فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 #استوری| (سری 4)
🏴ویژه ماه #محرم
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
من بکی او ابکی فله الجنة
ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع
@Navaymagtal
پاسخگویی به سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh
خوش آمدید.mp3
8.22M
همه هستند از آدم تا خاتم
همه هستند همه ذراتِ عالم
همه هستند پس بسم الله
🎤 #امیر_کرمانشاهی
#️⃣ #استقبال_از_محرم
خوش آمدید.mp3
8.22M
همه هستند از آدم تا خاتم
همه هستند همه ذراتِ عالم
همه هستند پس بسم الله
🎤 #امیر_کرمانشاهی
#️⃣ #استقبال_از_محرم
السلام علیک یاابا عبدالله
کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل در
ایتا
@zameneashk1
تلگرام
@zameneashk
باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری
https://t.me/Babolhusein
آی دی پاسخ به سوالات
@m_h_tabemanesh
125.4K
رضا
سلام داداش خوبین روضه های شب سوم و چهارم وپنجم بفرستین کانال
اکثرا از شب های اول میفرستین ممنون تون میشم بفرستین شب سوم به بعد
خداخیرتون بده
من بکی او ابکی فله الجنة
ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع
@Navaymagtal
پاسخگویی به سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh
4_431665907127812803.mp3
3.26M
روضه شب دوم محرم ورود کاروان به کربلا
اینجا که آمدیم غم و غصه پا گرفت
دلشوره ای عجیب وجود مرا گرفت
تا عقیله بنی هاشم پا شو گذاشت تو کرببلا میگن همه ی غم های عالم رو دل زینب جمع شد، الان بعد از هزار چهارصد سال هر کی میره کربلا همینجوره، نجف میری اینجوری نیست، سامرا و کاظمین میری اینجوری نیست، تا میرسی کربلا دلت پر غمه، دلشوره میاد سراغت، اول حرفی که می زنی اینه: امان از دل زینب...
اینجا که آمدیم غم و غصه پا گرفت
دلشوره ای عجیب وجود مرا گرفت
حس غم جدایی این دشت لاله خیز
بال و پرم جدا و دلم را جدا گرفت
فالی زدم به مصحف پیشانی ات حسین
آیات غربت تو دلم را فرا گرفت
من پنجاه چند سال با تو بزرگ شدم، هیشکی مثل من تو رو نمی شناسه حسین، من هم برات خواهری کردم، هم برات مادری کردم، من از چهار سالگی همه کاری برا تو کردم، عین پروانه دورت گشتم، حسین من با تو بزرگ شدم، حسین جان نگاه تو صورتت می کنم می فهمم چه خبره، مدینه داشتیم می اومدیم، یه جوری با مادرم وداع کردی فهمیدم سفر آخره، یه جوری به بچه هات داری نگاه می کنی، یه جوری به قد بالای اکبرت داری نگاه می کنی، دارم می ترسم از این سرزمین....
تنها دلیل بودن من سایه سرم
زینب فقط به عشق برادر بقا گرفت
حتی مدینه این همه زجرم نداده بود
یک نیم روز جان مرا کربلا گرفت
وای از دل رباب که بیند به جای آب
تیر سه پر به حنجر شش ماهه جاگرفت
تا وقت هست حلقه ی انگشتری درآر
از ترس ساربان دل زینب عزا گرفت
ابی عبدالله تو راه دست رو سر دختر مسلم کشید، کربلا هم تکرار شد روز عاشور می خواست بره، سکینه نشست بغل باباش، ابی عبدالله دست کشید روی سرش، و