به فرموده رهبر انقلاب؛
فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد و عرصه فرهنگی عرصه جهاد است.
اگر از فضای مجازی غافل شویم
اگر نیروهای مؤمن و انقلابی این میدان را خالی کنند مطمئنا ضربه خواهیم خورد.
هر کس به اندازه وسع و توان و هنر خود باید در این میدان حضور یابد.
در راستای لبیک به مسلم زمان،
پیر مراد شهیدان،نور چشمان مستعضفان و آزادی خواهان جهان و سکان دار کشتی انقلاب امام خامنه ای عزیز ما هم در حد توان فعالیت مجازی خواهیم داشت.
ـ
به فرموده رهبر انقلاب؛
فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد و عرصه فرهنگی عرصه جهاد است.
اگر از فضای مجازی غافل شویم
اگر نیروهای مؤمن و انقلابی این میدان را خالی کنند مطمئنا ضربه خواهیم خورد.
هر کس به اندازه وسع و توان و هنر خود باید در این میدان حضور یابد.
در راستای لبیک به مسلم زمان،
پیر مراد شهیدان،نور چشمان مستعضفان و آزادی خواهان جهان و سکان دار کشتی انقلاب امام خامنه ای عزیز ما هم در حد توان فعالیت مجازی خواهیم داشت.
ضمنا همه روزه صبح ساعت هشت سخنرانی حجه الاسلام خداشاهی و قراءت زیارت عاشورا همراه با بسته بندی صبحانه . لطفا اطلاع رسانی کنید
🏴روز ششم محرم
🏴در روز ششم محرمالحرام حصين بن تميم با چهار هزار نفر، حجاز بن ابجر عجلي با هزار نفر و یزید بن حارث با هشتصد نفر وارد كربلا شدند تا به سپاه عمر سعد بپيوندند.
▪️در اين روز بود كه ابن زياد بر كوفه ديدباني گماشت تا مبادا كسي از شهر به كمك امام برود سپس ميان خود و اردوي عمر بن سعد سواراني تیزرو گماشت كه پيوسته اخبار را گزارش ميدادند در اين روز بيست هزار سوار نزد آن ملعون جمع شد و موافق بعضي از روايات، پيوسته لشكر آمد تا بهتدریج سي هزار سوار نزد عمر جمع شد و ابن زياد براي پسر سعد نوشت كه عذري براي تو نگذاشتم در باب لشكر بايد مردانه باشي و آنچه واقع ميشود در هر صبح و شام مرا خبر دهي.
▪️در روز ششم ماه محرم، فراس بن جعده كه در سپاه امام حسين (ع) حضور داشت وقتي اوضاع را دشوار ديد از ادامه همراهي ترسيد حضرت به او اجازه بازگشت داد وي شبانه به كوفه بازگشت. در اين روز عمرو بن قرظهي انصاري به كاروان كربلا پيوست او از شهداي كربلاست پدر او از اصحاب امام علي (ع) و از خزرجياني بود كه به كوفه آمد و آنجا ماندگار شد و در ركاب علي (ع) با دشمنان جنگيد.
▪️زماني كه وضعيت مشكل شد امام حسين (ع) عمرو بن قرظهي انصاري را بهسوی عمر سعد فرستاد تا از او ملاقات بخواهد و به او بگويد كه وي ميخواهد او را بين دو لشكر ملاقات كند درنتیجه امام حسين (ع) و عمر بن سعد بين دو لشكر به صحبت نشستند.
▪️امام (ع) به او فرمود: واي بر تو اي پسر سعد، آيا تقواي خدايي را كه بهسوی او بازميگردي پيشه نميسازي؟ آيا با من ميجنگي، درحالیکه ميداني پسر چه كسي هستم؟ اين گروه را رها كن و به من ملحق شو كه به خدا قسم اين براي تو بهتر است عمر سعد گفت ميترسم خانهام ويران شود امام فرمود من آن را ميسازم. عمر سعد گفت: میترسم كه مالم گرفته شود امام فرمود: از آن بهتر از مالم در حجاز به تو میدهم.
▪️عمر سعد گفت: من عيال دارم و براي آنها ميترسم وبعد درباره علاقه اش به حکومت ری سخن گفت. امام ساكت شدند و جواب او را ندادند. آنگاه امام از او منصرف شد و درحالیکه ميگفت: تو را چه شده است؟ خداوند در بستر خواب سرت را قطع كند و در رستاخيز تو را نيامرزد. اميدوارم از گندم عراق چنان نخوري عمر سعد به استهزاء گفت: اگر از گندم عراق بهرهمند نشوم جوهايش را كفايت كند.
▪️همچنين در اين روز حبيب بن مظاهر به آن حضرت عرض كرد یا بن رسولالله در اين نزديكي طایفهای از بنی اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهي من نزد آنها روم و ايشان را بهسوی تو دعوت كنم. شايد خداوند شر اين گروه را از تو با حضور بنی اسد در كربلا دفع كند امام اجازه داد و حبیب بن مظاهر شبانگاه بيرون آمد و نزد آنها رفت و آنها را به ياري امام حسين (ع) فراخواند و گفت: چون شما قوم و عشيره من هستيد شما را به اين راه خير راهنمايي ميكنم، امروز از من فرمان بريد و به ياري او بشتابيد تا شرف دنيا و آخرت از آن شما باشد.
▪️در اين هنگام مردي از بنی اسد كه او را عبدالله بن بشر ميناميدند بپا خاست و گفت: من اولين كسي هستم كه اين دعوت را اجابت ميكنم آنگاه مردان قبيله كه تعدادشان به نود نفر ميرسيد بپا خواستند و براي ياري امام حركت كردند. در آن هنگام مردي نزد عمر بن سعد رفته و او را از جريان كار، آگاه كرد و او مردي را به نام ازرق با چهارصد سوار بهسوی آن گروه روانه ساخت و در دل شب سواران ابن سعد در كنار فرات راه را بر آنها گرفتند درحالیکه با امام فاصله چنداني نداشتند.
▪️طايفه بنی اسد با سواران ابن سعد درآویختند، حبيب بن مظاهر بر ازرق بانگ زد كه: واي بر تو بگذار ديگري غير از تو اين مظلمه را برگران بگيرد. هنگامیکه طايفه بنی اسد دانستند كه تاب مقاومت با آن گروه را ندارند در سياهي شب پراكنده شدند و به قبيله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن سعد شبانه بر آنها بتازد، حبيب بن مظاهر به خدمت امام آمد و جريان را گفت: امام حسين (ع) فرمود: لاحول و لا قوه الا بالله.
⚫️نتیجه ی کوتاهی خواص جبهه ی حق
◾️امام خامنه ای:وقتی خواصِ طرفدارِ حق، یا اکثریت قاطعشان، در یک جامعه، چنان تغییر ماهیت میدهند که فقط دنیای خودشان برایشان اهمیت پیدا میکند؛ وقتی از ترس جان، از ترس تحلیل و تقلیل مال، از ترس حذف مقام و پست، از ترس منفور شدن و از ترس تنها ماندن، حاضر میشوند حاکمیت باطل را قبول کنند و در مقابل باطل نمی ایستند و از حق طرفداری نمیکنند و جانشان را به خطر نمیاندازند؛ آن گاه در جهان اسلام فاجعه با شهادت حسینبنعلی علیهالسّلام - با آن وضع - آغاز میشود.
◾️حکومت به بنیامیّه و شاخهی مروان» و بعد به بنیعبّاس و آخرش هم به سلسلهی سلاطین در دنیای اسلام، تا امروز میرسد!
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
📣از سخنرانیهای امام علی علیه السلام در صحرای صفين
(قسمت_اول)
1️⃣حقوق اجتماعی
♦️پس از ستايش پروردگار! خداوند سبحان، برای من، بر شما به جهت سرپرستی حكومت، حقی قرار داده، و برای شما همانند حق من، حقی تعيين فرموده است، پس حق گسترده تر از آن است كه وصفش كنند، ولی به هنگام عمل تنگنایی بی مانند دارد.! حق اگر به سود كسی اجراء شود، ناگزير به زيان او نيز روزی به كار رود، و چون به زيان كسی اجراء شود روزی به سود او جريان خواهد داشت. اگر بنا باشد حق به سود كسی اجراء شود و زيانی نداشته باشد، اين مخصوص خدای سبحان است نه ديگر آفريده ها، به خاطر قدرت الهی بر بندگان، و عدالت او بر تمام موجوداتی كه فرمانش بر آنها جاری است، لكن خداوند حق خود را بر بندگان، اطاعت خويش قرار داده، و پاداش آن را دوچندان كرده است، از روی بخشندگی، و گشايشی كه خواسته به بندگان عطا فرمايد.
2️⃣حقوق متقابل رهبری و مردم
♦️پس خدای سبحان! برخی از حقوق خود را برای بعضی از مردم واجب كرد، و آن حقوق را در برابر هم گذاشت، كه برخی از حقوق برخی ديگر را واجب گرداند، و حقی بر كسی واجب نمی شود مگر همانند آن را انجام دهد. و در ميان حقوق الهی بزرگترين حق، حق رهبر بر مردم، و حق مردم بر رهبر است، حق واجبی كه خدای سبحان، بر هر دو گروه لازم شمرد، و آن را عامل پايداری پيوند ملت و رهبر، و عزت دين قرار داد. پس رعيت اصلاح نمی شود جز آنكه زمامداران اصلاح گردند، و زمامداران اصلاح نمی شوند جز با درستكاری رعيت. و آنگاه كه مردم حق رهبری را ادا كنند، و زمامدار حق مردم را بپردازد، حق در آن جامعه عزت يابد، و راههای دين پايدار، و نشانه های عدالت برقرار، و سنت پيامبر (صل الله علیه واله وسلم) پايدار گردد، پس روزگار اصلاح شود، و مردم در تداوم حكومت اميدوار، و دشمن در آرزوهايش مايوس می شود. اما اگر مردم بر حكومت چيره شوند، يا زمامدار بر رعيت ستم كند، وحدت كلمه از بين می رود، نشانه های ستم آشكار، و نيرنگبازی در دين فراوان می گردد. و راه گسترده سنت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) متروك، هواپرستی فراوان، احكام دين تعطيل، و بيماريهای دل فراوان گردد، مردم از اينكه حق بزرگی فراموش می شود، يا باطل خطرناكی در جامعه رواج می يابد، احساس نگرانی نمی كنند، پس در آن زمان نيكان خوار، و بدان قدرتمند می شوند، و كيفر الهی بر بندگان بزرگ و دردناك خواهد بود. پس بر شماست كه يكديگر را نصيحت كنيد، و نيكو همكاری نماييد. درست است كه هيچ كس نمی تواند حق اطاعت خداوندی را چنانكه بايد بگذارد،- هر چند در به دست آوردن رضای خدا حريص باشد، و در كار بندگی تلاش فراوان نمايد- لكن بايد به مقدار توان، حقوق الهی را رعايت كند كه يكی از واجبات الهی، يكديگر را به اندازه توان نصيحت كردن، و برپا داشتن حق، و ياری دادن به يكديگر است. هيچ كس هر چند قدر او در حق بزرگ، و ارزش او در دين بيشتر باشد، بی نياز نيست كه او را در انجام حق ياری رسانند، و هيچ كس گرچه مردم او را خوار شمارند، و در ديده ها بی ارزش باشد، كوچكتر از آن نيست كه كسی را در انجام حق ياری كند يا ديگری به ياری او برخيزد.
(پس يكی از ياران بپا خواست و با سخنی طولانی امام را ستود، حرف شنوایی و اطاعت از امام را اعلام داشت آنگاه امام فرمود:)
كسی كه عظمت خدا در جانش بزرگ، و منزلت او در قلبش والاست، سزاوار است كه هر چه جز خدا را كوچك شمارد، و از او سزاوارتر كسی كه نعمتهای خدا را فراوان در اختيار دارد، و بر خان احسان خدا نشسته است، زيرا نعمت خدا بر كسی بسيار نگردد جز آنكه حقوق الهی بر او فراوان باشد.
📜 🌱نهج_البلاغه، 🌱خطبه216
▪️ الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ▪️
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
◾️◾️◾️◾️◾️
📣یکی از سخنرانی های امام علی علیه السلام در جنگ صفین
(قسمت_دوم)
3️⃣روابط سالم و متقابل رهبر و مردم!
♦️از پست ترين حالات زمامداران در نزد صالحان اين است كه گمان برند آنها دوستدار ستايش باشند، و كشورداری آنان بر كبر و خودپسندی استوار باشد، و خوش ندارم، در خاطر شما بگذرد كه من ستايش را دوست دارم، و خواهان شنيدن آن می باشم، سپاس خدا را كه چنين نبودم، و اگر ستايش را دوست می داشتم، آن را رها می كردم به خاطر فروتنی در پيشگاه خدای سبحان، و بزرگی و بزرگواری كه تنها خدا سزاوار آن است. گاهی مردم، ستودن افرادی را برای كار و تلاش روا می دانند. اما من از شما می خواهم كه مرا با سخنان زيبای خود مستاييد، تا نفس خود را به وظایفی كه نسبت به خدا و شما دارم خارج سازم، و حقوقی كه مانده است بپردازم، و واجباتی كه بر عهده من است و بايد انجام گيرد اداء كنم، پس با من چنانكه با پادشاهان سركش سخن می گويند، حرف نزنيد، و چنانكه از آدمهای خشمگين كناره می گيرند دوری نجوييد، و با ظاهرسازی با من رفتار نكنيد، و گمان مبريد اگر حقی به من پيشنهاد دهيد بر من گران آيد، يا در پی بزرگ نشان دادن خويشم. زيرا كسی كه شنيدن حق، يا عرضه شدن عدالت بر او مشكل باشد، عمل كردن به آن دشوارتر خواهد بود. پس، از گفتن حق، يا مشورت در عدالت خودداری نكنيد، زيرا خود را برتر از آنكه اشتباه كنم و از آن ايمن باشم نمی دانم، مگر آنكه خداوند مرا حفظ فرمايد، پس همانا من و شما بندگان و مملوك پروردگاريم كه جز او پروردگاری نيست، او مالك ما، و ما را بر نفس خود اختياری نيست، ما را در آنچه بوديم خارج و بدانچه صلاح ما بود درآورد، به جای گمراهی هدايت، و بجای كوری بينایی به ما عطا فرمود.
📜 🌱نهج_البلاغه، 🌱خطبه216
▪️ الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ▪️
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🍂مقابله با شیطان درون 🍂
☘️انسان هر عملی بکند یک ریشهای در نفس پیدا میشود؛ اولش آسان است، یک معصیتی کرد، میتواند زودی برگردد، یک قدری که اضافه شد مشکلتر میشود. هر چه برود طرف پیری، این قویتر میشود و انسان ضعیفتر.اراده انسان ضعیفتر میشود، لکن این معانی که انسان گرفتارش بوده زیادتر میشود، نگذارید برای زمان پیری توبه را ، نگویید که ما وقتی که حالا رسیدیم به بالاتر، آن وقت، دیگر نمیشود، همین طور شیطان تا آخر وسوسه میکند که نگذارد ما با ایمان وارد (عالم آخرت) بشویم ، تمام وسوسههای مقابل دعوتهای انبیا همین است که نمیخواهند ما برسیم به آن نور. شیطانها نمیخواهند ... باید شیطانها را بشناسید تا نشناسید نمیتوانید از خودتان دفاع کنید ، شیطان خودتان را بشناسید، شیطان باطن خودتان را بشناسید، شیطانهای خارجی را هم بشناسید تا بتوانید با آنها جهاد کنید، شیطان باطنی انسان خودِ آدم است، خودِ انسان، نفسیت انسان، آن هواهای (نفسانی)انسان است .🍁
📚🍂(امام خمینی ، صحیفه نور، ج 11، ص 83)
▪️ الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج ▪️
▪️▪️▪️▪️▪️▪️