بچه‌تر که بودم برف که شدید میبارید بابا میگفت بگیرین تخت بخوابین فردا حتما تعطیله؛ اون شبا دیرتر میخوابیدیم و بیشتر میزدیم توی سر و کله‌ی هم، دلمون قرص بود که حرفِ بابا حرفه، تعطیلیم فرداش! صبحش ز غوغای جهان فارغ لنگ‌ظهر بیدار میشدیم سر سفره صبحونه‌ی دورهمی، فرقی نمیکرد چقد برف باریده بود و چه حالِ بدی داشت آسمون، حالِ دل ما خوب بود؛ این روزا با اینکه دردا و گرفتاریا بزرگتر شدن باهامون ولی هنوزم به یه دلخوشیِ ساده و کم نیازداریم، یه حالِ خوش کوچیک، شبیه خبرِ تعطیلی مدرسه از زبون بابامون تو یه شب برفی! - طاهره‌آباذری‌ @Miraclee 🌿

شبتون درگیرِارامش✨

صبحتون‌بدونِ‌غم🌱'

مشکل دقیقا از اونجا شروع شد که ما برای هرچی میخوایم تلاش و برنامه‌ریزی میکنیم و اونارو مورد توجه ویژه قرارمیدیم و وقتی بدستشون اوردیم نسبت به اونا بی‌اهمیت میشیم؛ درحالی‌که تلاش برای نگهداری مهم‌تر از تلاش برای بدست‌اوردنه؛ گاهی آدمای مورد علاقه‌مونو به سختی بدست میاریم و بعد نسبت بهشون سرد و بی‌اهمیت میشیم، فکرمیکنیم حالا که اومدن موندگار هم هستن اما نه، تو چشم بهم‌زدنی همه‌رو ازدست میدیم و با ناراحتی و خستگی تنها میمونیم.. @Miraclee 🌿

نیازدارم هرچیزی که تو مغزم بهش فکرمیکنم واقعی شه . @Miraclee 🌿

چقدر از عمرتونو تلف كردين تا تاييدِ بقیه‌رو بگیرین؟ چه مدت از زندگيتون تو استرسِ موردتوجه نبودن گذشت؟ چقدر به خودتون فشار آوردين تا از قضاوت منفىِ آدما در امان باشين؟ حالا سوال اصلى اينه چقدر موفق بودين؟ اونايى‌كه میخواستن قضاوتتون كنن اينكارو كردن، اونايى‌كه قبولتون نداشتن ممكنه همچنان هم همينطور باشن؛ حالا كه چى؟ به نظرتون درسته كه تمامِ عمرمون حروم شه تا دونفر لبخندبزنن اونم كسایی‌كه امروز هستن و ممكنه فردا نباشن؛ پس بیخیال زندگیتو بچسب.. @Miraclee 🌿

آدمارو ذخیره نکنین برای روز مبادا؛ اگه برای کسی نصف‌ و نیمه‌این اون تمامش رو براتون خرج میکنه، تو آب‌نمک نخوابونینش؛ هی نگین اگه هیچکس هم نباشه این آدم هس که تمامِ خودشو پای من میذاره، آدما یه‌روز ته میکشن بی‌اینکه بفهمین، و زمانی به خودتون میاین که دیگه هیچ راهی برای بازگردوندنِ آدمی نیس که احساسش رو صادقانه خرجتون کرده بود.. @Miraclee 🌿

شبتون درگیرِارامش✨

صبحتون‌بدونِ‌غم🌱'

هیچکس زرنگ نیس؛ هممون بازیچه‌ایم، تو منو بازی میدی، و خودت توسط کس دیگه‌ای بازیچه میشی؛ زرنگ‌ترین آدما هم بازیچه‌ی ضعیف‌ترینا میشن، همونایی که حتی فکرشم نمیکردن ازشون پا بخورن؛ نوبتِ من رسید، نوبت تو هم میرسه، پس باکی نیس... @Miraclee 🌿

نیازدارم یکی همین‌روزا پیداش بشه بم بگه: من حواسم به همه‌چی بود، تو زیادی خسته‌شدی، بقیشو بسپار به من . @Miraclee 🌿

گفتیم نمیگذره، گذشت، گفتیم مگه میشه؟ شد، گفتیم مگه ممکنه؟ ممکن بود، گفتیم باورم نمیشه باورمون شد، گفتیم نمیگذرم گذشتیم، گفتیم نمیبخشم بخشیدیم، گفتیم تنهایی‌ مگه میشه؟ تنهایی شد؛ هرچی گفتیم و فکرکردیم طورِ دیگه‌ای شد، باور پشتِ باور یا قوی‌تر شد یا نابودشد و ازبین رفت؛ این شدن و نشدنا شد تا بشینیم گوشه‌ی زندگی پا رو پا بندازیم بزنیم رو شونه‌ی خودمون که تونستیم میونِ این شدن و نشدنا تبدیل به آدم بهتری بشیم، پس بیخیال‌باش و زندگیتو هرجور دوست‌داری بگذرون... @Miraclee 🌿