eitaa logo
نهج البلاغه
37.3هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.6هزار ویدیو
59 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
💠🔹اين سخن حكمت‌آميز در واقع پاسخى است به سؤالى كه بعضى از ياران امام دربارۀ تفسير يكى از سخنان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله كرده‌اند به اين ترتيب كه: «از امام دربارۀ اين گفتار پيامبر صلى الله عليه و آله سؤال شد كه فرموده است: موهاى سفيد خود را تغيير دهيد (رنگ و خضاب كنيد) و خود را شبيه يهود نسازيد»؛ (وَ سُئِلَ‌ عليه السلام عَنْ‌ قَوْلِ‌ الرَّسُولِ‌ صلى الله عليه و آله: غَيِّرُوا الشَّيْبَ‌، وَ لَا تَشَبَّهُوا بِالْيَهُودِ) . امام عليه السلام فرمود: «اين سخن را پيامبر صلى الله عليه و آله زمانى فرمود كه پيروان اسلام كم بودند اما امروز كه اسلام گسترش يافته و آرامش و امنيت برقرار گشته (و اسلام استقرار يافته است) هر كسى مختار است (كه رنگ و خضاب بكند يا نه)»؛ (فَقَالَ‌ عليه السلام: إِنَّمَا قَالَ‌ صلى الله عليه و آله ذَلِكَ‌ وَ الدِّينُ‌ قُلٌّ‌، فَأَمَّا الْآنَ‌ وَ قَدِ اتَّسَعَ‌ نِطَاقُهُ‌، وَ ضَرَبَ‌ بِجِرَانِهِ‌، فَامْرُؤٌ وَ مَا اخْتَارَ) . 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين سخن كوتاه و پرمحتوا به نكتۀ مهمى اشاره مى‌فرمايد كه در سير و سلوك انسان به سوى خدا بسيار تأثيرگذار است. مى‌فرمايد: «كار بدى كه تو را ناراحت (و پشيمان) مى‌سازد نزد خدا بهتر است از كار نيكى كه تو را مغرور مى‌كند»؛ (سَيِّئَةٌ‌ تَسُوءُكَ‌ خَيْرٌ عِنْدَ اللَّهِ‌ مِنْ‌ حَسَنَةٍ‌ تُعْجِبُكَ‌) . دليل آن روشن است، زيرا انسان معصيت‌كارى كه از عمل زشت خود ناراحت مى‌شود به سوى پشيمانى و توبه و جبران آن گام بر مى‌دارد حال آنكه آن‌كس كه از كار نيك خود مغرور مى‌گردد گامى به سوى رياكارى بر مى‌دارد. توبه آثار شوم آن معصيت را مى‌شويد در حالى كه غرور عُجب و ريا از كارهاى نيك، انسان را به پرتگاه گناهان كبيره مى‌كشاند. در حديثى از پيغمبر اكرم مى‌خوانيم: «مَنْ‌ رَأى أنَّهُ‌ مُسىٖ‌ءٌ‌ فَهُوَ مُحْسِنٌ‌؛ كسى كه خود را بدكار مى‌داند او نيكوكار است». به گفتۀ مرحوم مغنيه در فى ظلال نهج البلاغه عكس اين مطلب نيز صادق است و آن اينكه گفته شود «مَنْ‌ رَاىٰ‌ إنَّهُ‌ مُحْسِنٌ‌ فَهُوَ مَسىٖ‌ءٌ‌؛ كسى كه خود را نيكوكار بداند بدكار است» زيرا عُجب و غرور احسانش را تباه كرده و چه بسا سخنانى كه ايمان را نيز از اساس متزلزل سازد. 🔶 @Nahj_Et
🔷 سرعت رشد مسلمین ‏🔷 اتفاقاً یکی از چیزهایی که باعث حیرت جهانیان شده است همین سرعت رشد مسلمین و به استقلال رسیدن مسلمانهاست که قرآن تعبیر می‌کند: فَاسْتَوی‏ عَلی‏ سوقِهِ‏ روی پای خودش بایستد. یکی از اروپاییها گفته است: اگر ما سه چیز را در نظر بگیریم آن وقت اعتراف خواهیم کرد که در دنیا مانند محمّد صلی الله علیه و آله رهبری وجود نداشته است. یکی اهمیت و عظمت هدف. هدف بزرگ بود، زیر و رو کردن روحیه و اخلاق و عقاید و نظامات اجتماعی مردم بود. دوم قلّت وسایل و امکانات. از وسایل چه داشته است؟ همان خویشان نزدیک خودش با او طرف بودند. نه پولی داشت، نه زوری و نه همدستی. یک نفر یک نفر افراد را به خود مؤمن ساخت و دور خود جمع کرد تا به صورت بزرگترین قدرت جهان درآمد. عامل سوم سرعت وصول به هدف بود، یعنی در کمتر از نیم قرن بیش از نیمی از مردم دنیا تسلیم دین او شدند و ایمان آوردند. آن وقت می‌بینید چنین رهبری در دنیا وجود نداشته است. این است مقصود قرآن از این مثل که می‌گوید: یعْجِبُ الزُّرّاعَ‏ متخصصین و دهقانها و کشاورزانِ انسانیت تا ابد در تعجب فرو می‌روند که اینها چطور به این سرعت پیدا شدند و رشد کردند و روی پا ایستادند و میوه دادند؟! این مثل در خود قرآن مجید برای امت اسلام ذکر شده است. 📚 استاد مطهری، اسلام و نیازهای زمان، ج 1، ص41 ✨ 🔶 @Nahj_Et
💠ادامه حکمت ۴۶ 🔹در حديثى از امام صادق عليه السلام مى‌خوانيم كه فرمود: «خداوند متعال به داود وحى فرستاد: «بَشِّرِ الْمُذْنِبيٖنَ‌ وَ انْذُرِ الصِّديٖقيٖنَ‌؛ گنهگاران را بشارت ده و صديقين (والا مقام) را بيم ده» (داود تعجب كرد و) عرض كرد: اى پروردگار چگونه چنين چيزى ممكن است‌؟ خداوند فرمود: گنهكاران (پشيمان و نادم) را بشارت ده كه من توبۀ آنها را مى‌پذيرم و از گناهانشان صرف نظر مى‌كنم و صديقين را بيم ده كه از اعمالشان عُجب به خود راه ندهند». در حديث ديگرى از آن حضرت چنين آمده است كه مى‌فرمايد: دو نفر وارد مسجد شدند يكى عابد بود و ديگرى فاسق اما هنگامى كه از مسجد خارج مى‌شدند فاسق، جزء صديقان شده بود و عابد از فاسقان 🔶 @Nahj_Et
21.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بیانات حضرت آیت الله العظمی «فرازهایی از تفسیر کلمات حکیمانه امیر المؤمنین سلام الله علیه» شماره 19 🔶 @Nahj_Et
💠امام عليه السلام در اين كلام حكمت آميز خود به نكته پيچيده‌اى اشاره كرده كه شارحان در تفسير آن به زحمت افتاده‌اند مى‌فرمايد: «باز ماندگان شمشير دوام و بقايشان زيادتر و فرزندانشان بيشتر است»؛ (بَقِيَّةُ‌ السَّيْفِ‌ أَبْقَى عَدَداً، وَ أَكْثَرُ وَلَداً) . اشاره به طوايفى است كه دشمنان بى‌رحمانه از آنها قربانى گرفتند؛ ولى باقى ماندگانشان بقاى بيشتر دارند و فرزندانشان فزون‌تر خواهند بود. همان‌گونه كه در ذكر سند اين كلام حكمت آميز گفته شد تجربه‌هاى تاريخى اين حقيقت را تأييد و مورخان به طوايفى اشاره كرده‌اند كه عدد كثيرى از آنها كشته شد ولى چندان نگذشت كه فرزندانشان به طور چشمگيرى فزونى يافتند. نمونه بارز آن - چنان كه گفتيم - فرزندان اميرمومنان على عليه السلام بودند كه بنى‌اميه آنها را هر جا يافتند از دم شمشير گذراندند و بنى‌عباس نيز بى‌رحمانه از آنها قربانى گرفتند ولى نسل آنها به‌قدرى فزونى يافته كه بحمدالله در تمام بلاد عدد كثيرى از آنها ديده مى‌شود. 🔶 @Nahj_Et
💠ادامه حکمت84 🔹درباره اينكه چه رابطه‌اى ميان آن كشتار بى‌رحمانه و فزونى باقى‌ماندگان است بعضى از شارحان مانند «ابن‌ميثم» معتقدند كه رابطه طبيعى در ميان اين دو نمى‌توان يافت تنها عنايات الهيه و الطاف خداوندى است كه به چنين مظلومانى چنان بركتى در نسل مى‌دهد. بعضى ديگر مانند مرحوم كمره‌اى در شرح اين عبارت آن را اشاره به مسئلۀ انتخاب اصلح كه نتيجۀ تنازع بقاست مى‌دانند وى مى‌گويد: به هنگام تنازع بقا (درگيرى‌هايى كه در ميان افراد و قبائل براى ادامۀ حيات رخ مى‌دهد) آنها كه قوى‌ترند باقى مى‌مانند و آنها كه ضعيف‌ترند كشته مى‌شوند و قوى‌ترها نسل پربارتر و زاد و ولد بيشترى دارند، ازاين‌رو جمله «أقْوىٰ‌ عَدَداً وَ أكْثَرُ وَلَداً» در مورد آنها صادق است. ولى تفسير روشن‌ترى براى كلام امام عليه السلام مى‌توان گفت كه رابطۀ طبيعى صدر و ذيل آن را روشن مى‌سازد و آن اين‌كه اقوامى كه شهيد و قربانى مى‌دهند بازماندگانشان در نظر توده‌هاى مردم عزيز و شريف مى‌شوند و به همين دليل مردم دوست دارند از آنها داماد بگيرند و به آنها عروس بدهند و همين سبب مى‌شود كه زاد و ولد آنها فزونى يابد 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 امام‍‌ علی( ع): هرکس لباس حیا اورا بپوشاند مردم عیب اورا نخواهند دید ..❊♥️ 📖 نهج البلاغه، ح ۲۲۳ . 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام حكمت‌آميزش به يكى از تفاوت‌هاى ميان افراد با شخصيت و بزرگوار و افراد پست و بى‌ارزش اشاره مى‌كند و مى‌فرمايد: «بترسيد از حملۀ افراد با شخصيت به هنگام نياز و گرسنگى و از حملۀ افراد پست به هنگام سيرى»؛ (احْذَرُوا صَوْلَةَ‌ الْكَرِيمِ‌ إِذَا جَاعَ‌، وَ اللَّئِيمِ‌ إِذَا شَبِعَ‌) . در اين‌كه منظور از گرسنگى و سيرى در اين عبارت حكيمانه معناى كنايى آن مراد است يا معناى حقيقى در ميان مفسران نهج‌البلاغه گفت و گو است؛ جمعى گرسنگى را كنايه از هرگونه نياز و يا تحت فشار و ظلم واقع شدن دانسته‌اند بدين ترتيب معناى جمله چنين مى‌شود: افراد بزرگوار و با شخصيت تنها هنگامى دست به حمله مى‌زنند كه به آنها ستم شود و يا نياز مبرم براى ادامۀ حيات پيدا كنند كه در اين صورت براى گرفتن حق خود و دفاع در مقابل ظالمان غيرت آنها به جوش مى‌آيد و حملۀ جانانه‌اى مى‌كنند 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام حكمت‌آميزش به يكى از تفاوت‌هاى ميان افراد با شخصيت و بزرگوار و افراد
💠ادامه حکمت۴۹ 🔹ولى لئيمان هنگامى كه به نوايى برسند و بر مراد خويش سوار گردند طغيان مى‌كنند و افراد بى‌گناه را مورد حمله قرار مى‌دهند همچون حيوانات درنده‌اى كه پس از سيرى، مست مى‌شوند. در حالى كه بعضى ديگر معتقدند «جُوع» در اينجا به همان معناى حقيقى يعنى گرسنگى است و «شَبَع» به معناى سيرى است و آن را اشاره به اين نكته مى‌دانند كه افراد شجاع و با شخصيت پيش از رفتن به ميدان نبرد كمتر غذا مى‌خوردند مبادا ضربه‌اى بر شكم آنها وارد شود و غذا بيرون ريزد و موجب سرافكندگى آنان شود؛ ولى لئيمان چنين نيستند و در هر حال تفسير اول مناسب‌تر به نظر مى‌رسد. شاعر عرب مى‌گويد: لاٰ يَصْبِرُ الْحُرُّ تَحْتَ‌ ضَيْمٍ‌ وَ إنَّمٰا يَصْبِرُ الْحِمارُ آزادمرد در زير ستم صبر نمى‌كند. اين الاغ است كه صبر مى‌كند! شاعر ديگرى نيز مى‌گويد: إذٰا أنْتَ‌ أكْرَمتَ‌ الكَريٖمَ‌ مَلَكَتَهُ‌ وَ إنْ‌ أنْتَ‌ أكْرَمتَ‌ اللَئيمَ‌ تَمَرَّدَا اگر شخص كريم را اكرام و احترام كنى مالك او مى‌شوى ولى اگر لئيم را اكرام كنى (بيشتر) سرپيچى مى‌كند 🔶 @Nahj_Et
فرق بین { علم و دین } ✨💢 انسان علم را در اختیار می‌گیرد و در هر جهت که بخواهد آن را به کار می‌برد؛ امّا دین انسان را در اختیار می‌گیرد، جهت انسان را و مقصد انسان را عوض می‌کند. ویل دورانت در مقدّمه لذّات فلسفه درباره «انسان عصر ماشین» می‌گوید: «ما از نظر ماشین توانگر شده‌ایم و از نظر مقاصد فقیر.» استاد مطهری، امدادهای غیبی در زندگی بشر، ص88 🦋 🔶 @Nahj_Et
💠🔹از توصيه‌هاى امام عليه السلام به عبد اللّٰه بن عباس است هنگامى كه وى را به فرماندارى بصره منصوب كرد. توصيه در يك نگاه از كتاب الامامة و السياسة استفاده مى شود كه امام عليه السلام اين سخن را به عبد اللّٰه بن عباس پس از پايان جنگ جمل و تسخير بصره در حالى كه ابن عباس را به فرماندارى آن شهر انتخاب كرده بود به او فرمود و در مجموع به او مداراى با مردم و خويشتن‌دارى در برابر ناملايمات و توجّه به خدا در هر حال را درس مى‌دهد. *** سَعِ‌ النَّاسَ‌ بِوَجْهِكَ‌ وَمَجْلِسِكَ‌ وَحُكْمِكَ‌، وَإِيَّاكَ‌ وَالْغَضَبَ‌ فَإِنَّهُ‌ طَيْرَةٌ‌ مِنَ‌ الشَّيْطَانِ‌. وَاعْلَمْ‌ أَنَّ‌ مَا قَرَّبَكَ‌ مِنَ‌ اللّٰهِ‌ يُبَاعِدُكَ‌ مِنَ‌ النَّارِ، وَمَا بَاعَدَكَ‌ مِنَ‌ اللّٰهِ‌ يُقَرِّبُكَ‌ مِنَ‌ النَّارِ. ترجمه با چهره‌اى باز با مردم روبه‌رو شو، و مجلست براى خاص و عام گشاده دار و در حكم و داورى همه را يكسان بنگر. از خشم و غضب (به شدت) برحذر باش، چرا كه يكى از سبك‌مغزى‌هاى شيطانى است و بدان آنچه تو را به خدا نزديك مى‌سازد از آتش جهنم دور مى‌كند و آنچه تو را از خدا دور مى‌سازد به آتش دوزخ نزديك مى‌سازد. شرح و تفسير همه را با يك چشم بنگر 🔶 @Nahj_Et
💠🔹اين خطبه بعد از «ليلة الهرير» (يكى از شب‌هاى بسيار پر حادثه جنگ صفين) ايراد شده، هنگامى كه يكى از همراهان امام عليه السّلام برخاست و عرض كرد تو ما را از قبول حكميّت نهى كردى، سپس ما را به آن امر فرمودى ما نفهميديم كدام يك از اين دو دستور صحيح است‌؟ امام عليه السّلام (از اين سخن سخت ناراحت شد) دست بر پشت دست زد، سپس (اين خطبه را ايراد) فرمود. خطبه در يك نگاه براى پى بردن به عمق محتواى خطبه، قبلا بايد نگاهى به شأن ورود آن كرد. اين سخن مربوط به جنگ «صفّين» است كه امام عليه السّلام مردم را از تسليم در برابر قبول پيشنهاد «حكميّت» نهى كرده بود و سپس آنها را به قبول آن دعوت كرد، ماجرا از اين قرار بود، كه «عمرو عاص» در آستانه شكست لشكر شام، حيله‌اى انديشيد و دستور داد قرآن‌ها را بر سر نيزه‌ها كنند و اصحاب و ياران على عليه السّلام را دعوت به «حكميّت قرآن» كنند؛ گروه زيادى از ساده لوحان فريب خورده، دست از جنگ برداشتند، پيشنهاد شاميان را پذيرفتند و براى بررسى حكم قرآن دربارۀ سرنوشت جنگ، اصرار نمودند، كه يك نفر از لشكر امام به عنوان «حكميّت» پذيرفته شود و يك نفر از لشكر شام حتّى امام را تهديد كردند كه: «إن لم تفعل قتلناك كما قتلنا عثمان؛ اگر اين پيشنهاد را عمل نكنى تو را مى‌كشيم همان گونه كه عثمان را كشتيم». امام عليه السّلام كه به خوبى مى‌دانست اين دام خطرناكى است كه بر سر راه آنها گذاشته شده با اين كار مخالف بود و اصرار بر ادامۀ نبرد داشت؛ ولى به حكم اجبار، تن به مسألۀ حكميّت داد و همين امر سبب شد كه بعضى از ساده‌لوحان به امام خرده گيرند كه چرا يك روز ما را از اين كار نهى كردى، و روزى به آن امر مى‌كنى‌؟ اين خطبه پاسخى است، به اين ايراد 🔶 @Nahj_Et
23.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بیانات حضرت آیت الله العظمی «فرازهایی از تفسیر کلمات حکیمانه امیر المؤمنین سلام الله علیه» شماره 19 🔶 @Nahj_Et
💠🔹يعسوب» به ملكۀ زنبوران عسل گفته مى‌شود كه هر گاه به پرواز درآيد تمام زنبورانى كه در آن كندو با او زندگى مى‌كردند به دنبال او به پرواز درمى‌آيند. سپس به رئيس هر قومى يعسوب اطلاق شده است. عجيب اين است كه بعضى از ارباب لغت، امير و رئيس زنبوران عسل را مذكّر شمرده‌اند، در حالى كه مؤنث است و به همين دليل همه جا در فارسى از آن به ملكه ياد مى‌كنند. واقعيت عينى نيز همين معنا را تأييد مى‌كند كه ملكه از جنس مادّه باشد نه مذكّر. در واقع امام عليه السلام فرق ميان افراد با ايمان را كه به معنويات مى‌انديشند با افراد مادى و بى‌ايمان كه تنها به ثروت مى‌انديشند، بيان كرده، مى‌گويد: من پيشواى مؤمنانم؛ ولى پيشواى فاجران مال و ثروت است. در عصر آن امام عليه السلام اين معنا به خوبى آشكار شد: عده‌اى دنياپرست از اطرافيان آن حضرت، او را رها كرده و به دليل وعده‌هاى هنگفت مالى معاويه به شام رفتند و به او پيوستند و با اين عمل باطن خود را آشكار كردند. 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹يعسوب» به ملكۀ زنبوران عسل گفته مى‌شود كه هر گاه به پرواز درآيد تمام زنبورانى كه در آن كندو با او
💠ادامه حکمت۳۱۶ 🔹در واقع آنچه امام عليه السلام در اين‌جا فرموده محك خوبى است براى شناختن افراد در هر عصر و زمان. افراد با شخصيت و ظاهراً مؤمنى را ديديم كه خود را به اموال نامشروع فروختند در حالى كه مؤمنان راستين گاهى با فقر زندگى مى‌كردند و در برابر آن اموال زانو نمى‌زدند. همان‌گونه كه پيش از اين نيز اشاره شد، اين لقب را رسول اكرم صلى الله عليه و آله به اميرمؤمنان على عليه السلام داده است. ذهبى در ميزان الاعتدال از ابن عباس نقل مى‌كند كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله به أم‌سلمه فرمود: «إنَّ‌ عَلِيّاً لَحْمُهُ‌ مِنْ‌ لَحْمي وَ هُوَ بِمَنْزِلَةِ‌ هارُونَ‌ مِنْ‌ مُوسىٰ‌ مِنِّي غَيْرَ أَنَّهُ‌ لا نَبِىَّ‌ بَعْدي؛ اى امّ‌ سلمه! گوشت على از گوشت من است و او نسبت به من به منزلۀ هارون (برادر موسى) نسبت به موسى است جز اين‌كه بعد از من پيغمبرى نخواهد بود» 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠جهاد! جهاد! بندگان خدا! من امروز لشکر آماده می‌کنم، کسی که می‌خواهد به سوی خدا رود همراه ما خارج شود. 📚نهج البلاغه 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام نورانى به آثار زيان‌بار طمع اشاره كرده مى‌فرمايد: «طمع بردگى جاويدان است»؛ (اَلطَّمَعُ‌ رِقٌّ‌ مُؤَبَّدٌ) . حقيقت طمع، علاقۀ شديد به امور مادى است كه در دست ديگران است و شخص طماع براى رسيدن به آن هر گونه خضوع و ذلت را مى‌پذيرد و به همين دليل همچون برده‌اى است در برابر كسى كه طمع از او دارد و طماع غالباً اين صفت رذيله را با خود حفظ مى‌كند از همين رو امام عليه السلام آن را نوعى بردگى ابدى شمرده است. افراد طمع‌كار انسان‌هاى ضعيف، زبون، دون‌همت و فاقد شخصيت‌اند و چون اعتماد به نفس ندارند سعى مى‌كنند از طريق وابستگى به ديگران به مقصود خود برسند. در مقابل اين صفت رذيله فضيلتى است كه از آن به عنوان «يأس عَمّا في أيدِى النّاسِ‌ ؛ قطع اميد از آنچه در دست ديگران است» تعبير شده و به بيان ديگر قناعت به آنچه خود دارد. در احاديث اسلامى به اين موضوع اشاره شده است. 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام نورانى به آثار زيان‌بار طمع اشاره كرده مى‌فرمايد: «طمع بردگى جاويدا
💠🔹در مورد اصل طمع مرحوم كلينى بابى در جلد دوم كافى عنوان كرده و احاديث نابى در ذيل آن آورده است؛ از جمله از امام باقر عليه السلام نقل مى‌كند كه فرمود: «بِئْسَ‌ الْعَبْدُ عَبْدٌ لَهُ‌ طَمَعٌ‌ يَقُودُهُ‌ وَ بِئْسَ‌ الْعَبْدُ عَبْدُ لَهُ‌ رَغْبَةٌ‌ تُذِلُّهُ‌ ؛ چه بد انسانى است آن كس كه طمعى دارد كه وى را به هر سو مى‌كشاند و چه بد انسانى است كسى كه علاقه به چيزى دارد كه سبب ذلت او مى‌شود». در مورد قطع اميد از آنچه در دست مردم است امام على بن الحسين عليهما السلام مى‌فرمايد: «رَأَيْتُ‌ الْخَيْرَ كُلَّهُ‌ قَدِ اجْتَمَعَ‌ في قَطْعِ‌ الطَّمَعِ‌ عَمّا في أيْدِى النَّاسِ‌ ؛ تمام خوبى‌ها را در قطع اميد از آنچه در دست مردم است ديدم». حديثى از امام صادق عليه السلام مى‌خوانيم در جواب اين سؤال كه چه چيز ايمان را در قلب راسخ و ثابت مى‌دارد مى‌فرمايد: «الْوَرَعُ‌» (تقوا و پرهيزگارى) و در پاسخ اين پرسش كه چه چيز ايمان را از قلب انسان خارج مى‌كند مى‌فرمايد: «الطَّمَعُ‌» 🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه به نكته‌اى اشاره مى‌كند كه در همه شئون زندگى سارى و جارى است مى‌فرمايد: «بسيار مى‌شود كه يك وعده غذا (غذاى نامناسب) از وعده‌هاى فراوان غذا (غذاى خوب) جلوگيرى مى‌كند»؛ (كَمْ‌ مِنْ‌ أَكْلَةٍ‌ مَنَعَتْ‌ أَكَلَاتٍ‌) . چه بسا انسان غذايى را كه دوست دارد بيش از حد تناول مى‌كند و بيمار مى‌شود و روزهاى متوالى يا ميل به غذا ندارد و يا اين‌كه طبيب، او را از غذاهاى مختلف چرب و شيرين باز مى‌دارد، بنابراين در هيچ كار نبايد افراط كرد كه اين افراط ممكن است او را از همان كار در آينده به كلى باز دارد. اين سخن ضرب المثلى است براى تمام كسانى كه راه افراط را پيش مى‌گيرند؛ مثلاً كسى كه آنقدر در دوستى پافشارى مى‌كند، آن دوست از او منزجر مى‌شود و براى هميشه از وى فاصله مى‌گيرد و يا اين‌كه ديگرى را آنقدر به عبادت دعوت مى‌كند كه براى هميشه از عبادت بيزار مى‌گردد. 🔶 @Nahj_Et
🔸 استاد مطهری 🔸 انسان آن چیزی است که خودش بخاهد باشد ، زیبا ⤵️👌 انسان در نحوه وجود و واقعیتش با همه موجودات دیگر- اعم از جماد و نبات و حیوان- متفاوت است از این نظر که هر موجودی که پا به جهان می‌گذارد و آفریده می‌شود همان است که آفریده شده است، یعنی ماهیت و واقعیت و چگونگی‌هایش همان است که به دست عوامل خلقت ساخته می‌شود، اما انسان، پس از آفرینش، تازه مرحله اینکه چه باشد و چگونه باشد آغاز می‌شود. انسان آن چیزی نیست که آفریده شده است، بلکه آن چیزی است که خودش بخواهد باشد؛ آن چیزی است که مجموع عوامل تربیتی و از آن جمله اراده و انتخاب خودش او را بسازد. استاد مطهری، انسان در قرآن، ص65🇮🇷 🖇 🔶 @Nahj_Et
23.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بیانات حضرت آیت الله العظمی «فرازهایی از تفسیر کلمات حکیمانه امیر المؤمنین سلام الله علیه» شماره 20 🔶 @Nahj_Et