هدایت شده از 【 ݥڪٺݕۮࢪسشۿۮݳ🇵🇸 】
اینجا داره زندگی نامه شهیدحججی رو از زبان همسرش پارت گذاری میکنه😍😍👇
https://eitaa.com/joinchat/45089016Cfd8fb9677f
داستان ازدواج عاشقانه شهید محسن حججی و همسرش😇💕
(رمانش سنجاق شده توی کانال)
#فورهمسنگری
حالا بینِ تموم این حرفایی که میزنیم ؛
باید بگم مراقبِ اونی که دوستون داره
باشید و وقتی باهاتون صحبت میکنه !
مھربونتر جواببدین :))
اگهپیامهکهدوبارهاونپیامارومیخونه
اگهحرفه؛ساعتهامیشینهومرورمیکنه
اره خلاصه؛میشکنه . .🌚:>>
#عاشقانه♥️
هدایت شده از ⌝ناحِلھ|🇵🇸Naheleh⌞
یہبندهخدایۍمۍگفت :
خدایاماروببخش
کہتوۍانجامکارخوب
یاجارزدیم!
یاجازدیم..
#دیالوگِ_خود_نویس
زنگ زده بود حالم رو بپرسه
گفتم:خوبی؟همه چیز رو به راهه
میتونستم لبخندی که پشت تلفن واسه نگرانیم میزنه حس کنم
گفت:آره همه چیز خوبه نگران هیچی نباش
گفتم:نگرانت نیستما الکی به دلت صابون نزن
خندید و گفت:اخ اخ اخ الان که فکرمیکنن میبینم بازوم خراش برداشته
قشنگ حس کردم بدنم بی حس و سرد شد با صدای لرزون گفتم:واقعا حالت خوبه؟!
انگار نگرانیم رو فهمید که دوباره تک خنده ای کرد گفت:دیدی نگران شدی
ولی میدونستم داره آماده میکنه منو که خبرای بدش رو بده
گفتم:جون من راستش رو بگو حالت خوبه مشکلی نداری؟!
صدای ناراحتش اومد که گفت:چرا قسم میدی؟!گفتم که یک خراش کوچیک رو بازومه چیزی نیست فقط یکم پام لنگ میزنه کبود شده چون از دیوار افتادم پایین
نفسی کشیدم گفتم:توروخدا خیلی مراقب خودت باش چند وقته بدجور نگرانتم حتی شده نصف شبا از خواب بیدار میشم یهویی احساس میکنم قلبم داره...
هنوز حرفم کامل نشده بود که گفت:نگران من نباشی ها به فکرخودت باش زودی میام نگران نباش
حالا که جانان من شدی مراقب جانم باش
خندیدم دیوانه ای نثارش کردم که گفت:خانم چرا به خانم من فحش میدی؟
گفتم:من کی فحش دادم
گفت:اخه خانمم این جمله رو یادم داده
لبخندی زدم و گفتم:آلله سَنی مَنهَ چوخ گورمَسین
جوابم یک جمله بود:ستاره لر میلیون لارجا سَن ایسه بیر دنه سَن...(:'!♥️