💠🔹امام عليه السلام در اين كلام نورانىاش به پيامدها و آثار سوء سه رذيلۀ اخلاقى در عباراتى كوتاه و فشرده اشاره فرموده است. نخست مىفرمايد: «هر كس طمع را پيشه كند خود را حقير ساخته است». (أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ) . واژۀ «طمع» به معناى بيش از حق خود طالب بودن و گرفتن مواهب زندگى از دست ديگران است و تعبير به «استشعر» كه به معناى پوشيدن لباس زيرين است اشاره به اين است كه طمع را به خود چسبانده و از آن جدا نمىشود؛ بديهى است كه افراد طماع براى رسيدن به مقصود خود بايد تن به هر ذلتى بدهند و دست سؤال به سوى هركس دراز كنند و شخصيت خود را براى نيل به اهداف طمعكارانۀ خود بشكنند
#حکمت_2
🔶 @Nahj_Et
❇️ امروز میشود از دیدگاه دقیق و نافذ امیرالمؤمنین علی علیهالسّلام به واقعیتهای جامعه و واقعیتهای جهان نگاه کرد و بسیاری از حقایق را دید و شناخت و علاج آنها را پیدا کرد. لذاست که به نظر ما امروز از همیشه به نهجالبلاغه ما محتاجتریم.
۱۳۶۳/۰۱/۲۶
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام نورانىاش به پيامدها و آثار سوء سه رذيلۀ اخلاقى در عباراتى كوتاه و
💠🔹. در سخنان رسول خدا صلى الله عليه و آله مىخوانيم: «بِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدٌ لَهُ طَمَعٌ يَقُودُهُ إِلَى طَبَعٍ؛ در حديث ديگرى از رسول خدا صلى الله عليه و آله دربارۀ خطر اين صفت مذموم مخصوصاً براى علما وارد شده است كه فرمود: «إن الصّفاة الزّلال الذي لاٰ تَثْبُتُ عَلَيْهِ أقْدٰامُ و عجيب اينكه هنگامى كه طمع فزونى يابد كارهايى از انسان سر مىزند كه كاملاً احمقانه است؛ شبيه آنچه دربارۀ طماع معروف عرب به نام «اشعب» نقل شده كه بسيارى از اوقات هنگامى كه راه مىرفت دامن خود را به دست مىگرفت و آن را در برابر آسمان باز نگه مىداشت و مىگفت: شنيدهام بعضى از پرندگان در حال پرواز تخم مىگذارند شايد تخم آن پرنده در دامن من بيفتد. و يا نقل مىكنند هنگامى كه گروهى از كودكان او را در كوچه و بازار آزار مىدادند براى پراكنده ساختن آنها گفت: شنيدهام در فلان خانه حلوا پخش مىكنند بچهها به سوى آن خانه دويدند ناگهان ديدند خود اشعب نيز به سوى آن خانه مىدود گفتند: تو چرا؟ گفت: شايد حرف من درست باشد. اين داستانها خواه واقعيت داشته باشد يا نه اشاره به كارهاى ننگآورى است كه انسان به جهت طمع انجام مىدهد
#حکمت_2
🔶 @Nahj_Et
💎 توصیهای قابل تأمل از امام موسی کاظم (علیهالسلام)
🔻امام كاظم عليهالسلام:
اِنَّ اَبْدانَكم لَيْسَ لَها ثَمَنٌ اِلاَّ الْجَنَّةُ، فَـلاتَبيعُـوها بِغَيْـرِها
🌸 همانا بدنهاى شما را بهايى جز #بهشت نيست؛ پس آنـرا به غـير بهشت نفـروشـيد.
📚 تحف العقول، ص ۳۸۹
❣میلاد با برکت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام بر همگان مبارک باد❣
🔶 @Nahj_Et
💠فَإِنَّ الْمَوْتَ هَادِمُ لَذَّاتِکُمْ، وَ مُکَدِّرُ شَهَوَاتِکُمْ، وَ مُبَاعِدُ طِيَّاتِکُمْ زَائِرٌ غَيْرُ مَحْبُوب، وَ قِرْنٌ غَيْرُ مَغْلُوب، وَ وَاتِرٌ غَيْرُ مَطْلُوب
🔹«زيرا مرگ ويران کننده لذات شماست و خواسته هاى دل شما را تيره و تار مى سازد، و منزلگاههاى سفرتان را دور مى سازد. (و از رسيدن به اهداف باز مى دارد) ديدار کننده اى است که هرگز دوست داشتنى نيست، و حريفى است شکست ناپذير، و جنايتکارى است غير قابل تعقيب»
#خطبه_230
🔶 @Nahj_Et
🔴 توضیح و شرح #حکمت_403 نهج البلاغه 👇👇
🔷 شخصى در حضور امام علی عليه السلام سخنى بيش از حد و مقدار خود گفت (و به تعبير رايج ميان مردم: بزرگ تر از دهانش حرف زد)
💢 امام علی عليه السلام براى اين كه او را بر سر جايش بنشاند و او ديگر زياد از حد خود سخن نگويد با تعبير بسيار زيبا و ذكر دو مثال جالب اشتباه او را به او گوشزد كرد و فرمود: «پيش از پر درآوردن پرواز كردى و هنوز بالغ نشده بانگى كه درخور بالغان است سردادى»;
🔸 (لِبَعْضِ مُخَاطِبِيهِ وَ قَدْ تَكَلَّمَ بِكَلِمَة يُسْتَصْغَرُ مِثْلُهُ عَنْ قَوْلِ مِثْلِهَا: لَقَدْ طِرْتَ شَكِيراً، وَ هَدَرْتَ سَقْباً).
🔰 مرحوم سيد رضى در شرح كلام امام(عليه السلام) چنين مى گويد:
💢 «منظور از «شكير» در اين جا نخستين پرهايى است كه بر بال پرنده مى رويد پيش از آن كه قوى و محكم شود و «سقب» به شتر نابالغ گفته مى شود و شتر معمولاً پيش از رسيدن به بلوغ فرياد مخصوص را سر نمى دهد»
🔹امام عليه السلام دو تشبيه درباره عمل شخصى كه در محضرش بيش از حد خود سخن گفته بود بيان فرمود:
1️⃣ نخست او را تشبيه به پرندگانى كرد كه هنوز بال و پر آن ها قوى نشده سعى مى كنند مانند بزرگسالان پرواز كنند; برمى خيزند و بر زمين مى خورند.
تشبيه ديگر اين كه شتربچه آن صداى مخصوص شتران را كه عرب آن را «هدير» مى گويد سر نمى دهد.
🔸 امام عليه السلام مى فرمايد: به شتر بچه اى مى مانى كه مانند شتران بزرگسال هدير سر مى دهى.
🔸 فصاحت و بلاغتى كه در اين كلام كوتاه و پرمعنا به كار رفته بر هيچ كس پوشيده نيست و اين نشان مى دهد كه امام(عليه السلام)چنان بر سخن گفتن مسلط بود كه با دو جمله كوتاه مطلب مهمى را به زيباترين وجه بيان مى كند.
يكى از آداب مجلس اين است كه هركس در جاى خود بنشيند و هركس به اندازه قدر و مقام خود سخن بگويد.
💢 حافظ نيز با توجه به اين رسم و آداب چنين گفته است: افسر سلطان گل پيدا شد از طرف چمن * مقدمش يارب مبارك باد بر سرو و سمن خوش به جاى خويشتن بود اين نشست خسروى * تا نشيند هر كسى اكنون به جاى خويشتن بنابراين كسانى كه بلندپروازى مى كنند و بيش از حد خود سخن مى گويند كارشان نوعى بى ادبى محسوب مى شود و همگان بر آن ها خرده مى گيرند.
🔸 ازاين رو در غررالحكم از امام(عليه السلام) نقل شده كه فرمود: «رَحِمَ الله امرِأً عرَف قدرَهُ ولم يَتَعدَّ طَورَهُ; خداوند رحمت كند كسى را كه قدر خود را بشناسد و از حد خود تجاوز نكند» تاريخ نشان مى دهد افرادى كه بلندپروازى كردند و از حد خود تجاوز نمودند و سخنان نامناسبى گفتند گرفتار مشكلات مهمى شدند و شايد گاه جان خود را بر سر سخنان خود دادند.
✅ بنابراين، گفتار امام(عليه السلام) خطاب به شخص معينى نيست بلكه همه انسان ها مخاطب آن حضرت اند كه حد و مقام خود را بشناسند و در گفتار و عمل و ادعا از آن تجاوز نكنند تا آبروى آن ها در ميان خاص و عام نرود.
📚 شرح نهج البلاغه آیت الله مکارم شیرازی/ #حکمت_403
🔶 @Nahj_Et
7.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♥️ استاد فلسفه دانشگاه آمریکا عاشق امام علی علیهالسلام ‼️
🔶 @Nahj_Et
💠🔹🌴حضرت علی علیهالسلام
✉️نامه بیست و سه پس از آنکه ضربت خورد
پندهای جاودانه
سفارش من برای شما آنکه به خدا شرک نورزید، و سنت محمد صلوات الله علیه را تباه نکنید،
این دو ستون دین را برپا دارید، و این دو چراغ را روشن نگهدارید،
آنگاه سزاوار هیچ سرزنشی نباشید.
من دیروز همراهتان بودم و امروز مایه عبرت شما می باشم، و فردا از شما جدا می گردم، اگر ماندم خود اختیار خون خویش را دارم، و اگر بمیرم، مرگ وعده گاه من است،
اگر عفو کنم، برای من نزدیک شدن به خدا، و برای شما نیکی و حسنه است، پس عفو کنید.
(آیا دوست ندارید خدا شما را بیامرزد؟)
به خدا سوگند! مرگ ناگهان به من روی نیاورده که از آن خشنود نباشم، و نشانه های آن را زشت بدانم، بلکه من چونان جوینده آب در شب که ناگهان آن را بیابد، یا کسی که گمشده خود را پیدا کند، از مرگ خرسندم که:
( آنچه نزد خداست برای نیکان بهتر است.)
#نامه_23
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠سخن امام علی علیه السلام درمورد بخل 🔹 بخل سبب مىشود كه بسيارى از منابع اقتصادى از گردش تجارى
💠🔹داستانهايى كه از بخيلان و سخاوتمندان در تاريخ مانده دليل روشنى بر گفتار امام عليه السلام است، هرچند گاهى اين داستانها مبالغه آميز است؛ از جمله دربارۀ «محمد بن يحيى» كه بر خلاف باقى برامكه فوق العاده بخيل بود نوشتهاند كه پدرش به يكى از خواص او گفت: تو چگونه از دوستان نزديك «محمد بن يحيى» هستى در حالى كه لباست پاره شده؟ گفت: سوزنى كه پارگى لباس را با آن بدوزم ندارم و اگر «محمد بن يحيى» خانهاى داشته باشد به وسعت فاصلۀ ميان بغداد و نوبه مملو از سوزن سپس جبرئيل و ميكائيل نزد او آيند و يعقوب نبى را به عنوان ضامن حاضر كنند و از او بخواهند سوزنى به عنوان عاريت دهد تا پيراهن پاره شدۀ يوسف را بدوزند او هرگز چنين كارى نخواهد كرد
#حکمت_3
🔶 @Nahj_Et