eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
20150705152705731.mp3
950.3K
✅سوره مبارکه انبیا آیات ۱ الی ۲۹ 🎤استاد‌مهدی‌فروغی @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره واقعه ✨خدائى که مالک و مربى تمام جهانیان است این قرآن را براى تربیت انسانها
✨ ✅ادامه تفسیر سوره واقعه ... 🔹🔹🔹نکته ها: 🌿۱ ـ ویژگیهاى قرآن مجید از چهار توصیفى که در آیات فوق درباره قرآن ذکر شده، مى توان چنین نتیجه گرفت که، عظمت قرآن از یکسو، به خاطر عظمت محتواى آن، و از سوى دیگر، عمق معانى، و از سوى سوم، قداستى است که جز پاکان و نیکان به آن راه نمى یابند، و از سوى چهارم، جنبه تربیتى فوق العاده اى دارد; چرا که از سوى ربّ العالمین نازل شده است، و هر یک از این چهار موضوع، نیاز به بحثهاى مفصلى دارد که، در ذیل آیات مناسب بیان کرده ایم. 🌺۲ ـ قرآن و طهارت در آیات فوق خواندیم: قرآن را جز پاکان مس نمى کنند، و گفتیم این آیه، هم به مس ظاهرى تفسیر شده، و هم معنوى، و تضادى با هم ندارند، و در مفهوم کلى آیه جمعند. در قسمت اول، در روایات اهل بیت از ابو الحسن امام على بن موسى الرضا(علیهما السلام) نقل شده: 🍃المُصْحَفُ لاتَمُسَّهُ عَلى غَیْرِ طُهْر، وَ لاجُنُباً، وَ لاتَمَسَّ خَطَّهُ وَ لاتُعَلِّقْهُ، إِنَّ اللّهَ تَعالى یَقُولُ: لایَمَسُّهَ إَلاَّ الْمُطَهَّرُونَ: ✨قرآن را بدون وضو مس نکن، و نه در حال جنابت، و دست بر خط آن در این حال مگذار، و آن را حمایل نکن; چرا که خداوند متعال فرموده: جز پاکان آن را مس نمى کنند .(۹) همین معنى در حدیث دیگرى از امام باقر(علیه السلام) با مختصر تفاوتى نقل شده است.(۱٠) ▫️و در منابع اهل سنت نیز آمده است، از جمله از طرق مختلف نقل شده: پیغمبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: لایَمَسَّ الْقُرْآنَ إِلاّ طاهِرٌ: 🍃قرآن را جز افراد پاک نباید مس کند .(۱۱) و در مورد مس معنوى، نیز از ابن عباس از پیغمبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) نقل شده که فرمود: إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیْمٌ فِی کِتاب مَکْنُون قالَ : عِنْدَ اللّهِ فِی صُحُف مُطَهَّرَة لایَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ قالَ: المُقَرَّبُونَ: 🍃این قرآن کریمى است که در کتاب پنهان (لوح محفوظ) قرار دارد، فرمود: نزد خداوند در صفحات پاکیزه اى است و جز پاکان آن را مس نمى کنند، فرمود: یعنى مقربان !.(۱۲) این مطلب، از طریق عقل، نیز قابل استدلال است; زیرا گرچه قرآن مجید براى هدایت عموم است، اما مى دانیم افراد زیادى بودند که قرآن را از لبهاى مبارک پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى شنیدند، و این آب زلال حقیقت را در سرچشمه وحى مى دیدند، اما چون آلوده به تعصب و عناد و لجاجت بودند، کمترین بهره اى از آن نگرفتند، اما کسانى که اندکى خود را پاک کردند، و با روح حقیقت جوئى و تحقیق، به سراغ آن آمدند، هدایت یافتند. بنابراین، هر قدر پاکى و تقواى انسان بیشتر شود، به مفاهیم عمیقتر و بیشترى از قرآن مجید دست مى یابد ، به این ترتیب، آیه در هر دو بعد جسمى و روحانى، صادق است، ناگفته پیداست، شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله)، و ائمه معصومین، و ملائکه مقربین، روشنترین مصداق مقرّبانند، و حقایق قرآن را از همه بهتر درک مى کنند. 📚۱ ـ اللّه و العلم الحدیث ، صفحه ۳۳. ۲ ـ راغب در مفردات ، ماده کرم . ۳ ـ لایَمَسُّه جمله خبریه است که مى تواند به معنى نهى یا به معنى نفى بوده باشد. ۴ ـ تَنْزِیل در اینجا مصدرى است به معنى اسم مفعول یعنى منزَّل مى باشد و خبر براى مبتداى محذوف است، یا خبر بعد از خبر. ۵ ـ طبق این تفسیر، در اینجا کلمه شکر محذوف است و در تقدیر: وَ تَجْعَلُونَ شُکْرَ رِزْقِکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ مى باشد، و یا این که رزق کنایه از شکر رزق است. ۶ ـ مطابق این دو تفسیر چیزى در تقدیر نیست. ۷ ـ این حدیث را طبرسى در مجمع البیان نقل کرده است، در تفسیر درّ المنثور ، جلد ۶، صفحه ۱۶۳ و قرطبى ، جلد ۹، صفحه ۶۳۹۸ و مراغى ، جلد ۲۷، صفحه ۱۵۲ و روح المعانى ، جلد ۲۷، صفحه ۱۳۵ نیز با تفاوتهاى مختصرى ذیل آیات مورد بحث آمده است. ۸ ـ تفسیر درّ المنثور ، جلد ۶، صفحه ۱۶۳ و نور الثقلین ، جلد ۵، صفحه ۲۲۷. ۹ ـ وسائل الشیعه ، جلد ۱، صفحه ۲۶۹، حدیث ۳ (طبق این حدیث نفى در آیه فوق کنایه از نهى است). ۱٠ ـ وسائل الشیعه ، جلد ۱، صفحه ۲۷٠، حدیث ۵. ۱۱ ـ این حدیث در درّ المنثور از عبداللّه بن عمر ، و معاذ بن جبل ، و ابن حزم انصارى از پیغمبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) نقل شده (جلد ۶، صفحه ۱۶۲). ۱۲ ـ درّ المنثور ، جلد ۶، صفحه ۱۶۲. ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه شرح نامه۲۱ ... قَدِّمِ الْفَضْلَ لِيَوْمِ حَاجَتِکَ). در واقع آنچه را امام(عليه السلام) د
✨ ✅ادامه شرح نامه ۲۱ 🔹نکته ها: 1. رابطه اعمال و پاداش ها: آنچه از تعليمات قرآن مجيد استفاده مى شود اين است که اساس کار در قيامت بر رابطه ميان اعمال و پاداش ها و کيفرها يا مشاهده اعمال و نتيجه آنهاست; (فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة خَيْراً يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّة شَرًّا يَرَهُ)(12) در حالى که بسيارى از مردم اساس را شفاعت و عفو الهى و مانند آن مى دانند و به همين دليل چندان به اعمال خود توجّه ندارند و همين طرز فکر گاهى آنها را در ترک واجبات و ارتکاب محرّمات سهل انگار مى کند. به يقين شفاعت حق است، عفو الهى يک واقعيّت است; ولى اينها اساس نجات در روز قيامت نيست. آن روز «يوم الدين» است يوم جزا و گرفتن نتيجه اعمال. امام(عليه السلام) نيز در نامه بالا به اين مسأله تأکيد فرموده و مى گويد: تنها انسان به امورى جزا داده مى شود که از پيش فرستاده و بر امورى وارد مى گردد که قبلا ذخيره نموده است. اگر اساس را بر اين بگذاريم، به يقين اعمال ما بسيار پاک تر خواهد شد. 2. «زياد» مرد نمک نشناس: درباره زياد و فرزندش عبيدالله و زشتى هاى اعمال و عقايد آنها سخن بسيار است که بخش قابل ملاحظه اى از آن در ذيل نامه 44 به خواست خدا خواهد آمد ولى در اينجا سزاوار است اشاره کوتاهى با ذکر کلامى از ابن ابى الحديد به اين مسأله داشته باشيم، او مى گويد: «خداوند روى زياد را سياه کند که آن همه محبّت و احسان على(عليه السلام) را با اعمال زشت و جنايات در مورد شيعيان و دوستان على(عليه السلام) و اسراف در لعن آن حضرت تلافى کرد، او در برابر معاويه در نکوهش از اعمال امير مؤمنان على(عليه السلام) به قدرى زياده روى کرد که معاويه انتظار آن را نداشت; ولى او براى خوش آيند معاويه اين کار را نکرد، بلکه با طبع کثيف و قلب پر از عناد خود اين کار را انجام مى داد و خدا مى خواست که او را با اين اعمال رسوا کند و او را به مادرش باز گرداند تا از نسب او خبر دهد! آرى! از کوزه همان برون تراود که در اوست. و بعد از او فرزندش (عبيدالله) آمد و اعمال زشت پدر را (نسبت به شيعيان و خاندان آن حضرت) آن گونه که مى دانيم به نهايت رساند».(13) 📚پی نوشت: 1 . سند نامه: اين نامه را بلاذرى در انساب الاشراف آورده است و در واقع آنچه مرحوم سيّد رضى در اينجا ذکر کرده بخشى از نامه مفصلى است که امام(عليه السلام) براى زياد فرستاد. در مصادر نهج البلاغه نيز تنها از همين منبع ذکر شده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 3، ص 233) ابن ابى الحديد نيز در شرح نهج البلاغه خود ذيل نامه 44 آنچه را بلاذرى در انساب الاشراف آورده، با تفاوتهاى قابل ملاحظه اى ذکر کرده و چون اين تفاوت ها نسبتاً زياد است حمل بر اختلاف نسخ بعيد به نظر مى رسد شايد ابن ابى الحديد منبع ديگرى در اختيار داشته است که اين نامه را با آن شرح و تفصيل از آن نقل نموده است. 2 . درباره استفاده از انواع روغن ها (و کرمها) براى نرم کردن موها و صورت و بدن و آنچه در آن زمان معمول بوده و آنچه مستحب و مکروه است، مرحوم صاحب وسائل در وسائل الشيعه در جلد اوّل که از باب 102 آداب الحمام شروع مى شود، روايات فراوانى ذکر کرده است و از تعبير امام(عليه السلام) در عبارت بالا بر مى آيد که زياده روى در اين کار برنامه افراد ثروتمند و متنعم بوده است. 3 . اين مضمون را بلاذرى در انساب الاشراف و ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه خود (ج 16، ص 196) آورده اند. 4 . بحارالانوار، ج 71، ص 346. 5 . بقره، آيه 110. 6 . حشر، آيه 18 . 7 . غررالحکم، ح 2609. 8 . همان مدرک، ح 2898. 9 . کافى، ج 2، ص 310. 10 . «متمرّغ» به معناى کسى است که در خاک مى غلطد از ريشه «تمرّغ» به معناى در خاک غلط زدن گرفته شده است. 11 . «اَرْمَلَة» به زنى گفته مى شود که شوهرش از دنيا رفته است (بيوه زن) و «اَرْمَل» به مردى گفته مى شود که زوجه اش از دنيا رفته است. اين واژه گاهى به معناى از دست دادن زاد و توشه نيز به کار مى رود و در اصل از ريشه «رمل» به معناى شن گرفته شده گويى اين گونه افراد از شدت ناتوانى، فقر و نياز به زمين مى چسبند. واژه «اَرامل» به مساکين نيز اطلاق مى شود. 12 . زلزال، آيه 7 و 8 . 13 . شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 15، ص 139، ذيل نامه 21.   ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘ 📚نهج البلاغه/نامه۴۰/به يكي از كارگزاران خود 🔴 پس از ياد خدا و درود! از تو خبري رسيده است كه اگر چنان كرده باشي، پروردگار خود را به خشم آورده، و امام خود را نافرماني كردي، و در امانت خود خيانت كردي. به من خبر رسيده كه كشت زمينها را برداشته، و آن چه را كه مي توانستي گرفته، و آنچه در اختيار داشتي به خيانت خورده اي، پس هر چه زودتر حساب اموال را براي من بفرست و بدان كه حسابرسي خداوند از حسابرسي مردم سخت تر است. با درود. ⚘ @Nahjolbalaghe2 ۴۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح_صوتی_نامه_۴۰.mp3
4.4M
✅شرح نامه ۴۰ 🔹نکوهش یک کارگزار /بنیاد‌مجازی‌نهج‌البلاغه کانال نهج‌البلاغه 🌺✨ ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_abdelbasit-.qiama.mp3
3.74M
سوره مبارکه قیامت آیات ۱ الی ۱۳ (استاد عبدالباسط) @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✅ادامه تفسیر سوره واقعه ... 🔹🔹🔹نکته ها: 🌿۱ ـ ویژگیهاى قرآن مجید از چهار توصیفى که در آیات فو
✨ ✨ ✨ ۸۳فَلَوْلا إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ۸۴وَ أَنْتُمْ حِینَئِذ تَنْظُرُونَ ۸۵وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْکُمْ وَ لکِنْ لاتُبْصِرُونَ ۸۶فَلَوْلا إِنْ کُنْتُمْ غَیْرَ مَدِینِینَ ۸۷تَرْجِعُونَها إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ ترجمه: ۸۳ ـ پس چرا هنگامى که جان به گلوگاه مى رسد (توانائى بازگرداندن آن را ندارید)؟! ۸۴ ـ و شما در این حال نظاره مى کنید (و کارى از دستتان ساخته نیست). ۸۵ ـ و ما از شما به او نزدیکتریم ولى نمى بینید! ۸۶ ـ اگر هرگز (در برابر اعمالتان) جزا داده نمى شوید. ۸۷ ـ پس آن (روح) را بازگردانید اگر راست مى گوئید! تفسیر⬇️ ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨ ✨ #بِسْمِ‌اللهِ‌الرَّحْمنِ‌الرَّحِيم✨ ۸۳فَلَوْلا إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ۸۴وَ أَنْتُمْ حِین
✨ ✅ادامه تفسیر سوره واقعه هنگامى که جان به گلوگاه مى رسد از لحظات حساسى که آدمى را سخت در فکر فرو مى برد، لحظه احتضار و پایان عمر است، در آن لحظه که کار از کار گذشته، اطرافیان مأیوس و نومید به شخص محتضر نگاه مى کنند، مى بینند همچون شمعى ـ که عمرش پایان گرفته ـ آهسته آهسته خاموش مى شود، با زندگى وداع مى گوید، و هیچ کارى از دست هیچ کس ساخته نیست. آرى، ضعف و ناتوانى کامل انسان، در این لحظات حساس آشکار مى شود، نه تنها در زمانهاى گذشته که، امروز با تمام تجهیزات فنى و پزشکى، و حضور تمام وسائل درمانى، این ضعف و زبونى به هنگام احتضار، درست همانند گذشته، مشهود و آشکار است. قرآن مجید، در تکمیل بحثهاى معاد و پاسخگوئى به منکران و مکذبان، ترسیم گویائى از این لحظه کرده، مى گوید: پس چرا هنگامى که جان به گلوگاه مى رسد، توانائى بازگرداندن آن را ندارید ؟! (فَلَوْلا إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ).(۱) و شما در این حال نظاره مى کنید و کارى از دستتان ساخته نیست (وَ أَنْتُمْ حِینَئِذ تَنْظُرُونَ). مخاطب در اینجا اطرافیان محتضرند، چرا که از یکسو، حال او را نظاره مى کنند، و از سوى دیگر، ضعف و ناتوانى خود را مشاهده مى نمایند، و از سوى سوم، توانائى خدا بر همه چیز را، و بودن مرگ و حیات در دست او، و نیز مى دانند خودشان هم چنین سرنوشتى را در پیش دارند.(۲) بعد از آن مى افزاید: در حالى که ما از شما به او نزدیکتریم، و فرشتگان ما که آماده قبض روح او هستند نیز نزدیکتر از شما مى باشند ولى شما نمى بینید (وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْکُمْ وَ لکِنْ لاتُبْصِرُونَ). ما به خوبى مى دانیم در باطن جان محتضر، چه مى گذرد؟ و در عمق وجودش چه غوغائى برپا است؟ و مائیم که فرمان قبض روح او را در سرآمد معینى صادر کرده ایم، شما تنها ظواهر حال او را مى بینید، و از چگونگى انتقال او از این سرا به سراى دیگر، و طوفانهاى سختى که در این لحظه برپا است، بى خبرید. بنابراین، منظور از این آیه، نزدیکى خداوند به شخص محتضر است، هر چند بعضى احتمال داده اند: منظور نزدیکى فرشتگان قبض ارواح مى باشد، ولى، تفسیر اول با ظاهر آیه هماهنگ تر است. به هر حال، نه تنها در این موقع، بلکه در همه حال، خداوند از همه کس به ما نزدیکتر است، حتى او نزدیکتر از ما به ما است، هر چند ما بر اثر ناآگاهى از او دوریم، ولى ظهور و بروز این معنى در لحظه جان دادن از هر موقع، واضحتر است. آنگاه براى تأکید بیشتر، و روشن ساختن همین حقیقت، مى افزاید: اگر شما هرگز در برابر اعمالتان جزا داده نمى شوید... (فَلَوْلا إِنْ کُنْتُمْ غَیْرَ مَدِینِینَ). پس او را بازگردانید، اگر راست مى گوئید (تَرْجِعُونَها إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ). این ضعف و ناتوانى شما، دلیلى است بر این که مالک مرگ و حیات، دیگرى است، و پاداش و جزاء در دست او است، و او است که مى میراند و زنده مى کند. مَدِینین جمع مدین از ماده دین به معنى جزاء است، و بعضى آن را به معنى مربوبین تفسیر کرده اند، یعنى اگر شما تحت ربوبیت دیگرى قرار ندارید، و مالک امر خویش هستید او را بازگردانید، این خود دلیل بر این است که، تحت حکومت دیگرى قرار دارید. 🔹🔹🔹نکته ها: ۱ ـ لحظه ناتوانى جبّاران! در حقیقت هدف از این آیات، بیان قدرت خداوند بر مسأله مرگ و حیات است، تا از آن پلى به مسأله معاد زده شود، و انتخاب لحظه احتضار و مرگ در اینجا، به خاطر ظهور ضعف و ناتوانى کامل انسان، در این هنگام است با تمام قدرتى که براى خود فکر مى کند. بد نیست در اینجا به حالات بعضى از جباران که در اوج قدرت، لحظه مرگشان فرا رسید، توجه کنیم، تا عمق معنى این آیات، روشنتر گردد. 🌱ادامه دارد... ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◽نهج البلاغه/ خطبه ۲ -پس از بازگشت از صفين 🌷ويژگيهاي اهل بيت (ع) عترت پيامبر (ص) 🔹 (اهل بيت (ع)) جايگاه اسرار خداوندي، و پناهگاه فرمان الهي، و مخزن علم خدا، و مرجع احكام اسلامي و نگهبان كتابهاي آسماني، و كوههاي هميشه استوار دين خدايند، خدا به وسيله اهل بيت (ع) پشت خميده دين را راست نمود، و لرزش و اضطراب آن را از ميان برداشت، برابر فاسداني كه تخم گناه افشاندند، و با آب غرور و فريب آبياري كردند، و محصول آن را كه جز عذاب و بدبختي نبود برداشتند، كسي را با خاندان رسالت (عترت پيامبر (ع)) نمي شود مقايسه كرد. و آنان كه پرورده نعمت هدايت اهل بيت پيامبرند با آنان برابر نخواهند بود. عترت پيامبر (ص) اساس دين، و ستونهاي استوار يقين مي باشند، شتاب كننده، بايد به آنان باز گردد، و عقب مانده، بايد به آنان بپيوندد، زيرا ويژگيهاي حق ولايت به آنها اختصاص دارد، و وصيت پيامبر (ص) نسبت به خلافت مسلمين، و ميراث رسالت، به آنها تعلق دارد، هم اكنون (كه خلافت را به من سپرديد) حق به اهل آن بازگشت، و دوباره به جايگاهي كه از آن دور مانده بود، باز گردانده شد. 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
خطبه ۲-پس از بازگشت از صفين 🌹شناخت عصر جاهليت: خدا پيامبر اسلام را زماني فرستاد، كه مردم در فتنه
✨ ✅شرح خطبه ۲بخش ۴ ( مکارم شیرازی ) 🌹مقام والاى آل محمّد(عليهم السلام): امام(عليه السلام) در اين بخش از خطبه توصيفى از آل پيامبر و امامان اهل بيت مى کند و در عباراتى کوتاه و بسيار پرمعنا، موقعيّت آنان را بعد از پيامبر روشن مى سازد و با هشت جمله پى در پى، در واقع آنچه را در حديث ثقلين و حديث سفينه نوح و حديث نجوم آمده است توضيح مى دهد.(1) 💥در شش جمله اوّل مى فرمايد: «آنها محلّ اسرار خدايند و پناهگاه فرمان او و ظرف علم او و مرجع احکامش و جايگاه حفظ کتابهاى آسمانى او هستند و کوه هاى استوار دينند» (هُمْ مَوْضِعُ سِرِّهِ، وَ لَجَاُ(2) اَمْرِهِ، وَ عَيْبَةُ(3) عِلْمِهِ، وَ مَوْئِلُ(4) حُکْمِهِ، وَ کُهُوفُ(5) کُتُبِهِ، وَ جِبالُ دينِهِ).(6) گرچه بعضى از دانشمندان قسمتى از اين جمله ها را مرادف و شبيه هم دانسته اند، ولى حق اين است که هر کدام اشاره به نکته اى دارد. در جمله اوّل اين حقيقت بازگو شده است که اسرار الهى نزد آنهاست بديهى است کسى که مى خواهد رهبرى دين الهى را به عهده داشته باشد بايد از تمام اسرار آن باخبر باشد; چرا که بدون آن پيشبينيهاى صحيح را در امر هدايت و تدبير و نظم امور آنان، نمى تواند بر عهده بگيرد، به خصوص اين که رهبرى آنها مربوط به زمان خاصّى نبوده است و به تمام تاريخ بشريّت نظر داشته است (در بحث علم غيب پيامبر و پيشوايان معصوم نيز گفته ايم که بخشى از علم غيب، اساس رهبرى آنان را تشکيل مى دهد و بدون آن، امر رهبرى ناقص خواهد بود).(7) 🍃در جمله دوّم نشان داده شده که آنها پناهگاه امر الهى هستند. آيا منظور از امر در اين جا تنها اوامر تشريعى است يا اوامر تکوينى را نيز شامل مى شود; ظاهر جمله هاى قبل و بعد نشان مى دهد که اين جمله نظر به فرمانهاى تشريعى خداوند دارد که مردم در کسب اين اوامر و اطاعت از آنها بايد به پيشوايان معصوم از اهل بيت پيامبر پناه ببرند. 🌿جمله سوّم، آنها را صندوقچه علوم الهى مى شمارد; نه تنها اسرار و نه تنها اوامر، بلکه تمام علومى که براى هدايت انسانها لازم و ضرورى است و يا به نحوى در آن دخالت دارد، در اين صندوقچه ها نهفته شده است! 🔸و در جمله چهارم، آنها مرجع احکام الهى شمرده شده اند که مردم در اختلافاتشان ـ چه از نظر فکرى و چه از نظر قضايى ـ بايد به آنها مراجعه کنند تا رفع اختلاف و حلّ مشکل شود و اگر «موئل حِکَمِه» (حِکَم بر وزن اِرَم جمع حکمت است) خوانده شود، تفاوت آن با جمله هاى قبل روشنتر خواهد شد چرا که در اين جا سخن از فلسفه ها و حکمتهاى احکام الهى است که بخشى از علوم پيامبر و پيشوايان معصوم را تشکيل مى دهد. امّا جمله «وَ کُهُوف کُتُبِهِ» بيانگر اين حقيقت است که محتواى همه کتب الهى نزد آنان است. اين شبيه چيزى است که از على(عليه السلام) نقل شده که مى فرمود: «اَما وَاللهِ لَوْ ثُنِيَّتْ لى وَسادَة فَجَلَسْتُ عَلَيْها لاَفْتَيْتُ اَهْلَ التَوْرية بِتَوْراتِهِمْ... وَ اَفْتَيْتُ اَهْلَ الاِنْجيلِ بِاِنْجيلِهمْ... وَ اَفْتَيْتُ اَهْلَ الْقرآنِ بِقرآنِهِمْ...; 🌺 به خدا سوگند اگر مسندى براى من آماده شود و بر آن بنشينم براى پيروان تورات به توراتشان فتوا مى دهم و... براى پيروان انجيل به انجيلشان و براى اهل قرآن به قرآنشان...».(8) ▫️در جمله ششم، آنها را کوه هاى استوار دين معرفى کرده که ظاهراً اشاره به چيزى است که در آيات متعدّدى از قرآن مجيد درباره کوه ها و نقش آن در حفظ آرامش زمين و نزول برکات، بر آن آمده است. در آيه 15 از سوره نحل مى خوانيم: «وَاَلْقى فِى الاَرْضِ رَواسِىَ اَنْ تَمْيدَ بِکُمْ وَ اَنْهاراً وَ سُبُلا لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُون; 🌻در زمين کوه هاى ثابت و محکمى افکند تا لرزش آن را نسبت به شما بگيرد و نهرها و راه هايى ايجاد کرد تا هدايت شويد». در حقيقت، کوه ها ـ همچنان که در تفسير اين آيه و آيات مشابه آن آمده است ـ از يکسو فشارهايى را که از درون و از بيرون بر زمين وارد مى شود خنثى مى کنند و از سوى ديگر، منبع بزرگى براى نهرها و چشمه هاى آب هستند و از سوى سوّم کانونى براى انواع معادن گرانبها. امامان معصوم نيز مايه آرامش افکار و سيراب شدن دلها و نشر ذخاير گرانبها در ميان امّتند.(9) به دنبال اين شش توصيف زيبا و پر معنا دو جمله ديگر اضافه مى فرمايد و مى گويد: «به وسيله آنان (امامان اهل بيت) قامت دين را راست نمود و لرزش و تزلزل و وحشتِ آن را از ميان برد» (بِهِمْ اَقامَ انْحِناءَ ظَهْرِهِ، وَ اَذْهَبَ ارْتِعادَ(10) فَرائِصِهِ(11)). 🌱ادامه دارد... ⚘ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚نهج البلاغه/خطبه۳۳-در راه جنگ اهل بصره 🔹(به هنگام عزيمت به شهر بصره، جهت جنگ با ناكثين فرمود) 🍃(ابن عباس مي گويد در (سرزمين ذي قار) خدمت امام رفتم كه داشت كفش خود را پينه مي زد، تا مرا ديد، فرمود: قيمت اين كفش چقدر است؟ گفتم بهايي ندارد. فرمود: به خدا سوگند، همين كفش بي ارزش نزد من از حكومت بر شما محبوب تر است مگر اينكه حقي را با آن بپا دارم، يا باطلي را دفع نمايم. آنگاه از خيمه بيرون آمد و براي مردم خطبه خواند) 🌿آثار بعثت پيامبر اسلام همانا خداوند هنگامي محمد (ص) را مبعوث فرمود كه هيچ كس از عرب، كتاب آسماني نداشت، و ادعاي پيامبري نمي كرد، پيامبر (ص) مردم جاهلي را به جايگاه كرامت انساني پيش برد و به رستگاري رساند، كه سرنيزه هايشان كندي نپذيرفت و پيروز شدند و جامعه آنان استحكام گرفت. 🍃ويژگيهاي نظامي و اخلاقي امام علي (ع) به خدا سوگند! من از پيشتازان لشگر اسلام بودم تا آنجا كه صفوف كفر و شرك تار و مار شد، هرگز ناتوان نشدم، و نترسيدم، هم اكنون نيز همان راه را مي روم، پرده باطل را مي شكافم تا حق را از پهلوي آن بيرون آورم. 🔸شكوه از فتنه گري قريش مرا با قريش چه كار، به خدا سوگند، آن روز كه كافر بودند با آنها جنگيدم، و هم اكنون كه فريب خورد ه اند، با آنها مبارزه مي كنم، ديروز با آنها زندگي مي كردم و امروز نيز گرفتار آنها مي باشم. به خدا سوگند! قريش از ما انتقام نمي گيرد جز به آن علت كه خداوند ما را از ميان آنان برگزيده و گرامي داشت، ما هم آنان را در زندگي خود پذيرفتيم، پس چنان بودند كه شاعر گفته است. (به جان خودم سوگند، هر صبح از شير صاف نوشيدي. و سرشير و خرماي بي هسته خوردي. ما اين مقام و عظمت را به تو بخشيديم در حالي كه بلند مرتبت نبودي و در اطراف تو با سواران خود تا صبح نگهباني داديم و تو را حفظ كرديم) 🌿🌺🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح_صوتی_خطبه_۳۳.mp3
6.65M
✅شرح خطبه ۳۳ 🔹به هنگام عزیمت به شهر بصره(جهت جنگ با ناکثین) /بنیاد‌مجازی‌نهج‌البلاغه کانال @Nahjolbalaghe2