eitaa logo
خاطراتی از دفاع مقدس
45 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
238 ویدیو
28 فایل
برای حفظ و نشر آثار دفاع مقدس و معارف دینی و اسلامی باز نشر با ذکر صلوات آزاد است. سپاسگزارم از همراهی شما
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💚 💚 وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ  💚 گویند: حمد خدا را که حزن و اندوه ما ببرد، همانا خدای ما بسیار بخشنده جرم گناهکاران و پاداش دهنده سپاس شکر گزاران است.  🍀 ✍ تو مبین اندر درختی یا به چاه ؛ تو مرا بین که منم مفتاح راه... 💖 مفتاح راه ، همراه لحظه لحظه هایتان باد 💚 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💚 💚 وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ 💚 و كسانى كه در راه ما (تلاش و) جهاد كردند، راه‌هاى (قرب به) خود را به آنان نشان خواهيم داد و همانا خداوند با نيكوكاران است. 🍀 🍀براى رسيدن به هدايت ويژه‌ى الهى، تلاش لازم است و بايد گام اوّل را خود انسان بردارد. «جاهَدُوا- لَنَهْدِيَنَّهُمْ» 🍀 گاهى، يك گام و يك لحظه تلاش خالصانه، هدايت و نجات ابدى را به دنبال دارد. 🍀 در مديريّت و رهبرى ، لازم نيست تمام ابعاد كار از روز اوّل روشن باشد، همين كه گامى الهى بر داشته شد ، در وسط راه ، هدايت‌هاى غيبى مى‌آيد. «جاهَدُوا- لَنَهْدِيَنَّهُمْ» 🍀 آنچه به تلاش‌ها ارزش مى‌دهد، است. «فِينا» 🍀 راه‌هاى وصول به قرب الهى، محدوديّتى ندارد. «سُبُلَنا» 🍀 به وعده‌هاى خداوند اطمينان داشته باشيم. «لَنَهْدِيَنَّهُمْ 🍀 نشانه‌ى نيكوكار بودن ، تلاش در راه حقّ و اخلاص است. «جاهَدُوا فِينا- لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ» 🍀خداوند، هم راه قرب را به ما نشان مى‌دهد و هم تا رسيدن به مقصد، دست ما را مى‌گيرد. لَنَهْدِيَنَّهُمْ‌ ... لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ‌
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 میگفت... ✍میزانِ‌ عشق‌ و ایمان‌ و خلوص‌ را در ترازوی رنج می‌سنجند وهرکه ایمانش بیشتر باشد بلایش عظیم‌تر است! ‌‌ 🌷شهید‌آسید‌مرتضی آوینی 🌷 💖 🌷 🌷 🌷🌷
🌷شهدا را میزبان باشیم حتی با ذکرصلواتی 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💖 💚 💖 السَّلاَمُ عَلَى حُجَّةِ الْمَعْبُودِ وَ كَلِمَةِ الْمَحْمُودِ... ✍سلام بر آن مولایی که آینه ی تمام نمای خداست و سلام بر او و بر روزی که تمام خلق در آینه وجود او ، خدا را به تماشا خواهند نشست... ‌💚 این روزها دارم بیشتر فکر میکنم که : 🍀مرحوم شیخ مفید رحمت الله علیه ، چطوری زندگی میکرد که امام زمان(عج) در اولین نامه براش نوشت: 💌 🌺 ما زندگیِ تو را شاهدیم... 🌸 ما عبادت‌های نیمه شب تو را دیده‌ایم... 🌺 ما پسندیدیم تو را... وَ 🍀میخواهیم گاهی با تو درد و دل کنیم ، با تو حرف بزنیم... چه کردی ای شیخ!!؟ ✍ من و ما کجای این رفتار علوی قرار داریم... 💚 💚 💚 َ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 💚 جوانه زدن گلدان کوچکم‌ را می بینی ...!! 💚 در این هوای استخوان سوز اسفند ماه دلم کمی بهار می خواهد ... 💚 نمی آیی!؟ َ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم امروز یه خاطره خارج از عملیات‌های سال ۱۳۶۱ شمالغرب اما کمی تا حدودی مهدوی 💖✋ 🍀 بعدها که به این بخش رسیدم بازم سر جای خودش قرارش میدهم... ان شاءالله
‍ ‌ ‌ 🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت: 🌸چی فکر میکردم چی از آب در آمد ✍گاهی اوقات صبح ها به آسمان خیره میشم ، می بینم دور دست همرزمان با لباس خاکی و سبز،گروهی پرچم به دست و گروهی با برانکارد و گروهی بادگیرهای آبی و سبز در حال رفتن به خط مقدم هستند. 🍀 ناراحت نشید، همیشه اینطوری نیستم ، گاهی اوقات انگاری آسمان و زمین یکی میشن و نفس کشیدن سخت میشه... پسرم گاهی اوقات میگه بابا قرصات رو خوردی ✋😂 🍀شاید باورکنید،شایدنه! اما هنوز هم دلم با همون ستون های پیاده ای هست که به سمت خط و نقطه رهایی درحرکت است و عطر خدا میدهد.میدونید چیه!؟بد جوری احساس تنگ دستی و کوچکی میکنم که دیگه آن روزهای ناب رو نمی بینم و همرزمان نیز یکی پس از دیگری سر به زمین گذاشته و به نوبت و پی در پی رهسپارند. 🍀 اواخرسال ۱۳۶۲ بود لنگرود بودم ومیرفتم بسمت مسجد حقیقت جو برای نماز جماعت در این فکر بودم که چه دعایی رو توقنوت بخونم،! بیادم افتاد حالا که مقداری از جنگ و جبهه دور شدم ، همون دعای نماز جماعت های تو جبهه رو بخونم . آره بهتره بگم : 🌸اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِیّ(عج). 🌸 پروردگارا! شهادت در راه خودت و در رکاب ولیّت، امام مهدی(عج) را روزی مان فرما.  🍀نمی دونم حالا چرا در حین راه رفتن این دعا رو بلند خوندم اما نزدیکی های در مسجد بودم که مقداری از اون رو میخوندم نگو حاج آقا موسوی پشت سرم هستند و دارن وارد مسجد می شن. 🍀از پشت سر دستی بر سرم کشید و گفت مرحبا ، الهی آمین ، از این دعاها در حق ما هم بکن! خیلی خجالت کشیدم ، نزدیک بود آب بشم برم تو زمین ، می خواستم فرار کنم برم یه مسجد دیگه ، اما دیر شده بود. 🍀آقای موسوی دستمو سفت گرفته بود و به سمت داخل مسجد میبرد. در همین حین یکی از بچه ها سر رسید و گفت : حاج آقا پاسدار گیر می اندازین ، اونم از نوعِ جبهه برگشته...😳😍 🍀نگاه حاج آقا به من جلب شد و گفت؛ مگه پاسدار شدی!؟ گفتم بله ، او تنها کسی بود که گفت: خدا رو شکرت که چنین فرزندانی در مسجد حضور دارند... 🍀نماز شروع شد و در قنوت نماز بی اختیار خوندم ربَّنا آتنا في الدُّنیا حَسنه…در واقع برای خودم دعا کردم،!چی فکر میکردم ، و برنامه چیده بودم که چی بگم ، چی از آب در اومد . 🍀عمری گذشت و شد سرگذشت و آن آرزو همچنان در دلمان باقیست،! نمیدونم چراقنوت و نمازم با آرزوهام یکی نشده ، ناخالصی داریم دیگه...😔 🍀 اماخدا جونم خودت میدونی که تلاشم کردم اما آرزو برای بنده گنهکاری چوم من که عیب نیست، هست!؟ راه آسمان هم که بسته نیست ، هست،!؟ پس باز هم دعا کنم و از این دعا دست نکشم ! عنایتی فرما... 🌸 اللهم الرزقنا توفیق الشهادةفی سبیلک بحق الحسین علیه السلام 🍀خدا رو چی دیدی شاید به آرزویمان رسیدیم. چه به بها و چه به بهانه هر کدوم خودش صلاح دونست. خدا عاشق اونایی هست که به مواضع قبلی خودشون بر می‌گردند. ناامید که نیستند هیچ سر بلند هم هستند و... 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگرخداوند متعال مجالی عنایت فرماید. 🌸 ✍نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷