ز دیده مِنت شب زنده داری از چه کشم؟
که غمزه ی تو به تاراج برد خواب مرا...
- ابوالحسن فراهانی
گرچه از چشم نهانی تو، خیال رخ تو
روز و شب مونس پیدا و نهان است مرا
- سلمان ساوجی
آن که در باغِ دلم ریشه فرو برده زِ نو
گرچه نوخیز نهالیست، سراپا ثمر است.
- وحشی بافقی
گر سرم در سرِ سودات روَد، نیست عجب
سرِ سودای تو دارم، غمِ سر نیست مرا.
- امیرخسرو دهلوی
با خيالت خواب در چشمم نمىگيرد قرار
خواب مىداند كه راهِ سيل جاىِ خواب نيست
- سلمان ساوجى
به شادی دو جهانش نمیتوان دادن
غمی که از تو نصیبِ دلِ غمینِ من است.
- فروغی بسطامی
خواهی اگر وصلِ یار، از غمِ هجران منال
زآن که وصولِ بهار، تن به خزان دادن است.
- فروغی بسطامی
تا به آخر نفسم، ترک تو در خاطر نیست
عشق خود نیست اگر تا نفسِ آخر نیست.
- وحشی بافقی
وصفِ حُسنِ تو چه گویم؟ که زِ اسبابِ جمال
هرچه باید، همه در حدِّ کمالست تو را.
- هلالی جغتایی