فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⎛🥺💚⎠
#استوری |storყ
بیتوآرامشندارم...
بهجزاینخواهشندارم..😪
ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روے قلبم بنویس :
" دوســــــت دارم "🤗💞
#استوری📲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
Γ🌻🌤
#استوری
دلمردهایمویادِتوجانمیدهدبهما
قلبیموبودنتضربانمیدهدبهما
#اللهمعجللولیكالفرج♥️
✨﷽✨
#پندانه
✅ما همه مسافریم
✍مرد جهانگردی شنيد روحانی مقدسی در سرزمين خاور زندگی میكند.
وسايلش را جمع كرد تا برود و شكوه و عظمت او را ببيند.
وقتی به خانه روحانی رسيد، او را در كلبه محقری تنها يافت در حالی كه در آن خانه جز يک قفسه كتاب و ميز و صندلی چيزی وجود نداشت.
مرد جهانگرد از روحانی پرسيد:
پس وسايل خانه شما كجاست؟
روحانی پرسيد:
وسايل تو كجاست؟
مرد جهانگرد پاسخ داد:
من وسيلهای ندارم، اينجا مسافرم.
روحانی نيز پاسخ داد:
من هم وسيلهای ندارم، اينجا مسافرم.
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
✍️سخنرانی آیت الله حسینی قمی
🎬موضوع: بندگی کن تا که سلطانت کنند
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
11.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من نمیتونم. نمیشه. دوست دارما، ولی استعدادشو ندارم!
💠: @momenane313🌷
✨﷽✨
✅عمل صالح بدونِ ایمان
✍️پیرمرد ثروتمندی را سردی پا آزار داد. حکیم گفت: باید پایافزاری (کفش)، از پوست شتر سرخ موی به پای خود کنی. پیرمرد را که ثروت زیاد بود دنبال کاروانی میگشت که از یَمن بتواند برای او این کفش را تهیه کند. تاجری ماهر حاضر شد که کیسهای طلا از پیرمرد بگیرد و این کفش را با خود به خراسان آورد. در مسیر شام تا خراسان، راهزنان زیادی بودند که حتی این کفش نفیس اگر در پای مسافری میدیدند از او میگرفتند.
تاجر زرنگ وقتی کفشها را خرید یک لنگه کفش در توشه بار مسافری گذاشت که کاروانشان دو روز زودتر از او به خراسان میرفتند و یک لنگه دیگر کفش در بارِ خود گذاشت. چون در مسیر به راهزنان رسیدند و یک لنگه کفش را راهزنان دیدند هر چه گشتند لنگه دیگر آن را نیافتند پس آن یک لنگه را هم در بارشان رها ساختند و چنین شد که تاجر ماهر توانست کفش نفیس را از یَمن به خراسان به سلامت رساند.
تاجر را شاگردی بود که کار نیک میکرد اما به خدا ایمان نداشت و همواره میگفت: باید کارت نیک باشد که خدا تو را بهشتی کند، ایمان به خدا مهم نیست، کار نیک را به خاطر نیک بودن آن انجام بده نه برای ایمان به خدا. بعد از این داستان تاجر، شاگرد را گفت: ای جوان! دیدی که کفش نفیس را یک لنگهاش به کار کسی نیامد و رهایش ساخت؛ بدان عمل صالح بدونِ ایمان، نماز بدونِ زکات و.. مانند یک لنگه کفش هستند و تو را هرگز سودی نبخشند، هر اندازه هم قوی و نفیس باشند.
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
https://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e