─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
🌹 #نماز یکشنبههای ماه ذیالقعده🌹
سیدبنطاووس نمازی ویژه یکشنبههای ماه ذیالقعده از رسول خدا﴿ﷺ﴾روايت کرده كه فضائلش این است:
✅کسیکه بجا آورد توبهاش مقبول و گناهش آمرزيده شود.
✅با ايمان بميرد.
✅دينش گرفته نشود.
✅قبرش گشاده و نورانى گردد.
✅والدينش ازاو راضى گردند.
✅مغفرت شامل حال والدين او و ذريّه او گردد.
✅توسعه رزق پيدا كند.
✅ملك الموت با او در وقت مردن مدارا كند و به آسانی جان او بيرون شود.
چگونگی انجام این #نماز👇
💠غسل کرده، وضو گرفته و چهار رکعت نماز بجا آورید ( ۲ نماز ۲ رکعتی مثل نماز صبح)
💠 در هر رکعت یکبار سوره حمد، سهبار سوره توحید، یکبار سوره فلق، یکبار سوره ناس؛
💠بعد از پایان ۴ رکعت: هفتاد بار استغفار نموده و در پایان یک بار "لا حول و لا قوّة إلا باللّه" بگویید.
💠سپس بگویید: "یا عزیز یا غفّار اِغفِر لی ذُنوبی و ذُنوبِ جَمیعِ المؤمنین و المؤمنات فَإنّهُ لا یَغفِرُ الذّنوبِ إلّا أنت"
💐 امروز اولین یکشنبه این ماه است👌
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
✅ مردم چه می گویند؟؟
🌱می خواستم به دنیا بیایم، در زایشگاه عمومی، پدربزرگم به مادرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی.
مادرم گفت: چرا؟...
گفت: مردم چه میگویند؟!...
🌱می خواستم برای مدرسه، به مدرسه سرکوچهمان بروم.
مادرم گفت: فقط مدرسه غیر انتفاعی!
پدرم گفت: چرا؟...
مادرم گفت: مردم چه میگویند؟!...
🌱به رشته انسانی علاقه داشتم.
پدرم گفت: فقط ریاضی!
گفتم: چرا؟...
گفت: مردم چه میگویند؟!...
🌱میخواستم با دختری ساده و صاف و صادق ازدواج کنم.
مادرم گفت: من اجازه نمیدهم.
گفتم: چرا؟...
گفت: مردم چه میگویند؟!...
🌱میخواستم پول مراسم عروسی را سرمایهی زندگیام کنم.
پدر و مادرم گفتند: مگر از روی نعش ما رد شوی.
گفتم: چرا؟...
گفتند: مردم چه میگویند؟!...
🌱میخواستم به اندازهی جیبم خانهای در پایین شهر اجاره کنم.
همسرم گفت: وای بر من.
گفتم: چرا؟...
گفت: مردم چه میگویند؟!...
🌱می خواستم یک ماشین مدل پایین در حد وسعم بخرم،
زنم گفت: خدا مرگم دهد.
گفتم: چرا؟...
گفت: مردم چه میگویند؟!...
🌱میخواستم بمیرم، بالای سرم بر سر قبرم بحث شد.
پسرم گفت: قبرستان حاشیه شهر، زنم فریاد کشید.
دخترم گفت: چه شده؟...
گفت: مردم چه میگویند؟!...
.... از دنیا رفتم!
✅برای مراسم ترحیمم خواستند مجلس سادهای بگیرند.
خواهرم داد زد و
گفت: مردم چه می گویند؟!...
✅از طرف قبرستان سنگ قبر ساده ای بر سر مزارم گذاشتند.
اما برادرم رفت و سنگ قبری با نقش صورتم سفارش داد و
گفت: مردم چه میگویند؟!...
✅ حالا من در اینجا، تنهای تنها در حفرهای تنگ خانه کردهام و تمام سرمایهام برای قبرم جملهای بیش نیست:
🌱 مردم چه میگویند؟!...
✅مردمی که عمری نگران حرفهایشان بودم، الان لحظهای نگران من نیستند!!!
هیچکدامشان کنارم نیستند!!!
من هستم و اعمالم،
نه پدر و مادرم، نه برادرم، نه خواهرم، نه همسرم، نه فرزندانم و نه هیچکس دیگری کاری برایم نمیکنند!!
✅و تمام عمرم فدای این جمله شد:
مردم چه میگویند؟؟؟!!!
✅و چه نيكو فرموده قرآن كريم:
🍂و تَخْشَى النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشاه
ُ📚 سوره احزاب آیه ۳۷
و از حرف مردم میترسيدى و حال آنكه خداوند سزاوارتر است از اينكه از مخالفت امر او بترسى.
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
🔴 در #قبرستان
🔹 بر مزار بی خانهای نوشته بودند:
🔸شکر خدا بالاخره صاحبِ خانە و مکان خویش شدم.
🔹 بر سنگ قبر فقیری نوشته بودند:
🔸پا برهنه به دنیا آمدم، پابرهنه زیستم و پا برهنه به آخرت برگشتم.
🔹 روی سنگ ثروتمندی خواندم:
🔸همه کس را با پول راضی کردم، اما فرشته ی مرگ را نتوانستم راضی کنم.
🔹 بر مزار دلشکسته ای چنین نگاشته شده بود:
🔸قیامتی هست، تلافی می کنم.
🔹 بر گور جوانی چنین خواندم:
🔸یکدیگر را نیازارید. به خدا قسم پشیمان خواهید شد.
🔹 بر قبر کودکی نوشته بودند:
🔸خوشحالم بزرگ نشدم تا به درنده ای تبدیل شوم.
🔹 بر مزار مادری نگاشته بودند:
🔸 تو رو خدا مواظب بچه هایم باشید.
🔹 بر قبر دیوانه ای نوشته بودند:
🔸 هوشیار به دنیا آمدم، هوشیار زیستم، اما بخاطر رفتارهایتان خودم را به دیوانگی زده بودم.
🔹بر سنگ قبر دکتری چنین خواندم:
🔸 همه چیز چاره و درمانی دارد غیر از مرگ!
🔹دنیا مزرعه ی آخرت است. به عاقبت خود بیندیشیم که چه کاشته ایم، چون به جز آن درو نخواهیم کرد...
🔸 از مکافاتِ عمل غافل مَشو
🔸 گندم از گندم بروید... جُو ز جُو
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
🌼 #مرگ که ترس نداره
✍️حاج آقا قرائتی: از حضرت علی علیه السلام سؤال شد که چرا مرگ را دوست داری و گاهی میفرمایی که انس من به مردن از علاقه طفل به پستان مادرش بیشتر است.
حضرت در پاسخ فرمودند: چون نمونه الطاف خدا را در دنیا دیدم یقین پیدا کردن که آن خدایی که در دنیا آنقدر به من لطف کرد و مرا در راه فرشتگان و پیامبرانش سوق داد ، در روز قیامت هم مرا فراموش نخواهد کرد،
آری من از مقصد و نوع برخورد و پذیراییهای آن خدای بزرگ در آن روز حساس دلهره ای ندارم.
📚معاد، استاد قرائتی، ۱۸۴
تذکر: البته این علاقه به مرگ برای کسیست که به آنچه خدا از او خواسته تا حد قابل قبولی عمل کرده و برای مرگ آماده شده است. اگر توانستیم اینگونه باشیم، دیگه خود به خود ترس بیجا از مرگ از دلهای ما خواهد رفت.
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
🌷شوخی عجیب و معنادارِ یک شهید با حجّة الإسلام و المسلمین حاج علی اکبری رئیس فعلی ائمهٔ جمعهٔ کشور، در دوران دفاع مقدّس 🌷
فقط ۳۰ ثانیه به این مطلب فکر کنیم
شاید...........
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
👈❣ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
👈❣ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
👈❣ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
👈❣ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
👈🦋 سلام بر حسین
👈🦋 و بر على بن الحسین
👈🦋 و بر فرزندان حسین
👈🦋 و بر اصحاب و یاران حسین
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
نذیر
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
‼️ "بیوه زن" و "حضرت داوود(علیه السلام)"
💌 بیوه زنى نزد حضرت داوود(علیه السلام) آمد و گفت:
اى پیامبر خدا پروردگار تو ظالم است یا عادل؟
حضرت داوود(علیه السلام) فرمود:
خداوندِ عادلى است که هرگز ظلم نمى کند!
مگر چه حادثه اى براى تو رخ داده است که این سؤال را مى کنى؟
زن گفت:
من بیوه زن هستم و سه دختر دارم ، با دستم ریسندگى مى کنم ، دیروز شالِ بافته شدهی خود را در میان پارچه اى گذاشته بودم و به طرف بازار مى بردم تا بفروشم و با پول آن غذاى کودکانم را تهیه سازم.
ناگهان پرنده اى آمد و آن پارچه را از دستم ربود و برد و تهیدست و محزون ماندم و چیزى ندارم که معاشِ کودکانم را تأمین نمایم.
هنوز سخن زن تمام نشده بود که در خانه داوود(علیه السلام) را زدند!
حضرت اجازه وارد شدن به خانه را داد.
ناگهان ده نفر تاجر به حضورِ داوود(علیه السلام) آمدند و هر کدام صد دینار(جمعاً هزار دینار) نزد آن حضرت گذاردند و عرض کردند:
این پولها را به مستحقش بدهید.
حضرت داوود(علیه السلام) از آن ها پرسید:
علت این که شما دسته جمعى این مبلغ را به اینجا آورده اید چیست؟
👈 "ادامهی داستان را در پست بعد بخوانید"...
💌 عرض کردند:
ما سوار کشتى بودیم ، طوفانى برخاست ، کشتى آسیب دید و نزدیک بود غرق گردد و همه ما به هلاکت برسیم!
ناگهان پرنده اى دیدیم ، پارچهی سرخ رنگی بسته بندی شده به سوى ما انداخت.
آن را گشودیم و در آن شال بافته شده ای را دیدیم!
به وسیله آن قسمتِ آسیب دیده کشتى را محکم بستیم...
و کشتى بى خطر گردید و سپس طوفان آرام شد و به ساحل رسیدیم و ما هنگام خطر نذر کردیم که اگر نجات یابیم هر کدام صد دینار بپردازیم!
و اکنون این مبلغ را که هزار دینار از ده نفر ماست به حضورت آورده ایم تا هر که را بخواهى ، به او صدقه بدهى.
حضرت داوود(علیه السلام) به زن متوجه شد و به او فرمود : "پروردگار تو" در دریا براى تو هدیه مى فرستد، ولى تو او را ظالم مى خوانى؟
سپس هزار دینار را به آن زن داد و فرمود:
این پول را در تأمین معاش کودکانت مصرف کن ، خداوند به حال و روزگار تو ، "آگاهتر" از دیگران است.
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
🥀 #تلنگرانه
نمـیدۅنـمچـرا:
وقــت نـداریـمنمـازبخۅنـیم!
وقــت نـداریـمقـرآݩبخۅنـیم!
وقـت نداریـمبـاخـداحـرفبزنیـم!
وقـت نداریـمبـاامامزماݩحـرفبزنیم!
امـا۲۴ساعـتہاینگۅشۍدستمونہ..
- حقیقتا تباهیم!
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
ڪترے مخصوص خانمهایے ڪہ زیاد سرشون تو گوشیه😂
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
⚠️دنیای فردا و گسترده تر شدن ابعاد جنگ شناختی با کمک هوش مصنوعی
#شناخت_دشمن
#روشنگری
#بصیرت
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
💕 تصویر زیبای روی برگ
🦋🖌 توسط هنرمندی از اندونزی
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
👈 #آبروداری
هفت یا هشت سالم بودم، با سفارش مادرم برای خرید میوه و سبزی به مغازه محل رفتم. اون موقع مثل حالا نبود که بچه رو تا دانشگاه هم همراهی کنن!
پنج تومن پول داخل یه زنبیل پلاستیکی قرمز رنگ که تقریباً هم قد خودم بود با یه تکه کاغذ از لیست سفارش...
میوه و سبزی رو خریدم کل مبلغ شد ۳۵ زار.
دور از چشم مادرم مابقی پول رو دادم یه کیک پنج زاری و یه نوشابه زرد کانادا از بقالی جنب میوه فروشی خریدم و روبروی میوه فروشی روی جدول نشستم و جای شما خالی نوش جان کردم.
خونه که برگشتم مادر گفت مابقی پولو چکار کردی؟
راستش ترسیدم بگم چکار کردم، گفتم بقیه پولی نبود...
مادر چیزی نگفت و زیر لب غرولندی کرد منم متوجه اعتراض او نشدم. داشتم از کاری که کرده بودم و کسی متوجه نشده بود احساس غرور میکردم اما اضطراب نهفتهای آزارم می داد.
پس فردا به اتفاق مادر به سبزی فروشی رفتم اضطرابم بیشتر شده بود. که یهو مادر پرسید آقای صبوری میوه و سبزی گران شده؟ گفت نه همشیره.
گفت پس بقیه پول رو چرا به بچه پس ندادی؟
آقای صبوری که ظاهراً فیلم خوردن کیک و نوشابه از جلو چشمش مرور میشد با لبخندی زیبا روبه من کرد گفت: آبجی فراموش کردم ولی چشم طلبتون باشه.
دنیا رو سرم چرخ میخورد اگه حاجی لب باز میکرد و واقعیت رو می گفت به خاطر دو گناه مجازات می شدم، یکی #دروغ به مادرم یکی هم #تهمت به حاج صبوری!
مادر بیرون مغازه رفت. اما من داخل بودم.
حاجی روبه من کرد و گفت: این دفعه مهمان من!
ولی نمی دونم اگه تکرار بشه کسی مهمونت میکنه یا نه؟!
بخدا هنوزم بعد ۴۴ سال لبخندش و پندش یادم هست!
بارها باخودم می گم این آدما کجان و چرا نیستن؟
چرا تعدادشون کم شده
آدمهایی از جنس بلور که نه كتاب های روانشناسی خوندن و نه مال زیادی داشتن که ببخشند؟
ولی تهمت رو به جان خریدن تا دلی پریشون نشه...!
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
💠#داستان
👈 #عروس_خوشبیان
مادر شوهر بعد از اتمام ماه عسل با تبسم به عروسش گفت: تو توانستی در عرض سی روز پسرم را وادار به انجام نمازهایش در مسجد بکنی؛ کاری که من طی سی سال در انجام آن تلاش کردم و موفق نشدم....!
عروس جواب داد: مادر داستان سنگ و گنج را شنیدهای؟
میگویند سنگ بزرگی راه رفت و آمد مردم را سد کرده بود، مردی تصمیم گرفت آن را بشکند و از سر راه بردارد. با پتکی سنگین نود و نه ضربه به پیکر سنگ وارد کرد و خسته شد.
مردی از راه رسید و گفت: تو خسته شدهای، بگذار من کمکت کنم.
مرد تنها صدمین ضربه را وارد کرد و سنگ بزرگ شکست، اما ناگهان چیزی که انتظارش را نداشتند توجه هر دو را جلب کرد.
طلای زیادی زیر سنگ بود....
مرد دوم که فقط یک ضربه زده بود؛ گفت: من پیدایش کردم، کار من بود، پس مال من است.
مرد گفت: چه میگویی من نود و نه ضربه زدم دیگر چیزی نمانده بود که تو آمدی!
مشاجره بالا گرفت و بالاخره دعوای خویش را نزد قاضی بردند و ماجرا را برای قاضی تعریف کردند،
مرد اول گفت: باید مقداری از طلا را به من بدهد، زیرا که من نود ونه ضربه زدم و سپس خسته شدم
دومی گفت: همهی طلا مال من است، خودم ضربه زدم و سنگ را شکستم...
قاضی گفت: نود و نه جزء آن طلا از آن مرد اول است، و تو که یک ضربه زدی یک جزء آن از آن توست.
اگر او نود ونه ضربه را نمیزد، ضربه صدم نمیتوانست به تنهایی سنگ را بشکند.
و تو مادر جان سی سال در گوش فرزند خواندی که نماز بخواند بدون خستگی و اکنون من فقط ضربه آخر را زدم...!
چه عروس خوش بیان و خوبی، که نگذاشت مادر در خود بشکند و حق را تمام و کمال به صاحب حق داد و نگفت: بله مادر من چنینم و چنانم، تو نتوانستی و من توانستم. بدین گونه مادر نیز خوشحال شد که تلاشش بی ثمر نبوده است....
اخلاق اصیل و زیبا از انسان اصیل و با اخلاق سرچشمه میگیرد.
جای بسی تفکر و تأمل دارد، کسانی که تلاش دیگران را حق خود میدانند کم نیستند. اما خداوند از مثقال ذرهها سوال خواهد كرد.
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
🌸خاطره بسیار درسآموز استاد محسن قرائتی، که اشک مرحوم آیت الله میرزاجواد تهرانی را درآورد!
حتماً ببینید ومنتشرنمایید.
#اخلاص
♦️ لطفاً حداقل به یک نفر با لینک👇ارسال نمائید
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
👶🌺 تقویت هوش اقتصادی
💠 مشکلات اقتصادی که بعضا خانوادهها با آن درگیرند، نتیجه هوش اقتصادیِ پایین است.
🔹 هوش اقتصادی در کودکی، از بازیها و اسباببازیها شروع میشود.
✍ وقتی کشاورزی میکنید، گل میکارید، بذر می کارید، بچهها غیر مستقیم تمرین میکنند و یاد میگیرند که تولید اسباب بازی داشته باشند بجای خرید اسباببازی.
✔️ «اسباببازی» ابزار بازی هست نه خود بازی...
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
👶🌺 آموزش صبر به کودک
💠 برای فرزندتان، از پنج درخواست،
سه مورد را انجام دهید،
🔸 یک مورد را با تاخیر
🔸 یک مورد را رد کنید...
✔️ با این روش، صبر و تحمل «نه» شنیدن را در فرزندتان افزایش خواهید داد!
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
👶🌺 جواب دادن به سؤالات کودک
💠 والدین عزیز دقت داشته باشید که بیتوجهی به صحبتها و سؤالات کودک باعث ميشه👇
۱. شجاعت ارتباط با دیگران
۲. رشد فکری و شخصیتی
۳. توانایی در بروز افکار و احساس
👈 از کودک گرفته شود...
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
👶🌺 آموزش عدالت
💠 تو نصف کن، تو انتخاب کن!
✍ مردی یک ساندويچ برای دو تا پسر كوچيكش خرید، گذاشت روی ميز، به اولی گفت: تو نصف كن! و به دومی گفت: و تو انتخاب كن!
🔸 مات و مبهوت نحوۀ تربيت و عدالت اين مرد شدم! يعنی اگه اولى يه وقت عمدا نامساوى نصف كنه، دومى حق داشته باشه كه اول انتخاب كنه!
✔️ عدالت را در عمل یاد بدهیم نه با شعارهای مفت
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
من خویش قوم حاج آقا قرائتیام 😂😂😂
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
عیادت از حاج آقا قرائتی ۱۸ اردیبهشت
امسال
سیدبزرگوار شما دیگه کی هستی بلا
که حاج آقا قرائتی رو خندوندی 😂😍
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
📸 به هر آیینی احترام میذارن جز اسلام!
🔹کنار دیوار ندبه کیپا (کلاه یهودی) میپوشن و مثل یهودیا دعا میکنن.
🔸تو آتشکده زرتشتیان هم روسری و کلاه موبدی سر میکنن و مثل اونا دعا میکنن.
🔹اما همینا و طرفدارانشون وقتی میخوان وارد مساجد تاریخی بشن اگه بهشون بگی حرمت مسجد رو نگهدار و لباس مناسب بپوش، افسار پاره میکنن برات!
✍️ آدم
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
💙 *﷽* 💙
*سہراب سپہری میگہ* ،
*زندگے ذرۀ کاهیست* ، *ڪہ کوهش کردیم* ،
*زندگے *نام نکوییــست ڪہ خارش کردیم* ،
*زندگے نیست به جز نم نم باران بہار* ،
*زندگے نیست بہ جز دیدن یار* ،
*زندگے نیست* به *جز عشق* ، به *جز حرف محبت* به کسے، *ورنہ هر خار و خسے،
*زندگے کرده بسے* ...
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
🔰🌺 #کاسبی_کریمانه
🌸🍃 دیروز رفتم یه سوپر مارکت باکلاس تخممرغ بخرم.گفت:نداریم #روبرویی داره. پرسیدم: چرا خودتون نمیارید؟ گفت: بعضی چیزهارو نیاوردیم تا صاحب مغازه روبرویی که یه #پیرمرد مسن هست، بتونه با آرامش کاسبی کنه.
🌸🍃 فرمول قشنگی یاد گرفتم با همسرم به این نتیجه رسیدیم که نوع پوشش، خوراک و #سبک_زندگی ما باید به گونهای باشد که عامل ایجاد توقعات و تصمیمات غلط در زندگی اطرافیان ما نشود و سبک زندگیمان روحیه #قناعت و سازش را در زندگی همسران دیگر نابود نکند.
🌸🍃 چقدر شیرین است که گاه کریمانه از #حق خود بگذریم تا زندگی و کاسبی صفات خوب در دیگران #رونق بگیرد.
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
💠 یادت باشه
مشکلات هم تاریخ انقضا دارن...
پس هر وقت عرصه بهت تنگ شد،
این جمله رو زیاد تکرار کن:
👈🏻این نیز بگذرد...✅
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
▪️از من چیزی نخواه
«درویشی نزد بخیلی رفت و چیزی از او طلب کرد.
بخیل گفت: اگر یک سخن من قبول کنی، هر چه بگویی، خواهم کرد.
درویش پرسید: آن سخن چیست؟
بخیل گفت: از من چیزی نخواه، دیگر هر چه بگویی، بکنم».
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
🔴 نیست، نداریم، خدا بدهد!
«فقیری به در خانه بخیلی آمد و گفت: ای اهل خانه مرا به لقمه نانی سیر کنید!
گفتند: نان نداریم.
گفت: لباس ندارم، لباسی به من دهید.
گفتند: خدا بدهد!
گفت: شب در تاریکی می نشینم، قدری روغن چراغ به من دهید.
گفتند: خیر است.
گفت: قدری خورش بی نان دهید تا اگر نانی بیابم، با آن خورش بخورم.
گفتند: نیست.
گفت: شب روانداز ندارم، دست گیری کنید.
گفتند: نداریم و هر چه گفت، در جواب گفتند نداریم.
فقیر فریاد زد که آخر چرا در خانه نشستهاید؟
😀 برخیزید تا با هم گدایی کنیم!» 😂
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
۷ تابلو موفقيت در اتاقتان:
تابلو سقف: اهداف بلند داشته باش.
تابلو ساعت: هر دقيقه با ارزش است.
تابلو آيينه: قبل از هر كاري بازتاب آن را بينديش.
تابلو پنجره: به دنيا بنگر.
تابلو دریچه کولر: خونسرد باش
تابلو تقويم: به روز باش.
تابلو در: در راه هدفهايت ،
سختيها را هل بده و كنار بزن.
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
🌺 #حسن_رفتار_با_مردم
🌷 مرحوم حاج اسماعیل دولابی:
🌷هر طور که میخواهی خدا و اولیائش با تو رفتار کنند، تو با زیردستانت رفتار کن. باید محبّت کرد تا محبّت دید. خدا مُبَدِّلُالسَّیِّئاتِالحَسَنات است، شما هم با خلق همینطور باشید.
🌷پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: مُداراةُ النَّاسِ نِصفُ الایمانِ وَ الرِّفقُ بِهِم نِصفُ العَیشِ: مدارا کردن با مردم نیمی از ایمان و به نرمی رفتار کردن با آنها نیمی از زندگی شایسته است.
🌷امامان و دوستان واقعی آنها قدرت معاشرت و نشستن با همهی گروهها را دارند. در دنیا، هم با اهل طبیعت و جهنّم میتوانند بنشینند و هم با اهل بهشت و مؤمنانی که اهل آخرت و ثوابند، و هم در جوار قرب الهی با مقرّبین اُنس و معاشرت دارند. این از بزرگی و شرح صدر آنهاست که صفات حقتعالی در آنها تجلّی کرده است.
🌷با پایینتر و ضعیفتر از خودت، چه از نظر مادّی و چه معنوی، بنشین و دست بر سرشان بکش تا خدا و خوبان خدا هم با تو بنشینند و دست لطف بر سرت بکشند.
📚 مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
مناجاتی زیبا از خواجه عبدالله انصاری:
بارالها؛
از كوی تو بيرون نشود پای خيالم
نكند فرق به حالم
که برانی
چه بخوانی
چه به اوجم برسانی
چه به خاكم بكشانی
نه من آنم كه برنجم
نه تو آنی كه برانی...
نه من آنم كه ز فيض نگهت چشم بپوشم
نه تو آنی كه گدا را ننوازی به نگاهی
در اگر باز نگردد، نروم باز به جايی
پشت ديوار نشينم چو گدا بر سر راهی
كس به غير از تو نخواهم
چه بخواهی چه نخواهی
باز كن در كه جز اين خانه مرا نيست پناهی...
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─
@Nazir_army
https://eitaa.com/Nazir_army