📜 حکمت ۵۹ نهج البلاغه :
✳️ وَ قَالَ [عليه السلام] مَنْ حَذَّرَكَ كَمَنْ بَشَّرَكَ .
❇️و درود خدا بر او فرمود : آن كه تو را هشدار داد ، چون كسى است كه مژده داد.
❇️ امام علی(ع) مى فرمايد: «كسى كه تو را (از امورى كه خطرناك است) بترساند همچون كسى است كه به تو بشارت دهد (به امورى كه مايه سرور و خوشحالى است)».
❇️ از اين هشدارها همان گونه خوشحال شوى كه از خبرهاى مسرت بخش خوشحال مى شوى
❇️ بايد از چنين كسى همان گونه تشكر كنى كه از بشارت دهنده تشكر مى كنى، زيرا او اگر خير تو را نمى خواست به تو هشدار نمى داد و از افتادن در شر برحذر نمى داشت.
❇️ تحذير به معناى ترساندن و هشدار دادن در برابر خطرات قطعى يا احتمالى است
❇️ تبشير به معناى بشارت دادن در برابر پيروزى هاست.
❇️ امام مى فرمايد: كسى كه تو را از خطر و ضرر قطعى يا احتمالى برحذر مى دارد مانند كسى است كه تو را بشارت دهد به امورى كه مايه خوشحالى توست.
❇️دوستان خوب هم انسان را نسبت به پيروزى ها دلگرم سازند هم نسبت به خطرات آگاه نمايند اين كه يكى از حقوق مؤمنان بر يكديگر نصيحت شمرده شده اشاره به همين گونه هشدارهاست
❇️ گاه مى شود برحذر داشتن و هشدار دادن به خطرها اثرات مهم ترى از بشارت ها دارد، زيرا بشارت دهنده به كارهاى نيك انجام شده و پيروزى ها بشارت مى دهد،كه تغييرى در سرنوشت نخواهد داشت
❇️ تحذيركننده هميشه پيش از خطر هشدار مى دهد و چه بسا سبب برطرف شدن خطرات مهمى مى گردد.
❇️ پيام حكيمانه مولا هنگام ترساندن و برحذر داشتن نسبت به خطرات نه تنها ناراحت نشويد بلكه آن را به منزله يك بشارت براى خود تلقى كنيد.
🔶 @Nahj_Et
🌸🍃🌸🍃
🍃
💠داستانی از نهج البلاغه
💠منطق و منطق پذیری👇
🔹🔹کليب جرمي[1] مي گويد:
پس از کشته شدن عثمان در مدينه، طلحه و زبير به بصره آمدند (و مردم را بر ضد حکومت علي ـ عليه السلام ـ شوراندند و مقدمه جنگ جمل را پايه ريزي کردند) پس از اندکي علي ـ عليه السلام ـ (با سپاه خود براي سرکوبي شورشيان بيعت شکن) به سوي بصره حرکت کرد، هنگامي که به محل «ذي قار» رسيد دو نفر از رؤساي قبيله، به من گفتند با ما بيا تا به حضور علي ـ عليه السلام ـ برويم و ببينيم هدفش از اين حرکت چيست؟
قبول کردم با آن ها به «ذي قار» رفتيم و به محضر علي ـ عليه السلام ـ رسيديم. او را هوشمندترين رؤساي عرب يافتيم. سوالاتي در مورد رؤساي قبائل از من کرد و من پاسخ دادم. پس از گفتگو و روشن شدن مطلب، آن دو نفر که همراه من بودند با آن حضرت بيعت نمودند، سپس آن حضرت به من فرمود: «آيا تو بيعت، نمي کني؟»
گفتم: من پيام آور قبيله مي باشم، و بايد خبر را براي آن ها ببرم، ديدم گروهي از يارانش که آثار سجده بر پيشانيشان ديده مي شود، مکرر به من مي گفتند بعيت کن تا اين که علي ـ عليه السلام ـ فرمود: «آزادش بگذاريد، مرا با اين استدلال (که در متن نهج البلاغه آمده) قانع کرده و سرانجام پس از روشن شدن حق، بيعت کردم،[2] آن استدلال اين بود:
وقتي کليب گفت: من پيام آور و پيام برنده هستم و آمده ام براي قبيله خود، از اين جا خبري را ببرم (و تصميم گيري من بر اساس هسته مرکزي تشکيلات قبيله خودمان مي باشد).
امام علي ـ عليه السلام ـ به او فرمود:
اگر قبيله ات تو را براي اين موضوع مي فرستاد که محلّ ريزش باران را برايشان بيابي، سپس به سوي آن ها باز مي گشتي و از مکان سبزه زار و آب به آن ها خبر مي دادي، اگر با تو مخالفت کرده و به سوي بيابان بي آب و علف مي رفتند، تو چه مي کردي؟!
کليب گفت: آن ها را رها مي کردم و خودم به سوي سرزمين پر آب و علف مي رفتم،
حضرت فرمود: «پس دستت را به عنوان بيعت دراز کن».
آن شخص مي گويد: «فو الله ما استطعت ان امتنع عند قيام الحجّة علي فبايعته؛ سوگند به خدا، وقتي استدلال امام را دريافتم و حق را شناختم، قدرت (علمي براي) سرپيچي از آن را نيافتم، با آن حضرت بيعت کردم».[3]
به اين ترتيب در مي يابيم که امام علي ـ عليه السلام ـ مرد منطق و استدلال بود، قبل از آن که مرد شمشير باشد، و آنان که آمادگي روحي داشتند و مرض و بيماري در قلبشان نبود مجذوب استدلال هاي آن بزرگوار مي شدند و به او مي پيوستند.
ضمناً علي ـ عليه السلام ـ در سخن فوق، به تمامي انسان ها و در همه زمان ها درس استقلال رأي آموخت، چرا که بيشتر گمراهان، خود را در محاصره حصار مصنوعي و تشکيلات مي نگرند و لجوجانه در همان حصار زنداني مي گردند، ولي کليب، اين حصار را در پرتو راهنمائي علي ـ عليه السلام ـ شکست، و به حق پيوست.
[1] . کليب (بر وزن کميل) پسر «شهاب جرمي» از بزرگان تابعين کوفه بود، و بعضي گفته اند او و پدرش از اصحاب رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به شمار مي آمدند.
[2] . تاريخ طبري، ج 5، ص 192.
[3] . نگاه کنيد به خطبه 170 نهج البلاغه.
🔶 @Nahj_Et
امام علی علیه السلام
قدْ بُصِّرْتُمْ إِنْ أَبْصَرْتُمْ وَ قَدْ هُدِيتُمْ إِنِ اهْتَدَيْتُمْ وَ أُسْمِعْتُمْ إِنِ اسْتَمَعْتُمْ
اگر ديدگانتان را بگشاييد، مي بينيد
و اگر هدایت پذير باشيد، راه نشان داده شده است
و اگر گوش شنوا داشته باشید، پيامها را خواهيد شنيد.
📓نهج البلاغه، حکمت 149
🔶 @Nahj_Et
فراموش نکنید...
أَلَا فَاذْكُرُوا هَاذِمَ اللَّذَّاتِ وَ مُنَغِّصَ الشَّهَوَاتِ وَ قَاطِعَ الْأُمْنِيَاتِ عِنْدَ الْمُسَاوَرَةِ لِلْأَعْمَالِ الْقَبِيحَةِ
به هوش باشيد! در آن زمان که با شتاب به سراغ اعمال قبيح مى رويد نابود کننده لذّات و برهم زننده خواسته ها و قطع کننده آروزها(مرگ)را به ياد آوريد!
نهج البلاغه خطبه ۹۹
🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️ اِعلَمْ أنَّ الدنيا دارُ بَلِيَّةٍ لم يَفرُغْ صاحِبُها فيها قَطُّ ساعَةً إلاّ كانَت فَرغَتُهُ علَيهِ حَسرَةً يَومَ القِيامَةِ .;
امام على عليه السلام
بدان كه دنيا سراى آزمايش و گرفتارى است، كه آدمى هرگز در آن ساعتى آسوده و بي كار نشود، مگر اين كه آن بيكارى در روز قيامت مايه افسوس او گردد.;
📙نهج البلاغة: الكتاب59.
🔶 @Nahj_Et
🌸﴿ نهج البلاغه حکمت ۱۳۶﴾🌸
وَقَالَ علیه السلام الصَّلَاةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقیٍّ وَالحَجُّ جِهَادُ كُلِّ ضَعِيفٍ وَلِكُلِّ شَيْءٍ زَكَاة و زَكَاةُ الْبَدَنِ الصِّيَامُ وَجِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ
نماز وسیله تقرب هر پرهیزگاری است و حج جهاد ناتوانان است. هر چیزی را زکاتی است و زکات بدن، روزه است و جهاد زن، خوب شوهرداری کردن است
🔶 @Nahj_Et
بیاعتنایی به حرام
✅ امام علی علیه السلام:
هوای نفس را با بیاعتنایی به حرام بمیران.
📙 نهج البلاغه نامه ۲۱ بند ۲
🔶 @Nahj_Et
هدایت شده از خبرگزاری حوزه
🔔 پذیرش حوزههای علمیه کشور آغاز شد
🔻معاون آموزش حوزههای علمیه:
◻️پذیرش حوزههای علمیه برادران از اول اسفند ۱۴۰۱ آغاز شده و تا پایان اردیبهشت ۱۴۰۲ ادامه دارد.
◻️ پذیرش از سه مقطع هشتم، دوازدهم و دانشگاهیان صورت میگیرد.
◻️داوطلبان میتوانند در دو بخش برنامههای متداول یا سفیران هدایت ثبت نام کنند.
در بخش سفیران هدایت، رویکرد تبلیغی است.
➕ سایت پذیرش حوزههای علمیه: paziresh.ismc.ir
➕کانال پذیرش در ایتا: eitaa.com/pazireshhowzeh
💡مشاوره تحصیلی ویژه داوطلبان ورود به حوزه
eitaa.com/hawzahnews/45420
📎 بیشتر بخوانید
@HawzahNews| حوزهنیوز
🌸﴿ نهج البلاغه حکمت ۱۳۶﴾🌸
وَقَالَ علیه السلام الصَّلَاةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقیٍّ وَالحَجُّ جِهَادُ كُلِّ ضَعِيفٍ وَلِكُلِّ شَيْءٍ زَكَاة و زَكَاةُ الْبَدَنِ الصِّيَامُ وَجِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ
🌸 نماز وسیله تقرب هر پرهیزگاری است
🌸و حج جهاد ناتوانان است.
🌸هر چیزی را زکاتی است و زکات بدن، روزه است
🌸 و جهاد زن، خوب شوهرداری کردن است
🔶 @Nahj_Et
🔔مقام شما را از مردم دور نکند❗️
#نهج_البلاغه
🪐أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ حَقّاً عَلَى الْوَالِي أَلاَّ يُغَيِّرَهُ عَلَى رَعِيَّتِهِ فَضْلٌ نَالَهُ وَلاَ طَوْلٌ خُصَّ بِهِ
🟤اما بعد (از حمد و ثناى الهى) حقى که بر والى و زمامدار ثابت است اين است که فضل و برترى هايى که به او رسيده و قدرتى که به او داده شده سبب تغيير حال او درباره رعيّت نگردد
✍اشاره به اينکه والى و زمامدار بايد چنان باشد که رسيدن به قدرت او را دگرگون نسازد ، دست و پاى خود را گم نکند و گرفتار عُجب خودبينى و خودپسندى و در نتيجه استبداد نشود
همان چيزى که غالباً در زمامداران مادّى ديده مى شود که پيش از رسيدن به قدرت سخنان زيبايى در مورد مردمى بودن و مردمى زيستن دارند اما هنگامى که بر اوضاع مسلط شدند همه را فراموش کرده و استبداد را پيشه خود مى سازند و تنها اولياى الهى و کسانى که در خط پيروى آنها هستند از اين خطر در امان مى مانند.
📙نامه 50
🔶 @Nahj_Et
📚شادى مؤمن
چه طور تخمه کدو براى بعضى ها خوشمزه است. براى بعضى هم «سبحان اللّه» گفتن، شیرین است. امام مى گوید: «مناجات یک شیرینى دارد. خدایا آن شیرینى را به من بچشان»؛ «الَهی أذِقْنِی حَلاوَةَ ذِکْرک». شادى خوب آن است که آدم آخرتش را تأمین کرده باشد. در این دنیا، خانه اش کاهگل بوده و آپارتمان شده است. دوچرخه اش به ماشین تبدیل شده است. مثلًا اگر عباى من نخى باشد. حالا پشمی شده. نخ، از پنبه است و پشم براى شتر است. نخ و پشم شرف نیست. حتى مدرک هم ارزش ندارد.
امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «فَلْیکنْ سُرُورُک بِمَا نِلْتَ مِنْ آخِرَتِک» (نهج البلاغه، نامه 22)؛ «کاری کن که شادی تو برای رسیدن به آخرت باشد». اگر خواستى شاد بشوى، ببین چه قدر آخرتت را تأمین کرده اى؟ چند رکعت نماز با توجه در عمرت خوانده اى؟ چه قدر جبهه رفته اى؟ چقدر به پشت جبهه کمک کرده اى؟ از پارسال تا به حال، چقدر به آوارهها و سیل زدهها کمک کرده اى؟ از پارسال تا به حال، چند بچه یتیم را بوسیده اى؟ به دیدن چند خانواده شهید رفته اى و اظهار ادب کرده اى؟ چند کتاب مطالعه کرده اى؟ چه گامى برداشته اى؟ این که آدم انبارش را بچرخاند، بازارش را بچرخاند، دکورسازى کند، خانه سازى کند، مبلمان و ماشینش را عوض کند،. اینها چیزى نیست. خودت چه قدر بزرگ شده اى؟ مهم این است که خودم چقدر بالا آمدم؟ یعنى علم، تقوا، نور، شعور، انسانیت و شخصیت من چقدر بالا رفته است؟ اینکه پنبه، پشم شده است، مهم نیست. اینکه دوچرخه به موتور تبدیل شده است، مهم نیست. خودت چه شده اى؟
📚 کتاب خنده و گریه در آثار استاد قرائتی
📙نامه22
🔶 @Nahj_Et
♥️امام على عليه السلام :
💎شما را چه مى شود كه به اندك چيزى از دنيا كه به دست مى آوريد ، شادمان مى شويد ؛ ولى از دست دادن بسيارى از آخرت ، شما را اندوهگين نمى سازد؟! و اندكِ دنيا كه از دستتان مى رود ، شما را ناراحت و بى تاب مى سازد ،
چندان كه اين بى تابى در چهره هاى شما و در ناشكيبايى تان بر آنچه از شما گرفته شده است ، آشكار مى گردد . گويى دنيا اقامتگاه دائمى شماست و كالايش برايتان ماندگار است!
.📚 نهج البلاغة : الخطبة 113 ، غرر الحكم : ح 9652
🔶 @Nahj_Et
🌕توصیه ای مهم برای ایام پایانی ماه رمضان
💠آیتالله فاطمی نیا :
🔹️از اولياء الهی سينه به سينه ، يک يادگاری دارم كه عمل به آن بركات فراوانی دارد.
ماه مبارك رمضان ، اين ضيافت الهی را با يك زيارت جامعه ي كبيره به اخر برسانيد .
در اثر اين عمل اين ضيافت چنان رنگين خواهد شد كه آثارش از عقول ما خارج است و روزی به كار خواهد آمد كه آن روز هيچ چيز ديگري به كار نخواهد آمد.
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
📚 کتاب صوتی:نهج البلاغه (نامه های امیر مؤمنان علی ع) ✍️ گرد آورنده:سید رضی 📝 مترجم: آیت الله ناصر
................
در نامهی امیرالمؤمنین علیهالسّلام به مالک اشتر همین عهدِ مالک که به غلط «عهدنامه» میگویند و من خواهش میکنم که کلمه " عهدنامه " را به کار نبرید زیرا از غلط های عوامانه زشت است ، عهدنامه در فارسی به پیمانی بین دو نفر یا دو طرف گفته میشود در حالی که در عربی کلمه عهد به معنای فرمان است . «عَهْدُ علىٍّ الی مالک اشتر»، یعنی فرمان حکومتی امیرالمؤمنین به مالک اشتر، امام نامه ای نوشته که یک فرمان و حکم از طرف حکومت است ، در این نامه چهار نکتهی اصلی هست:
اول: حفظ امنیت داخلی و خارجی
دوم: عدالت اجتماعی و اقتصادی
سوم: تربیت معنوی و اخلاقی مردم
چهارم: رفاه و آبادی زندگی مردم
این چهار چیز از جملهی چیزهایی است که حکومت باید به عنوان مطالبات حقیقی مردم به آنها بدهد.
👈گزیده بیانات رهبر انقلاب #امام_خامنه_ای
۱۳۸۱/۱۱/۱۵
🔶 @Nahj_Et
🌸🍃🌸🍃
🍃
💠داستانی از نهج البلاغه
💠معجزات امام علی و کافر شدن 69 نفر
🔹🔹حضرت ابوجعفر امام محمّد، باقرالعلوم صلوات اللّه علیه حکایت فرماید: روزی امام علی بن ابی طالب علیه السلام در بین جمعی از اصحاب حضور داشت، یکی از افراد اظهار نمود: یا امیرالمؤمنین! اگر ممکن باشد کرامتی برای ما ظاهر گردان تا بیشتر نسبت به تو ایمان پیدا کنیم؟
امام علی علیه السلام فرمود: چنانچه جریانی عجیب را ظاهر نمایم و شما شاهد آن باشید کافر خواهید شد؛ و از ایمان خود برمی گردید و مرا متّهم به سحر و جادو می کنید.
گفتند: ما عقیده و ایمان راسخ داریم که همه چیز، از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله به ارث برده ای و هر کاری را که بخواهی، می توانی انجام دهی.
حضرت فرمود: احادیث و علوم سنگین و مشکلِ ما اهل بیت ولایت را، هر فردی نمی تواند تحمّل کند بلکه افرادی باور می کنند که از هر جهت روح ایمان آن ها قوی و مستحکم باشد.
سپس اظهار نمود: چنانچه مایل باشید که کرامتی را مشاهده کنید، هر وقت نماز عشاء را خواندیم همراه من حرکت نمائید.
چون نماز عشاء را خواندند، حضرت امیر علیه السلام به همراه هفتاد نفر که هر یک فکر می کرد نسبت به دیگری بهتر و برتر هست حرکت نمود تا به بیابان کوفه رسیدند.
در این لحظه امام علی علیه السلام به آن ها فرمود: به آنچه می خواهید نمی رسید مگر آن که از شما عهد و میثاق بگیرم که هر آنچه مشاهده کنید، شکّ و تردیدی در خود راه ندهید و ایمانتان را از دست ندهید و مرا متّهم به امور ناشایسته نگردانید.
ضمنا، آنچه من انجام می دهم و به شما ارائه می نمایم، همه علوم غیبی است که از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله به ارث گرفته ام و آن حضرت مرا تعلیم فرموده است.
پس از آن که حضرت از یکایک آن ها عهد و میثاق گرفت، دستور داد تا روی خود را بر گردانند؛ و چون پشت خود را به حضرت کردند، حضرت دعائی را خواند.
هنگامی که دعایش پایان یافت، فرمود: اکنون روی خود را برگردانید و نگاه کنید.
همین که چرخیدند و روی خود را به حضرت علی علیه السلام برگردانیدند، چشمشان افتاد به باغ های سبز و خرّمی که نهرهای آب در آن ها جاری بود؛ و ساختمان های با شکوهی در درون آن ها جلب توجّهشان کرد.
پس چون به سمتی دیگر نگاه کردند، شعله های وحشتناک آتش را دیدند، با دیدن چنین صحنه ای که بهشت و جهنّم در أذهان و أفکارشان یاد آور شد، همگی یک صدا گفتند: این سحر و جادوی عظیمی است؛ و ایمان خود را از دست دادند و کافر شدند، مگر دو نفر که همراه حضرت باقی ماندند و با یکدیگر به شهر کوفه مراجعت نمودند.
چون خواستند وارد مسجد کوفه شوند، حضرت دعائی را تلاوت نمود، وقتی داخل شدند، دیدند ریگ های حیات مسجد دُرّ و یاقوت گشته است
در بین راه، حضرت به آن دو نفر فرمود: حجّت بر آن گروه به اتمام رسید و فردای قیامت، آنان مؤاخذه و عقاب خواهند شد.
سپس در ادامه فرمایشاتش افزود: قسم به خدای سبحان! که من ساحر نیستم، این ها علوم الهی است که از رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله آموخته ام.
و چون خواستند وارد مسجد کوفه شوند، حضرت دعائی را تلاوت نمود، وقتی داخل شدند، دیدند ریگ های حیات مسجد دُرّ و یاقوت گشته است.
آن گاه حضرت به آن ها فرمود: چه می بینید
گفتند: دُرّ و یاقوت!
فرمود: راست گفتید، در همین لحظه یکی دیگر از آن دو نفر از ایمان خود دست برداشت و کافر شد و نفر آخر ثابت و استوار ماند.
امام علی علیه السلام به او فرمود: مواظب باش که اگر چیزی از آن ها را برداری پشیمان می گردی؛ و اگر هم بر نداری باز پشیمان می شوی.به هر حال او یکی از آن جواهرات را، دور از چشم حضرت برداشت و در جیب خود نهاد، فردای آن روز، نگاهی به آن کرد، دید دُرّی گرانبها و نایاب است.
هنگامی که خدمت امام علی علیه السلام آمد اظهار داشت: من یکی از آن درّها را برداشته ام، حضرت فرمود: چرا چنین کردی
گفت: خواستم بدانم که آیا واقعا این جواهرات حقیقت دارد یا باطل و واهی است.
حضرت فرمود: اگر آن را بر گردانی و سر جایش بگذاری خداوند رحمان عوض آن را در بهشت به تو عطا می کند؛ و گرنه وارد آتش جهنّم خواهی شد.
امام باقر علیه السلام در ادامه فرمود: چون آن شخص، دُرّ را سر جایش نهاد؛ تبدیل به ریگ شد.
و بعضی گفته اند: که آن شخص میثم تمّار بود؛ و برخی دیگر او را عَمرو بن حمق خزاعی گفته اند.[1]
پی نوشت :
[1] مختصر بصائر الدرجات: ص 118 و 119، هدایة الکبری: ص 129، س 3.
🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بزرگترین فیلسوف تاریخ امیرالمومنین(ع) است
🔸خاطره شنیدنی سهیل اسعد از دانشگاهی در کلمبیا که در آن معنای حقیقی آزادی از کلام حضرت علی(ع) را بازگو کرده بود و تاثیری که بر روی استاد فلسفه مسیحی گذاشته و باعث مسلمان شدن وی شده بود
🔶 @Nahj_Et
💠 امام علی علیه السلام فرمودند:
🍃 غيْرَةُ الْمَرْأَةِ كُفْرٌ، وَ غَيْرَةُ الرَّجُلِ إِيمَانٌ
🔹 غيرت زن كفر است و غيرت مرد ايمان.
📚 حکمت 124 نهج البلاغه
✍️ «غيرت» حالتى است كه انسان را وادار مى كند از ورود ديگران در حريم زندگى شخصى او جلوگيرى كند، افتخارات او را سلب ننمايد، مواهبش را از دستش نگيرد و متعرض نواميس او نشود و منظور از «غيرت زن» در كلام حكيمانه بالا همان حسادتى است كه نسبت به زوجه ديگر همسرش پيدا مى كند (البته تعدد زوجات نيز شرايطى دارد و نبايد وسيله اى براى هوس رانى مردان گردد) و منظور از «غيرت مرد» در كلام بالا ممانعتى است كه مرد از ورود ديگرى به حريم خانواده و ناموس خود به عمل مى آورد.
🔶 @Nahj_Et
💌حضرت علي عليه السلام فرمودند:
از نافرماني خدا در خلوت ها بپرهيزيد، زيرا همان كه گواه است، داوري كند.
📚 نهج البلاغه حكمت ٣٢٤
🔶 @Nahj_Et
💢 مسئولیت علما در تعلیم علم
💠 امام علی علیه السلام فرمودند:
🍃 ما أَخَذَ اللَّهُ عَلَى أَهْلِ الْجَهْلِ أَنْ يَتَعَلَّمُوا، حَتَّى أَخَذَ عَلَى أَهْلِ الْعِلْمِ أَنْ يُعَلِّمُوا.
🔹خداوند از افراد جاهل پيمان نگرفته كه دنبال علم و دانش بروند، مگر اين كه قبل از آن از علما و دانشمندان پيمان گرفته كه به آن ها علم بياموزند.
📚 حکمت 478 نهج البلاغه
🔶 @Nahj_Et
37.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙آیت الله العظمی جوادی آملی:
«وجود مبارک حضرت امیر سلام الله علیه وقتی نصیحت می کرد گاهی افراد را عابدانه نصیحت می کرد، گاهی زاهدانه نصیحت میکرد و گاهی عارفانه.
گاهی می فرمود اگر فلان کار را بکنید گرفتار فلان عذاب می شوید، گاهی می فرمود اگر فلان کار خیر را انجام بدهید یا فلان کار بد را نکنید سهمی از بهشت نصیب شما میشود، گاهی هم عارفانه سخن می گفت؛ می فرمود گناه سمّ است، اگر چشم ملکوتی تان باز بشود می بینید که این دست به مال حرام زدن یا حیثیت جامعه را بردن، با سمّ بازی کردن است.
درس اخلاق ٩٨/٢/٢٣
🔶 @Nahj_Et
🔔به حدّ خود قانع باش❗️
#نهج_البلاغه
🔮هَلَكَ امْرُؤٌ لَمْ يَعْرِفْ قَدْرَهُ
🟠آن كسى كه قدر خود را نشناسد هلاك مى شود
✍مى دانيم يكى از عميق ترين غرايز انسان دوست داشتن خويشتن است و بسيار مى شود كه بر اثر آن انسان قدر و منزلت خود را گم مى كند جنبه هاى مثبت خويش را بسيار بيش از آنچه هست مى پندارد و حتى گاهى جنبه هاى منفى خود را مثبت مى انگارد ، به همين دليل بر جاى خود تكيه نمى كند بلكه خود را در جايى قرار مى دهد كه شايسته آن نيست و در آنجا گاه سخنانى مى گويد كه دين و دنياى او را بر باد مى دهد ، آبروى او را مى ريزد و سرچشمه مفاسدى در جامعه مى شود كه نتيجه همه آنها هلاكت معنوى و مادّى است. مثلاً كسى چند صباحى آموزش علوم دين را ديده و هنوز به مقام اجتهاد نرسيده خود را مجتهدى اعلم بداند و به استنباط احكام بنشيند و احكامى را آميخته با اشتباهات فراوان براى اين و آن بازگو كند و عبادات و معاملات آنها را ضايع سازد ، چنين شخصى كه قدر خود را نشناخته به يقين مسئوليت سنگينى را در قيامت خواهد داشت
📙حکمت 149
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
حکمت 177 - تنبیه بدکار با تشویق نیکوکار
📜 وَ قَالَ عليهالسلام اُزْجُرِ اَلْمُسِيءَ بِثَوَابِ اَلْمُحْسِنِ
🌺و درود خدا بر او، فرمود: بدكار را با پاداش دادن به نيكوكار آزار ده.
🔶 @Nahj_Et