eitaa logo
خاطراتی از دفاع مقدس
45 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
238 ویدیو
28 فایل
برای حفظ و نشر آثار دفاع مقدس و معارف دینی و اسلامی باز نشر با ذکر صلوات آزاد است. سپاسگزارم از همراهی شما
مشاهده در ایتا
دانلود
✍آهای آدم های زمینی ✋🌸 🌸 خدای شما هم، همون خدای ابراهیمه،! ✳️ پس اگه تو آتیش مشکلات افتادی 🍃فراموشش نکن 🍃بهش امید داشته باش 🍃 حتما نجاتت میده ... 📗برگرفته ازسوره‌ مبارک الانبیا آیه شریف ۶۹ 🌸یا انیس المؤمنین ما را آنچنان حفط فرما که: 🍃یادت در دل ، نامت برلب،مهرت در جان ، و عشقت برحیاتمان روشنایی وگرما بخشد✋💖 ✍عید آدینه تون بخیر و سلامتی و نیکی 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌸هوالحکیم 🌸امام خمینی رحمت الله عليه:💖 🌷شهادت امیرالمومنین علیه السلام و نیز حسین علیه السلام و حبس و شکنجه و تبعید و مسمومیت های ائمه علیه السلام همه در جهت مبارزات سیاسی شیعیان علیه ستمگری ها بوده است و در یک کلمه مبارزه و فعالیت های سیاسی بخش مهمی ازمسوولیت های مذهبی است. 📚صحیفه امام، جلد۵، صفحه ۱۸۸ 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌸هوالعزیز 🌸امام خامنه‌ای مدظله‌العالی 💖 🌷 شهادت قلّه است و قلّه بدون دامنه معنا ندارد. هر قلّه‌ای یک دامنه‌ای دارد؛ بسیاری از ماها آرزوی رسیدن به آن قلّه را داریم؛ [خب،] باید از دامنه عبور کنیم، بایستی مسیر را در دامنه‌ی آن قلّه پیدا کنیم و از آن مسیر برویم تا به قلّه برسیم وَالّا رسیدن به قلّه بدون عبور از دامنه ممکن نیست. 🌷این دامنه و این مسیر چیست؟ اخلاص است، ایثار است، صدق است، معنویّت است، مجاهدت است، گذشت است، توجّه به خدا است، کار برای مردم است، تلاش برای عدالت است، تلاش برای استقرار حاکمیّت دین است؛ 🌷اینها است که مسیر را معیّن میکند و اگر شما از این مسیر رفتید، ممکن است به قلّه برسید. 🌷آن کسی که به قلّه میرسد، از اینجا باید برود و از این مسیرها حرکت کند. ۱۴۰۰/۰۷/۲۴ 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸جمعه های مهدوی ✍ شاید یکی از ویژگی‌های یاران اباعبدالله، آموزش یار‌ تنوری بودن را به ماآدم ها در هر دوره و زمانه می آموزد. یعنی باید بفهمیم که: 🍃 "وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ" باشیم! 🍃 "فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ" باشیم! 🍃 سریع مطلب را بگیریم! 🍃 گیج‌بازی هم درنیاوریم! 🌷هنگامی که صدای هلْ مِنْ ناصِرٍ حسین ابن علی با صدایی رسا و بلند شنیده می شد، سلیمان‌ صردخزاعی از یاران و از سابقون بود،همچنانکه از قبل هشدار امام‌ علی علیه‌السلام راهم دریافته بود.به او فرمودند:تو آدمی‌ هستی که خیلی دست دست میکنی وآنقدر گیج بازی درمی آوری تا اینکه به وعده گاه نمی رسی؛! و چنین شد.هر چند بعدا می آید و می خواهد با خون خود و یارانش همان توابین معروف ؛جبران کند، اما دیگر فایده نداشت. و خودشان را به کشتن دادند. 🌷اما در این بين بعضی‌ها زرنگ بودند. وقتی نامه‌ای از امام‌ حسین علیه السلام به حبیب‌بن‌مظاهر رسید که در آن نوشته بود: «مِنَ الغَریب اِلَی الحَبیب.»سریع راه افتاد و شبانه خودش را رساند. نود سال عمر کرده او جزو صحابۀ نبی مکرم اسلام وسپس امامین معصوم بود ، خون نا قابل خود را در راه امام‌ حسین علیه السلام ریخت.سیوالی مطرح است آیا یعنی می‌شود فردی تا این اندازه عاقبت‌به‌خیر شود؟! عمل او از زرنگی اش بود و دست‌دست نکرد.! 🍃نفر بعدی طرماح بود ؛! به امام‌ حسین علیه السلام گفت: «من بروم، برمی‌گردم.» حضرت فرمود: «برو اما زود برگرد.» بعدها توی سرش می‌زد و اشک می‌ریخت و می‌گفت: «نفهمیدم وقتی امام‌ زمانم می‌فرماید برو زود برگرد، یعنی نرو.» اما دیگر فایده نداشت.جا ماند چرا چون دست دست کرد ، چرا چون در زمان مقرر و لحظه موعود گیج زد! 🌷 زهیر آدمی بود که هر جا امام‌ حسین علیه السلام می‌ایستاد، او راه می‌افتاد. می‌خواست کنار امام حسین علیه نباشد. امام او را به خیمه‌اش دعوت کرد. به خیمه رفت، وقتی برگشت، مال و زن و بچه و... را رها کرد؛ یعنی همان‌ چیزهایی که آدم را سنگین می‌کند.تیز بود و وقت شناس ، نه دست دست کرد و نه گیج بازی درآورد. 🌷 حبیب ، زهیر، نافع، مسلم ابن عوسجه و... یاران حسین همه مصداق آیۀ «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ.» بودند. سریع و هوشیارانه لبیک امام‌ زمان خود را با بصیرت و درایت با شجاعت و شهامت و در یک کلام خودمانی هل من ناصر امام‌ زمان خود را روی هوا زدند آسمانی وملکوتی شدند. 🌸همچنین سئوالات دیگری نیز مطرح است. 🍃ما کجای چنین تاریخی ایستاده ایم !؟ 🍃ما برای امام‌ زمان خود چه کرده ایم.!؟ 🍃آیا زندگی مان را با امام‌ زمان خودگره زده ایم.!؟ 🍃آیاجمعه ها به یادامام زمان خودافتاده ایم!؟ 🍃آیا فقط، دعا و ندبه کافیست !؟ 🍃آیا در متن زندگی روزانه خود ازچند و چون و کیفیت ظهور مهدی موعود درس جدیدی آموخته ایم.!؟ 🍃آیا با امام‌ زمان در زندگی خودمان محشور هستیم!؟ 🍃آیا همین مقدار ناچیز و دست و پا شکسته عمل کردن برای شیعه کافیست !؟ 🌸خلاصه و لپ کلام آقا و خانم محترم اگر: 🍃 درست عمل کردیم ! 🍃 دست دست نکردیم! 🍃 گیج بازی در نیاوردیم ! 🍃به موقع و موقعیت شناس بودیم! 🌸 به صورت روزانه ودر زمان ارائه عملکردمان به پیشگاه آقا امام زمان علیه السلام ...اگرایشان خشنود و راضی باشند آنگاه گفته خواهد شد: 🌸امام‌ زمان هم برایتان، دعا گو بوده و حضورش در هر کجا حتی در کنارتان و در صحنه نبرد موثر خواهد بود ولا غیر✋😔 🌸یابن الزهرا سلام✋ 🍃بازهم منم !خاک پایتان دیوانه ای که دلش لک زده برایتان، در فصل خزان ،با دو چشم خیس و پر اشک منتظر شوق دیدارتانم.لطف فرما و آدينه ی آبانم را آباد نما ☺️🌸 🌸آقاجان آدینه امروز عجیب دلم درد شما را دارد و به سویت پر میکشد بیا و با عطرنرگس وجودت، ما را نیز سیراب نما !✋💖 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خداوند متعال فرصتی عنایت فرماید. 🌷 ✍نبی زاده 🌷 را میزبان باشیم حتی با ذکر صلواتی 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
✍سمت راست 🌷شهید علی رضا سیف کار از لشگر ویژه شهدا شهادت ۱۳۶۲/۴/۴ سردشت دوپازا 🌷 🌷 را میزبان باشیم حتی با ذکر صلواتی 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸 امداد رسانی دردرگیری زندان دولتو (بخش اول) ✍شاید در زمان وقوع دفاع مقدس و حضور درآن روزگار، بسیار دیر و به سختی سپری می شد. روزگار این روزهایمان نیز مشخص است، مرورزمان نیزشامل حالمان شده است وبسیاری از لحظات ناب را به دلیل فرتوت بودن و صدمات ناشی از جنگ به دست فراموشی سپرده ایم . 🍃این روزها، به هنگام یاد آوری خاطرات،مگر آنکه جرقه ای توسط همرزمان زده شود و با کمی تامل و مصاحبت، سایه روشن هایی از آن روزگار زیبا و بهتری بدیل را بیاد آوریم. 🍃به هنگام عملیات در نوار مرزی پیرانشهر و برای آزاد سازی منطقه دولتو و زندان مخوف ضد انقلاب داخلی،وضعیت آب وهوایی منطقه عملیاتی نامساعد و شدت سرما به حدی متغیر و نا پایدارگردید که سبب شد تا نیروهای عمل کننده در سخت ترین شرایط ممکن نظامی و عملیاتی در منطقه دست به تک نظامی بزنند. 🍃همین امر و همچنین نداشتن دسترسی مناسب به جاده و حضور ضد انقلاب و آتش پشتیبانی عراقی از احزاب ضد انقلاب و معاند سبب گردید تا مجروحین به سختی به عقبه یگان خودی یعنی همان اورژانس تیپ رسیده و تخلیه مجروحین نیز به کندی و سختی رو برو شود. 🍃اورژانس تیپ با مشکل دیگری هم روبه رو شد. یعنی قبل ازآنکه، مجروح های درگیری شب وصبح روز واقعه عملیات به عقب منتقل شوند،مجروحین کُردبارزانی که باپای پیاده و خودشان به عقب آمده بودند به ما مراجعه میکردند. 🍃مجروحیت بسیاری از آنها سطحی و نیازبه مراقبت آنچنانی نداشت،بارزانی ها بیشتربه خاطر درگیری و عقب نشینی شب و روز عملیات از نظر روانی بیشتروحشت زده بودند تامجروح جنگی ،!همچنین حاضرنبودند مجددا به منطقه عملیاتی وبه واحدهای خودشون برگردند.این امر کار را دو چندان نموده بود. 🍃با توجه به اینکه برخی از آنها فارسی را دست و پاشکسته صحبت میکردند،از مامی خواستند تا آنان را به نزدیک ترین محل استراحت گاهی در پشت جبهه منتقل و اعزام نماییم . 🍃هنوز رزمندگان پیاده و موتور ریزه ی مجروح ما نرسیده بودند وبه مرورزمان و با تاخیر بسیاری از راه میرسیدند.هم بدلیل بدی آب و هوا و ریزش باران و برف و بسیاری از نارسایی های دیگر، از جمله خرابی جاده و درگیری شدید ی و آتش توپخانه ای دشمن بعثی که در منطقه گاهی پراکنده و گاهی هم بسیار دقیق بود. کارامداد رسانی و پشتیبانی را با سختی دو چندان روبرو نموده بود. 🍃زمانی که مجروحین تیپ به عقب تخلیه و به اورژانس تیپ می رسیدند. وضعیت خوبی نداشتند . 🍃لباس هایی که از شب گذشته به شکل های مختلف خیس شده بود و در گل و لای حاصله از کندن سنگر گِلی شده و از شدت سرما تا حدودی یخ زده بود از راه می رسیدند. 🍃مجروحین سر پایی در اولین فوج حضور در اورژانس حتی نای صحبت کردن نداشتند. و بدون کمک قادر نبودند روی پا بایستند و به به همان شکل و با کمک سایر پرسنل غیر امدادگر اورژانس به داخل اورژانس راهنمایی ویا منتقل می شدند. 🍃مجبور شدیم با روشن نمودن چراغ والور دمای چادر را کمی بالا برده ، لباسها ی مجروحین را در آورده و با پتو جنگی تا حدودی از شدت سرما در بدن آنان بکاهیم . 🍃با این حال مجروحین که مدام دندان‌هایشان به هم می خورد قادر نبودند در دقایق اول اسم خود و گردان و دسته را به زبان آورده و حتی برخی از آنان از شدت سرما از حال می رفتند‌ . 🍃چند نفر از مجروحین سرما زده را با تجویز پزشک با زدن آمپول کلسیم کمی بیشتر گرم نمودیم‌ . و برخی از مجروحین که مجروحیت سطحی داشتند را به چادر استراحت خودمان که گرم تر بود منتقل نمودیم. 🍃تقریبا همه چیز از کنترل بهداری چی ها کم کم در حال خارج شدن بود. حتی راننده آمبولانس ها و بچه های تعاون که هنوز کارشان شروع نشده بود . هم کمک می دادند. تا از وضعیت نا بسامان نجات یابیم. 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خداوند متعال بخواهد. 🌷 ✍نبی زاده
🌸يَستَبشِرونَ بِنِعمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لا يُضيعُ أَجرَ المُؤمِنينَ 🌸 ۱۷۱ 🌸دلشادند به نعمت و فضل خدا و این که خداوند اجر اهل ایمان را هرگز ضایع نگذارد. ✍گاهی اوقات درک یک ارزش مثل باز کردن چشمی که می توانست امروز صبح و در آغاز هفته باز نشه چه حس خوبی به آدمی‌ میده ؛! 🍃هرچند هر روز صبح این نعمت رو می بینیم و یا اینکه بازنشدن چشمی رو می بینیم و باز هم در فکر فرو نمیریم عجیبه مگه نه!!؟ 🌸فاعتبروا یا اولی الابصار
🌸هوالعزیز 🌸امام خامنه‌ای مدظله‌العالی 💖 🌸باید تحلیل‌ها و استنتاجهای جامعه‌شناختی و روان‌شناختی روی این خاطره‌نویسی‌ها بر اساس حضور عنصر پُرقدرت دین، انجام بگیرد. 🌸 اینکه این مادر و این پدر آماده هستند که این تک‌پسر را بفرستند به میدانی که ممکن است برنگردد، از چه چیزی ناشی میشود؟ 🌸 این جز با نگاه به دین، به رضای الهی، به ثواب الهی و به وظیفه‌ی دینی از چیز دیگری ناشی میشود؟ ۱۴۰۰/۰۷/۲۴ 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌸هوالحکیم 🌸امام خمینی رحمت الله علیه 💖 🌸جنگ‌هایی که در زمان حیاتشان فرموده‌اند، بعد از اینکه اسباب جنگ فراهم شد برایشان، این جنگ‌ها همیشه با زورمندها بوده است. 🌸 با آنها، مثل و امثال آنها که قدرتمندها بودند، و اینها منافع را، ملت خودشان را، می‌خواستند برای خودشان [غارت‌] بکنند؛ و ظلم و و بی‌عدالتی رایج بوده است. 🌸و جنگ‌هایی که واقع شده،بین بوده و این طبقه سه، این با این زورمندها و اینهایی که میخواستند حق فقرا را بخورند. 📚 منبع: صحیفه امام خمینی (ره)، جلد ۴ صفحه ۲۱۴ 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌸هوالعزیز 🌸امام خامنه‌ای مدظله‌العالی 💖 🌸باید تحلیل‌ها و استنتاجهای جامعه‌شناختی و روان‌شناختی روی این خاطره‌نویسی‌ها بر اساس حضور عنصر پُرقدرت دین، انجام بگیرد. 🌸 اینکه این مادر و این پدر آماده هستند که این تک‌پسر را بفرستند به میدانی که ممکن است برنگردد، از چه چیزی ناشی میشود؟ 🌸 این جز با نگاه به دین، به رضای الهی، به ثواب الهی و به وظیفه‌ی دینی از چیز دیگری ناشی میشود؟ ۱۴۰۰/۰۷/۲۴ 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
خاطراتی از دفاع مقدس
‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸 امداد رسانی
‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸امداد رسانی دردرگیری زندان دولتو بخش دوم ✍این روزها هوا رو به سردی میره و آدم یاد جوانی های خودش میفته که با کمترین لباس و تجهیزات نظامی در قله های مرتفع آذربایجان غربی ،اورامانات با ضد انقلاب داخلی و ارتش بعث عراق می جنگیدند و در این راه حتی از جان مایه گذاشتند و در این راه ثابت قدم ترین آنان به آرزوی دیرینه خود دست یافته اند. خوشا به حالشان و یادشان به خیر... 🍃برای کنترل بیشتر ورود به اورژانس پزشک عمومی را مسئول نظام و ترتیب در ورود و خروج مجروحین قرار دادم تا در روند و اولویت بندی و رسیدگی به وضعیت مجروحین تسریع گردد. 🍃با این حال مجروحین و شهدا به صورت فوج فوج یکی پس از دیگری توسط آمبولانس و گاهی وانت های موجود در منطقه به اورژانس و چادرهای تعاون می رسیدند. 🍃از طرفی بانداژهایی که امدادگرها روی قله و درحین درگیری بر روی زخم های مجروحین بسته بودندو با خون رزمندگان و هوای سرد وبارانی وبرفی درآمیخته و براثر یخ زدگی سخت و غیر قابل جدا سازی شده بود کار را در اورژانس دوچندان سخت نموده بود. این امرسبب می گردید تا پزشکیاران با قیچی ‌ها وتجهیزات پزشکی موجود قادر نباشند بانداژهای چسبیده شده بر روی زخم ها را بریده و مجددا رسیدگی نمایند. 🍃در این زمان بود که مااز قیچی معمولی و چاقو و حتی از انواع کارد اشپزخانه ای برای باز نمودن بانداژ هااستفاده می کردیم. 🍃پوتین های مجروحین را با کارد پاره می کردیم و پای سرما زده ومجروحین را خارج و پس از گرم کردن نسبی با پتو جنگی بسته و در چادر اورژانس مجددا پانسمان می کردیم. 🍃دوتن از مجروحین اعزام شده به اورژانس تیپ از شدت سرما و موج گرفتگی انفجار و خشک شدن شریانهای گردن قادر به صحبت نبودند،ففط لبخند میزدندونگاه میکردند. صحبتهای ما را میشنیدند،اما نمی توانستند صحبت کنند. و مانیز قادر به هیچ کمکی برای این دو همرزم عزیزمان نبودیم . 🍃به توصیه پزشک و جراح اوژانس آنان را در کنار چادر اورژانس نگهداری نمودیم پس ازپانزده تا بیست دقیقه بعد به دیار حق شتافتند و به یاران شهدای کربلایی تیپ ویژه پیوستند. 🍃داخل چادراورژانس که از بهم پیوستن دو چادردرامتدادبه هم استفاده میکردیم از بیرون آن وضعیت بهتری نداشت.آب و گل تا مچ پاهایمان میدویدو تخت های اورژانس تقریبا چهار پنج بندانگشت دست درگل فرو رفته بود.دکترهای اعزامی هم از این وضعیت نامساعد کلافه شده بودند. 🍃هم مجروحیت ها شدید بودو هم ،عموما از سینه به بالازخمی بودندو هم باامکانات موجود قادر به خدمات دهی مطلوب و خوبی نبودیم . 🍃 یک پزشک عمومی و یک جراح داشتیم که دردقایق آخرآمده ودرحین اعزام به منطقه به ما پیوسته بودوبا امکانات موجود تیپ به همان اندازه ای قادر بودند خدمات دهند که پزشکیارها خدمات میدادند. 🍃بهترین کار،بردن مجروحین به شهر و بیمارستان بود.اما عصر و غروب شده بود و به ناچار مجروحین میبایستی تا صبح و تامین جاده و یا اعزام با هلی کوپترهایی که صبح روزبعد میرسیدند. بمانند. ما صبر میکردیم و آنها تحمل و رنج مجروحیت را به جان می خریدند و صبوری میکردند. 🍃به مرورشهدا هم میرسیدند و به چادر تعاون درنزدیکی چادر اورژانس منتقل می شدند. 🍃آنطور که به خاطر دارم یکی از دسته ها نتوانست به هدف مورد نظر داده شده برسد ویک تپه پایین ترمستقر شده بود.ارتباط بی سیم آن هم با بقیه قطع شده و‌زیر آتش دشمن هم بود ؛وقتی ستون موتوری ما وارد عمل می شود به خاطر اینکه آنها را با دشمن اشتباهی نگیرند به دستور فرمانده خود از سنگرها بیرون آمده و ندای الله اکبر سر میدهند تا نیروهای خودی متوجه حضور آنها شوند. 🍃فرمانده آنها نیز به دلیل شدت آتش دشمن از سینه به بالا جسم زیباو رشید خود رااز دست میدهد و شهید میشود درتعاون برای رسیدگی به این شهید بزرگوار غوغایی بود. 🍃بچه های تعاون از بهداری وسایل اضافه میگرفتند و برو بچه های بهداری هم کمک می کردندتا به نحوی مناسب به این شهید بزرگوار رسیدگی شود. 🍃مجروحین وشهدا به گردن ما حق دارندو ما در بهداری تیپ هرگاه عزیزی از دست می رفت و یا قادر به درمان آن نبودیم یا درگیری بود و قادر به تخلیه مجروح به شهر نبودیم . یا شب بودونمیشد عزیزی به عقب اعزام شود و .... شرمنده آنها و خانواده معظم آنها در آینده ای نه چندان دورمیشدیم . 🍃آن دوران به سختی میگذشت ویادآوری آن دوران خود سرگذشتی است از گذشته و ما همچنان درحسرت دوران طلایی در تیپ فاخر ویژه شهدا هستیم و بازمانده از خیل عظیم شهدا 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خدا خواهد. 🌷 ✍نبی زاده
🌸وَ الَّذینَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِم  🌸 ۲۲ ✍  گاهی توی این روزهای بی‌طاقتِ ناشکیب، می شويم به حدی که حتّی گذرِ لحظه‌ها هم برای آدم سخت می‌شود. 🌸 باید نفسی عمیق کشیدو به همه‌ی ناخوشی‌ها وناملایمی‌ها لبخندی زدو گفت: 😊✋ باشد ! فقط به خاطرِ خدا...  🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷