هیچوقت نمیتونین درک کنید با گریه تست زدن و درس خوندن،
شبا کابوس دیدن و توقع زیاد اطرافیانتون،
یعنی چی، تا اینکه کنکوری بشید.
سرم درد میکنه، چشام میسوزه، فکر آینده مغزمو داره میجوعه، فردا آزمون دارم، کتابای نخوندهام جلو چشامن،
و من ؟ دلم میخواد همه چیو آتیش بزنم.
امروز بچه ها گفتن بیمارستان شهید بهشتی رو گاز زدن،
اومدم بگم برم زنگ بزنم زنعمو ببینم حال عمو که خوبه ؟ چیزیش نشده ؟
دو دیقه بعد یادم افتاد عمو خیلی وقته تو اون بیمارستان لنتی نیست :))