eitaa logo
نوید دلها 🫀🪖
3هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
81 فایل
واسه‌ی تبادل: 🆔| @motahareh_sh کانال اصلی و فرهنگی #شهیدنویدصفری اگه حاجت گرفتین یا سؤالی داشتین بپرسید💌👇🏻 🆔| @maede_sadatt 🆔| @motahareh_sh حالا‌که‌دعوتت‌کرده‌بمون!🦋
مشاهده در ایتا
دانلود
معرفی مختصری از شهید مدافع حــرم نویدصفری و ویژگیهای این شهید بزرگوار
او آمده تا دست تو را هم بگیرد... دست نوشته از طرف شهید نوید صفری به شما😍❤️ زیارت عالی و پر فیض زیارت عاشورا را... (حتما تمام تلاش خود را به اذن خدا خواهم کرد تا حاجت او را بگیرم اگر نهههه در آخرت جبران کنم) https://eitaa.com/Pack_martyrs
🌱چـــله زیارت عاشورا🌱 به نیابت از شهید نوید صفری هدیه به امام حسین(ع) 📌شروع چله: 8 خرداد 1403تا روز 16 ام تیرماه # چهل روز به و تولد شهید نوید صفری همزمان هست😍🖤 این پوستر رو برای دوستان و آشنایان خود بفرستید تا آن ها هم با این چله حاجت روا بشند🌱 https://eitaa.com/Navid_safare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در صف اول اگر مرد بمانی هنر است... 🎙میثم مطیعی |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنظرم قشنگ ترین دعایی که میشه کرد : اینه خدایا هیچوقت نزار بنده های خوبت از خوب بودنشون پشیمون بشن !. . 🌱🤍
437.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.. مداومت تجربه گر برنامه زندگی پس از زندگی، به خواندن زیارت عاشورا، به خاطر توصیه ای که از دستنوشته شهیدمدافع حرم نوید صفری شنیدند. شهید نوید در یکی از دستنوشته های قبل از شهادتشون، اینطور نوشته اند: "زیارت عاشورا را از طرف من بخوانید و به ارباب ابراز ارادت کنید. آه که تمام حسرتم این است که چقدر دیر فهمیدم زیارت عاشورا چیست و حیف که بیشتر از روزی یکمرتبه روزی ام نشد، بر شما باد خواندن عاشورا عاشورا، عاشورا که این سختن، سخن امام عصر(عج) است و بدانید هرکه چهل روز عاشورا بخواند و ثواب آن راه هدیه کند، من تمام تلاشم را به اذن خدا خواهم کرد تا حاجت او را بگیرم و اگر نشد در آخرت برای او جبران می کنم. حتی یک عاشورا هم قیامت می کند، از زبان مادرش و خواهرش. ان شاﺀلله که شرمنده شما نباشم. " ✨چقدر خوبه ما همگی شهدا و توصیه های خوب شهدا رو منتشر کنیم و خوشابحال اون کسی که به یه شکلی باعث شده بود این خانم با توصیه شهیدنوید به خوندن زیارت عاشورا آشنا بشه و تو «سخت ترین شرایط زندگیش به زیارت باعظمت عاشورا پناه ببره.»
🍃 📖🍃 🔖| رمـــــان قسمٺ با دست دیگرش دستم روی روبنده قرار داد و نجوا کرد _اینو روش محکم نگه دار! و باز به راه افتاد.. و این جنازه را دوباره دنبال خودش میکشید.. تا به در فلزی قهوه ای رنگی رسیدیم... او در زد.. و قلب من در قفسه سینه میلرزید.. که مرد مُسنی در خانه را باز کرد... با چشمان ریزش به صورت خیس و خونی ام ماند.. و سعد میخواست پای فرارم را پنهان کند که با لحنی توضیح داد _تو کوچه خورد زمین سرش شکست! صورت بزرگ مرد زیر حجم انبوهی از ریش و سبیل خاکستری در هم رفت.. و به گریه هایم کرده بود که با تندی حساب کشید _چرا گریه میکنی؟.. ترسیدی؟ خوابیده در صدا و صورت این زندان بان جدید جانم را به لبم رسانده بود... و حتی نگاهم از ترس میتپید.. که 🔥سعد🔥 مرا به سمت خانه هل داد و دوباره بهانه چید _نه🔥 ابوجعده!🔥 چون من میخوام برم، نگرانه! بدنم به قدری میلرزید.. که از زیر چادر هم پیدا بود و 🔥دروغ سعد🔥 باورش شده بود که با لحنی بی روح ارشادم کرد _شوهرت داره عازم میشه، تو باید افتخار کنی! سپس از مقابل در کنار رفت تا داخل شوم.. و این خانه برایم میداد.. که به سمت سعد چرخیدم و با لب هایی که از ترس میلرزید، کردم _توروخدا منو با خودت ببر، من دارم سکته میکنم! دستم سُست شده و دیگر نمیتوانستم روی زخمم را بگیرم.. که روبنده را رها کردم و دوباره خون از گوشه صورتم جاری شد... نفس هایش به تپش افتاده.. و در سکوتی ساده نگاهم میکرد، دلش به رحم آمده که هر دو دستش را... ادامه دارد.... نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد