eitaa logo
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
106 دنبال‌کننده
498 عکس
615 ویدیو
5 فایل
*گاهی می‌نویسم...* ارتباط با ادمین: @MohammadMahdi_BORHAN
مشاهده در ایتا
دانلود
بگذار تا مقابل روی تو بگذریم دزدیده در شمایلِ خوبِ تو بنگریم شوق است در جدایی و جور است در نظر هم جور به که طاقت شوقت نیاوریم روی ار به روی ما نکنی حکم از آن توست بازآ که روی در قدمانت بگستریم ما را سریست با تو که گر خلق روزگار دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم «ما با توایم و با تو نه‌ایم اینْت بُلعجب در حلقه‌ایم با تو و چون حلقه بر دریم» نه بوی مهر می‌شنویم از تو ای عجب نه روی آن که مهر دگر کس بپروریم از دشمنان برند شکایت به دوستان چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم ما خود نمی‌رویم دوان در قفای کس آن می‌برد که ما به کمند وی اندریم سعدی تو کیستی که در این حلقه کمند چندان فتاده‌اند که ما صید لاغریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سورة الحجر: فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ (98) وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ (99) سورة النحل: [بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ] أَتَىٰ أَمْرُ اللَّهِ فَلَا تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ [وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ] (1)
هدایت شده از خلوتکده مستان
شماره : ۶۳۲ افسرده ایم و خسته دل از هرچه هست و نیست شاید به بویِ زلفِ تو، خود را دوا كنیم http://eitaa.com/joinchat/2857959535Cb745d2da40
گفتی ز خاک بیشترند اهل عشق من از خاک بیشتر نه که از خاک کمتریم
هدایت شده از خلوتکده مستان
شماره : ۶۳۴ گرچه تو دُوری از بَرَم، هَمرهِ خویش می‌بَرَم شب همه شب به بسترم، یادِ تو را به جایِ تو http://eitaa.com/joinchat/2857959535Cb745d2da40
Homayoun Shajarian _ Souvashoun (128).mp3
7.31M
🔰 سُـو٘ٓوَشُـوْٓںْ… (جان پدر کجاستی؟) 🗣 از متفاوت ترین آثار: 📖 شعر از: پوریا سوری پ.ن: تا گوش کنید...
هدایت شده از خلوتکده مستان
شماره : هرکس به رَهِ حسین بشتافته است آقاییِ عالمین را یافته است در خلق، حسین بن علی ، بی همتاست این تافته را خدا، جدا بافته است صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین http://eitaa.com/joinchat/2857959535Cb745d2da40
"یاران به نیمه راه زدند و همین منم کاین ره، تمام می‌سپرم، پابه‌پای خود"
شب را، کنار صبح نوشتم به پای خود با آفتاب سر زدم از پرسه‌های خود 💠یاران به نیمه راه زدند و همین منم کاین ره، تمام می‌سپرم، پابه‌پای خود💠 من ناگزیر خویشتنم، بی ره گریز هرگز کسی مباد چون من، مبتلای خود خو گیر دوزخم، به بهشتم مخوان که من عمری همین نفس زده‌ام، در هوای خود آن دم که پا به عرصه نهادم، گریستم یعنی هم از نخست گرفتم عزای خود دیری غریبوار به هر در زدم، ولی هرگز نیافت غربت من، آشنای خود نازک‌تر از گلی به تو باید نگفت، اگر پس من کجا به شکوه برم، ماجرای خود؟ شیطان مگر خرید مرا روزِ سرنوشت؟ کاین سان از او به شعر گرفتم بهای خود جای غزل که نامه‌ی مهرم، برای توست این بار، سوک‌نامه نوشتم برای خود پایانه‌ی جوانی‌ام، آغاز ماجراست در ابتدای عشقم، در انتهای خود
هدایت شده از امیرحسین ثابتی
آشوبِ جهان و جنگِ دنیا به کنار بحرانِ ندیدنِ تو را من چه کنم... ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سورة إبراهيم: وَسَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ دَائِبَيْنِ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ (33) وَآتَاكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِن تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا[ إِنَّ الْإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ] (34)