عالمی در دست من، من همچو مویی در برش
قطرهای خون است دل، در زیر طوفان چون کنم
در تموزم مانده جان خسته و تن تب زده
وآنگهم گویند براین ره به پایان چون کنم
8.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خوشبختی همچون باد است، نیاز دارد که پنجرهها را باز کنی تا وارد زندگیات شود.🌱
وقتی چیزی مرا رنج میداد، در مورد آن با
هیچ کس حرفی نمی زدم! خودم در موردش
فکر میکردم به نتیجه میرسیدم و به تنهایی
عمل میکردم. نه اینکه واقعا احساس تنهایی
بکنم، نه... بلکه فکر میکردم که انسانها در
آخر، باید خودشان خودشان را نجات بدهند.
- هاروکی موراکامی
میروم خسته و افسرده و زار
سوی منزلگهِ ویرانهی خویش
به خدا میبرم از شهر شما
دل شوریده و دیوانهی خویش
میبرم تا که در آن نقطهی دور
شُستشویش دهم از رنگِ گناه
شُستشویش دهم از لکهی عشق
زین همه خواهشِ بیجا و تباه
میبرم تا ز تو دورش سازم
ز تو، ای جلوهی امیدِ محال
میبرم زندهبهگورش سازم
تا از این پس نکند یاد وصال
ناله میلرزد، میرقصد اشک
آه، بگذار که بگریزم من
از تو، ای چشمهی جوشان گناه
شاید آن به که بپرهیزم من
به خدا غنچهی شادی بودم
دست عشق آمد و از شاخم چید
شعلهی آه شدم، صد افسوس
که لبم باز بر آن لب نرسید
عاقبت بند سفر پایم بست
میروم، خنده به لب، خونیندل
میروم از دل من دست بدار
ای امیدِ عبثِ بیحاصل
- فروغ فرخزاد