چیزی نمی شود. اما 🍀درهمان لحظه گلوله توپی روی زمین خورد. و به سمتی پرت شدم گوشم خون می آمد و سرم گیج میرفت. خودم را بدون دانستن جهتی روی زمین به سمتی کشاندم...گلوله دوم وسوم هم به زمین نشست. ودیگر برای ساعتی اصلا"چیزی نفهمیدم و سپس در آمبولانسی پُر از مجروح بهوش آمدم... 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگرخداوند متعال فرصتی عنایت فرماید. 🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید. 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
☘️ وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ ۙ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا 🍀و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است برای مؤمنان، نازل می‌کنیم؛ و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمی‌افزاید. 🍀 ‍۸۲ ✍💚دلهای پاک همچون برکه‌های زلال و آرامی‌اند که پرندگان سبکبال برای رفع خستگی کنار آن می‌نشینند و به آن پناه می برند. خوشا بحال دلهای پاک و خوشا بحال کسانی که مایه‌ی آرامش دیگرانند. َ
💚هوالحکیم 💚 انسان باید در این مسیر انسانیّت و کسب معارف، اهل باشد و تا به مراقبه نرسد فایده‌ای ندارد. 💚 حضرت آیت‌الله العظمی محمد تقی بهجت رحمت الله علیه 📚 گوهرهای حکیمانه، ص٣۵
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا