••
.
نزار قبانی برای همسرش که تو یه حمله تروریستی جان میده این طور می نویسه:
بلقیس...
رفته بودی انار بخری...
دانههایت را آوردند!
#نزار_قبانی
#ارسالی_شما 🌱
.
•••
•📸۱۴۰۲/۷/۲۶•
.
از داستانای فسقلیام:
مثلا حواست نیست، میان از خوراکیاشون توی کیفت میریزن..(:🤍
بعد از خندههای ریزشون متوجه میشی کارِ کی بوده...
در نهایتِ معصومیت به معنای عشق
#معلم
.
•••
••
.
پیر شدن مزایا و معایبی داره؛
مثلاً اینکه کلمات روزنامه رو از نزدیک نمیبینی، ولی احمقها رو از دور تشخیص میدی! :)
.
•••
••
.
چگونه میشود به شاخهٔ شکسته فهماند
که باد عذرخواهی کرده است...؟
#محمود_درویش
.
•••
••
.
🌧 پنجره را باز کن
و از این هوای مطبوع بارانی لذت ببر.
خوشبختانه باران ارث پدر هیچکس نیست!
#حسین_پناهی
.
•••
Ahmad-Saeedi-Hey-Baroon-320.mp3
7.5M
•🎧•
.
اے بارون
بزن که نم نمت شبیہِ بغضمه..
#احمد_سعیدی
.
•••
••
.
📓داخل کتابِ "موضوع یک جراحت و زخم روحی است" نوشته:
گفتم: موضوع خیلی مهمی است!
پرسید: خبرِ مرگ کسی را میخواهید بدهید؟
گفتم: نه، اما تقریبا در همین حدود...
گفت: آیا کسی تصادف سختی کرده است؟
گفتم: نه، یک جراحت درونی است.
با صدایی که حالا قدری ملایمتر شده بود، گفت: که این طور، یک خونریزی داخلی بوده است؟
گفتم: نه، یک جراحت و زخم روحی است، موضوعی کاملا روحی!
ظاهرا کلمه روحی برای او کاملا غریبه بود، زیرا سکوت سختی کرد
.
•••