eitaa logo
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
10.8هزار دنبال‌کننده
31.1هزار عکس
6.3هزار ویدیو
476 فایل
#روزے_یک_صفحه_با_قرآن همراه با ادعیه و دعاهای روزانه و مخصوص و حاجت روایی و #رمان های مذهبی و شهدایی #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات مدیریت کانال و تبادل 👇👇 @Malake_at @Yahosin31مدیر ایتا، تلگرام، eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸دل این جمعه را نشکن ... 🔹امروز را تا آخرین ثانیه میشماریم ✔️آقا بیا و امروز را به یاد ماندنی کن ! چرامهدی فاطمه تنهاست؟ ☀️تعجیل در پنج صلوات☀ 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " به رسم وفای هر شب بخوانیم 😍 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
عاقبت روزی برای عدل به دوران می رسی از برِ کعبه تو روزی بهر یاران می رسی عاشقان تو که قرنهاست ندبه و زاری کنند جمعه ای از ندبه های این سالیان میرسی طفلکانی زیر تیغ ظلم به ناحق رفته اند روزی اخر بهر یاری این طفلکان می رسی ظلمها را خود نگر در هر بلاد و کوی و دهر روزی بهر نجاتِ ما از تیغ برّان میرسی شیعیانت غرق خون از کینه خصم پلید با دعای جمعه های خیلِ دوستان میرسی نادم هم دلشاد از اینکه روز ظهورت دور نیست با دعاهای مادرت زهرای نالان می رسی محمود حاجی محمدی (نادم) @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
این پست هر شب تکرار می شود یک فاتحه و سه توحید ، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (علیه السلام) و حضرت نرجس خاتون (سلام الله علیها) ، پدر و مادر گرامی امام عصر (ارواحنا فداه) ای مولای ما ، ای امام ما ، یا بقیه الله فی ارضه به رسم ادب ، برای پدر و مادر بزرگوارتان ، هدیه ای فرستادیم ، شما هم ما را به هدیه ای مهمان کن ، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد
🌹 🌹 👈هر روز یک صفحه از قران کریم براے سلامتے امام زمان(عج)،هدیه به روح پدران ومادران ازدست رفته آمرزش گناهان و شفاے مریضان @zohoreshgh @NedayQran 📕نـــداے قــرآن و دعـــا📕
پایان هفدهم و شروع هجدهم قبول حق از همتون ان شاء الله
ترجمه فارسے @zohoreshgh @NedayQran 📕نـــداے قــرآن و دعـــا📕
341-haj-fa-maleki.mp3
3.17M
سوره مبارکه باصدای استاد مومیوند @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
تفسیر قرآنی @zohoreshgh @NedayQran 📕نـــداے قــرآن و دعـــا📕
341-haj-ta.mp3
4.13M
سوره مبارکه مفسر: استاد قرائتی @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊 @NedayQran ❣﷽❣ 🌺 🌺 ✨السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن✨ 🌺 🌺 ✨"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"✨ 🌺 🌺 ✨ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى✨ ❤️ ❤️ ✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ✨ 🌺 ✨« یا الله یا رحمن یا رحیم، یا مقلّب القلوب، ثبت قلبی علی دینک» (ای تغییردهنده‌ی قلب‌ها، قلب مرا بر دین خودت تثبیت کن.)✨ 💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن خدایا منور کن قلبهایمان را به نور قرآن و مزین کن اخلاق مارا به زینت قرآن خدایا روزیمان کن شفاعت قرآن💎 🌹🕊🌹🕊🌹 🌤 أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌤 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
4_5832681002329185346.mp3
9.15M
🎤حاج سید مهدی میرداماد 😍 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
حدیث کساء۩علی ‌فانی.mp3
7.51M
💠💎📿 🎙 با نوای علی فانی حس‌وحال‌معنوی:⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️عالی @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
» 🎤 محسن فرهمند 📝عهد بستم همه ی نوکری و اشکم را 💥نذر تعجیل فرج،هدیه به ارباب کنم قرائت دعای فرج به نیت تعجیل در (عج )هر روز صبح @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
زیارت‌جامعه‌کبیره۩علی‌فانی.mp3
14.05M
ا💠۩﷽۩💠ا 📖 صوتی بهترين و جامع ترین زيارتی که صفات ؛ مقامات و معارف اهلبیت علیهم السلام در آن بیان شده و از طرف امام هادی (ع) به شیعیان رسیده است 🎙 با نوای علی فانی @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‹✨🔗› 😍✋ من هَمان رانده شده از درِ غِیرم ارباب..! نیست غیرِ از تـو مَـرا هیچ خَریدار °•حُسین .. @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍✋ ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌ عشق‌آن‌دارم‌ڪه‌تا‌آید‌نفـس از‌جماݪ‌دلبـرم‌گویم‌فقط حـق‌پرستم،مقتدایم‌مهـدۍ‌است تا‌ابد‌ازسرورم‌گویم‌فقــط‌...  ✨ •ــــــــــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ• 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
ڪل ایران لشگرِ آزاده است یک اشاره کافی است این مملکت آماده است ڪربلا،یا روے نی در خواب بینی اے عدو ڪشور ما پاے رهبر تا ابد ایستاده است. @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
°•چادرِ مــ|😇|ـــا •°ڪار خودش را بلد اسٺـ...|♥️| °•بگذارید فقطـ|☝🏻|ـ •°صحنہ ے محشر برسد|😌🍃| @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
👆 ⚜﷽⚜ ❣ذكر روز شنبه يا رَبَّ العالَمين 🌸اي پروردگار جهانيان هرڪس روزشنبه این نمازرابخواندخدااورا دردرجه پیغمبران صالحین وشهداقراردهد [۴رڪعت ودرهررڪعت حمد،توحید،آیة‌الکرسے] 📚مفاتیح الجنان @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✨﷽✨ #یادت_باشد❤ ✍ #فصل‌‌پنجم ( #عروسی‌وماه‌عسل) #قسمتـــ81 آن روز دوشنبه ساعت یک کلاسم که تمام ش
✨﷽✨ ❤ ✍ [دیوانه گشته ایم،مجنون و خسته ایم] ( ) لحظه تحویل سال 93 منزل پدرم بودیم،شام هم همان جا ماندیم. نوروز اولین سال متاهلی حمید برای من یک شاخه گل همراه عطر خریده بود که تا مدتها آن را داشتم،دلم نمی آمد از آن استفاده کنم. عید سال 93 مصادف با ایام فاطمیه بود،به حرمت شهادت حضرت زهرا(س)آجیل و شیرینی نگرفتیم به مهمان ها میوه و چای می دادیم. چون کوچک تر بودیم اول ما برای عید دیدنی خانه فامیل رفتیم، از آنجایی که تازه عروس و داماد بودیم همه خاص تحویل می گرفتند و کادو می دادند. اکثر جاها برای اولین بار به بهانه عید خانه فامیل و آشنایان رفتیم و پاگشا شدیم. از روز سوم عید تماس های موبایل من و حمید شروع شد، اقوام تماس می گرفتند و دنبال آدرس خانه ما برای عید دیدنی بودند. حمید از مدت ها قبل پیگیر ساخت یک مسجد در محله پونک بود و کار های بنایی انجام می داد. از روز اول خودش پیگیر ساخت این مسجد شده بود،از اهالی محل، آشنایان و اقوام امضا جمع کرد تا به عنوان در خواست مردمی از مسئولین پیگیر مجوز ساخت مسجد باشد. درباره انتخاب اسم مسجد بین اهالی محل و رفقای حمید اختلاف نظر بود. یک عده نظرشان مسجد حضرت امیر المؤمنین(ع)بود و تعدادی هم می گفتند بگذاریم مسجد حضرت عباس(ع). حمیدنظرش این بود که اگر خودحضرت عباس(ع)هم بود میگفت مسجد را به نام پدرش بگذاریم. نهایتا اسمش را مسجد حضرت امیر گذاشتند. کل تعطیلات عید حمید برای کمک به ساخت مسجد خانه نبود. می خواست از تعطیلات نهایت استفاده را بکند تا کار مسجد پیش برود،برای همین به جز منزل چند نفر از اقوام نزدیک جای خاصی نتوانستیم برویم. ... 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌺🍃🌺.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🌺.🍃🌺.═╝
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✨﷽✨ #یادت_باشد❤ ✍ #فصل‌‌ششم[دیوانه گشته ایم،مجنون و خسته ایم] ( #زندگی‌مشترک) #قسمتــ82 لحظه تح
✨﷽✨ ❤ ✍ ( ) یک روز از تعطیلات عید هم برای دیدار اقوامی که روستا زندگی می کنند راهی سنبل آباد شدیم. حمید همیشه آدم خوش سفری بود،تلاش می کرد آنجا به من خوش بگذرد. با هم تا بالای تپه کنار چشمه رفتیم و کلی عکس گرفتیم، هر جا شیب کوه زیاد می شد محکم دست من را می گرفت،این طور جاها وجودش را با همه وجودم احساس می کردم. تا سیزده به در حمید درگیر کار مسجد بود،قرار بود دستمه جمعی با دخترعمه ها و پسر عمه ها بیرون برویم، ولی حمید نتوانست ما را همراهی کند،این نبودن ها کم کم داشت برایم غریب می شد. موقع حرکت به من گفت: اگر رسیدم بیام پیشتون که هیچ،ولی اگر نرسیدم از کنار رودخونه هفت تا سنگ خوب پیدا کن یه قل دو قل بازی کنیم. تا این را گفت به حمید گفتم: منو یاد دوران قدیم انداختی،چه روزا و شبهای قشنگی با خواهرای تو جمع می شدیم تا صبح می گفتیم و می خندیدیم،یه قل دو قل بازی می کردیم، بعضی وقتا که ننه حال و حوصله داشت برامون شعر می خوند یا قصه های قدیمی مثل امیر ارسلان یا عزیز و نگار رو از حفظ می گفت. حمید خندید و گفت: الان هم شما وقت گیر بیارین تا صبح یه قل دو قل بازی می کنین ولی من خیلی حرفه ای تر از این حرفام بخوام ببازم! واقعا این بازی را خیلی خوب بلد بود و من همیشه از قبل می دانستم که بازنده هستم. در ماه دو بار افسر نگهبان می ایستد و شب ها خانه نمی آمد،من هم برای این که تنها نباشم به خانه پدرم میرفتم. بعد از ازدواجمان فقط یک شب تنهایی خانه خودمان ماندم،حمید هر یک ربع تماس می گرفت و حالم را می پرسید. صبح که آمد کمی دلخور شده بود. گفت: چرا تنها موندی؟تاخودصبح به تو فکر کردم که نکنه بترسی،یا اتفاقی برات بیفته،اصلا تمرکز نداشتم. فردای سیزده به در حمید افسر نگهبان بود،چون هوا مناسب تر شده بود با موتور سر کار می رفت. بعد از خوردن صبحانه بدرقه اش کردم،مثل همیشه موتور خاموش را تا اول کوچه سر دست گرفت،به خیابان که رسید موتور را روشن کرد و رفت. حم‌کسی‌باشد. شب ها هم وقتی دیر وقت از هیئت برمی گشت از همان سر کوچه موتور را خاموش کرد. مثل همه روز هایی که حمید افسر نگهبان بود یا ماموریت می رفت خرید خانه با من بود. کار های خانه را که انجام دادم لیست وسایلی که نیاز داشتیم را نوشتم و از خانه بیرون آمدم. از نان گرفته تا سبزی و میوه،با این که خرید و جابجا کردن این همه وسلیه آن هم بدون ماشین برایم سخت بود و من پیش از ازدواجمان هیچ وقت چنین تجربیاتی را نداشتم. ولی نمی خواستم وقتی حمید با خستگی از ماموریت به خانه می رسد کم و کسری داشته باشیم و مجبور باشم او را دنبال وسلیه ای بفرستم. ... 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🌺🍃🌺.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🌺.🍃🌺.═╝