eitaa logo
(✌️#آتاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
4.5هزار دنبال‌کننده
60.9هزار عکس
56.2هزار ویدیو
1.7هزار فایل
https://eitaa.com/joinchat/3122724864Cdeade52bf9 (لینک مادرتلگرام) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://کانال.شهیدنوری https://t.me/Noori82325 #یازهرای_مرضیه #حضرت_زهرا #زهرا #مادر #ایام_فاطمیه #فاطمیه #عزاداری #فاطمه_الزهرا #حضرت_فاطمه #فاطمه_پاره_تن_من_است_هرآنكس_كه.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨ورودی داعش _خروجی FATF 🎬کلیپ فوق العاده مهم و جنجالی از آثار وحشتناک سند FATF که ورود و را کلید زده است. @hoori8232
9.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«امیرآبادی» عضو هیات رئیسه مجلس: 🔹حامیان تضمین می‌دهند با ما مانند برجام رفتار نکنند؟ 🔹چه کسی تضمین می‌کند با پیوستن به CFT می‌توانیم تحریم ها را دور بزنیم؟ @hoori8232
♦️دلار سقوط کرد، چرا قیمت‌ها بالا ماند؟/دست زیاده‌خواهان هنوز در جیب مردم است روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: 🔹در روزهای اخیر، قیمت ارز و سکه سیر نزولی داشته و امیدهایی پدید آمده و به تبع آن، قیمت بعضی کالاهای مصرفی نیز کاهش یافته ولی هنوز کاهش قیمت‌ها راضی‌کننده نیست 🔹کوتاهی در برخورد با فرصت طلبان و سوءاستفاده گران هنوز هم ادامه دارد، قیمت‌هایی که به بهانه افزایش قیمت ارز در هفته‌ها و ماه‌های اخیر بالا برده شده‌اند هنوز هم بالا نگهداشته می‌شوند. 🔹این عادت بسیار زشت در عده‌ای از کسبه کشور ما وجود دارد که وقتی قیمت کالایی را بالا می‌برند حتی اگر علت آن افزایش قیمت از بین برود نیز حاضر نیستند به قیمت قبلی برگردند. @hoori8232
بعداین‌همه‌حرف‌خوشبوکنیدفضارا به عطر دل نشین 🍃🌹اَللهُمَّ صَلِ عَلی مُحَمَّد وَ آل مُحَـــمَّد وَ عَجِّـــــل فَرَجَهُـــــم وَالعَن اَعدائـــــهُم اَجمَعین🌹🍃 @hoori8232
1_22501570.mp3
5.17M
🎙بدون ترک گُنه انتظار بی معناست... ( "عج") 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی ‌🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://کانال.شهیدنوری @hoori8232
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حسن عباسی: با تصویب FATF همه پاسداران سپاه را باید تحویل آمریکا بدهیم😱 🔻کمک‌های مردم به کمیته امداد مصداق تأمین مالی تروریسم به شمار می‌رود...😳 🍂🍂🍃🍂🍃🍃🍂🍃🍂🍃🍂 @hoori8232
1_28154427.xlsx
28K
شماره های تلفن نمایندگان مجلس👆
(✌️#آتاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
شکستن نفس باران شديدي در تهران باريده بود. خيابان 17 شهريور را آب گرفته بود. چند پيرمرد ميخواستند به سمت ديگر خيابان بروند مانده بودند چه کنند. همان موقع ابراهيم از راه رسيد. پاچه شلوار را بالا زد. با کول کردن پيرمردها، آنها را به طرف ديگر خيابان برد. ابراهيم از اين کارها زياد انجام ميداد. هدفي هم جز شکستن نفس خودش نداشت. مخصوصاً زماني که خيلي بين بچه ها مطرح بود!٭٭٭همراه ابراهيم راه ميرفتيم. عصر يک روز تابستان بود. رسيديم جلوي يک کوچه. بچه ها مشغول فوتبال بودند. به محض عبور ما، پسر بچه اي محکم توپ را شوت کرد. توپ مستقيم به صورت ابراهيم خورد. به طوري که ابراهيم لحظه روي زمين نشست. صورت ابراهيم سرخ سرخ شده بود. خيلي عصباني شدم. به سمت بچه ها نگاه كردم. همه در حال فرار بودند تا از ما کتک نخورند. ابراهيم همينطور که نشسته بود دست کرد توي ساك خودش. پلاستيک گردو را برداشت. دادزد: بچه ها کجا رفتيد؟! بياييد گردوها رو برداريد! بعد هم پلاستيک را گذاشت کنار دروازه فوتبال و حرکت كرديم. توي راه با تعجب گفتم: داش ابرام اين چه کاري بود!؟ گفت: بنده هاي خدا ترسيده بودند. از قصدکه نزدند. بعد به بحث قبلي برگشت و موضوع را عوض کرد! اما من مي دانستم انسانهاي بزرگ در زندگيشان اينگونه عمل ميکنند.٭٭٭در باشگاه كشتي بوديم. آماده ميشديم براي تمرين. ابراهيم هم وارد شد. چند دقيقه بعد يکي ديگر از دوستان آمد. تا وارد شد بي مقدمه گفت: ابرام جون، تيپ وهيکلت خيلي جالب شده! تو راه كه مي اومدي دو تا دختر پشت سرت بودند. مرتب داشتند از تو حرف ميزدند! بعد ادامه داد: شلوار و پيراهن شيك كه پوشيدي، ساک ورزشي هم که دست گرفتي. کاملاً مشخصه ورزشکاري!به ابراهيم نگاه كردم. رفته بود تو فكر. ناراحت شد! انگار توقع چنين حرفي را نداشت. جلسه بعد رفتم برای ورزش. تا ابراهيم را ديدم خنده ام گرفت! پيراهن بلند پوشيده بود و شلوار گشاد! به جاي ساك ورزشي لباسها را داخل کيسه پلاستيكي ريخته بود! از آن روز به بعد اينگونه به باشگاه می آمد!بچه ها ميگفتند: بابا تو ديگه چه جور آدمي هستي؟! ما باشگاه مييايم تا هيکل ورزشکاري پيدا کنيم. بعد هم لباس تنگ بپوشيم. اما تو با اين هيکل قشنگ و رو فُرم، آخه اين چه لباس هاییهکه ميپوشي؟!ابراهيم به حرفهاي آنها اهميت نميداد. به دوستانش هم توصيه ميکرد که: اگر ورزش براي خدا باشد، ميشه عبادت. اما اگه به هر نيت ديگ هاي باشه ضرر ميکنين.٭٭٭توي زمين چمن بودم. مشغول فوتبال. يکدفعه ديدم ابراهيم در كنار سكو ايستاده. سريع رفتم به سراغش. سلام کردم و باخوشحالي گفتم: چه عجب، اين طر فها اومدي؟! مجله اي دستش بود. آورد بالا و گفت: عکست رو چاپ کردن! از خوشحالي داشتم بال در میآوردم، جلوتر رفتم و خواستم مجله را از دستش بگيرم. دستش را كشيد عقب و گفت: يه شرط داره! گفتم: هر چي باشه قبول دوباره گفت: هر چي بگم قبول ميکني؟ گفتم: آره بابا قبول. مجله را به من داد. داخل صفحه وسط، عکس قدي و بزرگي از من چاپ شده بود. در كنارآن نوشته بود: «پديده جديد فوتبال جوانان » و کلي از من تعريف کرده بود.کنار سكو نشستم. دوباره متن صفحه را خواندم. حسابي مجله را ورق زدم. بعد سرم را بلند کردم و گفتم: دمت گرم ابرام جون، خيلي خوشحالم کردي، راستي شرطت چي بود!؟ آهسته گفت: هر چي باشه قبول ديگه؟ گفتم: آره بابا بگو، کمي مکث کرد و گفت: ديگه دنبال فوتبال نرو!! خشکم زد. با چشماني گرد شده و با تعجب گفتم: ديگه فوتبال بازي نکنم؟! يعني چي، من تازه دارم مطرح ميشم!!گفت: نه اينکه بازي نکني، اما اينطوري دنبال فوتبال حرف هاي نرو. گفتم: چرا؟! جلو آمد و مجله را از دستم گرفت. عکسم را به خودم نشان داد و گفت: اين عکس رنگي رو ببين، اينجا عکس تو با لباس و شورت ورزشيه. اين مجله فقط دست من و تو نيست. دست همه مردم هست. خيلي از دخترها ممکنه اين رو ديده باشن يا ببينن.بعد ادامه داد: چون بچه مسجدي هستي دارم اين حرفها رو میزنم. وگرنه کاري باهات نداشتم. تو برو اعتقادات رو قوي کن، بعد دنبال ورزش حرف هاي برو تا برات مشکلي پيش نياد. بعد گفت: کار دارم، خداحافظي کرد و رفت.من خيلي جا خوردم. نشستم و کلي به حر فهاي ابراهيم فکر کردم. از آدمي که هميشه شوخي ميکرد و حرفهاي عوامانه ميزد اين حرفها بعيد بود.هر چند بعدها به سخن او رسيدم. زماني که ميديدم بعضي از بچه هاي مسجدي و نمازخوان که اعتقادات محکمي نداشتند به دنبال ورزش حرف هاي رفتند و به مرور به خاطر جو زدگي و... حتي نمازشان را هم ترک کردند! @hoori8232
تبدیل عکس به نقاشی.apk
4.59M
🔰عکس فانتزی برای عزیزانت بساز 📌پیشنهاد ویژه ⬇️دانلود مستقیم