🌿🌷به هنگام بيعت در مدينه
🔹اعلام سياستهاي حكومتي
آنچه مي گويم به عهده مي گيرم، و خود
به آن پاي بندم، كسي كه عبرتها براي او آشكار شود، و از عذاب آن پند گيرد، تقوي و خويشتن داري او را از سقوط در شبهات نگه مي دارد، آگاه باشيد، تيره روزيها و آزمايشها، همانند زمان بعثت پيامبر (ص) بار ديگر به شما روي آورد. سوگند به خدايي كه پيامبر (ص) را به حق مبعوث كرد، سخت آزمايش مي شويد، چون دانه اي كه در غربال ريزند، يا غذايي كه در ديگ گذارند، به هم خواهيد ريخت، زير و رو خواهيد شد، تا آنكه پايين به بالا، و بالا به پايين رود، آنان كه سابقه اي در اسلام داشتند، و تاكنون منزوي بودند، بر سر كار مي آيند، و آنها كه به ناحق، پيشي گرفتند، عقب زده خواهند شد
🌿فضائل اخلاقي امام (ع)
به خدا سوگند، كلمه اي از حق را نپوشاندم، هيچگاه دروغي نگفته ام، از روز نخست، به اين مقام خلافت، و چنين روزي خبر داده شدم، آگاه باشيد همانا گناهان چون مركبهاي بدرفتارند، كه سواران خود (گناهكاران) را عنان رهاشده در آتش دوزخ مي اندازند، اما تقوي، چونان مركبهاي فرمانبرداري هستند كه سواران خود را، عنان بر دست، وارد بهشت جاويدان مي كنند. حق و باطل هميشه در پيكارند، و براي هر كدام
طرفداراني است، اگر باطل پيروز شود، جاي شگفتي نيست، از ديرباز چنين بود، و اگر طرفداران حق اندكند، چه بسا روزي فراوان گردند، و پيروز شوند، اما كمتر اتفاق مي افتد كه چيز رفته باز گردد.
(كلمات امام (ع) پيرامون حق و باطل، از سخنان نيكويي است كه كلام كسي از سخن سرايان به آن نخواهد رسيد، و بيش از آنچه كه ما در شگفت شويم، شگفتي، برابر آن فرومانده است، در اين كلمات امام (ع) ريزه كاريهايي از فصاحت است كه نه زبان قدرت شرح آن را دارد، و نه انساني مي تواند از دره هاي عميق آن بگذرد، اين اعتراف مرا كساني كه در فصاحت پيشگامند و با سابقه، درك مي كنند.)
🌿سرگرداني مردم، و ضرورت تقوا
آن كس كه بهشت و دوزخ را پيش روي خود دارد، در تلاش است برخي از مردم به سرعت به سوي حق پيش مي روند، كه اهل نجاتند، و بعضي به كندي مي روند و اميدوارند، و ديگري كوتاهي مي كند و در آتش جهنم گرفتار است، چپ و راست گمراهي، و راه ميانه، جاده مستقيم الهي است كه قرآن و آثار نبوت، آن را سفارش مي كند، و گذرگاه سنت پيامبر (ص) است، و سرانجام بازگشت همه بدان سو است. ادعاكننده باطل نابود شد، و دروغگو زيان كرد، هر كس با حق درافتاد هلاك گرديد، ناداني انسان همين بس كه قدر خويش نشناسد. آنچه بر اساس تقوي پايه گذاري شود، نابود نگردد، كشتزاري كه با تقوي آبياري شود، تشنگي ندارد. مردم! به خانه هاي خود روي آوريد، مسائل ميان خود را اصلاح كنيد، توبه و بازگشت پس از زشتيها ميسر است، جز پروردگار خود، ديگري را ستايش نكنيد، و جز خويشتن خويش ديگري را سرزنش ننماييد.
📚نهج البلاغه/خطبه۱۶
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم
🌿🌷وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ
بقره(30)
🌷وهنگامى كه پروردگارت به فرشتگان گفت: من بر آنم كه در زمين جانشينى قرار دهم. فرشتگان گفتند: آيا كسى را در زمين قرار مى دهى كه در آن فساد كند و خون ها بريزد؟ در حالى كه ما با حمد و ستايش تو، ترا تنزيه و تقديس مى كنيم. خداوند فرمود: همانا من چيزى مى دانم
كه شما نمى دانيد.
🔹نکات تفسیری
در آيه ى قبل خوانديم كه خداوند، همه ى مواهب زمين را براى انسان آفريده است. در اين آيه و آيات بعد، مسأله ى خلافت انسان در زمين مطرح مى شود كه نگرانى فرشتگان از فسادهاى بشر و توضيح و توجيه خداوند وسجده ى آنان در برابر نخستين انسان را بدنبال دارد.
فرشتگان، يا از طريق اخبار الهى ويا مشاهده ى انسان هاى قبل از حضرت آدم عليه السلام در عوالم ديگر يا در همين عالم ويا به خاطر پيش بينى صحيحى كه از انسان خاكى ومادّى وتزاحم هاى طبيعى آنها داشتند، خونريزى وفساد انسان راپيش بينى مى كردند.
گرچه همه ى انسان ها، استعداد خليفه خدا شدن را دارند، امّا همه خليفه ى خدا نيستند. چون برخى از آنها با رفتار خود به اندازه اى سقوط مى كنند كه از حيوان هم پست تر مى شوند. چنانكه قرآن مى فرمايد: «اولئك كالانعام بل هم اضل» [254]
قرارگاه اين خليفه، زمين است، ولى لياقت او تا «قاب قوسين او ادنى» [255]مى باشد.
به ديگران اجازه دهيد سؤال كنند. خداوند به فرشتگان اذن داد تا سؤال كنند و گرنه ملائك، بدون اجازه حرف نمى زنند و فرشتگان مى دانستند كه براى هر آفريده اى، هدفى عالى در كار است.
سؤال: چرا خداوند در آفرينش انسان، موضوع را با فرشتگان مطرح كرد؟
پاسخ: انسان، مخلوق ويژه اى است كه ساخت مادّى او به بهترين قوام بوده: «احسن تقويم» [256] و در او روح خدايى دميده شده و بعد از خلقت او خداوند به خود تبريك گفته است: «فتبارك اللّه» [257]
سؤال: خدايى كه دائماً حاضر، ناظر وقيّوم است چه نيازى به جانشين وخليفه دارد؟
پاسخ: اوّلاً جانشينى انسان نه به خاطر نياز و عجز خداوند است، بلكه اين مقام به خاطر كرامت و فضيلت رتبه ى انسانيّت است. ثانياً نظام آفرينش بر اساس واسطه هاست. يعنى با اينكه خداوند مستقيماً قادر بر انجام هر كارى است، ولى براى اجراى امور، واسطه هايى را قرار داده كه نمونه هايى را بيان مى كنيم:
* با اينكه مدبّر اصلى اوست: «اللّه الّذى... يدبّر» [258] لكن فرشتگان را مدبّر هستى قرار داده است. «فالمدبّرات أمراً» [259]
* با اينكه شفا بدست اوست؛ «فهو يشفين» [260] امّا در عسل شفا قرار داده است. «فيه شفاء» [261]
* با اينكه علم غيب مخصوص اوست؛ «انّما الغيب للّه» [262] لكن بخشى از آن را براى بعضى از بندگان صالحش ظاهر مى كند. «الاّ مَن ارتضى من رسول» [263]
پس انسان مى تواند جانشين خداوند شود و اطاعت او همچون اطاعت از خداوند باشد. «من يطع الرّسول فقد أطاع اللّه» [264] و بيعت با او نيز به منزله ى بيعت با خداوند باشد. «انّ الّذين يبايعونك... انّما يبايعون اللّه» [265] و محبّت به او مثل محبّت خدا باشد. «من احبّكم فقد احبّ اللّه» [266]
براى قضاوت درباره ى موجودات، بايد تمام خيرات و شرور آنها را كنار هم گذاشت و نبايد زود قضاوت كرد. فرشتگان خود را ديدند كه تسبيح و حمد آنها بيشتر از انسان است. ابليس نيز خود را مى بيند و مى گويد: من از آتشم و آدم از خاك و زير بار نمى رود. امّا خداوند متعال مجموعه را مى بيند كه انسان بهتر است و مى فرمايد: «انّى اعلم مالا تعلمون»
-----
254) اعراف، 179.
255) نجم، 9.
256) تين، 4.
257) مؤمنون، 14.
258) يونس، 3.
259) نازعات، 5.
260) شعراء، 80.
261) نحل، 69.
262) يونس، 20.
263) جنّ، 27.
264) نساء، 18.
265) فتح، 10.
266) زيارت جامعه كبيره.
🍃 ادامه در پست بعدی🔽
🍃ادامه پست قبلی🔼
🔹پیام آیه
- خداوند ابتدا اسباب زندگى را براى انسان فراهم كرد، سپس او را آفريد. «خلق لكم ما فى الارض جميعاً ... اذقال ربك للملائكه» [267]
- آفرينش ملائكه، قبل از آدم بوده است. زيرا خداوند آفريدن انسان را با آنان در ميان گذاشت.
- انتصاب خليفه و جانشين و حاكم الهى، تنها بدست خداست. «انّى جاعل فى الارض خليفة»
- انسان، جانشين دائمى خداوند در زمين است. «جاعل» [268]
- انسان مى تواند اشرف مخلوقات و لايق مقام خليفةاللهى باشد. [269]«جاعل فى الارض خليفة»
- ملائكه، فساد و خونريزى را كار دائمى انسان مى دانستند. «يفسد... ويسفك»
- حاك [270] م و خليفه ى الهى بايد عادل باشد، نه فاسد و فاسق. خليفه نبايد «يفسد فى الارض» باشد.
- طرح لياقتِ خود، اگر بر اساس حسادت نباشد، مانعى ندارد. «و نحن نسبّح بحمدك و نقدّس لك»
- عبادت و تسبيح در فضاى آرام، تنها ملاك و معيار لياقت نيست. «نحن نسبّح»
- به خاطر انحراف يا فساد گروهى، نبايد جلوى امكان رشد ديگران گرفته شود. با آنكه خداوند مى دانست گروهى از انسان ها فساد مى كنند، امّا نعمت آفرينش را از همه سلب نكرد.
- مطيع و تسليم بودن با سؤال كردن براى رفع ابهام منافاتى ندارد. «أتجعل فيها»
- خداوند فساد و خونريزى انسان را مردود ندانست، لكن مصلحت مهمتر و شايستگى و برترى انسان را طرح نمود. «انى اعلم ما لاتعلمون»
- توقّع نداشته باشيد همه ى مردم بى چون و چرا، سخن يا كار شما را بپذيرند. زيرا فرشتگان نيز از خدا سؤال مى كنند. «قالوا أتجعل فيها»
- علوم و اطلاعات فرشتگان، محدود است. «مالا تعلمون»
-----
267) حضرت على عليه السلام فرمودند: »فلمّا مهد ارضه و انفذ امره اختار آدم...« همين كه زمين را گسترد و فرمانش را متنفّذ قرارداد، انسان را آفريد. نهج البلاغه، خطبه 91.
268) كلمه »جاعل« اسم فاعل و رمز تداوم است.
269) البتّه ستمكاران را از نيل به اين مقام محروم كرده است: »لاينال عهدى الظالمين« بقره، 124.
270) فعل مضارع نشانه ى استمرار است.
منبع:تفسیر نور
🌿 و درود خدا بر او (از ايمان پرسيدند، فرمود:)
🌿۱- شناخت اقسام ايمان
🌷ایمان بر چهار پايه استوار است، صبر، يقين، عدل و جهاد. صبر نيز بر چهار پايه قرار دارد. شوق، هراس، زهد، انتظار. آن كس كه اشتياق بهشت دارد، شهوتهايش كاستي گيرد، و آن كس كه از آتش جهنم مي ترسد، از حرام دوري مي گزيند، و آن كس كه كه در دنيا زهد مي ورزد، مصيبتها را ساده پندارد، و آن كس كه مرگ را انتظار مي كشد در نيكيها شتاب مي كند. يقين نيز بر چهار پايه استوار است، بينش زيركانه، دريافت حكيمانه واقعيتها، پند گرفتن از حوادث روزگار، و پيمودن راه درست پيشينيان، پس آن كس كه هوشمندانه به واقعيتها نگريست، حكمت را آشكارا بيند، و آنكه حكمت را آشكارا ديد، عبرت آموزي را شناسد، و آنكه عبرت آموزي شناخت گويا چنان است كه با گذشتگان مي زيسته است. و عدل نيز بر چهار پايه برقرار است، فكري ژرف انديش، دانشي عميق و به حقيقت رسيده، نيكو داوري كردن، استوار بودن در شكيبايي. پس كسي كه درست انديشيد به ژرفاي دانش رسيده، و آن كس كه به حقيقت دانش رسد، از چشمه زلال شريعت نوشد، و كسي كه شكيبا باشد در كارش زياده روي نكرده با نيكنامي در ميان مردم زندگي خواهد كرد.
و جهاد نيز بر چهار پايه استوار است، امر به معروف، نهي از منكر، راستگويي در هر حال، و دشمني با فاسقان، پس هر كس به معروف امر كرد، پشتوانه نيرومند مومنان است، و آن كس كه از زشتي ها نهي كرد، بيني منافقان را به خاك ماليد، و آن كس كه در ميدان نبرد صادقانه پايداري كند حقي را كه بر گردن او بوده ادا كرده است، و كسي كه با فاسقان دشمني كند و براي خدا خشم گيرد، خدا هم براي او خشم آورد، و روز قيامت او را خشنود سازد.
📚نهج البلاغه/حکمت۳۱
🌿ادامه خطبه ۳۱
🌿۲- شناخت اقسام كفر و ترديد
🌷🌿و كفر بر چهار ستون پايدار است، كنجكاوي دروغين، ستيزه جويي و جدل، انحراف از حق، و دشمني كردن، پس آن كس كه دنبال وهم و كنجكاوي دروغين رفت به حق نرسيد. و آن كس كه به ستيزه جويي و نزاع پرداخت از ديدن حق نابيناست، و آن كس كه از راه حق منحرف گرديد، نيكويي را زشت، و زشتي را نيكويي پندارد و سرمست گمراهي هاست، و آن كس كه دشمني ورزيد پيمودن راه حق بر او دشوار و كارش سخت، و نجات از مشكلات دشوار است، و شك چهار بخش دارد، جدال در گفتار، ترسيدن، دودل بودن، و تسليم حوادث روزگار شدن. پس آن كس كه جدال و نزاع را عادت خود قرار داد از تاريكي شبهات بيرون نخواهد آمد، و آن كس كه از هر چيزي ترسيد همواره در حال عقب گرد است، و آن كس كه در ترديد و دودلي باشد زير پاي شيطان كوبيده خواهد شد، و آن كس كه تسليم حوادث شد و به تباهي دنيا و آخرت گردن نهاد، هر دو جهان را از كف داد... .
📚نهج البلاغه/حکمت ۳۱
🔰انواع برادران (دوستان)
📖 مردی در شهر بصره از حضرت علی درباره برادران پرسید،
❤ امام علیه السلام در پاسخ فرمود:
🔻 برادران دو گروهند:
1⃣ یکی برادران قابل اعتماد (صمیمی)
2⃣ و دیگری برادران بگو بخند (گشاده رو در برخوردها)
🔸️اما برادران مورد اعتماد همچون پناهگاه،بال پرواز، خاندان و دارائی اند.
👈 پس اگر به برادرت چنین اعتمادی داشتی مال و دست یاری خود را نثارش کن، با دوست او دوستی و با دشمنش دشمنی کن، رازش را پنهان بدار و عیبش را بپوشان، ونیکی اش را آشکار ساز.بدان که آنان از کبریت احمر نایاب ترند.
🔸️و اما دوستان بگو بخند؛
👈 پس فقط از[دیدار] آنان خوشی و لذت خود را به دست می آوری، این لذت را از دست مده، و بیش از این نیز از ایشان (همدردی و صمیمیت) توقع نداشته باش، و آنان را از خوشروئی و شیرین زبانی آن گونه تو را برخوردار می نمایند. بهره مندشان ساز.
📘 تحف العقول/ص۳۰۶
🍃داوران ناشايست
🌿شناخت بدترين انسانها
🌷🍃دشمن ترين آفريده ها، نزد خدا دو نفرند، مردي كه خدا او را به حال خود گذاشته، و از راه راست دور افتاده است، دل او شيفته بدعت، و مردم را گمراه كرده، به فتنه انگيزي مي كشاند، و راه رستگاري گذشتگان را گم كرده، و طرفداران خود و آيندگان را گمراه ساخته است، بار گناه ديگران را بر دوش كشيده، و گرفتار زشتيهاي خود نيز مي باشد. و مردي كه مجهولاتي به هم بافته، و در ميان انسانهاي نادان امت، جايگاهي پيدا كرده است. در تاريكيهاي فتنه فرو رفته، و از مشاهده صلح و صفا كور است، آدم نماها او را عالم ناميدند كه نيست، چيزي را بسيار جمع آوري مي كند كه اندك آن به از بسيار است، تا آنكه از آب گنديده سيراب شود، و دانش و اطلاعات بيهوده فراهم آورد.
🔹روانشناسي مدعيان دروغين قضاوت
در ميان مردم با نام قاضي به داوري مي نشيند، و حل مشكلات ديگري را به عهده مي گيرد، پس اگر مشكلي پيش آيد، با حرفهاي پوچ و توخالي، و راي و نظر دروغين، آماده رفع آن مي شود. سپس اظهارات پوچ خود را باور مي كند، عنكبوتي را مي ماند كه در شبهات و بافته هاي تار خود چسبيده، نمي داند كه درست حكم كرده يا برخطاست؟ اگر بر صواب باشد مي ترسد كه خطا
كرده، و اگر بر خطاست، اميد دارد كه راي او درست باشد. ناداني است كه راه جهالت مي پويد، كوري است كه در تاريكي گمشده خود را مي جويد، از روي علم و يقين سخن نمي گويد، روايات را بدون آگاهي نقل مي كند، چون تندبادي كه گياهان خشك را بر باد دهد، روايات را زير و رو مي كند، كه بي حاصل است. به خدا سوگند نه راه صدور حكم مشكلات را مي داند، و نه براي منصب قضاوت اهليت دارد، آنچه را كه نپذيرد علم به حساب نمي آورد، و جز راه و رسم خويش، مذهبي را حق نمي داند، اگر حكمي را نداند آن را مي پوشاند تا ناداني او آشكار نشود، خون بي گناهان از حكم ظالمانه او در جوشش، و فرياد ميراث بر باد رفتگان بلند است. به خدا شكايت مي كنم از مردمي كه در جهالت زندگي مي كنند، و با گمراهي مي ميرند، در ميان آنها، كالايي خوارتر از قرآن نيست، اگر آن را آنگونه كه بايد بخوانند، و متاعي سودآورتر، گرانبهاتر از قرآن نيست، اگر آن را تحريف كنند، و در نزد آنان، چيزي زشت تر از معروف، و نيكوتر از منكر نيست
📚نهج البلاغه/خطبه ۱۷
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم
🌿🌺وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَي الْمَلاَئِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَـؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
بقره(31)
🍃🌺و خداوند همه ى اسماء (حقائق و اسرار هستى) را به آدم آموخت، سپس آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست مى گوييد، از اسامى اينها به من خبر دهيد؟
🔹نکات تفسیری
خداوند متعال اسماء [271] و اسرار عالم هستى را، از نام اولياى خود [272]تا جمادات را به آدم تعليم داد. به تعبير امام صادق عليه السلام كه در تفسير مجمع البيان آمده است: تمام زمين ها، كوهها، دره ها، بستر رودخانه ها و حتّى همين فرشى كه در زير پاى ماست، به آدم شناسانده شد.
-----
271) اسم« در عرف ما فقط به معنى نام و نشان است، ولى در فرهنگ قرآنى نامِ همراه با محتواست. چنانكه »فله الاسماء الحسنى« يعنى خداوند صفات عاليه دارد.
272) تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 54 و اكمال الدين صدوق، ج 1، ص 14.
پیام آیه:
معلّم واقعى خداست وقلم، بيان، استاد وكتاب، زمينه هاى تعليم هستند.«عَلّم»
- برترى انسان بر فرشتگان، به خاطر علم است. «وعلّم آدم...»
- انسان براى دريافت تمام علوم، استعداد و لياقت دارد. «كلّها»
- فرشتگان عبادت بيشترى داشتند و آدم، علم بيشترى داشت. رابطه مقام خلافت با علم، بيشتر از عبادت است. «نسبّح بحمدك... علّم آدم الاسماء»
- براى روشن كردن ديگران، بهترين راه، برگزارى امتحان و به نمايش گذاشتن تفاوت ها و لياقت هاست. «علّم... ثم عرضهم... فقال انبئونى»
- فرشتگان، خود را به مقام خليفةاللهى لايق تر مى دانستند. «ان كنتم صادقين» [273]
-----
273) در روايتى از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمودند: »ان كنتم صادقين« يعنى اگر شما فرشتگان در ادّعاى لايق تر بودن خود، صادق هستيد. تفسير نورالثقلين.
منبع:
تفسیر نور
🌷 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن🌷
🌿🌷 وَ قَالَ ( عليه السلام ) : فَاعِلُ الْخَيْرِ خَيْرٌ مِنْهُ وَ فَاعِلُ الشَّرِّ شَرٌّ مِنْهُ .
🌿🌷و درود خدا بر او فرمود:
نيكوكار از كار نيك بهتر، و بدكار از كار بد بدتر است.
📚نهج البلاغه/حکمت ۳۲
🍃در روايات، در زمينه علل و اسباب غيبت، روى سه موضوع تكيه شده است:
☑️الف) آزمايش مردم:
چنانكه میدانيم يكى از سنتهاى ثابت الهى، آزمايش بندگان و انتخاب صالحان است.
🔸 در اثر غيبت امام نیز ، مردم آزمايش خواهند شد. گروهى كه ايمان استوارى ندارند، دستخوش شك و ترديد درباره اصل غیبت و یا عدم تحمل سختی های اعتقاد به امام عصر مى گردند؛ اما كسانى كه ايمان در اعماق قلبشان ريشه دوانده است، به سبب ايستادگى در برابر سختیها، شایستهتر شده و به درجات بلندى از پاداش الهى نائل مى گردند.
☑️ب) حفظ جان امام:
خداوند، به وسيله غيبت، امام دوازدهم را از قتل حفظ كرده است، زيرا اگر آن حضرت از همان آغاز زندگى در ميان مردم ظاهر مى شد، او را مى كشتند.
🔸 بر اين اساس اگر پيش از موعد مناسب نيز ظاهر شود، باز جان ایشان به خطر میافتد و به انجام مأموريت الهى و اهداف بلند اصلاحى خود موفق نمی گردد.
☑️ج) بيعت نکردن با طاغوتهاى زمان:
🔸پيشواى دوازدهم، هيچ رژيم ظالمی را، حتى از روى تقيه، به رسميّت نشناخته و تایید نمی کند، چرا كه مطابق وظيفه خود عمل کرده و دين خدا را به طور كامل و بى هيچ ملاحظه اى اجرا مى كند.
🔸بنابراين جاى هيچ قرارداد با كسى و مراعات نسبت به ديگران باقى نمى ماند.
📚سیره پیشوایان، ص ۶۶۹
🔴 فضیلت قرائت سورهی قدر
🌹 قال الصادق عليه السّلام:ما من مؤمن صام فقرء إنا أنزلناه في ليلة القدر عند سحوره و عند إفطاره، إلا كان فيما بينهما كالمتشحط بدمه في سبيل الله.
🌹 امام صادق عليه السلام فرمودند: هیچ مؤمن روزه داری نیست که در هنگام خوردن سحری و افطارش سوره قدر را بخواند، مگر آنکه بین این دو زمان ثواب کسی را خواهد داشت که در راه خدا در خون خود غلطیده باشد.
📚 بحارالأنوار، ج۹۷، ص۳۴۴
🔹نكوهش اختلاف عالمان
🌿🌷دعوايي نسبت به يكي از احكام اجتماعي نزد عالمي مي برند كه با راي خود حكمي صادر مي كند، پس همان دعوي را نزد ديگري مي برند كه او درست برخلاف راي اولي، حكم مي دهد، سپس همه قضات نزد رييس خود كه آنان را به قضاوت منصوب كرد، جمع مي گردند، او راي همه را بر حق مي شمارد!! مباني وحدت امت اسلامي در صورتيكه خدايشان يكي، پيغمبرشان يكي، و كتابشان يكي است، آيا خداي سبحان، آنها را به اختلاف فرمود؟ كه اطاعت كردند؟ يا آنها را از اختلاف پرهيز داد و معصيت خدا نمودند؟ آيا خداي سبحان، دين ناقصي فرستاد و در تكميل آن از آنها استمداد كرده است؟ آيا آنها شركاء خدايند كه هر چه مي خواهند در احكام دين بگويند، و خدا رضايت دهد؟ آيا خداي سبحان، دين كاملي فرستاد پس پيامبر (ص) در ابلاغ آن كوتاهي ورزيد؟ در حالي كه خداي سبحان مي فرمايد: (ما در قرآن چيزي را فروگذار نكرديم) و فرمود: (در قرآن بيان هر چيزي است) و يادآور شديم كه: بعض قرآن گواه بعض ديگر است و اختلافي در آن نيست. پس خداي سبحان فرمود: (اگر قرآن از طرف غير خدا نازل مي شد اختلافات زيادي در آن مي يافتند) همانا قرآن داراي ظاهري زيبا، و باطني ژرف و ناپيداست، مطالب شگفت آور آن تمام نمي شود، و اسرار نهفته آن پايان نمي پذيرد، و در تاريكيها بدون قرآن بر طرف نخواهد شد
📚نهج البلاغه/خطبه ۱۸
🔹نامه به حضرت مجتبي
🌺۱ انسان و حوادث روزگار
🍃🌺از پدري فاني، اعتراف دارنده به گذشت زمان، زندگي را پشت سر نهاده- كه در سپري شدن دنيا چارهاي ندارد- مسكن گزيده در جايگاه گذشتگان، و كوچ كننده فردا، به فرزندي آزمند چيزي كه به دست نميآيد، رونده راهي كه به نيستي ختم ميشود، در دنيا هدف بيماريها، در گرو روزگار، و در تيررس مصائب، گرفتار دنيا، سودا كننده دنياي فريب كار، وام دار نابوديها، اسير مرگ، هم سوگند رنجها، هم نشين اندوهها، آماج بلاها، به خاك در افتاده خواهشها، و جانشين گذشتگان است.
پس از ستايش پروردگار،
همانا گذشت عمر، و چيرگي روزگار، و روي آوردن آخرت، مرا از ياد غير خودم باز داشته و تمام توجه مرا به آخرت كشانده است، كه به خويشتن فكر ميكنم و از غير خودم روي گردان شدم، كه نظرم را از ديگران گرفت، و از پيروي خواهشها باز گرداند، و حقيقت كار مرا نماياند، و مرا به راهي كشاند كه شوخي بر نميدارد، و به حقيقتي رساند كه دروغي در آن راه ندارد. و تو را ديدم كه پاره تن من، بلكه همه جان مني، آنگونه كه اگر آسيبي به تو رسد به من رسيده است، و اگر مرگ به سراغ تو آيد، زندگي مرا گرفته است، پس كار تو را كار خود شمردم، و نامهاي براي تو نوشتم، تا تو را در سختيهاي زندگي رهنمون باشد. حال من زنده باشم يا نباشم... (ادامه دارد)
🔹نهج البلاغه/ نامه ۳۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨امام خامنه ای✨
🎥🔴عكس العمل دشمن،وقتی ساکت،سرتان را پايين انداختيد و نُچنُچ كرديد بازمانی كه سرتان رابالا گرفتيد و جواب داديد،متفاوت است.
@roshangarii1
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم
🌷قَالُواْ سُبْحَانَكَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ
بقره(32)
🌹فرشتگان گفتند: پروردگارا! تو پاك و منزهى، ما چيزى جز آنچه تو به ما آموخته اى نمى دانيم، همانا تو داناى حكيمى.
🔹نکات تفسیری
ابليس و ملائكه هر كدام به نوعى خود را برتر از آدم مى ديدند؛ ابليس به واسطه ى خلقت؛ «انا خير منه» و فرشتگان به واسطه ى عبادت؛ «نحن نسبح بحمدك» امّا ابليس در برابر فرمان سجده خداوند، ايستادگى كرد، ولى فرشتگان چون حقيقت را فهميدند، پوزش خواستند وبه جهل خود اقرار كردند. «سبحانك لا علم لنا
◽️پیام آیه
- عذرخواهى از سؤال بدون علم، يك ارزش است. «سبحانك»
- اوج گرفتن ها و خود برتر ديدن ها بايد تنظيم شود. گويندگان سخن «نسبّح و نقدّس» گفتند: «لا علم لنا»
- به جهل خود اقرار كنيم. «لا علم لنا» فرشتگان عالى ترين نوع ادب را به نمايش گذاشتند. كلمات: «سبحانك، لاعلم لنا، علّمتنا، انّك، انت العليم الحكيم»، همه نشانه ى ادب است.
- علم فرشتگان، محدود است. «لا علم لنا»
- علم خداوند، ذاتى است؛ «انّك انت العليم» ولى علم ديگران، اكتسابى است. «علّمتنا»
- امور عالم را تصادفى نپنداريم. «انت العليم الحكيم»
منبع:تفسیرنور
🌷 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن🌷
روشنگری🌹
https://eitaa.com/roshangarii1
🌼🍃
از چہ راههایی بہ امام زمان (عج) نزدیک بشویم⁉️
اولین راه : 👇👇
✅اصلی ترین و مهمترین و پر تأکیدترین راه برای رسیدن به امام زمان (عج) و قرب پیدا کردن و منزلت پیدا کردن به امام زمان (عج) و آن طوری بشویم که حضرت ما را انگشت نما کند و بگوید؛ این نزدیکتر است.. این بهتر است.. یعنی در حقیقت نور چشمی امام زمان (عج) بشویم😊👇👇
👈″ انجام واجبات و ترک و گناهان″👉
است، اصلی ترین راه همین است. ✅
👌وقتی به آیت الله بهجت می گفتند آقا به ما دستورالعملی بدهید و..؟ ایشان می گفت؛ هیچ دستورالعملی بالاتر از این نیست که خدا ما را می بیند، انجام واجبات و ترک گناهان!! (یعنی چیزی که همه می دانیم و متأسفانه به آن عمل نمی کنیم) ⚠️
⚠️واجبات فقط نماز و روزه نیست.. اما این اصل است، همین نماز واجب را سعی کنید اول وقت بخوانید، واجبات و حرام های دیگری هم داریم،حرام فقط شراب و ربا نیست! ←دروغ، تهمت، غیبت، نگاه حرام، حسادت..
📘کتاب گناهان شهید دستغیب را بخوانید که چه گناهانی نوشته است! هر گناهی که فکرش را می کنید.. خانم های محترم در بحث واجبات حجابشان،( آقایان محترم همین طور چون حجاب فقط برای زن نیست!) حجابشان، حیایشان، نوع رفتارشان، نوع گفتارشان با نامحرم،..
⚠️ گاهاًنوع رفتارما با نامحرم درفضای مجازی اصلا درست نیست! شکلکها،استیکرها، خیلی حواستان در این زمینه ها جمع باشد! ⚠️
🎤استاد احسان عبادی
@roshangarii1