#گپ_روز
#موضوع_روز : آدمهایی که از نظر باطنی باشخصیت محسوب میشوند، چگونهاند و چگونه به این شخصیت رسیدند؟
✍️ سحر بود و چند ساعتی تا اذان صبح وقت باقی بود!
نشسته بودم در مسجد شجره و سعی میکردم از زمان استفاده کنم، قرار بود صبح مُحرم شویم و عازم خانه خدا.
• پیرمردی کنار من نشسته بود. آنقدر بار انرژی و معنویتش بالا و وزین بود که ناخودآگاه مرا جذب کرد.
• من مشغول تلاوت قرآن بودم که انگشتان لاغر دست چپش را گذاشت روی زانوی من، و چند مرتبه روی پای من آنها را حرکت داد... چیزی شبیه نوازش!
اما خیلی دلچسبتر از یک نوازش معمولی آنهم از یک آدم غریبه.
• دست راستم را گذاشتم روی دستش و سرم را به سمت او چرخاندم و نگاه مشتاقم را به چشمانش گیر دادم.
لبخند مهربانش دلم را برد؛
گفت: امشب میخواهم یک شاه کلید یادت بدهم که اگر بدان عمل کنی، تمام دنیا و آخرت به تو رو میکنند.
و ادامه داد : من سالهاست که سحر از خواب بیدار میشوم و تا صبح صدها بار همین یک کار را تکرار میکنم.
• گفتم : با کمال میل گوش میکنم.
دیدم دست گذاشت روی سینه و شروع کرد به سلام دادن....
السلام علی آدم صفوه الله / السلام علی نوح نبی الله / السلام علی ابراهیم خلیل الله و ....
• بترتیب به بسیاری از پیامبران و سپس به چهارده معصوم و امامزادگان و فرشتگان و شهداء و مؤمنین علیهمالسلام و ..... سلام داد!
لیست ذهنی اش که تمام شد دوباره برگشت از اول!
✘ و ... خدا در آن لحظه حجتش را بر من کامل کرد! دارایی و شخصیت باطن به کلاس اجتماعی و درس و بحث نیست!
او از اولیاءالله بود، چنان سلاام میداد که گویی آنها را میبیند و جواب سلامشان را میشنود.
✘ و دوم: همینکه از این ملاقات و سلام علیکها سیری نداشت و دائماً در مراوده و رفت و آمد بود، خودش گواه عظمت درون این مرد بود.
رو کرد به من و گفت؛ این کار تو را از تمام غمها و دردها رها میکند و تو را «باشخصیت» بار میآورد!
حکمتهای سرشاری را در گفتار این پیرمرد یافتم که مرا مست کرده بود.
او کسی بود که در سایه این رفاقت و انس به «شخصیت» رسیده بود!
و عنصر وجودیِ ابرار و نیکان جهان، در درون او تثبیت شده بود!
※ او هر جا که بود دارا بود، و داراییاش همان عنصر درونی است که او را تمام شب به اشتیاق همآغوشی با صاحبان آن عنصر «عناصر الابرار» بیدار نگه میداشت!
آدم عاشق که بشود، دارا که بشود، هر کجا که باشد، نه عشقش یادش میرود نه داراییهایش را جا میگذارد.
#گپ_روز
#موضوع_روز : آدمهایی که از نظر باطنی باشخصیت محسوب میشوند، چگونهاند و چگونه به این شخصیت رسیدند؟
✍️ سحر بود و چند ساعتی تا اذان صبح وقت باقی بود!
نشسته بودم در مسجد شجره و سعی میکردم از زمان استفاده کنم، قرار بود صبح مُحرم شویم و عازم خانه خدا.
• پیرمردی کنار من نشسته بود. آنقدر بار انرژی و معنویتش بالا و وزین بود که ناخودآگاه مرا جذب کرد.
• من مشغول تلاوت قرآن بودم که انگشتان لاغر دست چپش را گذاشت روی زانوی من، و چند مرتبه روی پای من آنها را حرکت داد... چیزی شبیه نوازش!
اما خیلی دلچسبتر از یک نوازش معمولی آنهم از یک آدم غریبه.
• دست راستم را گذاشتم روی دستش و سرم را به سمت او چرخاندم و نگاه مشتاقم را به چشمانش گیر دادم.
لبخند مهربانش دلم را برد؛
گفت: امشب میخواهم یک شاه کلید یادت بدهم که اگر بدان عمل کنی، تمام دنیا و آخرت به تو رو میکنند.
و ادامه داد : من سالهاست که سحر از خواب بیدار میشوم و تا صبح صدها بار همین یک کار را تکرار میکنم.
• گفتم : با کمال میل گوش میکنم.
دیدم دست گذاشت روی سینه و شروع کرد به سلام دادن....
السلام علی آدم صفوه الله / السلام علی نوح نبی الله / السلام علی ابراهیم خلیل الله و ....
• بترتیب به بسیاری از پیامبران و سپس به چهارده معصوم و امامزادگان و فرشتگان و شهداء و مؤمنین علیهمالسلام و ..... سلام داد!
لیست ذهنی اش که تمام شد دوباره برگشت از اول!
✘ و ... خدا در آن لحظه حجتش را بر من کامل کرد! دارایی و شخصیت باطن به کلاس اجتماعی و درس و بحث نیست!
او از اولیاءالله بود، چنان سلاام میداد که گویی آنها را میبیند و جواب سلامشان را میشنود.
✘ و دوم: همینکه از این ملاقات و سلام علیکها سیری نداشت و دائماً در مراوده و رفت و آمد بود، خودش گواه عظمت درون این مرد بود.
رو کرد به من و گفت؛ این کار تو را از تمام غمها و دردها رها میکند و تو را «باشخصیت» بار میآورد!
حکمتهای سرشاری را در گفتار این پیرمرد یافتم که مرا مست کرده بود.
او کسی بود که در سایه این رفاقت و انس به «شخصیت» رسیده بود!
و عنصر وجودیِ ابرار و نیکان جهان، در درون او تثبیت شده بود!
※ او هر جا که بود دارا بود، و داراییاش همان عنصر درونی است که او را تمام شب به اشتیاق همآغوشی با صاحبان آن عنصر «عناصر الابرار» بیدار نگه میداشت!
آدم عاشق که بشود، دارا که بشود، هر کجا که باشد، نه عشقش یادش میرود نه داراییهایش را جا میگذارد.
@ostad_shojae | montazer.ir
✨﷽✨
🍂یاعلی 🍂
🍂🌼سلام فرمانده
🍂🌼سلام لاله ی سحرم
🍂🌼سلام محب امام زمان عج
🍂🌼🍂🌼🍂
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
🔴 اینها مقدمه ی ظهور است
🔵 میرزا اسماعیل دولابی(ره):
🟢 کسانی که سالها «عَجِّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزَّمان» میگفتند، چرا از ظهور مشکلات و نابسامانیها کلافهاند و تاب تحمّل آن را ندارند؟ اینها مقدّمهی ظهور است. پس یا دعای بر تعجیل ظهور حضرت را پس بگیرند یا دست از بیتابی و بیقراری بردارند و به آنچه هست تن بدهند.
بعد از هر شلوغی، خلوتی متناسب با آن خواهد بود و هر چه شلوغی بیشتر باشد، خلوت بعد از آن بزرگتر است. در آخرالزمان شلوغی خیلی زیاد است، به نحوی که «یکفُرُ بَعضُهُم بِبَعضٍ وَ یَلعَنُ بَعضُهُم بَعضا»ً؛ گروهی، گروه دیگر را تکفیر میکند و جمعی، جمع دیگر را لعنت میکند.
#امام_زمان
🔰معرفت مهدوی
📣🔴اگر امام حسین (علیهالسلام)
امام تو است باید راه او را بروی...
🔹متأسّفانه مسئلهى پيشوایی و پيشروى در مورد امام، امروز در معارف فرهنگ شيعى ما هيچ مطرح نيست. تا میگویی امام حسين (علیهالسّلام) در فلان موقعيّت يک چنين عملى انجام داد، اميرالمؤمنين (علیهالسّلام) چنان و.. ميگويد: آقا! اينها امام بودند.
👌خُب، به دلیل اینکه اینها امام بودند، بايد تو پيروى كنى. يعنى چه که بگویی او چون امام است، پس من نميتوانم پسِ كار او و دنبال راه او را بگيرم؟ در حالى كه اين خطاى خيلى بزرگى است،
💠وقتى كه ما امام را به امامت شناختيم، بايد راه امام و خطّ سير زندگى او را هم بفهميم و بدانيم؛ تا بتوانيم دنبال اين خطّ سير را بگيريم و عمل كنيم.
👈اميرالمؤمنين (صلواتاللهعليه) فرمود: «ألا وَ إنَّ لِكُلِّ مَأمومٍ إماماً يَقتَدِى بِه»؛ هر مأمومى امامى دارد كه به آن امام اقتدا ميكند، دنبالهرو آن امام است و بايد دنبال آن امام برود؛ والّا امامِ او نيست و او هم مأموم او نيست. پس مسئلهى اقتدا كردن و دنبال خطّ سير و زندگى امام رفتن، مطلبى است لازم و مقتضاى لفظ امام و مأموم.
📚همرزمان حسین (علیهالسلام)؛
✍امام خامنهای
#معرفت_امام
#امام_زمان
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
❇️ فـرشتـگان مـقرب
خـٰادِمـین فَاطِمَةُ الزَّهْرَاء(سلام الله علیها)
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
در ثاقب مناقب از ام ایمن روایت شده است :
روزی نزد سرورم فاطمه زهرا سلام الله علیها مشرف شدم. آن روز روز گرمی بود وقتی به منزل آنان رسیدم در منزل بسته بود .
از داخل روزنه در نگاه کردم ،دیدم فاطمه زهرا سلام الله علیها کنار آسیاب خواب است و آسیاب می گردد بدون این که کسی آن را بگرداند و نیز گهواره امام حسین علیه السلام تکان می خورد بدون این که کسی آن را تکان دهد ، همچنین تسبیحی را در دست فاطمه زهرا سلام الله علیها دیدم که تسبیح می کرد .
خیلی تعجب کردم با سرعت نزد سرورم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم رفتم و جریان را برای ایشان بازگو کردم .
🤍ایشان فرمودند :
ای ام ایمن ! به راستی که فاطمه زهرا سلام الله علیها روزه دار است و چون هوا بسیار گرم است ، پس خدای تبارک و تعالی ایشان را خواباند و فرشته ای را مسئول آسیاب کردن و دیگری را برای تکان دادن گهواره امام حسین علیه السلام فرستاد تا گریه نکند و فاطمه زهرا سلام الله علیها را از خواب بیدار نکند و نیز فرشته ای را برای تسبیح گفتن نزد فاطمه زهرا سلام الله علیها فرستاد که پاداش تسبیح او نیز برای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است؛ زیرا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها همیشه در حال تسبیح گفتن است.
◻️ام ایمن می گوید : عرض کردم :،یا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم ! مرا آگاه کن چه کسی آسیاب می کرد و چه کسی گهواره را تکان می داد و چه کسی تسبیح می گفت؟
ایشان فرمودند :
کسی که آسیاب را می گرداند جبرئیل امین علیه السلام، کسی که گهواره را تکان می داد میکائیل علیه السلام و کسی که تسبیح می گفت اسرافیل علیه السلام بود.
📚➘➘
مدینة_المعاجز : ح 124
اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک
اذان بسیار دلنشین استودیویی.mp3
5.34M
اذان بسیار دلنشین
➖➖➖➖➖➖➖➖
✨الله اکبر....
خدا بــــزرگتر است....C᭄
👈👈از هر چیزی که فکرش رو بکنی