#تلنگر
امام علی (علیهالسلام) فرمودند:
نيازمندى كه به تو روى آورده؛ فرستاده خداست ...
كسى كه از يارى او دريغ كند؛ از خدا دريغ كرده است ...
و آنكس كه به او بخشش كند، به خدا بخشيده است ...
نهج البلاغه حكمت٣٠٤
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
113.الفلق.mp3
189.8K
✅ سوره فلق
🎤استاد خلیل الحصری
⚘ @Nahjolbalaghe2
#صوتقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره واقعه 💥تنها پاکان به حریم قرآن راه مى یابند در تعقیب بحثهاى فراوانى که در آ
✨
✅ادامه تفسیر سوره واقعه
...و به همین دلیل، در آیه بعد مى افزاید: و این سوگندى است بسیار بزرگ اگر بدانید
(وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ).
🔹تعبیر به لَوْ تَعْلَمُون (اگر بدانید) به خوبى گواهى مى دهد که، علم و دانش بشر در آن زمان، این حقیقت را به طور کامل درک نکرده بود، و این خود یکى از اعجازهاى علمى قرآن محسوب مى شود، در عصرى که شاید هنوز عده اى مى پنداشتند ستارگان میخهاى نقره اى هستند که بر سقف آسمان کوبیده شده اند!، یک چنین بیانى ـ آن هم در محیطى که به حق محیط جهل و نادانى محسوب مى شد ـ از یک انسان عادى، محال است صادر شود.
🍃اکنون ببینیم این قسم عظیم براى چه منظورى ذکر شده؟ آیه بعد پرده از روى آن برداشته، مى گوید: آنچه محمّد(صلى الله علیه وآله) آورده قرآن کریم است (إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ).
و به این ترتیب، به مشرکان لجوج، که پیوسته اصرار داشتند: این آیات نوعى از کهانت است، و یا العیاذ بالله سخنانى است جنون آمیز، یا همچون اشعار شاعران ، یا از سوى شیاطین است، پاسخ مى گوید که: این وحى آسمانى است و سخنى است که آثار عظمت و اصالت از آن ظاهر و نمایان است، و محتواى آن، حاکى از مبدأ نزول آن مى باشد و آنچنان این موضوع عیان است که، حاجت به بیان نیست.
🌿توصیف قرآن به کریم (با توجه به این که کرم در مورد خداوند به معنى احسان و انعام، و در مورد انسانها به معنى دارا بودن اخلاق و افعال ستوده، و به طور کلى، اشاره به محاسن بزرگ است)(۲) نیز، اشاره به زیبائیهاى ظاهرى قرآن از نظر فصاحت و بلاغت الفاظ و جمله ها، و هم اشاره به محتواى جالب آن است; چرا که از سوى خدائى نازل شده که مبدأ و منشأ هر کمال و جمال و خوبى و زیبائى است.
🔹آرى، هم گوینده قرآن، کریم است، هم خود قرآن، هم آورنده آن، و هم اهداف قرآن.
🍃آنگاه به توصیف دوم این کتاب آسمانى پرداخته، مى افزاید: این آیات در کتاب مستورى جاى دارد (فِی کِتاب مَکْنُون).
در همان لوح محفوظ در علم خدا که از هر گونه خطا و تغییر و تبدیل محفوظ است. بدیهى است کتابى که از چنان مبدأى سرچشمه مى گیرد، و نسخه اصلى آن در آنجا است، از هر گونه دگرگونى و خطا و اشتباه مصون است.
🌿و در سومین توصیف مى فرماید: این کتاب را جز پاکان نمى توانند مس کنند ! (لایَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ).(۳)
بسیارى از مفسران به پیروى از روایاتى که از امامان معصوم(علیهم السلام)وارد شده، این آیه را به عدم جواز مس کتابت قرآن بدون غسل و وضو تفسیر کرده اند.
در حالى که، گروه دیگرى آن را اشاره به فرشتگان مطهرى مى دانند که، از قرآن آگاهى دارند، یا واسطه وحى بر قلب پیامبر(صلى الله علیه وآله) بوده اند، نقطه مقابل مشرکان که مى گفتند: این کلمات را شیاطین بر او نازل کرده اند!
بعضى نیز، آن را اشاره به این معنى مى دانند که، حقایق و مفاهیم عالى قرآن را جز پاکان درک نمى کنند، همان گونه که در آیه ۲ سوره بقره مى خوانیم: ذلِکَ الْکِتابُ لارَیْبِ فِیْهِ هُدىً لِلْمُتَّقِیْنَ: این کتاب شکى در آن نیست، و مایه هدایت پرهیزکاران است ، و به تعبیر دیگر، حداقل پاکى که روح حقیقت جوئى است براى درک حداقل مفاهیم آن لازم است، و هر قدر پاکى و قداست بیشتر شود، درک انسان از مفاهیم قرآن و محتواى آن افزون خواهد شد.
ولى، هیچ منافاتى در میان این سه تفسیر وجود ندارد، و ممکن است همه در مفهوم آیه جمع باشد.
🔹در چهارمین و آخرین توصیف از قرآن مجید، مى فرماید: این قرآن از سوى پروردگار عالمیان نازل شده است (تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ).(۴)
⚘
@Nahjolbalaghe2
#تفسیرسورهواقعه
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه شرح خطبه ۲بخش ۳ ...مطالعه اين جمله هاى تکان دهنده براى امروز ما مسلمانها و آنچه را در دن
✨
✅ادامه شرح خطبه ۲ بخش ۳
...عقايد ديگرى از قبيل اعتقاد به ارتباط نزول باران با طلوع و غروب ستارگان خاص، و فال نيک و بد زدن به پرندگان و ايمان به غولهاى بيابان و مانند اينها در ميان آنها وجود داشت که قرآن مجيد از مجموع آنها به عنوان «ضلال مبين; گمراهى آشکار» تعبير کرده است.
چه تعبير رسا و گويايى! مى فرمايد:
✨«هُوَ الَّذى بَعَثَ فِى الاُمّيّين رَسُولا مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَکّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ اِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفى ضَلال مُبين;
🍃او کسى است که در ميان جمعيّت درس نخوانده، رسولى از خودشان برانگيخت که آياتش را بر آنها مى خوانَد و آنها را تزکيه مى کند و به آنان کتاب و حکمت مى آموزد و به يقين، پيش از آن در گمراهى آشکار بودند».(29)
🔹آرى اين بود سرگذشت عرب جاهلى ـ و همين است ويژگيهاى اصلى جاهليّتهاى قرون و اعصار که در اَشکال مختلف و محتواى واحد ظاهر مى شود ـ و از همين جاست که به عظمت و بزرگى کار پيامبر اسلام و قرآن مجيد مى توان پى برد و چه خوب مى گويد يکى از فرزانگان غرب به نام «توماس کارل» که مى گويد: «خداوند عرب را به وسيله اسلام از تاريکيها به سوى روشناييها هدايت فرمود، از ملّت خموش و راکدى که نه صدايى از آن مى آمد و نه حرکتى محسوس بود، ملّتى به وجود آورد که از گمنامى به سوى شهرت، از سستى به سوى بيدارى، از پستى به سوى فراز و از عجز و ناتوانى به سوى نيرومندى سوق داده شد. نورشان از چهارسوى جهان مى تابيد از اعلان اسلام، يک قرن بيشتر نگذشته بود که مسلمانان يک پا در هندوستان و پاى ديگر در اندلس نهادند و بالاخره در همين مدّت کوتاه، اسلام بر نصف دنيا نورافشانى مى کرد.(30)
📚پی نوشت:
⚘
@Nahjolbalaghe2
#شرحوتفسیرخطبههاینهجالبلاغه
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه شرح خطبه ۲ بخش ۳ ...عقايد ديگرى از قبيل اعتقاد به ارتباط نزول باران با طلوع و غروب ستارگ
ادامه شرح خطبه ۲ بخش ۳
📚پی نوشت:
1. بنابر آنچه در بالا گفته شد، «واو» در جمله «و النّاس فى فتن...» واو حاليه است يعنى خداوند پيامبر(صلى الله عليه وآله) را مبعوث کرد در حالى که مردم در چنين شرايطى بودند ولى بعضى از مفسّران نهج البلاغه احتمال داده اند واو ابتدائيه باشد و اين جمله ها ترسيمى از وضع مردم در عصر و زمان خود امام(عليه السلام) بوده باشد ولى اين احتمال بسيار بعيد به نظر مى رسد و حق همان احتمال اوّل است هر چند ممکن است اين تعبيرات هشدارى باشد که مبادا مردم عصر او، بر اثر هواپرستى و خودخواهى تدريجاً به زمان جاهليّت بازگردد.
2. «اِنْجَذَمَ» از مادّه «انجذام» به معناى قطع شدن و از هم گسيختن است و جذام را به آن بيمارى مخصوص، به خاطر اين مى گويند که باعث بريده شدن اعضاست.
3. «تزعزعت» از مادّه «زعزع» به معناى به حرکت درآوردن و مضطرب ساختن است مثلا گفته مى شود زَعْزَعَ الرّيحُ الشَّجَرةَ يعنى باد درخت را به حرکت و لرزه درآورد.
4. «سوارى» جمع «سارية» به معناى ستون است.
5. «نَجر» (بر وزن فجر) به معني اصل و ريشه و بنياد و گاه به معني اصلاح کردن و تراشيدن و شکل و هيأت نيز آمده است و نجّار را به همين سبب نجار مي گويند و در خطبه فوق با معني اصول سازگارتر است.
6. سوره بقره، آيه 285.
7. «خامل» به معناى چيز فراموش شده و بى ارزش است.
8. «انهارت» از مادّه «انهيار» به معناى انهدام و فرو ريختن است.
9. «دَرَسَتْ» از مادّه «دروس» به معناى کهنه شدن و از ميان رفتن آثار چيزى است.
10. «شُرُک» جمع «شرکة» (بر وزن حسنه) و بعضى آن را جمع اَشْراک دانسته اند به معناى شاهراه است.
11. «مناهل» جمع «منهل» به معناى آبشخور (جايى که دست به آب رودخانه مى رسد و مى توان از آن آب برداشت).
12. «سارت» از مادّه «سَوْر» به معناى بر افراشته شدن و بالا آمدن است.
13. «داست» از مادّه «دَوْس» و «دياس» به معناى پايمال کردن است.
14. «اخفاف» جمع «خُف» به معناى چکمه و قسمت پايين پاى شتر است که شباهت به چکمه دارد.
15. «اظلاف» جمع «ظِلْف» به معناى سُم حيواناتى است که سُمشان دوتايى و شکافدار است مانند گوسفند و گاو.
16. «سنابک» جمع «سبْک» (بر وزن قنفذ) به معناى حيواناتى است که تک سُم هستند مانند اسب.
17. جمله «فى فِتَنِ داسَتْهُمْ» مى تواند متعلق به محذوفى باشد و در تقدير «و النّاس فى فِتَن داسَتْهُمْ» است. بعضى نيز احتمال داده اند جار و مجرور متعلق به سارَتْ در جمله قبل بوده باشد امّا احتمال اوّل قويتربه نظر مى رسد.
18. «تائهون» جمع «تائه» به معناى گمشده و سرگردان است.
19. بعضى جار و مجرور در «فى خير دار» را متعلق به «مفتونون» دانسته اند در حالى که مناسبتر آن است که خبر براى مبتداى محذوف باشد و در تقدير «و النّاس فى خير دار» باشد و مجموع جمله حال است براى عصر جاهليّت و (واو) در «و شرّ جيران» به معناى مَعَ مى باشد.
20. «سهود» مصدر است و به معناى بى خوابى و کم خوابى است. (صحاح، مفردات، لسان العرب و مقاييس)
21. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 1، ص 137.
22. «وَکَذِلکَ زَيَّنَ لِکَثير مِنَ الْمُشْرِکينَ قَتْلَ اَوْلادِهِمْ شُرَکائُهُمْ»(سوره انعام، آيه 137) «وَلا تَقْتُلُوا اَوْلادَکُمْ خَشْيَةَ اِمْلاق» (سوره اسراء، آيه 31) «وَاِذَا الْمَوْؤدَةُ سُئِلَتْ بِاَىِّ ذَنْبِ قُتِلَتْ» (سوره تکوير، آيه 8).
23. «وَ ما کانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَيْتِ اِلاّ مُکاءً وَ تَصدِيَة» (سوره انفال، آيه 35) در شأن نزول معروف و مشهور سوره برائت مى خوانيم: از جمله امورى که على(عليه السلام) مأمور شد اعلان ممنوعيت آن را در موسم حج در کنار خانه خدا بکند طواف نکردن افراد عريان بود «وَلا يَطُوفَنَّ بِالْبَيْتِ عُرْيان» (نور الثّقلين، ج 2، ص 179 تا 181، ح 14 و 17 و 18 و 20 و مجمع البيان، ج 5، ص 3).
24. سوره نحل، آيه 57.
25. سوره صافات، آيه 150.
26. «وَقالُوا ما فى بُطُونِ هذِهِ الاَنْعامِ خالِصَةً لِذُکُورِنا وَ مُحَرَّم عَلى اَزْواجِنا وَ اِنْ يَکُنْ مَيْتَةً فَهُمْ فيه شُرکاءُ». (سوره انعام، آيه 139).
27. «وَ ما جَعَلَ اَزْواجَکُمْ اللائى تُظاهِرُونَ مِنْهُنَّ اُمَّهاتَکُمْ». (سوره احزاب، آيه 4) ـ «اِنْ اُمَّهاتُهُمْ الاّ الّلائى وَلَدْنَهُمْ وَ انَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنْکَراً مِنَ الْقَولِ وَ زُوراً». (سوره مجادله، آيه2).
28. سوره آل عمران، آيه 103.
29. سوره جمعه، آيه 2.
30. عذر تقصير به پيشگاه محمّد و قرآن، صفحه 77 (به نقل از تفسير نمونه، ج 3، ص 31).
⚘
@Nahjolbalaghe2
#شرحوتفسیرخطبههاینهجالبلاغه
شرح_صوتی_خطبه_۳۲_جلسه_۲.mp3
8.98M
✅شرح خطبه ۳۲
🔹روزگار و مردمان
سیر ارتجاعی امت اسلامی
✅قسمت آخر
/بنیادمجازینهجالبلاغه
کانال #قرآنونهجالبلاغه
⚘ @Nahjolbalaghe2
#شرحوتفسیرخطبههاینهجالبلاغه
114.الناس.mp3
262.8K
✅ سوره ناس
🎤استاد خلیل الحصری
⚘ @Nahjolbalaghe2
#صوتقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✅ سوره بقره 🎤صوت استاد خلیل الحصری #روشتحقیق 🌺مخصوص #روخوانی #روانخوانی و #تجوید #لطفااس
.
با سلام و عرض ادب خدمت دوستان عزیز و ارجمند
به لطف خداوند متعال همه سوره های قرآن با صوت استاد حصری در کانال گذاشته شد
از ⬆️ این مطلب به این طرف روزانه سوره ای گذاشته شده است
تا به امروز که رسیدیم سوره ناس آخرین سوره قرآن کریم
پیروز و موفق باشید
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره واقعه ...و به همین دلیل، در آیه بعد مى افزاید: و این سوگندى است بسیار بزرگ اگ
✨
✅ادامه تفسیر سوره واقعه
✨خدائى که مالک و مربى تمام جهانیان است این قرآن را براى تربیت انسانها بر قلب پاک پیامبرش، نازل کرده است، و همان گونه که در جهان تکوین مالک و مربى او است، در جهان تشریع نیز هر چه هست از ناحیه او مى باشد.
سپس مى افزاید: آیا این قرآن را با این اوصافى که گفته شد، سست و کوچک مى شمرید؟! سهل است آن را انکار و تکذیب مى کنید ؟!
✨(أَ فَبِهذَا الْحَدِیثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ).
در حالى که، نشانه هاى صدق و حقانیت از آن به خوبى آشکار است، و باید کلام خدا را با نهایت جدیت پذیرفت، و به عنوان یک واقعیت بزرگ با آن روبرو شد.
هذَا الْحَدِیث (این سخن) اشاره به قرآن است و مُدْهِنُون در اصل، از ماده دهن به معنى روغن است، و از آنجا که براى نرم کردن پوست تن، یا اشیاء دیگر، آن را روغن مالى مى کنند، کلمه ادهان به معنى مدارا و ملایمت، و گاه، به معنى سستى و عدم برخورد جدى آمده است، و نیز از آنجا که افراد منافق و دروغگو، غالباً زبانهاى نرم و ملایمى دارند، این واژه احیاناً به معنى تکذیب و انکار نیز به کار رفته است، و هر دو معنى در آیه فوق محتمل است، اصولاً انسان چیزى را که باور دارد، جدى مى گیرد، اگر آن را جدى نگرفت، دلیل بر این است که باور ندارد.
▫️در آخرین آیه مورد بحث مى فرماید: شما به جاى این که در برابر روزیهاى خداداد، مخصوصاً نعمت بزرگ قرآن شکر بجا آورید آن را تکذیب مى کنید ؟
✨ (وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ).(۵)
بعضى گفته اند: منظور این است که بهره شما از قرآن تنها تکذیب است، و یا شما تکذیب را وسیله رزق و معاش خود، قرار داده اید.(۶)
ولى تفسیر اول، از دو تفسیر اخیر، با آیات پیشین متناسب تر به نظر مى رسد، و با شأن نزولى که براى این آیه ذکر شده نیز هماهنگ تر است; چرا که بسیارى از مفسران از ابن عباس نقل کرده اند: در یکى از سفرها همراهان پیامبر(صلى الله علیه وآله)گرفتار تشنگى شدیدى شدند، پیامبر(صلى الله علیه وآله) دعا کرد بارانى نازل شد، همه سیراب شدند، ولى در این میان حضرت(صلى الله علیه وآله) شنید که مردى مى گوید: به برکت طلوع فلان ستاره، باران نازل گردید ! (در عصر جاهلیت عربها معتقد به انواء بودند و منظورشان از آن، ستارگانى بود که در فواصل مختلفى در آسمان ظاهر مى شدند، و عرب جاهلى عقیده داشت همراه ظهور هر یک از این ستارگان بارانى مى بارد، و لذا تعبیر مى کردند: مُطِرْنا بِنُوْءِ فُلان: این باران از برکت طلوع فلان ستاره است ! و این یکى از مظاهر شرک و بت پرستى و ستاره پرستى بود).(۷)
قابل توجه این که، در بعضى از روایات نقل شده که پیامبر(صلى الله علیه وآله) کمتر آیات را تفسیر مى کرد، ولى از جمله مواردى که تفسیر نمود، همین آیه بود فرمود: منظور از تَجْعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ این است که به جاى شکر روزیهایتان، تکذیب مى کنید .(۸)
🌱ادامه دارد...
⚘ @Nahjolbalaghe2
#تفسیرسورهواقعه