#مڪتب_حاج_قاسم یهو میومد میگفت چرا شماها بیڪارید؟! میگفتیم حاجے نمیبینے اسلحہ دستمونہ؟! یا ماموریت هستیم و مشغولیم؟! میگفت نہ .. بیڪار نباش! زبونت بہ ذڪر خدا بچرخہ پسر .. همینطور ڪہ نشستے، هرڪارے ڪہ میڪنے ذڪر هم بگو .. وقتے ڪنار فرودگاہ بغداد زدنش تو ماشینش ڪتاب دعا بود...😔💔

#خاطــره🎞 رفیق‌شهید : هوا خیلی سرد بود... ماهممون تو چادارا ۷یا۸نفری میخوابیدیم واقعا وحشتناک بودسرمای اون شبا ... ساعت سه شب بود پاشدم رفتم بیرون، دیدم یکی کنار ماشین باهمون پتو داره نماز شب میخونه!! این چیزا رو ما تو واقعیت ندیدیم، توفیلمادیدیم! اما من درمورد #بابڪ دیدم .. یه جوون عاشق ..♥️🍂 #بابڪ داشت تواون سرما باخداش حرف میزد...💓 #شهید‌بابڪ‌نورے🌷

#شهیدانه میگفت‌:مشتۍ . .اگرفڪرمیڪنۍ بسیجۍواقعۍهستۍ🕶🤞🏿!' ‹الھم‌الرزقناشھادت› روسعۍڪن‌ . . .بہ‌‹قلـ♥️ـبت‌› بچسبونۍنھ‌اینکھ‌پشت‌‌قاب‌موبایلت🚶🏿‍♂💔( ‌:! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

!..: #تلنگر🌱 +شهادٺ یعنے؛ زندگے ڪن،اما! فقط‌براے خدا...♡ اگرشهادت میخواهید زندگے ڪنید فقط ‌برای‌ خــدا...☝️🏻 #شهید‌بابک‌نوری . .

🔴 فرصت مهربانی در دوران غیبت را، غنیمت بشمارید!! 🌕 آقا امام صادق عليه السّلام می فرمایند: «با یکدیگر صله رحم کنید و به همدیگر نیکوکاری و مهربانی نمایید؛ پس سوگند به خدایی که دانه را شکافت و انسان را آفرید البته که زمانی بر شما خواهد آمد که هیچ کدام از شما برای درهم و دینارش جایی پیدا نمی‌کند (که آن را در راه خدا خرج نماید) یعنی هنگام ظهور قائم علیه‌السلام جایی نمی‌یابد که پولش را در آن مورد مصرف نماید. به دلیل این که مردم همگی به فضل خدا و فضل ولی خدا بی‌نیاز شده‌اند.» عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ اَلكَاهِلِي عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ تَوَاصَلُوا وَ تَبَارُّوا وَ تَرَاحَمُوا فَوَ اَلَّذِي فَلَقَ اَلْحَبَّةَ وَ بَرَأَ اَلنَّسَمَةَ لَيَأْتِيَنَّ عَلَيْكُمْ وَقْتٌ لاَ يَجِدُ أَحَدُكُمْ لِدِينَارِهِ وَ دِرْهَمِهِ مَوْضِعاً يَعْنِي لاَ يَجِدُ لَهُ عِنْدَ ظُهُورِ اَلْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مَوْضِعاً يَصْرِفُهُ فِيهِ لاِسْتِغْنَاءِ اَلنَّاسِ جَمِيعاً بِفَضْلِ اَللَّهِ وَ فَضْلِ وَلِيِّهِ 📗بحارالأنوار، ج ۵۱، ص ۱۴۶ 📗الغيبة (للنعمانی)، ج ۱، ص ۱۵۰ ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ مدرسه علمیه نرجس س سبزوار

⭕️#یک_داستان_یک_پند ✍️روزی رسول اکرم (ص) با یکی از اصحاب از صحرایی نزدیک مدینه می‌گذشتند. پیرزنی بر سر چاه آبی می‌خواست آب بکشد و نمی‌توانست. رسول خدا (ص) پیش رفت و فرمود: حاضری من برای تو آب بکشم؟ پیرزن که حضرت را نشناخته بود گفت: ای بنده خدا اگر چنین کنی برای خود کرده‌ای و پاداش عملت را خواهی دید. حضرت دلو را به چاه انداخت و آب کشید و مشک را پر کرد و بر دوش نهاد و به پیرزن فرمود: تو جلو برو و خیمه خود را نشان بده، پیرزن به راه افتاد و حضرت از پی او روان شد. آن مرد صحابی که همراه حضرت بود، گفت: یا رسول‌الله! مشک را به من بدهید اما پیامبر (ص) قبول نکردند، صحابی اصرار کرد ولی حضرت فرمودند: من سزاوارترم که بار امت را به دوش بگیرم. رسول خدا (ص) مشک را به خیمه رساندند و از آنجا دور شدند. پیرزن به خیمه رفت و به پسران خود گفت: برخیزید و مشک آب را به خیمه بیاورید. پسران وقتی مشک را برداشتند تعجب کردند و پرسیدند: این مشک سنگین را چگونه آورده‌ای؟ گفت: مردی خوش‌روی، شیرین‌کلام، خوش‌اخلاق، با من تلطف بسیار کرد و مشک را آورد. پسران از پِی حضرت آمدند و ایشان را شناختند، دوان دوان به خیمه برگشتند و گفتند: مادر! این همان پیغمبری است که تو به او ایمان آورده‌ای و پیوسته مشتاق دیدارش بودی. پیرزن بیرون دوید و خود را به حضرت رساند و به قدم‌های مبارکش افتاد. گریه می‌کرد و معذرت می‌خواست. حضرت در حق او و فرزندانش دعا کرد و او را با مهربانی بازگرداند. جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: 📖وإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ (4 - قلم) و تو اخلاق عظیم و برجسته‌اى دارى. 📚قصص‌الروایات 💢کانال خبری #شهدای_ایران

#تلنگرانہ⚠️♨️ بعضے‌از گـناهـان یه‌جوري‌‌بین‌مون عادي‌شدن، که‌تا به‌طرف‌میگی‌،چرااینکارو انجام‌میدی !؟ میگه: «همـه»‌انجام‌میدن،حالابرامن‌عیبه ... ! این‌خیلی‌چیزخطرناکیه ...!❌ به‌این‌افرادباید‌‌گفت: اون‌دنیا‌دیگه‌، «همــه» قرارنیست ‌**بجای توبرن‌ جهنم، تو خودت بایدبری** ..! 💡**یادمون‌نره:** خودمون‌مسئول‌‌کارهایی‌ڪه ‌انجام‌میدیم‌، هستیم... پس بابهانه،خودمونو فریب‌ندیـم ..!🚶🏾‍♂

#تلنگرانہ👌 هرڪارۍمیتونۍبڪن‌ ڪہ‌گناه‌نڪنۍ... وقتایۍڪہ‌موقعیتِ‌گناه‌پیش‌میاد قافلہ‌ڪربلاۍحُسین‌زمان‌روبروتہ و‌یہ‌دره‌عمیق‌خطرناڪ پشتِ‌سرت! اگہ‌بہ‌گناه‌بلہ‌بگی بہ‌هَل‌مَن‌معین‌ِمهدۍفاطمہ‌‌ نہ‌گفتی...💔

#خاطــره🎞 برادرشهید : از زمانی که شهید حججی ،شهید شدند، بابک یک دِینی احساس کرد که حتما من باید برم ..! بابک رو نمیتونستیم جلوش رو بگیریم . بعدشهید حججی شهید جعفر نیا ، شهید شدند . شهیدجعفر نیا همرزم بابک درشمال غرب بود ، باهم رفیق بودند، فرمانده یگان تکاوری بود، شهیدجعفرنیا که شهید میشه ،بابک تاکید داشت که باید من برم دیگه . خانواده مخالفت میکردند ... به قول مادرم : "انقدر اومد رفت ،انقدر اومد رفت تا من رو راضی کنه که بره .." #شهید‌بابک‌نوری♥️

آیت الله بهجت معتقد بود که در روابط خانوادگی جواب دادن یا رو کم کردن باید به صورت کلی کنار گذاشته شود و اینکار هیچ ثمری ندارد برخورد کردن اقتضای طبیعت حیوانی است اگر آن یک شاخ زد این هم باید یکی دوشاخ بزند این طبیعت حیوانی است. حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای قرائتی می فرمودند : خدا در قرآن فرموده ما دو دریا را در کنار هم نگهداشتیم یکی شور و یکی شیرین؛ اینها چون با همدیگر به اذن خداوند مخلوط نشده اند و به حدود همدیگر احترام گذاشته اند؛ خداوند از دل آنها لولو، مرجان و مروارید بیرون می آورد؛ تفسیر آقای قرائتی از این آیه قرآن این جمله می باشد : اگر زن و مرد در خانه جر و بحث نکنند و به همدیگه نیش نزنند؛ خداوند از دل اون خانواده فرزندانی همانند مروارید و مرجان بیرون می آورد. این قانون خداوند است که در قرآن به این حدود اشاره کرده است. #دوکلوم‌حرف‌حساب 🌿