نَـــــــــــــمٰازٌِ شَــــــــــــبْ
#چهلحدیث نمازشب
فایل pdfچهل حدیث درموردنمازشب
😊🌹🌹
https://eitaa.com/Namazshab
#کـــانالنـــــمازشب😊
🗓 #روزدوازدهم
🍃🍃🍃
🌴حضرت محمد(ص) :
🌙برای #بهشت دری است به نام (#ریان) که از آن فقط #روزه داران وارد می شوند.
🌹🌷
📚وسائل الشیعه ج ۷ . ص۲۹۵ . ح ۳۱
✨تعجیل فرج #صلوات
💫 #التماس_دعا
https://eitaa.com/Namazshab
#کـــانالنـــــمازشب😊
هدایت شده از سرباز
4_5785263214761607347.mp3
3.14M
#داستانهایتلخوشیرینمرگ🌹🌹
#قــــسمت5🌺
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
نويسنده كتاب #معادشناسى، علامه سيد محمد حسين حسينى نقل مىكند: دوستى به نام دكتر حسين احسان داشتم، زمستانها شش ماه به كربلا مسافرت مىكرد و در آنجا مطب داشت و از فقراء مزد نمىگرفت، بسيار شخص باصفا و خيرانديش بود كه حدود پانزده سال قبل از دنيا رفت، او نقل مىكرد، براى زيارت به كاظمين مشرف شدم در كنار شط دجله ديدم جنازهاى را با ماشين آوردند و پياده كردند و بر دوش گرفتند و به طرف حرم مطهر امام كاظم (عليه السلام) و #اماممحمدتقى (عليه السلام) بردند، من هم كه عازم حرم بودند، به دنبال جنازه حركت كردم، ناگاه ديدم يك سگ سياه و وحشت انگيز بر روى جنازه نشسته است، بسيار تعجب كردم، با خود مىگفتم، چرا آن سگ روى جنازه رفته، ولى متوجه نبودم كه آن سگ بدن برزخى آن جنازه است، نه سگ خارجى، از افرادى كه نزديكم بودم پرسيدم: روى جنازه چيست؟.
🍃🍃🍃
گفتند: چيزى نيست، همان پارچهاى است كه مىبينى، در اين هنگام دريافتم، آن سگى را كه مىبينم شكلى مثالى و برزخى صاحب آن جنازه است كه تنها من مىبينم ولى ديگران نمىبينند، ديگر چيزى نگفتم تا جنازه را به صحن #مطهر رسانيدند، هنگام ورود به صحن ديدم آن سگ از روى تابوت به پائين پريد و در گوشهاى در بيرون صحن ايستاد، تا اين كه آن جنازه را طواف دادند و بيرون آوردند، ديدم دوباره آن سگ به روى تابوت پريد و بر بالاى آن جنازه رفت.
صاحب آن جنازه يك فرد مجرم و متجاوزى بود كه صورت برزخى او به صورت سگ، مجسم شده بود، و چون مرحوم دكتر حسين احسان داراى صفاى باطن، و ذهن پاك بود، داراى چشم برزخى شده و آن منظره را مىديد، ولى ديگران چيزى نمىديدند
https://eitaa.com/Namazshab
#کـــانالنـــــمازشب😊
نَـــــــــــــمٰازٌِ شَــــــــــــبْ
#احادیثدرموردنمازشب (بهترین نماز) 🍃🍃🍃🍃 #حدیثشماره5👆📚 💕💕💕💕 https://eitaa.com/Namazshab #کـــانالنـ
#احادیثدرموردنمازشب
(برترازجہان)
🍃🍃🍃🍃
#حدیثشماره6👆📚
💕💕💕💕
https://eitaa.com/Namazshab
#کـــانالنـــــمازشب😊
💠 #امام_باقر عليه السلام:
🌺صدقه، هفتاد بلا از بلاياى دنيوى و مردن بد و دل خراش را دفع مى كند. صدقه دهنده هرگز به مرگ دل خراش نمى ميرد
📚ميزان الحكمه ج۶ ص۲۲۰
https://eitaa.com/Namazshab
🔷 #قرآن آخرین برنامهی انسانسازی
◀️ سلسله بیانات آیتالله بهجت قدسسره در مورد #قرآن و #اهلبیت علیهمالسلام
🔆 ویژه ماه مبارک #رمضان 🔆
🔸حضرت آیتالله #بهجت قدسسره:
📝 قرآن بالاترین کتابی است که در اختیار ماست، آیینهای است که حقیقت خود را به ما نشان میدهد، به خلاف صفحهی تلویزیون و یا آیینههای معمولی که تنها عکسِ اشیا را به ما نشان میدهند، نه حقیقت آنها را. منتهی برای دیدن حقیقت قرآن با قرآن و در #قرآن، باید باطن ما کدورت و تیرگی، و چشم بصیرت ما آفت نداشته باشد. باید هم چشم و عینکمان قوی، و هم مزاج روحیمان سالم باشد، تا بتوانیم از قرآن درست برداشت نماییم.
📚 در محضر بهجت، ج3، ص249
@Namazshab✍
نَـــــــــــــمٰازٌِ شَــــــــــــبْ
#جــــهنمازنگاهقرآن🌷💓🌹 #قــــسمتسوّم 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 #امامسجاد (ع) هر #جمعهدرمسجد پیامبر (ص) مردم را با
#جــــهنمازنگاهقرآن🌷💓🌹
#قــــسمتچهارم
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
به شما پیشنهاد می کنم که این مطلب را بخوانید ٬ من که خودم به شخصه خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم. مرحوم آیت الله العظمی حاج سید جمال الدین گلپایگانی می فرمود : من در دوران
جوانی که در اصفهان بودم نزد دو استاد بزرگ مرحوم آخوند کاشی و جهانگیر خان
قشقایی درس اخلاق و سیر و سلوک می آموختم و آنها مربی من بودند . به من دستور
داده بودند که شبهای #پنجشنبه و شبهای #جمعه در بیرون اصفهان به #قبرستان تخت فولاد
بروم و قدری در عالم مرگ و ارواح تفکر کنم . عادت من این بود که شبهای #پنجشنبه و
#جمعه به #قبرستان تخت فولاد می رفتم و یکی دو ساعت در بین قبرها و در مقبره ها
حرکت می کردم و تفکر می نمودم و بعد از آن چند ساعتی استراحت نموده ٬ و سپس
برای #نمازشب و مناجات بر می خواستم و نماز صبح را می خواندم و پس از آن به
اصفهان بر می گشتم . آیت الله گلپایگانی می فرمود : شبی از شبهای زمستان که
هواسرد بود و برف هم می آمد .من برای تفکر در ارواح و ساکنان وادی آن عالم از اصفهان
حرکت کردم و به تخت فولاد آمدم و در یکی از حجرات رفتم .و خواستم دستمال خود را باز
کرده چند لقمه ای غذا بخورم و بعد بخوابم تا حدود نیمه شب بیدار و مشغول کارها و
دستورات خود از #عبادت گردم ٬ در این حال مقبره را زدند تا جنازه ای را که از بستگان
صاحبان مقبره بود و از اصفهان آورده بودند ٬ آنجا بگذارند و شخص قاری قرآن که متصدی
مقبره بود مشغول تلاوت شد تا آنها صبح بیایند و جنازه را دفن نمایند. آن جماعت جنازه
را گذاردند و رفتند و قاری #قرآن هم مشغول تلاوت شد . من همین که دستمال را باز کرده
و می خواستم مشغول خوردن غذا شوم ٬ دیدم که ملائکه عذاب آمدند و مشغول عذاب
کردن آن مرده شدند.
عین عبارت آن عالم ربانی این است که : چنان گرزهای آتشین بر سر او می زدند که
آتش به سوی آسمان زبانه می کشید ٬ و فریادهایی از این مرده بر می خواست که
گویی تمام این #قبرستان عظیم را را متزلزل می کرد . نمی دانم اهل چه معصیت بود ؟ از
حاکمان جائر و ظالم بود که این طور مستحق عذاب بود ؟ و ابدا قاری قرآن اطلاعی
نداشت ٬ آرام بر سر جنازه نشسته و به تلاوت اشتغال داشت . من از مشاهده ی این
منظره از حال رفتم ٬ بدنم می لرزید ٬ رنگم پرید و هر چه به قاری قرآن اشاره می کردم
که در را باز کن من می خواهم بیرون بروم ٬ او نمی فهمید ٬ هر چه می خواستم به او
بگویم زبانم قفل شده بود و حرکت نمی کرد . بالاخره به او فهماندم که چفت در را باز کن
٬ من می خواهم بروم. گفت : آقا هوا سرد است ُ برف روی زمین را پوشانیده و در راه گرگ است تو را می درد. هرچه می خواستم به او بفهمانم که من طاقت ماندن ندارم
٬ او ادراک نمی کرد . به ناچار خود را به در اتاق کشاندم ٬ در را باز کردم و خارج شدم .
و تا اصفهان با آنکه مسافت زیادی نیست بسیار به سختی رفتم و چندین بار به زمین
خوردم ٬ رفتم در حجره و یک هفته مریض بودم . مرحوم آخوند کاشی و جهانگیر خان می
آمدند حجره و عیادت می کردند و به من دوا می دادند . جهانگیر خان برای من کباب باد
می زد و به زور به حلق من فرو می برد تا کم کم قدری قوت گرفتم .
دوستان عزیز این حالت آقای گلپایگانی را مکاشفه می گویند که خداوند به خاطر لطفی
که به ایشان داشتند چشمان برزخی ایشان را باز کرد تا توانست این صحنه ها را ببیند.
۱) جمال عرفان ٬ ص ۶۹ ٬ به نقل از معاد شناسی ٬ ج۱ ٬ ص ۱۴۲. - در محضر لاهوتیان ٬ ص۱۵۶
https://eitaa.com/Namazshab
#کـــانالنـــــمازشب😊
🌺🍃آیت الله #بهجت (ره) ؛
فردای #قیامت که هیچ چیز از انسان نمی خرند
اشک بر #سیدالشهداء را مثل دانه ی مروارید برایش نقد می کنند🌺🍃
🌴صل الله علیک یا اباعبدالله 🌴
@Namazshab✍