نهج البلاغه
💠سخن امام علی علیه السلام درمورد بخل 🔹 بخل سبب مىشود كه بسيارى از منابع اقتصادى از گردش تجارى
💠🔹داستانهايى كه از بخيلان و سخاوتمندان در تاريخ مانده دليل روشنى بر گفتار امام عليه السلام است، هرچند گاهى اين داستانها مبالغه آميز است؛ از جمله دربارۀ «محمد بن يحيى» كه بر خلاف باقى برامكه فوق العاده بخيل بود نوشتهاند كه پدرش به يكى از خواص او گفت: تو چگونه از دوستان نزديك «محمد بن يحيى» هستى در حالى كه لباست پاره شده؟ گفت: سوزنى كه پارگى لباس را با آن بدوزم ندارم و اگر «محمد بن يحيى» خانهاى داشته باشد به وسعت فاصلۀ ميان بغداد و نوبه مملو از سوزن سپس جبرئيل و ميكائيل نزد او آيند و يعقوب نبى را به عنوان ضامن حاضر كنند و از او بخواهند سوزنى به عنوان عاريت دهد تا پيراهن پاره شدۀ يوسف را بدوزند او هرگز چنين كارى نخواهد كرد
#حکمت_3
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين عبارات نورانى و آنچه در ذيل آن آمده بر چهار مطلب تأكيد مىكند: نخست مىفرمايد: «سينۀ عاقل گنجينۀ اسرار اوست»؛ (صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ) . يعنى همانگونه كه صاحبان ثروت اشياء قيمتى را در صندوقهاى محكم نگاهدارى مىكنند، انسان عاقل نيز بايد اسرارش را در دل خود پنهان دارد، چرا كه اسرار او اگر به دست دوست بيفتد گاه سبب ناراحتى اوست و اگر به دست دشمن بيفتد ممكن است سبب آبروريزى او شود. به علاوه بعضى از اسرار ممكن است با سرنوشت ملتى ارتباط داشته باشد كه اگر بىموقع فاش شود سبب خسارت عظيمى براى جامعه گردد
#حکمت_6
🔶 @Nahj_Et
💠 در نهجالبلاغه همهی ابعاد یک شخصیت والای انسانی وجود دارد. از معرفت، از اخلاق، از خصلتهای ویژهی یک انسان منهای آموزشهایی اسلامی و از اخلاق ویژه و والایی که فقط اسلام به انسانها تعلیم داده. یک انسان کامل در نهجالبلاغه مجسم میشود و آن انسان کامل خودِ امیرالمؤمنین است.
۱۳۶۳/۰۱/۲۶
.
🔶 @Nahj_Et
شخصی از حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) از قدرت و استطاعت سؤال کرد ✨ ⤵️
( #قسمت_اول ) 🌷
✨در تحف العقول صفحه 468 ضمن حدیث مفصلی از امام هادی (ع) که مینماید
📝رسالهای است که امام در موضوع جبر و تفویض و عدل به گروهی از شیعیان نوشته است1، مینویسد :
🧔شخصی از حضرت امیر المؤمنین علی (علیه السّلام) از قدرت و استطاعت سؤال کرد که آیا انسان قدرت و استطاعت دارد و کارها را با قدرت و استطاعت خود میکند یا فاقد قدرت و استطاعت است؟
☝️و اگر قدرت و استطاعت دارد و کارها را با حول و قوّه خود میکند، پس دخالت خداوند درکاری که انسان به قدرت و استطاعت خود میکند چگونه است؟
⚠️از متن حدیث چنین استفاده میشود که سؤال کننده معتقد بوده که انسان دارای قدرت و استطاعت هست و کارها را با قدرت و استطاعت خود میکند؛ بنابر این دخالت تقدیر الهی برایش غیر مفهوم بوده است.
💟امام به او فرمود:
سألت عن الاستطاعة، تملکها من دون اللّه او مع اللّه؟
تو از استطاعت سؤال کردی. آیا تو که مالک این استطاعت هستی، به خودی خود و بدون دخالت خداوند صاحب این استطاعتی یا با شرکت خداوند صاحب آن هستی؟
🤔سؤال کننده در جواب متحیر ماند چه بگوید..
{ #ستاد_مطهری ادامه دارد💫}
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين سخن پرمعناى خود به سه نكتۀ مهم اشاره مىكند. نخست مىفرمايد: «ترس (نابجا) با نااميدى مقرون است»؛ (قُرِنَتِ الْهَيْبَةُ بِالْخَيْبَةِ) . بدون شك ترس از عوامل و اشياى خطرناك، حالتى است كه خداوند در انسان براى حفظ او آفريده است. هنگامى كه حادثۀ خطرناكى رخ مىدهد يا موجود خطرناكى به انسان حمله مىكند و خود را قادر بر دفاع نمىبيند ترس بر او غالب مىشود و خود را به سرعت از صحنه دور مىسازد اينگونه ترس منطقى و موهبت الهى براى حفظ انسان از خطرات است. هر گاه سيلاب عظيمى حركت كند و انسان خود را در مسير آن ببيند و بترسد و با سرعت خود را كنار بكشد چه كسى مىگويد اين صفت مذموم است؟ ترس بجا سپرى است در برابر اينگونه حوادث. ولى ترس نابجا كه ناشى از توهم يا ضعف نفس يا عدم مقاومت در مقابل مشكلات باشد به يقين مذموم و نكوهيده است و اينگونه ترسهاست كه انسان را از رسيدن به مقاصد عاليه باز مىدارد.
#حکمت_21
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹🌴حضرت علی علیهالسلام ✉️نامه بیست و سه پس از آنکه ضربت خورد پندهای جاودانه سفارش من برای شم
💠🔹شرحی بر نامه بیست و سه نهجالبلاغه
از سخنان امام(علیه السلام) است که پس از ضربت ابن ملجم ملعون و قبل از شهادتش به عنوان وصیّت بیان فرمود
این وصیّت نامه در عین اختصار از چهار بخش تشکیل شده است.
در بخش اوّل، امام(علیه السلام) توصیه به تمسک به دو رکن مهم اسلام، توحید و نبوّت کرده و مى فرماید:
هیچ گونه شرک به زندگى خود راه ندهید و سنّت پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) را ضایع مکنید.
در بخش دوم، از دوران زندگانى خود سخن مى گوید و آن را به سه مرحله تقسیم مى کند که هر یک در مقایسه با دیگرى درس عبرتى است براى مخاطب و مى فرماید: روزى که سالم بودم و روزى که در بسترم و روزى که از میان شما مى روم سه روز عبرت انگیز است.
در بخش سوم، امام(علیه السلام) طرز رفتار با قاتلش را که آمیخته با نهایت محبّت و عطوفت است، بیان مى کند
که اگر زنده بماند، او را عفو خواهد کرد و اگر از بستر شهادت برنخیزد، گرچه اولیاى دم مى توانند قصاص کنند،
باز هم توصیه به عفو مى فرماید.
در بخش چهارم چگونگى برخورد خود را با مرگ شرح مى دهد و مى فرماید: من هرگز مرگ (شهادت) را ناخوش نداشتم و همچون تشنه اى که به سرچشمه مى رسد از ورود به آن شادم.
#نامه_23
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين سخن پرمعناى خود به سه نكتۀ مهم اشاره مىكند. نخست مىفرمايد: «ترس (نابجا
💠🔹به همين دليل از قديم گفتهاند: شجاعان اند كه به موفقيتهاى بزرگ دست مىيابند. شاعر مىگويد: مَنْ رٰاقَبَ النّٰاسَ مٰاتَ هَمّاً وَ نٰالَ بِاللَّذةِ الْجَسُورُ «كسى كه ملاحظۀ سخنان اين و آن كند (و از آن بترسد) از غصه مىميرد؛ ولى افراد جسور و شجاع به لذات و كاميابىها مىرسند». واژۀ «هيبه» گاه به معناى شكوه و جلال آمده كه موجب خوف ديگران مىشود و گاه به معناى ترس است و در جملۀ بالا معناى دوم اراده شده است آن هم ترس بيجا، و واژۀ «خيبة» به معناى خسران و شكست و ناكامى و محروميت است و اين دو همواره با هم قرين اند و به اين ترتيب امام مىخواهد پيروان خود را به شجاعت در تمام امور دعوت كند. در جملۀ كوتاه و پرمعناى دوم مىفرمايد: «كمرويى با محروميت همراه است»؛ (وَ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ) . حياء مانند هيبت دو معناى باارزش و ضد ارزش دارد؛ حياى ارزشمند آن است كه انسان از هر كار زشت و گناه و آنچه مخالف عقل و شرع است بپرهيزد و حياى ضد ارزش آن است كه انسان از فراگرفتن علوم و دانشها و يا سؤال كردن از چيزهايى كه نمىداند يا احقاق حق در نزد قاضى و جز او اجتناب كند، همان چيزى كه در عرف، از آن به كمرويىِ ناشى از ضعف نفس تعبير مىشود
#حکمت_21
🔶 @Nahj_Et
💠ما میتوانیم پایههای اعتقاد کامل و جامع به اسلام را در این کتاب [نهجالبلاغه] پیدا کنیم. این کتاب وقتی در کنار قرآن قرار بگیرد، یقینا تالی قرآن است. یعنی ما دیگر کتابی نداریم که دارای این حد از اعتبار و جامعیت و قدمت باشد.
۱۳۶۴/۰۱/۱۹
🔶 @Nahj_Et
💠نمازشب در کلام امیرالمؤمنین علیه السلام؛
🔹اى بندگان خدا ! از خدا بترسيد، همانند ترسيدن خردمند كه انديشه (قيامت ) او را به خود مشغول كرده ، و ترس از خدا جسمش را رنجور ساخته ، و شب زنده دارى ، (براى عبادت ) خواب اندك او را گرفته ، و اميد به حق ، او را در نيم روز نگاه داشته بى توجهى به دنيا خواهش هاى نفس را از او دور كرده است.
🔹او پيوسته ذكر خدا بر زبانش جارى است و ترس (از خدا) را براى امنيت (روز رستاخيز بر همه چيز) مقدم داشته است.
📚نهج البلاغه #خطبه_82
🔶 @Nahj_Et