لبت نه گوید و پیداست میگوید دلت آری
که اینسان دشمنی، یعنی که خیلی دوستم داری
دلت میآید آیا از زبانی این همه شیرین
تو تنها حرف تلخی را همیشه بر زبان آری؟
نمیرنجم اگر باور نداری عشق نابم را
که عاشق از عیار افتاده در این عصر عیاری
چه فرقی میکند فریاد یا پژواک جان من
چه من خود را بیازارم چه تو خود را بیازاری
[ صدایی از صدای عشق خوشتر نیست حافظ گفت
اگر چه بر صدایش زخمها زد تیغ تاتاری ]
-'ازقشنگترینمتناییکهخوندمنامه
علیشریعتیبهعشقشبود:
-عزیزِمهربانِبداخلاقِصبورِتندجوش!
امیدبخشِیأسآور، پرحرفِحرفنشنو،
بدترینبدِ خوبترینخوبِ
باویِنتوانزیستن،بیوِینتوانبودن'!
یکجورِدرهمبرهمِشلوغپلوغِقروقاطی
عزیزیکهتورانمیتوانمتحملکنمودنیاهم
بی توتحملناپذیراست🌱