🔹قَالَ علیه السلام وَ مَدَحَهُ قَومٌ فِی وَجهِهِ فَقَالَ أللّهُمّ إِنّکَ أَعلَمُ بیِ مِن نفَسیِ وَ أَنَا أَعلَمُ بنِفَسیِ مِنهُم أللّهُمّ اجعَلنَا خَیراً مِمّا یَظُنّونَ وَ اغفِر لَنَا مَا لَا یَعلَمُونَ
🔹امام (علیه السلام) را گروهی رودررو ستایش کردند آن بزرگوار فرمود: (خدایا نسبت به من از من داناتری و من به خودم از آنان آگاهترم، خدایا ما را بهتر از آنچه دیگران گمان می برند، قرار بده، و آنچه را که درباره ی ما نمی دانند نادیده بگیر و بیامرز.) با این سخن، امام (علیه السلام) نفس خود را در برابر ستایشی که موجب خودپسندی می گردد، شکسته و بعد از خداوند درخواست کرده تا درجه ی نیکی او را بالاتر از آنچه دیگران درباره ی او گمان دارند قرار دهد، و عیبهای او را که از آن ناآگاهند، بیامرزد. اگر کسی اشکال کند که امام (علیه السلام) معصوم از گناه است، چگونه از او گناهی سر می زند تا طلب آمرزش کند؟ در پاسخ می گوییم: قبلا بیان کردیم که عیب و نقص امثال آن حضرت و آنچه را که درباره ی امثال او گناه می نامند، از باب ترک اولی است نه از گناهان معمولی که معصوم و مبرا از آنهاست.
📙شرح#حکمت_100
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص105
🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️محدود بودن زندگى دنيا
🪐وَ جَعَلَ لِکُلِّ شَيْء قَدْراً، وَ لِکُلِّ قَدْر أَجَلا، وَ لِکُلِّ أَجَل کِتَاباً
🌎خداوند براى هر چيز اندازه اى قرار داده و براى هر اندازه اى سرآمدى و براى هر سرآمدى حساب دقيقى مقرّر داشته است
✍آرى! همه ذرّات اين عالم حساب دارد و همه چيز در لوح محفوظ ثبت است همان گونه که تمام موجودات اين عالم سرآمدى دارند که روزى فرا خواهد رسيد و عمرشان پايان مى گيرد و اين درسى است آموزنده براى همه انسانها که از يک سو بدانند زندگى پايدار نيست و از سوى ديگر بدانند که حساب همه از جمله اعمال آنها، به طور دقيق محفوظ است.
📙#خطبه_183
🔶 @Nahj_Et
🔆قَالَ علیه السلام لَا یَستَقِیمُ قَضَاءُ الحَوَائِجِ إِلّا بِثَلَاثٍ بِاستِصغَارِهَا لِتَعظُمَ وَ بِاستِکتَامِهَا لِتَظهَرَ وَ بِتَعجِیلِهَا لِتَهنُؤَ
🔆(حاجتها بدرستی برآورده نمی شود مگر با سه شرط، کوچک شمردن آن تا بزرگ شود، پنهان داشتن آن تا خود آشکار شود، شتاب در آن تا گوارا باشد). امام (علیه السلام) برای برآورده شدن حاجتها سه شرط تعیین کرده است، یعنی برآوردن حاجت را چنان که شایسته است مشروط به سه شرط کرده است: 1- برآورنده ی حاجت آن حاجت را کوچک شمارد، تا به بخشندگی و بزرگ منشی معروف شود، و بخشش و عطایش را بزرگ شمارند و زبانزد شود. 2- آن را پنهان دارد، از آن جهت که طبیعت مردم بیشتر به ابراز آنچه شما مخفی بدارید کشش دارد و از سوی دیگران توجه بیشتری به آن معطوف می شود. 3- به سرعت انجام دهد تا گوارا باشد، یعنی دلنشین شود. این عبارت از آن قبیل است که می گویند: هنا الطعام یهنا. توضیح آن که دیر برآوردن حاجت، درخواست کننده را می رنجاند، در نتیجه لذت برآوردن حاجت آمیخته به تلخی دیر برآوردن آن می گردد.
📙شرح#حکمت_101
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص106
🔶 @Nahj_Et
🪐در خلوت هم از گناه بپرهيزيد
📿اتَّقُوا مَعَاصِيَ اللَّهِ فِي الْخَلَوَاتِ فَإِنَّ الشَّاهِدَ هُوَ الْحَاكِمُ
🟤از نافرمانى خدا در خلوت ها بپرهيزيد زيرا همان كه گواه است ، داورى كند.
✍بسيارى از مردم به خصوص آنهايى كه به پاكى و تقوا مشهورند يا موقعيت اجتماعى خاصى دارند از انجام معاصى آشكار پرهيز مى كنند ولى در خلوتگاه از آن ابا ندارند.
امام علی عليه السلام به اينگونه افراد هشدار مى دهد كه از عصيان خدا در خلوتگاه نيز به شدت بپرهيزيد زيرا در آنجا نيز خدا شاهد و ناظر آنهاست ، همان خدايى كه افزون بر شاهد و ناظر بودن ، حاكم و قاضى نسبت به اعمال آنها نيز هست.
📙#حکمت_324
🔶 @Nahj_Et
🔆قَالَ علیه السلام یأَتیِ عَلَی النّاسِ زَمَانٌ لَا یُقَرّبُ فِیهِ إِلّا المَاحِلُ وَ لَا یُظَرّفُ فِیهِ إِلّا الفَاجِرُ وَ لَا یُضَعّفُ فِیهِ إِلّا المُنصِفُ یَعُدّونَ الصّدَقَةَ فِیهِ غُرماً وَ صِلَةَ الرّحِمِ
مَنّاً وَ العِبَادَةَ استِطَالَةً عَلَی النّاسِ فَعِندَ ذَلِکَ یَکُونُ السّلطَانُ بِمَشُورَةِ النّسَاءِ وَ إِمَارَةِ الصّبیَانِ وَ تَدبِیرِ الخِصیَانِ
🔆ماحل: کسی که نزد پادشاه سخن چینی می کند، اصل محل به معنای فریب و مکر است، به جای کلمه ی الفاجر، الماجن نیز آمده است: به معنی گوینده ای که هر چیز از سخن بیهوده، یاوه و مسخره، دلش بخواهد بگوید. الغرم: دین، وام، (روزگاری بر مردم بیاید که در آن روزگار مقرب نیست مگر سخن چین، و زیرک قلم داد نمی شود مگر بدکار، و ناتوان به حساب نمی آید مگر شخص باانصاف. در آن وقت صدقه دادن را غرامت می شمارند، و صله ی رحم را منت و بندگی خدا را باعث بزرگی و برتری بر مردم می دانند، پس در چنان زمانی پادشاهی با مشورت کنیزان، و حکمرانی وسیله ی کودکان و تدبیر با خواجه سراهاست. مقصود امام (علیه السلام) این است که در آن زمان به خاطر بدی مردم و دوری آنها از دیانت و قوانین شرع، اخلاق پست و ناروا به جای اخلاق پسندیده قرار گرفته و ناشایست به جای شایست، در نتیجه سخن چینان به غلط به جای اصحاب فضیلت و افرادی که شایسته تقربند، در نزد پادشاهان مقرب می شوند، و تبهکاران یعنی کسی که در کاربرد قوه ی شهوتش، راه پست افراط را می پیماید، شخص بافضیلتی که دارای اعمال و حرکات معتدل است، شمرده می شود. عبارت: و لا یضعف … یعنی هرگاه کسی را ببینند که دارای تقواست و در رفتارش با مردم منصف است، ناتوان و عاجز شمارند. و احتمال می رود که مقصود امام (علیه السلام) از عبارت یضعف یعنی کم عقل شمارند، به خاطر این که او ستم نمی کند، گویا حقی را که باید می گرفت، نگرفته است، و صدقه ای را که دادن آن به خاطر کسب ثواب شایسته و سزاوار است همچون بازپرداخت وام در سنگینی و ناگواری، تاوان دادن و غرامت، می شمارند، و همچنین صله رحم با خویشاوندان را منت، حساب کنند در صورتی که منت باعث از بین بردن فضیلت صدقه است به دلیل آیه شریفه: یا ایها الذین آمنوا لا تبطلوا صدقاتکم بالمن و الاذی و در آن زمان بندگی و عبادت خدا وسیله ای برای برتری جویی نسبت به دیگر مردمان می شود و بدان وسیله، مانند کسی که بر مردم منتی دارد خود را از دیگران بالاتر می گیرد. آنگاه امام (علیه السلام) از جمله نشانه های آن زمان، این چیزها را می داند: که سلطان و پادشاه با مشورت کنیزان و به فرماندهی گماردن کودکان و تدبیر و اندیشه ی خواجه سراها، مملکت را اداره کنند. (مرحوم ابن میثم- شارح نهج البلاغه- می فرماید:) این علامتها در زمان ما و مدتی پیش از عصر ما ظاهر گشته است!
📙شرح#حکمت_102
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص107
🔶 @Nahj_Et
حکمت 106 نهج البلاغه.mp3
2.19M
#نهج_البلاغه
#حکمتها
#امام_علی
📚شرح و تفسیر #حکمت_106(کلمات قصار)
⏮استاد حجت الاسلام والمسلمین #محمدی_شاهرودی کارشناس برنامه های اعتقادی و معارف اسلامی
🎤بیان شیوا و روان و ساده
⏱دقایقی کوتاه در محضر نهج البلاغه
🔶 @Nahj_Et
❄️بهترين روش براى كار كردن
#نهج_البلاغه
📿قَلِيلٌ مَدُومٌ عَلَيْهِ خَيْرٌ مِنْ كَثِير مَملُول مِنْهُ
🟤«كار كم اما مستمر (و پرنشاط) از كار بسيار امّا ملالت آور (و زودگذر) بهتر است»
✍هدف امیرالمومنین عليه السلام از اين گفتار حكيمانه اين است كه نبايد همچون كسانى بود كه وقتى مدح و فضيلت كارى را مى شنوند با شتاب به آن روى مى آورند و به صورتى خسته كننده آن را انجام مى دهند ولى چيزى نمى گذرد كه از آن ملول شده رهايش مى سازند. چه بهتر كه انسان كار سبك ترى را انتخاب كند و همواره پرنشاط آن را انجام دهد. اين سخن، هم درمورد عبادات صادق است و هم درمورد مسائل اخلاقى و كمك هاى اجتماعى و فراگيرى علم و دانش و مانند آن.
📙#حکمت_444
🔶 @Nahj_Et
💠رئُیِ َ عَلَیهِ إِزَارٌ خَلَقٌ مَرقُوعٌ فَقِیلَ لَهُ فِی ذَلِکَ فَقَالَ
یَخشَعُ لَهُ القَلبُ وَ تَذِلّ بِهِ النّفسُ وَ یقَتدَیِ بِهِ المُؤمِنُونَ إِنّ الدّنیَا وَ الآخِرَةَ عَدُوّانِ مُتَفَاوِتَانِ وَ سَبِیلَانِ مُختَلِفَانِ فَمَن أَحَبّ الدّنیَا وَ تَوَلّاهَا أَبغَضَ الآخِرَةَ وَ عَادَاهَا وَ هُمَا بِمَنزِلَةِ المَشرِقِ وَ المَغرِبِ وَ مَاشٍ بَینَهُمَا کُلّمَا قَرُبَ مِن وَاحِدٍ بَعُدَ مِنَ الآخَرِ وَ هُمَا بَعدُ ضَرّتَانِ
💠جامه ی کهنه وصله داری را بر تن امام (علیه السلام) دیدند، در این باره با حضرت گفتگو کردند، حضرت فرمود: (با آن، دل، فروتن و نفس آرام می گردد و مومنان از آن سرمشق می گیرند). امام (علیه السلام) در مورد پوشیدن آن لباس کهنه سه مطلب را بیان داشته است: فروتنی دل و رام شدن نفس اماره و به وسیله فقر درهم شکستن نفس. و ذلت نفس همان درهم شکستن نفس اماره است و پیروی مومنان هم به همان دو منظور اول است
(دنیا و آخرت دو دشمن ناسازگارند، و دو راه مخالفند، بنابراین کسی که دوستدار دنیا باشد و به آن دل ببندد، با آخرت دشمن و با آن در ستیز است، و آن دو مانند مشرق و مغربند، کسی که مابین آنها راه می رود هر چه به یکی نزدیک شود از دیگری دور می شود، و آن دو، پس از این اختلافها به دو زن هوو می مانند.) کلمه: (العدو) دشمن را- از جهت فاصله ای که مابین دنیا و آخرت وجود دارد- برای آنها استعاره آورده است، و اما این که دنیا و آخرت دو راه مخالفند، واضح و روشن است. و لازمه ی وجود دشمنی و اختلاف بین دنیا و آخرت آن است که دوستدار یکی از آنها دشمن دیگری باشد. آنگاه امام (علیه السلام) دنیا و آخرت را به مشرق و مغرب تشبیه کرده است، وجه شبه مباینت آنها و اختلاف جهت آنهاست، و طالب دنیا را به کسی تشبیه کرده که مابین مشرق و مغرب در حرکت است، وجه شبه عبارت: کلما قرب … است زیرا طالب دنیا به هر مقدار در طلب دنیا همت گمارد به همان نسبت از آخرت غافل می ماند و از آن دور می افتد، و هر چه در کسب دنیا بیشتر بیندیشد، غفلت و دوری اش از آخرت افزون میگردد می گردد و بالعکس، همانند رهروی که به یکی از دو جهت مشرق و مغرب حرکت می کند. و پس از آن، دنیا و آخرت را به دو هوو تشبیه کرده است وجه شبه نیز این است که هر چه به یکی از هووها نزدیک شود، همچون مرد دو زنه از زن دیگر دور می گردد.
📙شرح#حکمت_103
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص108
🔶 @Nahj_Et
#خطبه_متقین
📌قسمت بیست و نهم
🔰امیر المومنین علیه السلام در ادامه به دو وصف مهم ديگر از اوصاف اين پاک مردان مى فرمايد:
✨قُرَّةُ عَيْنِهِ فِيمَا لاَ يَزُولُ، وَ زَهَادَتُهُ فِيمَا لاَ يَبْقَى
💠روشنى چشم او در چيزى است که زوال در آن راه ندارد و زهد و بى اعتنايى اش نسبت به چيزى است که بقا و دوامى در آن نيست.
✍به اين ترتيب مفهوم جمله بالا اين است که چشم پرهيزگاران به جهان آخرت روشن است، زيرا جهانى است پايدار و برقرار،همان گونه که قرآن مجيد درباره بهشتيان مى گويد: (خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّموَاتُ وَالاَْرْضُ) و نيز مى فرمايد: «(فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِىَ لَهُمْ مِّنْ قُرَّةِ أَعْيُن جَزَاءً بِمَا کَانُوا يَعْمَلُونَ); هيچ کس نمى داند چه پاداشهاى مهمّى که مايه روشنى چشمهاست براى آنها نهفته شده، اين جزاى کارهايى است که انجام مى دادند».
✔️و با توجه به اينکه طبق آنچه در بخشهاى قبل اين خطبه گذشت، آنها در همين دنياگويى بهشت و نعمتهاى بهشتى را با چشم خود مى بينند، اين حالت شادمانى و قرة العين در برابر بهشت، در همين جا براى آنها حاصل است. به عکس چون دنياى ناپايدار را آن گونه که هست دريافته اند، هرگز دل به آن نمى بندند
📝ادامه دارد...
🔶 @Nahj_Et
💠🔹عَن نَوفٍ البکَاَلیِ ّ قَالَ رَأَیتُ أَمِیرَ المُؤمِنِینَ علیه السلام ذَاتَ لَیلَةٍ وَ قَد خَرَجَ مِن فِرَاشِهِ فَنَظَرَ فِی النّجُومِ فَقَالَ لِی یَا نَوفُ أَ رَاقِدٌ أَنتَ أَم رَامِقٌ فَقُلتُ بَل رَامِقٌ قَالَ
یَا نَوفُ طُوبَی لِلزّاهِدِینَ فِی الدّنیَا الرّاغِبِینَ فِی الآخِرَةِ أُولَئِکَ قَومٌ اتّخَذُوا الأَرضَ بِسَاطاً وَ تُرَابَهَا فِرَاشاً وَ مَاءَهَا طِیباً وَ القُرآنَ شِعَاراً وَ الدّعَاءَ دِثَاراً ثُمّ قَرَضُوا الدّنیَا قَرضاً عَلَی مِنهَاجِ المَسِیحِ یَا نَوفُ إِنّ دَاوُدَ علیه السلام قَامَ فِی مِثلِ هَذِهِ السّاعَةِ مِنَ اللّیلِ فَقَالَ إِنّهَا لَسَاعَةٌ لَا یَدعُو فِیهَا عَبدٌ إِلّا استُجِیبَ لَهُ إِلّا أَن یَکُونَ عَشّاراً أَو عَرِیفاً أَو شُرطِیّاً أَو صَاحِبَ عَرطَبَةٍ وَ هیِ َ الطّنبُورُ أَو صَاحِبَ کَوبَةٍ وَ هیِ َ الطّبلُ وَ قَد قِیلَ أَیضاً إِنّ العَرطَبَةَ الطّبلُ وَ الکَوبَةَ الطّنبُورُ
💠🔹نوف بکالی گوید: شبی امیر المؤمنین را دیدم که از بستر برخاست و به ستارگان نگریست و مرا فرمود: ای نوف، خواب هستی یا بیدار؟ گفتم: یا امیر المؤمنین، بیدارم. و فرمود (علیه السلام): ای نوف، خوشا به حال کسانی که از دنیا بریده اند و به آخرت روی آورده اند. اینان مردمانی هستند که زمین را فرش خود کرده اند و خاکش را بستر و آبش را عطر خوشبوی خود. درون خود را به قرآن آراسته اند و برون را به دعا. چون مسیح، دنیا را از خود دور ساخته اند.
ای نوف، داود (علیه السلام) در چنین ساعتی از شب، برخاست و فرمود: این ساعتی است که هیچ بنده ای به درگاه خداوند دست به دعا برندارد، مگر آنکه، دعایش مستجاب شود، مگر عشریّه بگیر (باجگیر) یا کسی که کارهای مردم را به حکومت گزارش کند یا شرطه، یا صاحب عرطبه «طنبور» باشد و یا صاحب کوبه «طبل».
سید رضی گوید: بعضی گویند عرطبه طبل است و کوبه طنبور.
📙شرح#حکمت_104
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص109
🔶 @Nahj_Et
حکمت 107 نهج البلاغه.mp3
4.87M
🌸🍃🌸🍃
🍃
📚شرح و تفسیر #حکمت_107(کلمات قصار)
⏮استاد حجت الاسلام والمسلمین #محمدی_شاهرودی کارشناس برنامه های اعتقادی و معارف اسلامی
🎤بیان شیوا و روان و ساده
⏱دقایقی کوتاه در محضر نهج البلاغه
🔶 @Nahj_Et
🔹قَالَ علیه السلام إِنّ اللّهَ افتَرَضَ عَلَیکُم فَرَائِضَ فَلَا تُضَیّعُوهَا وَ حَدّ لَکُم حُدُوداً فَلَا تَعتَدُوهَا وَ نَهَاکُم عَن أَشیَاءَ فَلَا تَنتَهِکُوهَا وَ سَکَتَ لَکُم عَن أَشیَاءَ وَ لَم یَدَعهَا نِسیَاناً فَلَا تَتَکَلّفُوهَا
🔹فرائض الله: واجبات دین خدا، حدود الهی: نهایت چیزهایی از نعمتهای الهی که مباح دانسته و دست یازیدن بدانها را اجازه فرموده است، (خداوند بر شما چیزهایی را واجب ساخته است، مبادا آنها را تباه سازید، و حدودی را برای شما تعیین کرده است، مبادا از آن حدود تجاوز نمایید، و شما را از چیزهایی نهی کرده است که مبادا پرده ی حرمت آنها را بدرید، و برای شما در مورد چیزهایی خاموشی گزیده است، نه آن که آنها را فراوش کرده باشد، پس خودتان را به زحمت نیندارید). چیزهایی مورد نهی یعنی آنچه از محرمات و پستیها که از حدود الهی تجاوز کند. و چیزهایی که درباره ی آنها خاموشی گزیده از قبیل تکلیف به دانستنیهای دقیقی است که در آخرت بی فایده است زیرا خداوند از روی فراموشی، به سکوت برگزار نکرده، چه خداوند مبرا از نسیان است، بلکه به دلیل بی سود بودن آنها برای آخرت و به دلیل این که اشتغال بدانها باعث ترک اشتغال به دانستنیهای مفید می شود و موجب ضرر و زیان می گردد از آنها سخن نگفته است.
📙شرح#حکمت_105
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص110
🔶 @Nahj_Et
🔆قَالَ علیه السلام لَا یَترُکُ النّاسُ شَیئاً مِن أَمرِ دِینِهِم لِاستِصلَاحِ دُنیَاهُم إِلّا فَتَحَ اللّهُ عَلَیهِم مَا هُوَ أَضَرّ مِنهُ
🔆(مردم چیزی از امر دینشان را به خاطر رونق دنیاشان فروگذار نمی کند مگر این که خداوند بر آنان دری را می گشاید که زیانش از آن سود بیشتر است). چون خواسته های مردم در دنیا- وقتی که در دنیاخواهی باز شد- پایان پذیر نیست، چون خواسته ای خود زمینه ای برای افزون طلبی و زیاده جویی دنیا و تحصیل شرایط و لوازم آن می شود و همچنین دوری انسان از خدا به اندازه ی نزدیکی او به دنیا و آرزوهای دور و دراز در دنیاست، بنابراین هر کاری که در آن سود دنیا با همان هدف دنیایی مورد نظر باشد، وسیله ای برای گشایش دری از درهای جستن و آراستن دنیا است، و زیانش از اولی بیشتر خواهد بود چون فرورفتگی به دنیا بیشتر و دوری از خدا افزونتر می گردد.
📙شرح#حکمت_106
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص111
🔶 @Nahj_Et
27.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠قَالَ علیه السلام رُبّ عَالِمٍ قَد قَتَلَهُ جَهلُهُ وَ عِلمُهُ مَعَهُ لَا یَنفَعُهُ
💠بسا دانشمندی که نادانی اش او را از پای درآورد و دانشی که دارد به او سودی نرساند). مقصود امام (علیه السلام)، دانشمندانی است که از علوم بی فایده مانند جادو و تردستی، بلکه همانند علم نحو و دیگر علوم عقلی بهره مندند و از قوانین اسلام ناآگاه، و از روی جهل فتوا دهند و یا از حدود الهی تجاوز کنند و مرتکب گناهی شوند، و در نتیجه این علم باعث هلاکت آنان در دنیا و آخرت گردد، و یا آن علمی که در آخرت سودی ندارد و باعث ترک علم مهمتری می شود پس علاوه بر آن که سودی ندارد و آن دانستنیها او را نجات نمی بخشد بلکه باعث هلاکت وی در آخرت می گردد.
📙شرح#حکمت_107
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص112
🔶 @Nahj_Et
🍃🌼قَالَ علیه السلام لَقَد عُلّقَ بِنِیَاطِ هَذَا الإِنسَانِ بَضعَةٌ هیِ َ أَعجَبُ مَا فِیهِ وَ ذَلِکَ القَلبُ وَ ذَلِکَ أَنّ لَهُ مَوَادّ مِنَ الحِکمَةِ وَ أَضدَاداً مِن خِلَافِهَا فَإِن سَنَحَ لَهُ الرّجَاءُ أَذَلّهُ الطّمَعُ وَ إِن هَاجَ بِهِ الطّمَعُ أَهلَکَهُ الحِرصُ وَ إِن مَلَکَهُ الیَأسُ قَتَلَهُ الأَسَفُ وَ إِن عَرَضَ لَهُ الغَضَبُ اشتَدّ بِهِ الغَیظُ وَ إِن أَسعَدَهُ الرّضَی نسَیِ َ التّحَفّظَ وَ إِن غَالَهُ الخَوفُ شَغَلَهُ الحَذَرُ وَ إِنِ اتّسَعَ لَهُ الأَمرُ استَلَبَتهُ الغِرّةُ وَ إِن أَفَادَ مَالًا أَطغَاهُ الغِنَی وَ إِن أَصَابَتهُ مُصِیبَةٌ فَضَحَهُ الجَزَعُ وَ إِن عَضّتهُ الفَاقَةُ شَغَلَهُ البَلَاءُ وَ إِن جَهَدَهُ الجُوعُ قَعَدَ بِهِ الضّعفُ وَ إِن أَفرَطَ بِهِ الشّبَعُ کَظّتهُ البِطنَةُ فَکُلّ تَقصِیرٍ بِهِ مُضِرّ وَ کُلّ إِفرَاطٍ لَهُ مُفسِدٌ
🍃🌼ه رگهای دل این آدمی گوشتپاره ای آویزان است که شگفت تر چیز که در اوست آن است، و آن دل است زیرا که دل را ماده ها بود از حکمت و ضدهایی مخالف آن پس اگر در دل امیدی پدید آید، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آرد، حرص آن را تباه سازد، و اگر نومیدی بر آن دست یابد، دریغ آن را بکشد، و اگر خشمش بگیرد بر آشوبد و آرام نپذیرد، اگر سعادت خرسندی اش نصیب شود، عنان خویشتنداری از دست بدهد ، و اگر ترس به ناگاه او را فرا گیرد، پرهیزیدن او را مشغول گرداند، و اگر گشایشی در کارش پدید آید، غفلت او را برباید، و اگر مالی به دست آرد، توانگری وی را به سرکشی وادارد ، و اگر مصیبتی بدو رسد ناشکیبایی رسوایش کند، و اگر به درویشی گرفتار شود، به بلا دچار شود، و اگر گرسنگی بی طاقتش گرداند، ناتوانی وی را از پای بنشاند، و اگر پر سیر گردد، پری شکم زیانش رساند. پس هر تقصیر، آن را زیان است، و گذراندن از هر حد موجب تباهی و تاوان.
📙شرح#حکمت_108
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص113
🔶 @Nahj_Et
🍃قَالَ علیه السلام نَحنُ النّمرُقَةُ الوُسطَی بِهَا یَلحَقُ التاّلیِ وَ إِلَیهَا یَرجِعُ الغاَلیِ
🍃نمرقه: بالش کوچک، (ما تکیه گاهی هستیم در میانه، آن که عقب ماند خود را به آن برساند و آن که پیشی گرفته به سوی آن بازگشت نماید). امام (علیه السلام) این کلمه را به صفت (الوسطی) یعنی میانه و معتدل، برای خود و خاندان خود استعاره آورده است، از آن رو که اینان حق و برای مردم در زندگی دنیا و آخرت الگوهایی در حد عدل و در بین دو طرف افراط و تفریطند، و از حق امام (علیه السلام) و رهبران راستین آن است که درحد اعتدال با امور برخورد کند، تا عقب مانده یعنی کوتاهی کننده ی مقصر در کارها به او برسد، و پیشی گرفته یعنی تندرو متجاوز از حد عدالت به سوی او بازگردد.
📙شرح#حکمت_109
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص114
🔶 @Nahj_Et
حکمت 108 فراز 1-2.mp3
4.77M
🌸🍃🌸🍃
🍃
📚شرح و تفسیر #حکمت_108 (کلمات قصار)
⏮استاد حجت الاسلام والمسلمین #محمدی_شاهرودی کارشناس برنامه های اعتقادی و معارف اسلامی
🎤بیان شیوا و روان و ساده
⏱دقایقی کوتاه در محضر نهج البلاغه
🔶 @Nahj_Et
🌟قَالَ علیه السلام لَا یُقِیمُ أَمرَ اللّهِ سُبحَانَهُ إِلّا مَن لَا یُصَانِعُ وَ لَا یُضَارِعُ وَ لَا یَتّبِعُ المَطَامِعَ
🌟مصانقه: وسیله ی رشوه و امثال آن، سازش کردن، مضارعه: مصدر باب مفاعله از ماده ی ضرع یعنی ذلت و خواری، گویا دو نفر که هر یک نسبت به دیگری کوچکی می کنند، (فرمان خدا را اجرا نمی کند مگر کسی که اهل مدارا و سازش نیست، و فرومایگی ننماید و به دنبال طمع نرود). بدیهی است که سازش با دیگری باعث جستن رضای اوست، و این عمل مانع از اجرای حدود و دستور الهی درباره او می گردد. و همچنین فرومایگی و چشم طمع داشتن به دیگران، هر دو باعث خودداری از پرداختن به دستورها و حدود الهی است که بر او دشوار می نماید.
📙شرح#حکمت_110
حکمت های نهج البلاغه ( همراه با 25 ترجمه و شرح )/ ص115
🔶 @Nahj_Et
🪐سرنوشت عالمان بى عمل
▫️وَ إِنَّ الْعَالِمَ الْعَامِلَ بِغَيْرِ عِلْمِهِ کَالْجَاهِلِ الْحَائِرِ الَّذِي لاَ يَسْتَفِيقُ مِنْ جَهْلِهِ; بَلِ الْحُجَّةُ عَلَيْهِ أعْظَمُ، وَ الحَسْرَةُ لَهُ أَلْزَمُ، وَ هُوَ عِنْدَ اللهِ أَلْوَمُ
🟤«به يقين، عالمى که به غير علمش عمل مى کند همچون جاهل سرگردانى است که هرگز از جهل خويش به خود نمى آيد! بلکه حجّت بر او عظيم تر و حسرتش پايدارتر و سرزنش او در پيشگاه خدا سزاوارتر است!»
✍ نشان مى دهد چنين عالمى از حدِّ يک جاهل معمولى هم پايين تر است. به جاهل سرگردانى مى ماند که هرگز از جهل خود بيدار نمى شود و اميدى به هدايت او نيست; چرا که آگاهانه در راه خلاف گام نهاده و به همين جهت، خداوند توفيق هدايت را از او سلب مى کند; نيروهاى خود را در اين سرگردانى از دست مى دهد و هرگز به ساحل نجات نمى رسد و در گرداب هاى هلاکت گرفتار مى شود.سپس از اين مرحله پا را فراتر مى نهد و بدبختى بيشتر چنين عالمى را نسبت به جاهل سرگردان در سه جمله کوبنده بيان مى دارد. نخست مى فرمايد:«حجّت بر او عظيم است!» چرا که جاهل مى تواند جهل خود را عذر قرار دهد (هر چند واقعاً جهل عذر نيست) ولى عالم بى عمل چه عذرى خواهد داشت؟!ديگر اينکه: «حسرت او پايدارتر است!» زيرا با داشتن اسباب و وسايل سعادت از اين قافله عقب مانده و در بيابان زندگى گرفتار سرگردانى شده است.سوم اين که: «او در نزد خدا بيش از جاهل سرگردان مستحق سرزنش و ملامت است!» چون حجّت الهى و عقلى از هر نظر بر او تمام بوده و چنين کسى از هر نظر، مستحقّ ملامت است.
📙#خطبه_110
🔶 @Nahj_Et
✨ حق است، اما گفتنی نیست!
✅ حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
▫️ در حدیثی، پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود:
🔸 «یا علی، اگر بیم آن را نداشتم که مسلمانان دربارهی تو آن کنند که مسیحیها دربارهی حضرت عیسی علیهالسلام نمودند، دربارهی تو چیزی میگفتم که به هر کجا گذر کنی از خاک کف پایت تبرک جویند(۱)».
▫️ تازه هنوز علی علیهالسلام را معرفی نکرد، با اینکه این همه بیانات در این حدیث و احادیث دیگری فرموده است.
🌟 فضایل علی علیهالسلام گفتنی نیست؛ حق است اما گفتنی نیست! زیرا ما ضعیفُالعقلوالایمان هستیم و ظرفیت نداریم. اگر بیان میکرد، بسیاری از مردم کافر میشدند و عدهای معدود ایمان میآوردند، همچنان که دربارهی حضرت عیسی مسیح علیهالسلام چنین اتفاق افتاد.
⬅️ در محضر بهجت، جلد ١، صفحه ٧۵
(۱). کافی، ج۸، ص۵۷، روایت ۱۸. اصل روایت به این صورت است:
📜 «لَوْلا أَنْ تَقُولَ فیک طَوائِفُ مِنْ أُمتی ما قالَتِ النصاری فی عیسَی بْنِ مَرْیمَ، لَقُلْتُ فیک قَوْلاً لاتَمُر بِمَلَأٍ مِنَ الناسِ إِلا أَخَذُوا الترابَ مِنْ تَحْتِ قَدَمَیک یلْتَمِسوُنَ بِذلِک الْبَرَکةَ؛
📃 اگر بیم آن را نداشتم که گروههایی از امت من درباره تو، آنچه را که مسیحیان درباره حضرت عیسیبنمریم گفتند، بگویند، سخنی درباره تو میگفتم که به گروهی از مدرم نگذری، مگر اینکه خاک زیر قدمهای تو را به عنوان تبرک بردارند».
📚 برای اطلاع از منابع این روایت در مدارک اهل سنت، ر.ک: مجمعالزوائد هیثمی، ج۹، ص۱۳۱؛ المعجمالکبیر طبرانی، ج۱، ص۳۲۰؛ شرح نهجالبللاغه ابنابیالحدید، ج۱۸، ص۲۸۲؛ شواهدالتنزیل حاکم حسکانی، ج۲، ص۲۳۳؛ و...
🔶 @Nahj_Et